قرآن کریم در قالب «ذکر» الگوی جامعی برای حفاظت از اسلام و جلوگیری از خط تحریف ارائه کرده است. جلوگیری از تحریف قرآن از طریق ذکر و مداومت بر حفظ و کثرت تلاوت و پیشگیری از تحریف نهضت امام حسین (ع) در کربلا و عاشورا، با ذکر و زنده نگه داشتن محرم و صفر و برپایی و اقامه مجالس عزا، دو نمونه موفق و الگوی جامع قرآنی برای حفاظت از اندیشه سیاسی الهی امام خمینی (ره) و مقابله اثربخش با خط تحریف اندیشه سیاسی الهی بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران است.
انقلاب اسلامی ملت ایران مبتنی بر نظام ولایت فقیه، هویت و اصالت خود را مدیون و مرهون اندیشه سیاسی الهی حضرت امام خمینی (ره) است و تنها راه حفظ هویت و اصالت این انقلاب تا رسیدن به روز موعود و تحقق مدینه فاضله مهدوی بهعنوان غایت مطلوب این نظام، زنده نگه داشتن نام، یاد و اندیشه امام راحل است. دشمنان جمهوری اسلامی ایران به رهبری امریکا با ورود به میکروفیزیک قدرت نظام اسلامی و استحاله و استخدام افراد سست کمربند و مرعوب و مجذوب غرب و تشکیل شبکه گسترده همکار در قالب اردوگاه اصلاحات در داخل ایران، جنگ روایتگری و خط تحریف امام خمینی را در دستور کار قرار داده و طرح (پروژه) «به موزه سپردن و حذف اندیشه سیاسی الهی امام خمینی» را در چهار دهه اخیر پیگرفته اند.
پیش از این در ۱۰ آذرماه ۱۳۹۹ در یادداشتی با عنوان «خط تحریف امام ثمره نفوذ است» به نقش اصلاحطلبان در تحریف خط امام پرداخته و مراحل هفتگانه نفوذ سرویسهای جاسوسی غرب در اردوگاه اصلاحطلبان را به اجمال و اختصار شرح داده بودیم (بازخوانی یادداشت فوق قبل از مطالعه یادداشت فعلی برای درک ابعاد پروژه نفوذ ضروری است). از آنجا که اصلاحطلبان با حمایت از هنجارشکنان هالیودی، پا را از تحریف امام خمینی فراتر گذاشته و با ورود در وادی تحریف نظام اسلامی، آشکارا فتنه مرکب «ناکارآمدی نظام»، «بنبست نمایی»، «سیاه نمایی» و «عبور از نظام اسلامی» را کلید زده اند، ضروری است با مرور کوتاه و اجمالی مراحل دهگانه «عبور از نظام» طی ۳۵ سال گذشته، به اهمیت مداومت بر تبیین جهادی راه و اندیشه سیاسی الهی امام راحل از طریق الگوی قرآنی ذکر بیش از پیش پی ببریم:
۱- مصادره عنوان «پیروان خط امام» توسط اصلاح طلبان با هدف دوقطبیسازی خط امام راحل و امام خامنه ای.
۲- پیگیری طرح حلقهسازی و تصرف کامل مؤسسه نشر آثار و اندیشههای امام خمینی.
۳- تلاش هدفمند برای زندانی کردن اندیشههای امام در مؤسسه نشر آثار و جلوگیری از هر گونه انتشار اندیشههای انقلابی امام.
۴- ورود به میکروفیزیک قدرت با طرح سرخابی انتخابات سال ۱۳۷۶ زیر چتر مرحوم هاشمی با پروپاگاندای دوم خرداد.
۵- حملات هدفمند به پیروان راستین امام راحل و پیگیری طرح متنفرسازی افکار عمومی نسبت به حزبالله و بچههای انقلابی، جنگ آزموده و عاشقان سیره امام خمینی.
۶- انجام طرح تقدس زدایی از امام خمینی با حملات گازانبری به جایگاه ولایت فقیه در قانون اساسی.
