يکشنبه ؛ 23 آذر 1404
ازهم گسیختگی شورای ریاست جمهوری و تحولات جنوب

آیا یمن در آستانه تجزیه است؟

آیا یمن در آستانه تجزیه است؟
جنوب یمن در آستانه‌ی ورود به مرحله‌ای جدید و بالقوه تاریک‌تر از بی‌ثباتی قرار دارد. مرگ مغزی شورای ریاست جمهوری تنها یک تشبیه نیست، بلکه توصیف دقیقی از واقعیتی است که تحولات میدانی آن را ثابت کرده است
کد خبر : 20827

تبیین:

در هفته‌های اخیر استان‌های جنوبی یمن شاهد تحولات سریع و گسترده و غافلگیرکننده‌ای بوده است به صورتی اکنون اغلب ناظران از بروز تغییرات کلی و دگرگون شدن اوضاع در مورد چشم‌انداز آینده این منطقه سخن می‌گویند.

حملات نیروهای وابسته به تشکیلات شورای انتقالی جنوب به مراکز دولتی در استان‌های حضرموت در جنوب و المهره در شرق و به دست گرفتن کنترل این استان‌ها، اکنون این تشکیلات را به بازیگر بدون رقیب و مسلط بر تحولات جنوب یمن تبدیل کرده است. این تشکیلات پیشتر نیز کنترل کامل امنیتی و نظامی استان بندری عدن، به عنوان پایتخت اسمی دولت دستنشانده مورد حمایت سازمان ملل و کشورهای غربی و عربی و همچنین بخش اعظم دیگر جزایر و بنادر جنوب مانند مجمع‌الجزیره استراتژیک سقطری در دهانه خلیج عدن را نیز  به دست گرفته بود.

در چنین شرایطی صحنه معادله قدرت اکنون در جنوب کاملاً متفاوت از زمان توافق ریاض برای تشکیل شورای رهبری ریاست جمهوری یمن در سال 2022 (اردیبهشت 1401) است؛ جایی که اماراتی‌ها و سعودی‌ها برای تقسیم قدرت میان نیروهای وابسته به خود و پایان دادن به درگیری‌های نظامی و شکاف داخلی در عدن برای حفظ توازن قدرت در برابر انصارالله، تصمیم به شورایی کردن مدیریت سیاسی صحنه تحولات جنوب کردند.  

اکنون که قریب به سه سال از تأسیس این شورا می‌گذرد، برهه کنونی به دورانی سرنوشت‌ساز برای توافق ریاض و حیات و ممات این شورا تبدیل شده است. این شورا با تشدید اختلافات در صفوف خود و دستور کارهای سیاسی و نظامی متضاد، همزمان با یکه‌تازی‌های میدانی شورای انتقالی جنوب که طرفدار جدایی جنوب یمن از شمال است، عملاً از حیز انتفاع افتاده و جز بر روی کاغذ هیچ کنترلی بر قلمرو حکمرانی خود ندارد. این امر چندین سؤال را مطرح می‌کند، از جمله: آیا شورای رهبری ریاست جمهوری یمن از هم خواهد پاشید؟ به عبارت دیگر، آیا شورای ریاست جمهوری در آستانه فروپاشی است؟

اختلافات نهادینه شده در شورای ریاست جمهوری

با وقوع تحولات جدید یکی از دلایل اصلی که تحلیلگران برای بدبین بودن به سرنوشت شورای ریاست جمهوری و بقای آن ارائه می‌کنند وجود اختلافات نهادینه شده و ساختاری در این شورا است به صورتی که ترکیب نامتجانس آن از همان روزهای اول شکل‌گیری نشان از ناپایدار بودن توافق ریاض و اصطلاحاً تولد آن به صورت یک جنین مرده می‌داد.

