روزنامه کیهان**
با «جنگ ستارگان» خوش باشید!/محمد صرفی
تقابل سپاه پاسداران با ارتش آمریکا در دریای عمان که در نخستین روزهای آبان ماه رخ داد و خبر آن چهارشنبه هفته گذشته عمومی شد، نخستین مورد از چنین برخوردهایی نبوده و آخرین آنها نیز نخواهد بود. این نوع تقابلهای نظامی از دوران جنگ تحمیلی آغاز شد و در برخی موارد حتی به درگیری مستقیم و تبادل آتش نیز انجامید و پس از جنگ نیز موارد متعددی تاکنون رخ داده است که توقیف دو قایق رزمی ارتش آمریکا با ۱۰ نظامی در آبهای ایران –دی ماه ۱۳۹۴ در نزدیکی جزیره فارسی- یکی از مشهورترین آنهاست. ماجرایی چنان تحقیرآمیز که به برکناری دو فرمانده قایقهای توقیفشده منجر شد و تصاویر سربازان آمریکایی که دستهای خود را پشت سر قرار داده و زانو زده بودند، بار دیگر تصاویر و خاطرات تسخیر سفارت آمریکا در آبان ۱۳۵۸ را زنده کرد.
تقلیل آنچه از حدود چهار دهه پیش میان ایران و آمریکا در عرصه نظامی و امنیتی رخ داده است به رقابت بر سر منافع اقتصادی و کشمکشهای مرسوم و روزمره سیاسی، نشانهای از سطحینگری است. موضوعاتی جنجالی و پردامنه مانند پرونده هستهای ایران نیز از این منظر باید مورد تحلیل راهبردی قرار گیرند. بدون داشتن یک نگاه راهبردی و واقعگرایانه، نمیتوان سیاستها و تاکتیکهای مناسبی نیز اتخاذ کرد. برای فهم دقیق فضا، توجه به این جمله کاندولیزا رایس، وزیر خارجه اسبق آمریکا –در دوران جورج بوش پسر- خالی از لطف نیست؛ «شکی نیست که ایران مهمترین چالش استراتژیک نظام تکقطبی برای ایالات متحده و خاورمیانهای است که ما میخواهیم ببینیم.»
نکته دقیقاً همان چیزی است که رایس به آن اعتراف میکند. دعوا بر سر چند بشکه نفت، چند کیلو اورانیوم غنیشده و برد موشکها نیست. اینها نمودهای رویین چالشی عمیقتر هستند که در مرکز این تقابل وجود دارد. تقابلی که جنبه ماهیتی داشته و آمریکا حتی اگر بخواهد هم نمیتواند آن را نادیده بگیرد. مکس فیشر، تحلیلگر روزنامه نیویورکتایمز معتقد است؛ صرف وجود جمهوری اسلامی، هژمونی آمریکا را به چالش میکشد و این آمریکاییها را دیوانه میکند. فیشر اضافه میکند خیلیها در واشنگتن ایران را یک تهدید ذاتی میدانند.
اگر این نقطه ابتدایی را در ذهن داشته باشیم و فراموش نکنیم، آنوقت در برخورد با وقایع میتوان تحلیل دقیقتری داشت و ارائه کرد. برای نمونه آمریکاییها سالهای سال از خطر برنامه هستهای ایران گفتند و آن را تهدیدی برای صلح منطقه و حتی جهان معرفی کردند. پس از مذاکرات طولانی و چندجانبه سندی به نام برجام مورد توافق قرار گرفت که طبق آن تقریباً فعالیتهای هستهای ایران تعطیل شد و به محاق رفت. در ظاهر باید خصومت آمریکا کاهش مییافت چرا که به آنچه سالها تهدید میخواندند پایان داده و دیگر ایران یک تهدید هستهای نبود. اما نه تنها چنین نشد بلکه آمریکا از توافقی که خود امضا کرده بود خارج شد. عدهای سعی در تحریف قضیه داشته و این خروج را ناشی از اختلاف دولت ترامپ و اوباما معرفی میکنند، اما حتی با روی کار آمدن دولت بایدن که خود را در این زمینه موافق سیاستهای اوباما میداند، در بر همان پاشنه قبلی گشته و راهی را میرود که ترامپ میرفت.