۷- انجام طرح «به موزه سپردن امام خمینی» سخنان اکبر گنجی درباره امام خمینی (که نه تنها با مخالفت اصلاحطلبان مواجه نشد بلکه به کرات و با ادبیات مختلف در روزنامهای زنجیره تکرار شده و با تقدیر آنان مواجه شد) نمونهای از این حقیقت است: اکبر گنجی در پاسخ به سؤال تاگس اشپیگل که آیا [امام]خمینی به موزه خواهد رفت؟ میگوید: «ما تلاش میکنیم [امام]خمینی را به گونهای تفسیر کنیم که مخالف دموکراسی نباشد. خمینی دیگر وجود ندارد آنچه وجود دارد فقط برداشتهای ما از سخنان اوست. او به هر حال یک روزی به موزه خواهد رفت و هیچکس نمیتواند جلوگیری کند. این یک تکامل تاریخی است.»
۸- ورود به عملیاتی کردن طرح بزرگ تحریف امام خمینی و معرفی امام خمینی تحریف شده به نسلهایی که دوران امام راحل را درک نکردهاند. طرح مرعوبسازی مردم نسبت به قدرت امریکا و بزرگنمایی آثار تحریمهای ظالمانه غرب نیز بخشی از پروژه تحریف امام خمینی است و از همین رو است که حضرت امام خامنهای تأکید میکنند که اگر خط تحریف شکست بخورد خط تحریم شکست خواهد خورد.
۹- انجام طرح منزویسازی و زیر سؤال بردن اندیشه سیاسی امام خمینی در افکار عمومی و اصالت بخشی به اسلام امریکایی (با عنوان اسلام رحمانی) با این پیش فرض مغالطه گون که نمیتوان همه دنیا را کافر و ناحق و فقط اندیشه امام خمینی را برحق بدانیم.
۱۰- تلاش برای فریب افکار عمومی با اجرای طرح وارونه نمایی و متهم کردن جمهوری اسلامی به انحراف از اندیشه امام خمینی و ضرورت برگزاری رفراندوم برای قانونیسازی امام تحریف شده و دستیابی به الگوی جمهوری منهای ولایت فقیه و هضم شدن در الگوی نظام سلطه.
خنثیکننده این طرح و نقشه بزرگ حضرت امام خامنهای بوده است که طی کمتر از چهار دهه اخیر مهمترین نقش را در زنده نگه داشتن نام و یاد و اندیشه امام راحل ایفا نموده و در جنگ روایتگری و خط تحریف، یک تنه در برابر امواج سهمگین خط تحریف امام خمینی ایستاده و با هوشمندی وصفناپذیر و ستودنی، داغ و آرزوی تحریف امام خمینی را به دل دشمنان بیرونی و اصلاحطلبان سست کمربند بهعنوان شبکه همکار غرب در داخل گذاشته و اندیشههای والای امام راحل را عالمگیر ساخته و زمینه را برای تحقق تمدن بزرگ و نوین اسلامی مهیا نموده است.
آن سوی حمایت از مجلس یازدهم
مصطفي منتظر
محمدباقر قالیباف در گفتوگوی زنده تلویزیونی دیشب به تشریح عملکرد مجلس در سه سال گذشته پرداخت. تصویب قوانین متعدد در زمینه های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی عملکردی است که این مجلس را متمایز از مجالس قبل میکند. شاید به غیر از مجالس دهه اول انقلاب، هیچ کدام تابدین حد قوانین مورد نیاز روز را تصویب نکردهاند. تسهیل صدور مجوزها، حمایت از کسبوکارها، راهبردی هستهای، حمایت از دانشبنیانها، شفافسازی شرکتهای دولتی و شفافیت قوای سهگانه از جمله قوانین مهم در این مجلس بودهاند. در این بین،سخنان هفته پیش رهبر معظم انقلاب در دفاع از عنوان مجلس انقلابی برای مجلس یازدهم این سوال را پیش آورده که چرا در وضعیت کنونی کشور و با تصویری که این مجلس در اذهان دارد، باز هم از آن این طور دفاع کردهاند. این مجلس از روزهای آغازین انواع حواشی را داشته است. از دنا پلاسها تا شاسیبلندها، از صیانت تا شفافیت و انواع اظهارات حاشیهساز.