در این زمینه، عادل الشجاع، استاد علوم سیاسی دانشگاه صنعا، در گفتگو با عربی 21 معتقد است که از زمان تأسیس آن در آوریل 2022، شورای رهبری ریاست جمهوری بر ساختاری بنا شده است که حتی در مورد اساسی‌ترین مسائل ملی اختلاف نظر دارد. برخی از جناح‌ها در جهت‌گیری خود جدایی‌طلب هستند، در حالی که برخی دیگر به اصل «یمن متحد» پایبند هستند.

در واقع این دوگانگی از همان ابتدا یک تضاد ساختاری در پروژه تشکیل شورا ایجاد کرد که موجب شده تا هر کدام بی‌توجه به تصمیمات این نهاد به دنبال پی‌گیری برنامه‌های خود بر روی زمین باشد، لذا بلافاصله پس از تصرف حضرموت و المهره به دست نیروهای شورای انتقالی، اختلافات میان اعضای شورای ریاست جمهوری به رویارویی تبدیل شد.

رشاد العلیمی، رئیس شورای رهبری ریاست جمهوری این اقدام را محکوم کرد و دوشنبه گذشته در بیانیه‌ای اظهار داشت که اقدامات شورای انتقالی در سراسر جنوب، مشروعیت دولت به رسمیت شناخته شده بین‌المللی را تضعیف می‌کند و توافقات تقسیم قدرت را نقض می‌کند.

کلیت شورا نیز در بیانیه‌ای با رد قاطع هرگونه اقدام یکجانبه یا تحرکات نظامی خارج از چارچوب اجماع ملی و توافقات حاکم بر روند سیاسی، تحولات اخیر در استان‌های شرقی را «نقض آشکار مشروعیت قانون اساسی و اختیارات شورای رهبری ریاست جمهوری دانست.

همچنین پارلمان فرمایشی تحت اختیار عربستان در عدن نیز اقدامات یکجانبه و تحرکات نظامی انجام شده توسط شورای انتقالی جنوب به سمت استان‌های شرقی کشور را محکوم کرد.

اما این موج محکومیت حتی نتوانست برای حفظ ظاهر هم که شده اعضا همسو با تشکیلات شورای انتقالی در شورای ریاس جمهوری را از اعلام حمایت صریح خود باز دارد. عیدروس الزبیدی، رئیس شورای انتقالی جنوب و از اعضا شورای ریاست جمهوری، با استقبال از تسلط شورای انتقالی بر استان‌های حضرموت و المهره اعلام کرد که «جنوب امروز در یک مقطع حساس و حیاتی قرار دارد که واقعیت‌های اوضاع سیاسی و نظامی آن را تحمیل کرده است و مردم جنوب فداکاری‌های عظیمی برای رسیدن به این لحظه سرنوشت‌ساز انجام داده‌اند».

او خاطرنشان کرد که مرحله بعدی، مرحله ساخت نهادهایی خواهد بود که او «دولت عربی جنوب» نامید.

این مواضع به صورت کاملاً اشکار میخ آخر را بر تابوت آینده همکاری‌های درون شورای ریاست جمهوری و امکان بقای آن زد و نشان داد این شورا حتی در پیشبرد اهداف تاکتیکی (یکدست کردن مخالفان صنعا در جنوب) محوله به آن هم ناکام است.

در این میان برخی نیز خوشبینانه صرفاً از بر هم خوردن توازن قدرت به سود جدایی‌طلبان در این شورا سخن می‌گویند و علی‌رغم مرگ مغزی بر گرایش به حفظ پوسته ظاهری این شورا از سوی عربستان سعودی تأکید دارند؛ همچنانکه فواد العلوی، نویسنده و روزنامه‌نگار یمنی معتقد است تغییر در ائتلاف‌های درون شورای رهبری ریاست جمهوری ایجاد شده است که طی آن سه عضو شورا با وجود اینکه در دولت شریک هستند، از پروژه جدایی‌طلبی حمایت می‌کنند و اخیراً، طارق صالح علناً به آنها پیوسته است و تعداد کل اعضای شورای رهبری ریاست جمهوری که از اقدامات STC در حضرموت و المهره حمایت می‌کنند، به چهار نفر رسیده است.