همچنین آنچه در دریای عمان رخ داد نشان میدهد دولت آمریکا چه نگاهی به مذاکره و دیپلماسی دارد. از سویی به همراه سه کشور اروپایی بیانیه میدهد و ایران را به داشتن «حسن نیت» فرامیخواند و از سوی دیگر تهدید میکند و سعی دارد نفت ایران را برباید. البته آمریکا بهتر از هر کسی میداند که این تهدیدها چقدر معتبر است. «جو سستاک» از اعضای سابق کنگره آمریکا میگوید: «در طول سالهایی که در نیروی دریایی و کاخ سفید بودم، درگیر ارزیابی چگونگی جنگ با ایران بودم. به طور خلاصه: افتضاح خواهد بود.»
این ارزیابی بیش از آنکه بر پایه پیشرفتها و تواناییهای نظامی ایران باشد از موضوع دیگری ناشی میشود؛ نترسیدن حافظان و پاسداران این آب و خاک از قدرت پوشالی آمریکا. تصویر نمادین آن پاسداری که با آرامشی عجیب پشت به دوربین و رو به ناو غولپیکر آمریکایی چنان ایستاده که گویی در ساحلی تفریحی به غروب نگاه میکند و لذت میبرد، یادآور عبارات عمیق و ماندگار سید شهیدان اهل قلم است که میگفت: «شیطان حکومت خویش را بر ضعفها و ترسها و عادات ما بنا کرده است، و اگر تو نترسی و از عادات مذموم خویش دست برداری و ضعف خویش را با کمال خلیفهًْاللهی جبران کنی، دیگر شیاطین را بر تو تسلطی نیست. بگذار آمریکا با مانورهای «ستاره دریایی» و «جنگ ستارهها» خوش باشد. دریا دل مطمئن این بچههاست و ستارهها نور از ایمان این بچه مسجدیها میگیرند، همانها که در جواب تو میگویند: «ما خط را نشکستیم، خدا شکست.» و همه اسرار در همین کلام نهفته است.»
بیچاره نخستوزیر مفلوک رژیم صهیونیستی که به دولت آمریکا سفارش میکند سیاست «جنگ ستارگان» ریگان را علیه ایران در پیش بگیرند. معمولاً مسائل و رویدادها برای آنانکه در متن آن هستند به نوعی ساده و عادی جلوه میکند. سینه در سینه آمریکا ایستادن و دستور دادن به ناوهای آمریکایی برای ترک صحنه عملیات دریایی برای برخی از این دست است. اما برای ملتهایی که حکومتهای آنها چنان مرعوب آمریکا هستند که حتی تصور چنین صحنههایی نیز برای آنان رویا محسوب میشود، دیدن چنین تصاویری شعفآفرین و امیدبخش و نشانهای صادق از آن است که ایستادن مقابل آمریکا ممکن است و دقیقاً همین نکته است که استکبار را دیوانه کرده است.
قدرت و برگ برنده سپاه پاسداران نیز در همین نکته نهفته است که معادلات مرسوم را برهممیزند. ماجرای دریای عمان یکی از موارد متعدد بروز این توانایی در کارنامه سپاه است. کینه عمیق و ریشهدار دشمن از سپاه نیز به همین موضوع برمیگردد. نه عصبانیت و برخورد تحریفآمیز غرب با این ماجرا برای ما جای تعجب دارد و نه نحوه مواجهه رسانه حزب معروف به حزب اشرافی که فردای روز اعلام خبر این حماسه، کل صفحه اول خود را به عکس یک تخممرغ اختصاص میدهد و چنان مرثیهسرایی میکند که گویی مردم فراموش کردهاند مسبب وضعیت اقتصادی امروز کیست و آن «سوپرمنی» که سه سال پیش تصویر کردند چه گلی بر سر بازار زد!
در پایان باید گفت اقتدار نظامی امروز کشور شاهدی بر این مدعاست که میتوان آن را به سایر عرصهها و میادین نیز تسری داد. البته که این راهی هموار نیست و نیازمند مجاهدت و تلاش مستمر و فراوان است. اگر بر «ضعفها، ترسها و عادات» خود فائق آمدیم، ناشدنیها شدنی میشوند. حاج قاسم سلیمانی از جمله این مردان بزرگ بود که با رهیدن از قفس خود، منطقه جدید را ترسیم کرد و سامان داد و یا دکتر مجید شهریاری که از ظواهر گذشت و رویای رسیدن به سوخت ۲۰ درصد هستهای را محقق کرد. پس میتوان. کافی است از بند خود رها شد.