پس علت اصلی این بیانات چیست؟پاسخ را باید از خلال بیانات ایشان پیدا کرد. ایشان از «کلیت» مجلس دفاع کردهاند و آن را انقلابی نامیدهاند. مجموعه مجلس دو وظیفه در قانون اساسی دارد. یکی قانون گذاری و دوم نظارت؛ خروجی مجلس یازدهم در عرصه قانونی عموما دیده نشده، حال این که رهبر معظم انقلاب به واسطه شخصیت و جایگاهشان از واقعیتهای آن باخبرند. این مجلس همان طور که اشاره شد قوانین متعددی در اولویت چند سال اخیر کشور که مسئله اقتصاد بوده تصویب کرده است. قوانینی مانند حمایت از کسبوکارها، تسهیل صدور مجوزها، کاهش مالیاتها، تصحیح برخی بندهای بودجه، تصحیح قوانین بانک مرکزی، جهش تولید مسکن، حمایت از دانشبنیانها، مالیات بر خانههای خالی، کالابرگ الکترونیک، ساماندهی خودرو و... در همین مجلس و در مدت سه سال به تصویب رسیده است.
همچنین قوانین متعدد دیگری در حوزه خانواده و جوانی جمعیت، رتبه بندی معلمان، اقدام راهبردی هستهای، شفافیت قوای سهگانه، شفافیت شرکتهای دولتی، مبارزه با فساد و حمایت از افشاگران فساد و... هم در حوزههای مهم غیراقتصادی به نتیجه رسیده است، اما در کنار همه این ها باید به وجود برخی عناصر نامطلوب و حاشیهساز در این مجلس هم اشاره کرد. همان جایی که رهبر معظم انقلاب درباره کلیت مجلس ابراز رضایت میکنند، وجود «برخی استثناها» را نیز برمیشمارند. گروه کوچک اما پرسروصدایی در مجلس وجود دارند که با انواع سخنان بیمنطق و نامعقول خود برای این قوه و نظام هزینه میسازند. علاوه بر حضور این ها در مجلس، برخی وقایع و رخدادها و پیگیری طرحهای پرسروصدا نیز ذهنیت بخش بزرگی از جامعه درباره این مجلس را مخدوش ساخته است. باید پذیرفت که حجم تخریب این مجلس نیز بسیار بالاتر از مجالس قبلی بوده.
برایند این حواشی داخلی، تهمتها و هجمهها این است که تصویر ذهنی بسیاری از ما با تصویری که رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید دارند، بسیار متفاوت است. رهبر معظم انقلاب برخلاف بسیاری از ما شخصیتی متاثر از جوسازی رسانهای نیستند. هم واقعیت بسیاری از قضایا را براساس گزارشهای رسمی و غیررسمی میدانند، هم رخدادهای بینظیر این مجلس را با مجالس قبلی مقایسه میکنند. واقعبینی ایشان در کنار احاطهشان به مسائل و ظرفیتها باعث میشود تا ارزیابی دقیقی از موضوعات داشته باشند. در این میان «خلأها و نواقص» نیز باید مورد توجه باشد و نقد شود. ایشان در همان جلسه برخی انتقادها را به مجلسیان ابراز کردند. لذا تعریف و تمجید ایشان به عملکرد سه ساله این مجلس نباید مانعی برای انتقاد سازنده در مسیر پیشرو و به ویژه کارویژههای تعیین شده از طرف ایشان بشود.