به گفته این روزنامه‌نگار یمنی اقدامات شورای انتقالی موجب می‌شود تا  نقشه اتحاد قبل از سال ۲۰۱۴ هنوز بر اتحادهای فعلی حاکم باشد و رشاد العلیمی به همراه اصلاح، عربستان سعودی و برخی از رهبران در دولت دستنشانده عدن در برابر این شورا و امارات متحده همسویی بیشتری پیدا کنند و با گرایش عیدروس الزبیدی (رئیس شورای انتقالی جدایی‌طلب) به قبضه قدرت در جنوب، اوضاع ممکن است به سمت تشدید جنگ نظامی در حضرموت پیش برود.

تحولات اخیر در جنوب یمن نه تنها موازنه قدرت درون شورای ریاست جمهوری را دگرگون کرده، بلکه پرسش‌های بنیادینی درباره تمامیت ارضی، مشروعیت نهادهای حاکم و نقش بازیگران منطقه‌ای مطرح ساخته است. به نظر می‌رسد شورای رهبری ریاست جمهوری، که روزی با هدف یکپارچه‌سازی جبهه‌ی مخالفان انصارالله و مدیریت گذار سیاسی شکل گرفت، اکنون خود به یکی از کانون‌های اصلی بی‌ثباتی و اختلاف تبدیل شده است. شکاف عمیق میان اعضای تجزیه‌طلب و طرفدار وحدت، این نهاد را به شدت فلج کرده و عملاً آن را به مجرایی برای تداوم رقابت‌های درون‌جناحی سعودی‌ها و اماراتی‌ها تبدیل نموده است.

افول شورای ریاست جمهوری و تشدید رقابت‌های فرقه‌ای
شواهد میدانی نشان می‌دهد که شورای ریاست جمهوری در آستانه‌ی فروپاشی عملی قرار دارد. کنترل این شورا بر نیروهای مسلح و نهادهای امنیتی در جنوب، حداقل است و اعضای آن بیشتر به عنوان سخنگویان جناح‌های متعارض عمل می‌کنند تا رهبران یک نهاد کارآمد. حمایت آشکار عیدروس الزبیدی و همپیمانانش از پیشروی‌های شورای انتقالی جنوب، پرده‌ی آخر از نمایش وحدت صوری این شورا را برداشت. این وضعیت، سناریوی "مرگ مغزی" این نهاد را تقویت می‌کند؛ حالتی که در آن پوسته‌ی ظاهری به دلیل منافع عربستان سعودی در حفظ حداقلی از ساختار ضد انصارالله ممکن است باقی بماند، اما روح و کارکرد آن از بین رفته است.

 

خطر تجزیه‌ی بالفعل و هرج و مرج ساختاری

عادل الشجاع کارشناس یمن در گفتگو با العربی 21 هشدار می‌دهد، پیامد فوری این روند، نه ضرورتاً اعلام سریع استقلال رسمی جنوب، بلکه تجزیه‌ی بالفعل و هرج و مرج سیاسی-امنیتی پایدار است. در این سناریو، شورای انتقالی جنوب با حمایت امارات، کنترل واقعی سرزمینی، بنادر استراتژیک و منابع اقتصادی جنوب را در دست خواهد گرفت، در حالی که شورای ریاست جمهوری و دولتِ تحت حمایت عربستان، تنها بر روی کاغذ و در محدوده‌ی بسیار کوچکی مشروعیت خواهند داشت. این منجر به ظهور دو مرکز قدرت موازی، قوانین متعارض و نهادهای دوشادوش در جنوب می‌شود که ثبات را ناممکن و بازسازی را غیرعملی می‌سازد.

سعودی‌ها، امارات و منافع متعارض

تحولات اخیر، شکاف نهان میان دو حامی اصلی جبهه‌ی ضد انصارالله را عریان کرده است. امارات متحده عربی با حمایت قاطع و لجستیکی از شورای انتقالی جنوب، عملاً پروژه‌ی جدایی‌طلبان جنوبی را به پیش می‌برد که با ادعای رسمی عربستان سعودی مبنی بر حمایت از "یمن متحد" در تناقض است.