**************
روزنامه وطن امروز**
کوپن یا یارانه نقدی؛ کدام روش حمایتی به نفع مردم است؟/میثم مهرپور*
به نظر میرسد با توجه به اخبار منتشرشده از سوی دولت و تاکید مجلس و دولت بر رانتزا بودن تداوم تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به واردات کالاهای اساسی، بزودی این ارز عملا حذف و عایدی ریالی آن به حساب شهروندان واریز شود؛ اگرچه تاکنون اطلاع دقیقی از نحوه و میزان واریزها منتشر نشده و مشخص نیست آیا این یارانه برای تمام شهروندان به صورت یکسان واریز شده یا میزان آن براساس دهک اقتصادی افراد متفاوت خواهد بود. با این حال در راستای اجرای بهتر این طرح و کاهش تبعات آن، ذکر چند نکته را ضروری میدانم.
۱- بدون تردید سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی از ابتدا ایدهای اشتباه و ناشی از عدم شناخت دولت وقت از اقتصاد ایران بود؛ طرحی که خیلی زود با تغییراتی مواجه شد و البته به رغم تمام تغییرات رخداده از ابتدا تا به امروز، بخش قابل توجهی از ارزهای تخصیصیافته به واردات از هدف اصلی خود برای اینکه بتوانند کالاها را با قیمت کمتری در اختیار مردم قرار دهند منحرف شده و عملا منابع ارزی کشور در سختترین سالهای اقتصادی کشور اتلاف شد، لذا تغییر این سیاست و اخذ سیاستی که اتلاف منابع به حداقل ممکن و منفعت عامه مردم به حداکثر برسد، ضروری است.
۲- اصلاح نسبی قیمتها - یا به عبارتی واقعیسازی قیمتها- در هر حوزهای از اقتصاد ایران (چه قیمت کالاهای اساسی، حاملهای انرژی و...) به شرط حمایت مستقیم از شهروندان و برنامهریزی دقیق در اجرا میتواند علاوه بر بهبود کیفیت زندگی اقتصادی شهروندان، به توزیع عادلانهتر منابع کشور منجر شده و عملا رانت ایجادشده از وجود یارانه پنهان برای بخشی از جامعه را از میان بردارد. با این حال باید توجه داشت هر گونه اصلاح نسبی قیمتها یا هدفمندسازی یارانههای پرداختی در کشور، نیازمند وجود بستر مناسب از جمله شرایط پایدار اقتصادی در کشور است؛ به نحوی که هر قدر شرایط اقتصادی کشور ناپایدارتر باشد متناسب با آن، ریسک اجرای چنین طرحهایی نیز بیشتر خواهد بود.
۳- عموما در اقتصادهایی که دارای تورم ساختاری است، پرداخت یارانه نقدی - در صورت عدم تغییر رقم پرداختی- بدترین نوع حمایت از شهروندان به شمار میرود. در رابطه با موضوع حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و پرداخت منابع ریالی آن به شهروندان نیز این موضوع مطرح است که با توجه به شرایط اقتصادی کشور طبیعتا پس از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی به طور مطلق، برخی کالاهای اساسی با افزایش قیمت مواجه خواهند شد. اگرچه ممکن است رقم یارانه پرداختی دولت به شهروندان در یکی، دو سال اول اجرا، کفاف کاهش قدرت خرید شهروندان به واسطه افزایش قیمت این کالاها را بدهد، اما طبیعتا به واسطه تورم موجود در اقتصاد کشور، ارزش یارانه پرداختی مانند یارانه ۴۵ هزار تومانی هدفمندی یارانهها با گذشت زمان، قدرت خرید خود را از دست داده و خیلی زود مردم متضرر اصلی اجرای این طرح خواهند بود.