حمیدرضا آقابابائیان
آقای محمدباقر قالیباف پس از وداع با دنیای نظامات (نظامی) در قرارگاه خاتمالانبیا، نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نماینده رئیسجمهور در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و فرماندهی نیروی انتظامی در اواسط دهه 80 بهعنوان شهردار تهران منصوب و ردای سیاست را به تن کرده و به مدت ً۱۲ سال بهعنوان شهردار کلانشهر تهران منصوب شد. پس از آن در سال ۱۳۹۸ از حوزه انتخابیه تهران بهعنوان سیاستمدار اصولگرای ایرانی وارد مجلس شورای اسلامی و نهایتا بهعنوان رئیس قوه مقننه انتخاب شد. به استناد اخبار منتشرشده به نقل از نامبرده در فضای رسانهای کشور در چهارم خرداد ۱۴۰۲ به هنگام افتتاح فرودگاه شهدای گناباد مانند سخنرانی چهار بهمن ۱۳۹۸ در سلسلهنشستهای نیروهای انقلابی با موضوع مردم، مقاومت و کارآمدی یادبود شهید سردار حاج قاسم سلیمانی در مسجد جامعالزهرای قیامدشت فرمودهاند «... قول میدهیم در یک برنامه پنجساله به ثبات اقتصادی برسیم و بر گرانی و تورم غلبه کنیم...». اگرچه به حکایت سوابق موجود قریب مدت ۲۰ سال از ورود آقای قالیباف به جرگه سیاستمداران میگذرد ولی سؤال این است آیا این مدت برای ظهور کوچکترین نشانهای از وعدههای شما و تحقق آرمانهایتان برای مردم ایران و حداقل جلوگیری و نه کاهش تورم کافی نبوده است؟ یا باز موسم انتخابات مجلس برای اواخر سال ۱۴۰۲شروع به وزیدن گرفته که باز...، هرچه بوده و هست نگارنده از آن بیاطلاع است. آیا واقعا همه اهداف محققنشده شما به گرانی و تورم خلاصه میشود؟ جذب و بالابردن سرمایهگذاری، ریشهکنکردن اختلاس و ارتشا، جلوگیری از پدیده فرار مغزها، جرائم سایبری، مبارزه با موضوع نوپدید آقازادگی، تحقق دولت الکترونیک و... در آن جایی ندارد؟ به دلالت اسناد موثق و خدمات ارزنده موجود، میرزا تقیخان معروف به «امیرکبیر» ایران نوین صدراعظم ناصرالدینشاه در ۳۹ ماه دقیقا (سه سال و دو ماه و ۲۸ روز) صدارت خود توانست منشأ خدمات فراوانی شود که اهم آنها عبارتاند از: تثبیت امنیت و استقرار حاکمیت دولت، ساماندهی به قشون ایران، ایجاد کارخانههای اسلحهسازی...
اصلاح امور قضائی، تأسیس چاپارخانه، تأسیس دارالفنون، اعزام ایرانیان به خارج از کشور برای تحصیلات، استخدام استادان خارجی و تصمیم به انتقال علوم ترویج، ترجمه و انتشار کتب علمی، ایجاد روزنامه و انتشار کتب، لغو القاب، بنای بیمارستان و رواج تلقیح عمومی آبله، مرمت ابنیه تاریخی، مبارزه با فساد و ارتشا، تقویت بنیه اقتصادی کشور، ترویج صنایع جدید، فرستادن صنعتگر به روسیه، استخراج معادن، توسعه کشاورزی و آبیاری، توسعه تجارت داخلی و خارجی و سرآمد آنها کوتاهکردن دست اجانب در امور کشور، تعیین مشی سیاسی معینی در سیاست خارجی، اصلاح امور مالی، تعدیل بودجه. آنهم در زمانی که نه از تولید نفت خبری بود و نه از اخذ مالیات و عوارض و نه واگذاری داراییهای مالی و نه واگذاری داراییهای سرمایهای و نه شاید نشر اسکناس اما اینکه چگونه این معمار نوین ایران در این مدت سه سال به این مهم دست یافت و شما نتوانستهاید در مدت قریب به دو دهه سیاستمداری خویش به این مهم دست یازید را به نظر باید در سلامت نفس، برنامهریزی مدون، داشتن مدیرانی تحصیلکرده و دلسوز خلاصه کرد. پس چگونه امیرکبیر خواسته و انجام شده ولی مدیران ارشد این مملکت فقط گاهوبیگاه خاصه ایام انتخابات وعده میدهند و نمیشود. جناب آقای دکتر قالیباف پس صرفنظر از دوران نظامیگری شما، آیا دوران ۱۲ساله شهرداری و چهارساله ریاست مجلس به مصداق شعر «دو صد گفته چون نیمکردار نیست» حداقل برای میوهدادن چند وعده محققنشده بهاری شما برای این مردم کافی نبود تا بتوانید به تأسی از قاعده «البینه المدعی...» در مقام سند چون اقدامات امیرکبیر آن اسناد مثبت مدعی آن را برای مردم ارائه کنید.