به نظر می‌رسد ریاض ترجیح می‌دهد با وجود ناکارآمدی شورای ریاست جمهوری، آن را به عنوان تنها نماینده‌ی مشروع بین‌المللی حفظ کند تا از یک سو اهرم فشاری بر امارات و شورای انتقالی داشته باشد و از سوی دیگر، در مذاکرات آینده با انصارالله، دستش خالی نباشد. این تناقض منافع، بن‌بست کنونی را عمیق‌تر کرده و امکان هرگونه راه‌حل سیاسی فراگیر را تضعیف می‌نماید.

چشم‌انداز آینده جنوب یمن: سناریوهای محتمل

  1- تداوم بی‌ثباتی ساختاری: محتمل‌ترین سناریو در کوتاه‌مدت و میان‌مدت، تداوم وضعیت کنونی است: شورای ریاست جمهوری به حیات نباتی خود ادامه می‌دهد، شورای انتقالی کنترل خود را بر زمین تثبیت و گسترش می‌دهد و رقابت سعودی-اماراتی در پشت صحنه ادامه می‌یابد. این امر به معنای تداوم جنگ داخلی در چارچوب جبهه‌ی ضد انصارالله و عمیق‌تر شدن شکاف شمال-جنوب است.

2- تشکیل دولت واقعی جنوبی: شورای انتقالی جنوب ممکن است با پشتوانه‌ی امارات و کسب درآمدهای نفتی از تصرف استان نفت‌خیز حضرموت، به تدریج نهادهای اداری، مالی و امنیتی یک دولت مستقل را بدون اعلام رسمی استقلال، ایجاد کند. این "تجزیه‌ی عملی" می‌تواند مقدمه‌ای برای درخواست رسمی جدایی در آینده باشد.

3- برخورد نظامی مستقیم: در صورت احساس خطر شدید از سوی جناح‌های وحدت‌طلب در شورای ریاست جمهوری یا عربستان سعودی، ممکن است درگیری‌های نظامی محدود یا گسترده‌ای بین نیروهای وفادار به عدن (تحت نفوذ سعودی) و نیروهای شورای انتقالی در استان‌هایی مانند حضرموت رخ دهد. این امر آشفتگی را به حد اعلا خواهد رساند.

4- بازگشت انصارالله به عنوان بازیگر تعیین‌کننده: ضعف و تفرق روزافزون در جبهه‌ی جنوبی، می‌تواند فرصت‌های استراتژیک جدیدی در اختیار انصارالله قرار دهد تا نه تنها مواضع خود در شمال را تحکیم بخشد، بلکه با بهره‌گیری از اختلافات، نفوذ خود را به مناطق مرکزی و حتی بخش‌هایی از جنوب گسترش دهد.

جمع‌بندی
جنوب یمن در آستانه‌ی ورود به مرحله‌ای جدید و بالقوه تاریک‌تر از بی‌ثباتی قرار دارد"مرگ مغزی" شورای ریاست جمهوری تنها یک تشبیه نیست، بلکه توصیف دقیقی از واقعیتی است که تحولات میدانی آن را ثابت کرده است. توافق ریاض نه تنها نتوانست ثبات به ارمغان آورد، بلکه با قانونی‌کردن حضور بازیگران متعارض در یک ساختار ناپایدار، بستر را برای تشدد اختلافات و تسریع روندهای تجزیه‌طلبانه فراهم نمود. اکنون، آینده‌ی جنوب یمن کمتر از هر زمان دیگری در اختیار یمنی‌هاست و بیشتر تحت تأثیر معادلات رقابت‌آمیز ریاض و ابوظبی، و همچنین پاسخ استراتژیک انصارالله شکل خواهد گرفت. خطر اصلی، عادی‌سازی و تثبیت یک "هرج و مرج سازمان‌یافته" است که برای دهه‌ها مردم یمن را در رنج نگه دارد و نقشه‌ی منطقه را برای همیشه تغییر دهد.

منبع: الوقت

ارسال نظرات