پبشنهاد میشود دولت برای حمایت از امنیت غذایی شهروندان که طی سالهای اخیر با تهدیدات زیادی مواجه بوده و از طرفی ارز ۴۲۰۰ تومانی نیز عمدتا مربوط به واردات مواد غذایی یا نهادههای مربوط به تولید آن است، به جای تخصیص منابع ریالی (یارانه نقدی) به شهروندان براساس درآمد حاصل از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، بسته غذایی شامل حجم و میزان مشخصی از مواد غذایی، چون مرغ، گوشت قرمز، برنج، روغن و... را با محاسبه ارز یارانهای قیمتگذاری کرده و هر شهروند سالانه توان تامین سهم مشخصی از این کالاها با قیمتهای دولتی را داشته باشد. در واقع در این صورت مسیر حمایت دولت از تخصیص ارز یارانهای به واردات به سمت عرضه کالاهای اساسی با قیمت ارز یارانهای خواهد رفت که علاوه بر تامین حداقلهای مورد نیاز شهروندان در حوزه امنیت غذایی، کاهش ارزش یارانه نقدی شهروندان طی سالهای آتی نیز نگرانکننده نخواهد بود.
**************
روزنامه خراسان**
هشتم آذر؛ موعد اعتبارسنجی ۱+۴/دکترهادی محمدی
شاید روزی که عباس عراقچی در پایان دور ششم مذاکرات وین در اتریش اعلام کرد هیئتهای دیپلماتیک به پایتختهای خود باز میگردند تا تصمیمات سخت سیاسی را برای ادامه مذاکرات بگیرند، کسی فکر نمیکرد این تصمیمات آن قدر سخت باشد که تا امروز به طول بینجامد. بیش از ۱۳۰ روز گذشته، یک دولت در ایران عوض شده و تازه تاریخ شروع دوباره مذاکرات وین یا به قولی دور هفتم مذاکرات برای هشتم آذرماه گذاشته شده است. تا سه روز قبل همه دنبال این بودند که تاریخ آغاز مجدد مذاکرات چه زمانی است، اما الان سوال اصلی این است که مذاکرات از چه مقطعی آغاز میشود؟ غرب و حتی روسیه و چین میگویند بهتر است از آن جایی که مذاکرات وین ناتمام ماند از سر گرفته شود، نکتهای که هنوز تهران در خصوص آن اظهار نظر نکرده، اما حسین امیرعبداللهیان وزیرخارجه کشورمان در نشست خبری اخیر گفته بود مذاکرات از جایی که به بن بست رسید، شروع نمیشود. برای روشن شدن فضا باید ابتدا دید مذاکرات وین از کجا ناتمام ماند و بن بستهای این مذاکرات از نظر ایران چه بوده است؟
محمد جواد ظریف در بخش سیزده بیست و دومین گزارش برجامی خود به مجلس، با عنوان «آخرین وضعیت مذاکرات وین» با اشاره به سیاست قطعی ایران مبنی بر فرمایش رهبر انقلاب که گفته بودند «آمریکاییها باید تمام تحریمها را لغو کنند، بعد از این ما راستی آزمایی خواهیم کرد و سپس به برجام برمیگردیم و این یک سیاست قطعی است»، مینویسد: بر اساس چارچوبی که تاکنون در مذاکرات وین به دست آمده، در صورت حصول توافق و بازگشت آمریکا به برجام، کلیه تحریمهایی که وفق برجام رفع شده بودند، مجدد رفع خواهند شد. علاوه بر این، کلیه تحریمهای ترامپ که در صورت استمرار عضویت آمریکا در برجام، نمیتوانستند وضع شوند (ولو به بهانههای دیگر) و مانع انتفاع ایران از آثار لغو تحریمهای برجامی میشوند، رفع خواهند شد. همچنین جمهوری اسلامی ایران پس از راستیآزمایی رفع تحریمها به تعهدات خود در برجام باز خواهد گشت. ظاهر قضیه این است که آمریکا تعهدات خوبی داده و طبیعتا ایران باید راضی باشد که به قول مذاکره کنندگان در آن زمان، تفاهم بر سر حدود ۹۰ درصد خواستههای دو طرف انجام شده و فقط ۱۰ درصد باقی مانده است، اما نکته مهم این که آن ۱۰ درصد تفاهم نشده آن قدر حیاتی بودند که توانستند وضعیت ۹۰ درصد تفاهم شده را هم با خطر و تزلزل روبه رو کنند؟ تصمیم گیران جمهوری اسلامی ایران در نهادهای بالادستی و عالی نظام چنین نظری داشتند و همین باعث شد تا بر اساس نظر نهادهای نظارتی از جمله کمیته تطبیق توافق وین با قانون مجلس، مذاکرات متوقف شود.