به امید روزی که به مصداق شعر «کم گوی و گزیده گوی...» گفتاردرمانی مقامات به عملگرایی تبدیل شود.
سید محمد عماد اعرابی
خرداد 1368، بیمارستان قلب جماران؛ قلب همه ایران بود. دوم خرداد عمل جراحی امام خمینی(ره) به صورت موفقیتآمیز در بیمارستان جماران انجام شد. پزشکان پیشتر در 28 اردیبهشت با بررسی آزمایشها و حال عمومی امام(ره) تشخیص سرطان معده داده بودند و پس از بررسیهای نهایی، عمل جراحی، امری ناگریز بود. آقا روحالله اما در کمال آرامش همه چیز را به پزشکان سپرده بود و به دستورات آنها تمکین میکرد. هر بار پس از تشریح وضعیت بیماری و درخواست پزشکان از او؛ پاسخ امام(ره) یک جمله ساده بود: «هر طور شما صلاح میدانید عمل کنید.» امام(ره) پیشتر نیز برای مداوا در بیمارستان بستری شده بود اما به روایت اطرافیان این بار ظاهرا همه چیز فرق داشت. در همان روز اول ورود به بیمارستان برخلاف دفعات قبل، حاج احمد آقا را به گرمی در آغوش گرفتند و از او خداحافظی کردند. این اتفاق روزهای بعد و در ارتباط با افراد دیگر نیز بارها دیده شد؛ انگار آقا روحالله داشت از عزیزانش دل میبُرید.
صبح جمعه پنجم خرداد 1368 بود که حجتالاسلام هاشمی پیش از اقامه نماز جمعه به ملاقات امام(ره) رفت. ارزیابی پزشکان از عملِ سه روز پیش خوب بود و حال امام(ره) را نیز رضایتبخش میدانستند اما وقتی آقای هاشمی به ایشان گفتند اگر پیغامی برای مردم دارید بفرمایید تا در نماز با آنها در میان بگذارم؛ امام(ره) گفت: «به مردم عزیز بفرمایید دعا کنند که خداوند مرا بپذیرد.» دکتر سید محمدرضا کلانتر معتمدی یکی از پزشکان معالج حاضر در اتاق میگوید: «این حرف مانند پتکی به سر من خورد، نگرانی همه وجودم را فرا گرفت... نظیر همین کلمات را به همسرشان هم گفته بودند و من آن را شنیده بودم.»
شنبه، ششم خرداد 1368 حاج احمد آقا امام(ره) را برای هواخوری به حیاط بیمارستان بردند. آقا روحالله با اشاره به ساختمانی که مقابلشان بود پرسید: «احمد! این ساختمان روبهروی من کجاست؟» حاج احمد آقا پس از آنکه پاسخ داد این ضلع شرقی حسینیه جماران است و شما تا به حال از این زاویه آن را ندیدهاید، گفت: «انشاءالله خوب میشوید، با هم میرویم داخل حسینیه و دوباره مشغول همان کارهایتان میشوید.» امام(ره) باز هم از رفتند، حرف زد و گفت: «احمد تو مطمئن باش که من از این کسالت خوب نمیشوم و میمیرم.» حاج احمد با آنکه ناراحت شد سعی کرد حرف را عوض کند اما آقا روحالله دوباره تأکید کرد: «همین است که میگویم.»