کاظم غریب آبادی نماینده سابق ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی ۶ مرداد ماه در گفتگو با سایت رهبری درباره بن بستهایی که عملا توافق را ناکام گذاشت توضیحاتی داده، بن بستهایی که ایران را برای شروع مذاکرات با تردید جدی مواجه کرده بود. وی در این مصاحبه به هفت مورد شامل منوط کردن توافق و برداشتن برخی تحریمها مثل تحریم سپاه و دفتر رهبری به آغاز مذاکرات منطقهای و غیرهستهای مثل موشکی، عدم اجرای قطعنامه رفع تحریمهای تسلیحاتی، اختلاف نظر در برداشتن تحریم ۵۰۰ نفر از اشخاص حقیقی و حقوقی، عدم تضمین برای خروج یا حتی تضمین برای زمان مشخص فعالیت شرکت ها، درخواستهای هستهای فراتر از توافق برجام، عدم گفتگو درباره خسارتها و روند راستی آزمایی اشاره کرده بود. قطعا تهران با مذاکره در موضوعات منطقهای و موشکی موافقت نخواهد کرد و جزو خطوط قرمز اصلی کشورمان است. همچنین رفع تحریمهای مربوط به سپاه پاسداران و دفتر رهبری از آن جا که ارتباط مستقیم با حوزههای اقتدار کشور داشته و در بخشی موارد به اقتصاد ما مربوط است، حاضر به عقب نشینی نیست. با توجه به رفع تحریمهای تسلیحاتی کشورمان طبق قطعنامه ۲۲۳۱ از مهرماه سال قبل، ادامه دستور اجرایی تحریم تسلیحاتی ایران نیز نه تنها خلاف برجام که نقض صریح قطعنامه شورای امنیت بوده و اجرای چنین شرطی جزو وظایف آمریکا به عنوان یک عضو جامعه بین المللی است نه شرطی برای ایران. یکی از نقاط افتراق جدی دو طرف به لیست ۵۰۰ نفری تحریمیها برمی گردد که آمریکاییها قبول ندارند به برجام ارتباط دارد درحالی که سیاست ایران این است که هر تحریمی بعد از خروج ترامپ از برجام به برجام ارتباط داشته و باید برداشته شود، در این حوزه البته میتوان با اولویت بندی و روشن کردن ارتباط هر مورد از این لیست به اقتصاد کشور، وارد مذاکره شد. اما در مورد تضمین ها، ایران نمیتواند نرمش چندانی داشته باشد. تجربه برجام نشان داد نگرفتن تضمین لازم - اگرچه شاید به همان تضمین هم پایبند نباشند- کار درستی نیست، در این حوزه تضمین «دوره زمانی معقول (مثلا حداقل ۴ یا ۵ ساله) برای تداوم کار شرکتهایی که با ایران وارد تجارت و کار اقتصادی میشوند تا در صورت بروز هر مشکلی برای تفاهم احتمالی کار خود را بدون دغدغه از تحریمهای فرا سرزمینی به پایان برسانند» که از سوی ایران در مذاکرات وین ارائه شده بود هنوز روی میز است که میتواند مبنایی برای حل مشکل باشد. در موضوع خسارات همان طور که رهبر انقلاب هم فرمودند، میشود موضوع را به بعد از توافق موکول کرد و در خصوص خواستههای فرابرجامی طرف مقابل هم با معیار قراردادن خود برجام موضوع قابل حل است. حوزه آخر راستی آزمایی اقدامات آمریکاست. تعیین یک جدول زمانی مشخص از اقدامات ایران و آمریکا با تاکید بر این که ابتدا اقدامات آمریکا انجام شود و بعد ایران، میتواند باعث باز شدن قفل در این حوزه شود و ایران را از اجرای تعهدات آمریکا قبل از اجرای محدودیتهای هستهای خود مطمئن سازد. هشتم آذرماه برای ایرانیان یادآور یک روز خوش است. روزی که تیم ملی فوتبال ما توانست در استرالیا راهی جام جهانی شود و یک جشن ملی را بیافریند و امروز تیم مذاکراتی ما باید استارت جدید مذاکرات را از این روز پرخاطره بزند، به نظر میرسد فضا برای یک توافق متوازن با رعایت منافع طرفین آماده باشد، اما زمان به ضرر طرف مقابل است. تهران حداکثر فشارهای تحریمی را تحمل کرده و در شرایطی که طرف مقابل گزینه بیشتری ندارد، میخواهد میوه این تحمل را بچیند نه این که در انتهای این صبر و فشار باز هم امتیاز بدهد، از سوی دیگر ذخایر اورانیوم غنی شده ایران نیز به نحو معناداری افزایش یافته و چه در ۲۰ درصد و چه ۶۰ درصد از مرزهای نگران کننده برای برخی کشورهای زورگو عبور کرده است، حالا توپ در میدان۱+۴ و آمریکاست تا یک بحران غیرضرور را به گونهای پایان دهند که نتیجه برای همه برد باشد و البته با این تضمین که بار دیگر بازی برد- برد، برهم نخورد.