با وجود تلاش پزشکان اما روند بهبودی امام(ره) ادامهدار نبود. هر چه نیمه خرداد نزدیکتر میآمد، ضعف و بیحالی ایشان بیشتر میشد. روز سیزدهم خرداد پزشکان هم قطع امید کردند. هیچ دارویی برای بالا آوردن فشار خون امام(ره) مؤثر نبود. دکتر فاضل، یکی از پزشکان معالج امام(ره) به حاج احمد گفت: «آقا تا یکی دو ساعت دیگر، بیشتر نمیتوانند حرف بزنند. شما برو هر چه میخواهی از آقا بپرس.» حاج احمد آقا وارد اتاق شد، امام(ره) با آن حال بیرمقشان مشغول نماز بودند؛ در واقع امام از شب گذشته نخوابیده بود و پیوسته نماز میخواند. آقا روحالله حسابی با خدا گرم گرفته بود. حاج احمد میخواست صحبت کند اما نتوانست؛ فقط آقا را نگاه کرد. ساعت سه بعدازظهر همان روز صدای بوق هشدار دستگاههای پزشکی متصل به امام(ره) اتاق را پُر کرد. ساعت 10:30 دقیقه شب روح خدا به خدا پیوست؛ درست در همان ساعتی که همیشه میخوابید.
سيدروح الله اهل خمين بود اما براي خمين نبود، براي ايران هم نبود؛ آمده بود براي تمام جهان. نشان به آن نشان كه امروز صدايش از یمن تا شام و از شمال آفریقا تا جنوب آمریکا به گوش ميرسد. قلب آقا روحالله شامگاه 13 خرداد 1368 در بیمارستان قلب جماران از حرکت ایستاد اما او قلب جهان را به تپش انداخته بود. حالا ما ماندهايم و اين خطوط خاطرهها كه قطره قطره امام(ره) را به ذهنمان ميريزد و یک حسرت ابدی برای همنسلان من که هرگز پیرمرد مهربان جماران را درک نکردند.
***
دیماه 1334 وقتی ماجرای نواب صفوی پیش آمد، همه میدانستند نظر آقا روحالله با آیتالله بروجردی در این موضوع تفاوت دارد، اما با این حال او هیچ اقدامی خلاف نظر آیتالله بروجردی انجام نداد. آقا روحالله قبل از آنکه «ولایت فقیه» را تدریس و کتابش را منتشر کند؛ آن را زندگی کرده بود.
***
طلبهها آمدند و برايش 35 دقيقه در شرح و توصيف جنایت عوامل شاه در 15 خرداد گفتند، صحبتشان كه تمام شد؛ حدود 20 دقيقه اشك ميريخت.
***
مرحوم آیتالله امینی میگفت طلبه گمنامی بودم که یک ماه بیمار شدم؛ امام(ره) هر چهارشنبه به عیادتم میآمد.
***
نجف که بود شخصي نامهاي تهديدآميز برايش فرستاد، میخواست امام(ره) اختیاراتش را بیشتر کند و نوشته بود اگر این اختیارات را ندهيد به مردم ميگويم كه از تقليد شما برگردند! در جوابش نوشت: «اگر يك چنين خدمتي به من بكنيد، من از شما تا روز قيامت ممنون ميشوم كه بار من را سبك كردهايد. اگر مردم از تقليد من برگردند، بار مسئوليت من سبك ميشود.»
***
در محل اقامتشان در نوفللوشاتو گوسفندی ذبح کردند. آقا روحالله وقتی فهمید طبق قانون كشور فرانسه ذبح حیوانات خارج از كشتارگاه ممنوع است؛ از گوشت آن گوسفند نخورد.