**************
روزنامه ایران**
کارشناس امریکایی: گزینه نظامی علیه ایران منتفی و تیغ تحریمها کند شده
خبر اول اینکه، یک کارشناس مسائل هستهای در امریکا ضمن منتفی دانستن گزینه نظامی علیه ایران به کند شدن تیغ تحریمها نیز اعتراف کرده است. بهگزارش فارس، «کسلی داونپورت»، مدیر بخش منع اشاعه در «انجمن کنترل تسلیحاتی» امریکا به خبرگزاری فرانسه گفته نه تنها هیچ گزینه نظامی علیه ایران وجود ندارد بلکه تیغ تحریمها هم با توجه به اینکه چین بعید است خرید نفت از ایران را متوقف کند، کند شدهاند. او توصیه کرده در صورتی که ایران به رعایت کامل برجام برنگردد بایدن باید بهدنبال توافقی کوتاهمدت با ایران باشد که برخی تحریمها علیه این کشور را در ازای توقف برخی از حساسترین فعالیتهای هستهای رفع میکند.
مذاکره ویتنام با ایران درباره کشتی توقیف شده
خبر دیگر اینکه، وزارت خارجه ویتنام در واکنش به خبر توقیف یک نفتکش متخلف با پرچم این کشور در دریای عمان توسط سپاه پاسداران، اعلام کرد که در حال مذاکره با مقامات جمهوری اسلامی ایران است و تمامی ۲۶ ملوان این نفتکش در سلامت کامل به سر میبرند. بهگزارش فارس، عملیات برخورد نیروی دریایی سپاه با ناوگان نیروی دریایی ارتش تروریست امریکا که خبر آن روز چهارشنبه اعلام شده است، هفته گذشته برای توقیف یک نفتکش با پرچم ویتنام بهنام SOTHYS اجرا شد، که قبل از آن تروریستهای امریکایی با توقیف یک نفتکش ایرانی، محموله نفتی آن را در نفتکش ویتنامی تخلیه کرده بودند و قصد هدایت آن به مسیر دیگری را داشتند.
هیأتی از طالبان به ایران سفر خواهد کرد
دست آخر اینکه، الحاج مولوی عبدالباقی حقانی، سرپرست وزارت تحصیلات عالی افغانستان در دیدار با بهادر امینیان، از همکاریهای کشور ایران در عرصه تحصیلات عالی قدردانی کرد و گفت: بهمنظور ایجاد فرصتهای تحصیلی برای مهاجران افغان در ایران، تحکیم همکاریها میان دو کشور و بورسیههای تحصیلی، یک تیم تکنیکی وزارت تحصیلات عالی افغانستان به ایران سفر میکند و روی این موارد با مقامات مسئول کشور ایران مشترکاً کار خواهد کرد. سفیر ایران همچنین در سفر به ولایت غزنی و پس از دیدار با مقامات طالبان در این ولایت، وعده داد که ایران در بازسازی و مرمت آثار تاریخی ولایت غزنی، همکاری خواهد کرد.
**************
روزنامه شرق**
صدر به دیدار الحلبوسی رفت
رایزنی برای تشکیل دولت
منابع خبری از دیدار رهبر جریان صدر عراق و رئیس ائتلاف «تقدم» در راستای تشکیل دولت جدید این کشور خبر دادند. شبکه روسیاالیوم اعلام کرد دیداری میان محمد الحلبوسی، رئیس ائتلاف «تقدم» عراق و مقتدی صدر، رهبر جریان صدر انجام شد و دو طرف درباره تشکیل دولت جدید عراق رایزنی کردند. این دیدار در خانه الحلبوسی در بغداد برگزار شد و برجستهترین دیدار در نوع خود پس از انتخابات عراق و اعلام نتایج آن محسوب میشود. در انتخابات اخیر عراق، ائتلاف تقدم به ریاست الحلبوسی در میان گروههای سیاسی اهل سنت عراق بیشترین تعداد کرسیهای مجلس را به دست آورده است. مقتدیصدر سپس در دیدار با سیدعمار الحکیم، رهبر جریان حکمت ملی عراق نیز تحولات سیاسی کشور و نتایج انتخابات را بررسی کرد. دفتر رهبر جریان حکمت ملی عراق با انتشار بیانیهای کوتاه اعلام کرد سیدعمار الحکیم صبح جمعه در دفتر خود در بغداد میزبان صدر بود. این دیدارها در حالی انجام میشود که قیس الخزعلی، دبیرکل عصائب اهل الحق، گفت انتخابات از جانب بخش اعظم نیروهای سیاسی عراق مردود دانسته شده است. او با مطرحکردن این ادعا که ائتلاف فتح «به علت تقلب در انتخابات ۴۸ کرسی را از دست داده»، گفت اعتراضها به نتایج انتخابات با شواهد و ادله همراه است. او گفت مخالفان از جایگاه سیاسی قدرتمندی برخوردارند و تحصنها و تجمعهای اعتراضی تا زمان بازگشت «حق به حقدار» ادامه پیدا خواهد کرد. الخزعلی افزود حجم تقلب در انتخابات اخیر «نامعقول و غیر قابل قبول» بوده است و تأکید کرد که در صورت عدم تغییر نتایج انتخابات، «گزینههای متعددی پیشروی خود داریم». نتایج انتخابات زودهنگام پارلمانی عراق ۲۵ مهر منتشر شد و جریان صدر به رهبری مقتدیصدر با ۷۳ کرسی در رتبه نخست قرار گرفت. تقدم به رهبری محمد الحلبوسی ۳۷، دولت قانون به رهبری نوری مالکی ۳۴ و حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی ۳۲ کرسی کسب کردند. در این انتخابات، نمایندگان مستقل صاحب ۴۰ کرسی شدند و هیچیک از جریانها نتوانستند آرای لازم برای تشکیل فراکسیون اکثریت را کسب کنند.
تنشها در شمال سوریه افزایش یافت
نمایش قدرت برای بهبود شروط مذاکرات
با انتشار اخباری میدانی از احتمال قریبالوقوعبودن عملیات نظامی ترکیه علیه نیروهای دموکراتیک کُرد سوریه (قسد)، همچنان حالت تنش بر شمال سوریه حکمفرماست. در این میان، واقعیتهای میدانی حاکی از آن است که عملیات نظامی مذکور پیش از حصول توافقهای بینالمللی درباره آن آغاز نخواهد شد تا معادلات و برگههای بازی در این منطقه به هم نخورد؛ منطقهای که بازیگران بزرگ منطقهای و بینالمللی در آن حضور دارند. طبق گفته فرماندهان گروههای مخالف سوری و ارتش ترکیه، ساعت صفر برای آغاز عملیات نظامی یا در تل رفعت واقع در حومه شمالی حلب و غرب فرات یا عین عیسی و تل تمر در شرق فرات نزدیک شده است. از سوی دیگر، دولت سوریه نیز اعلام کرده در قبال عملیات نظامی جدید ارتش ترکیه در اراضی سوریه بیتفاوت نخواهد ماند و واکنش لازم را نشان خواهد داد. روزنامه الوطن در گزارشی نوشت علاوهبر تجهیزات نظامی و لجستیک، نفربرهای ارتش سوریه دهها سرباز را به عین عیسی منتقل کرده تا با تجاوز جدید ارتش ترکیه مقابله کند و پافشاری نیروهای هوایی روسیه در برگزاری رزمایش زمینی و هوایی در تل تمر و عین عیسی دلیلی بر اهمیت راهبردی این دو منطقه در جاده «ام ۴» است و دور از ذهن به نظر میرسد که مسکو از بخشهایی از این جاده صرفنظر کند.
ارسال نظرات