***
هيچ وقت جلوتر از برادر بزرگترش راه نرفت حتي روز 12 بهمن؛ وقتي در فرودگاه مهرآباد از هواپيما پياده شد.
***
روي پشتبام منزلشان در قم، يكي از محافظان همكارش را صدا زد و گفت: تشنهام، از پايين برايم آب بيار؛ دوستش اما توجهي نكرد و رفت. يك پارچ آب و يك پيشدستي خرما برداشت و به سمت پشتبام راه افتاد از پلهها كه بالا ميآمد یکی از محافظان او را ديد، دستپاچه شد، پايين پريد و گفت آقاجان چه كار داريد؟ جواب شنيد: مثل اينكه يكي از برادرها تشنه بود، اين آب را به او بدهيد، خرما را هم بخوريد. آقا كه رفت نگاهي به ساعت مچياش انداخت؛ حدود 1:30 دقيقه بامداد بود.
***
جیمی کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا، «رمزى کلارک» و «ویلیام میلر» را فرستاده بود تا براي آزادي ديپلماتهاي جاسوسشان مذاكره كنند؛ آقا روحالله فورا اطلاعيهاي صادر كرد: «هيچ كس حق ندارد، با اين هيئت آمريكايي ملاقات كند.» اولين بار بود كه اطلاعيه را بدون «بسم الله الرحمن الرحيم» مينوشت درست مثل سوره «برائت». آمریکاییها قبل از اینکه پایشان به ایران برسد؛ از ترکیه برگشتند.
***
چندين موشك به تهران اصابت كرد، آسمان را دود گرفته بود و صداي ضدهواييها به گوش ميرسيد. یکی از نزدیکان پرسيد: «بالاخره شما تا كجا ايستادهايد؟» انگشتش را روي پيشانياش گذاشت و گفت: «تا وقتي كه موشك اينجا بخورد.»
***
در اولين خط پيام حج نوشت: «و من يخرج من بيته مهاجراً الي الله و رسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره علي الله».
آمدند و گفتند اين آيه خيلي مناسب نيست، اين مردم مسافرند و خوب نيست برايشان صحبت از مرگ كنيم؛ آيات الهي درباره حج زياد است، آيه ديگري انتخاب كنيد. ولي اصرار كرد كه همين آيه بايد ابتداي پيام باشد و پيام حج سال 66 را با همين آيه شروع كرد... آن سال نظاميان سعودي حجاج را به گلوله بستند و عدهاي از آن مسافران شهيد و مجروح شدند.
***
دستگاههایی نصب کرده بودند تا علائم حیاتی قلب امام(ره) را از دور اندازهگیری کنند. چند شبی بود ضربان قلب آقا روحالله عجیب بالا بود؛ بیقرار بودند و خواب نداشتند. تا اینکه فتوای شرعی ارتداد سلمان رشدی را صادر کردند. حشمتالله رنجبر یکی از پزشکان معالج امام(ره) میگفت تازه ما فهمیدیم علت نوسانات قلبی آقا چه بود! آقا روحالله حدود یک هفته با مطالعه اهانتی که به رسول خدا شده بود؛ در فشار بود و اذیت میشد.
***
پیام حج را كه نوشت 80 هزار دلار به روزنامه نيويورك تايمز دادند تا آن پیام را چاپ كند اما مسئولين روزنامه حاضر نشدند حتی در قالب آگهی مطلب را منتشر كنند. مدعيان آزادي ميدانستند كه آزادي بيان ندارند؛ بالاي روزنامهشان نوشته بودند: تمام اخباري كه ميشود چاپ كرد!
***
آقا روحالله برای خمین نبود؛ آمده بود در جهان انقلاب كند و در وصيتنامهاش هم نوشت: «وصيت سياسي- الهي اينجانب اختصاص به ملت عظيمالشأن ايران ندارد، بلكه توصيه به جميع ملل اسلامي و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب ميباشد.»
ارسال نظرات