يکشنبه ؛ 04 آبان 1404

تله‌ آمریکا و اسرائیل برای تحمیل مدل تشکیلات ابومازن در لبنان/ راهبرد هوشمندانه مقاومت

آمریکا و اسرائیل بعد از شکست همه فشارهای نظامی و اقتصادی علیه حزب‌الله، این بار از طریق فشار بر دولت لبنان برای «مذاکره مستقیم» با این رژیم که درواقع اسم رمز نابودی تنها عنصر قدرت لبنان است، در تلاش برای اجرای پروژه سنتی خود در بیروت هستند
کد خبر : 20367

تبیین:

آمریکابه‌دنبال گسترش فشارهای آمریکایی ـ صهیونیستی برای کشاندن دولت لبنان به مذاکره مستقیم با این رژیم که عملاً در چارچوب توطئه عادی‌سازی قرار دارد، کارشناسان و ناظران امور منطقه معتقدند از همان لحظه اول که شعار «مذاکرات مستقیم» بین لبنان و دشمن اسرائیلی مطرح شد، مشخص بود که هدف پشت‌پرده این پیشنهاد، جست‌وجوی راه‌حل یا ایجاد ثبات نیست، بلکه گشودن دروازه جدیدی به‌سوی تحمیل هژمونی آمریکایی ـ صهیونیستی علیه لبنان از طریق فرایند سیاسی بعد از شکست تلاش‌های نظامی و امنیتی است.

 

اهداف آمریکا و اسرائیل از تلاش برای کشاندن دولت لبنان به میز مذاکره مستقیم

 

در این زمینه کیان الاسدی، نویسنده و کارشناس برجسته عراقی در مقاله‌ای به بررسی اهداف آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها از اصرار برای کشاندن بیروت به مذاکره مستقیم با اسرائیل پرداخته که متن این مقاله به‌شکل زیر است:

 

فشارهای مداوم آمریکا و اسرائیل علیه دولت لبنان برای مذاکره با این رژیم، در چارچوب ادامه پروژه قیمومیت تحمیل‌شده در محافل تصمیم‌گیری لبنان و همچنین تلاش برای نفوذ عمیق‌تر به عرصه داخلی این کشور از طریق دروازه‌ای است که بتواند مقاومت را در لبنان به حاشیه ببرد؛ یعنی سوق دادن دولت لبنان به‌سمت گام‌های عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی.

 

از زمان توافق آتش‌بس میان لبنان و رژیم صهیونیستی تحت نظارت کمیته پنج‌جانبه که در رأس آن آمریکا قرار دارد و در حالی که صهیونیست‌ها با حملات مداوم به خاک لبنان و ادامه اشغالگری در این کشور، نشان داده‌اند هیچ تعهدی به توافق‌ها و قطعنامه‌ها ندارند، طبق برنامه‌ریزی آمریکا و سایر طرف‌های بین‌المللی در این کمیته، یک نوع هماهنگی امنیتی غیرمستقیم میان دولت لبنان و رژیم صهیونیستی ایجاد شده است که تحت عنوان «کنترل خطوط درگیری» مدیریت می‌شود.

 

این رفتاری را که دولت لبنان در تسلیم شدن مقابل دیکته‌ها و شروط آمریکایی ـ صهیونیستی در پیش گرفته است، نمی‌توان تصادفی یا نوعی هماهنگی فنی طبق توافق آتش‌بس دانست؛ بلکه این یک آزمون عملی برای دولت لبنان جهت ایفای نقشی است که باید برای مقابله با مقاومت ایفا کند، نقشی که آمریکا به آن تحمیل کرده است.

 

کاملاً روشن است که دشمن صهیونیستی متوجه شده است با راهکار نظامی مستقیم نمی‌تواند به جایگاه حزب‌الله در لبنان ضربه بزند و آن را تضعیف کند، بنابراین در تلاش است نهادهای دولتی لبنان را به‌عنوان ابزاری برای نظارت و محدود کردن اقدامات مقاومت به‌کار بگیرد، سپس برای مرحله خطرناک‌تری تحت عنوان «هماهنگی علنی» با دولت لبنان از طریق مذاکره مستقیم آماده شود.

 

تحمیل الگوی تشکیلات خودگردان فلسطین به دولت لبنان

 

صهیونیست‌ها از زمان آغاز اشغالگری خود در فلسطین، برای تحمیل پروژه‌هایشان به کشورهای عربی معمولاً از روش‌ها و راهبردهای تکراری استفاده می‌کنند و متأسفانه اعراب هم ثابت کرده‌اند که از تجارب تلخ قبلی عبرت نمی‌گیرند و هر بار در دام دشمن می‌افتند.

 

آنچه امروز رژیم صهیونیستی در لبنان انجام می‌دهد، مسئله تازه‌ای نیست؛ بلکه این الگو قبلاً مقابل تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری در توافق‌های اسلو از بیش از سه دهه قبل تکرار شده است و اشغالگران صهیونیست، این روش را در هر مکانی که قصد سیطره بر آن دارند اجرا می‌کنند.

 

در کرانه باختری، سرویس‌های امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین بعد از توافق‌های اسلو به یک ابزار امنیتی رایگان برای رژیم صهیونیستی جهت تعقیب و سرکوب هسته‌های مقاومت تبدیل شدند و هماهنگی امنیتی با اسرائیل بهانه‌ای شد تا این تشکیلات، منافع و آرمان‌های مردم فلسطین را برای خدمت به اشغالگران صهیونیست رایگان بفروشد؛ در حالی که قرار بود تشکیلات خودگردان نماینده ملت فلسطین باشد و رژیم صهیونیستی وعده‌های حاکمیتی زیادی هم به فلسطینی‌ها داده بود و هنوز هم این وعده‌ها را تکرار می‌کند.

 

با وجود همه خدماتی که تشکیلات خودگردان فلسطین به‌ریاست محمود عباس، به صهیونیست‌ها ارائه داده و می‌دهد، رژیم اشغالگر بارها همین تشکیلات را هم دور زد و به هیچ یک از توافق‌های خود با آن پایبند نماند. در دوره کنونی بعد از آتش‌بس غزه و در شرایطی که تشکیلات خودگردان برای حکومت بر این باریکه دست و پا می‌زند، می‌بینیم که صهیونیست‌ها آمریکا را تحت فشار قرار داده‌اند تا از اعطای هرگونه نقشی به این تشکیلات در آینده غزه جلوگیری کند.

 

امروز رژیم صهیونیستی به‌دنبال تحمیل همین الگو به لبنان است؛ با این تفاوت که لبنان یک کشور مستقل است و اسرائیل می‌تواند جاه‌طلبی‌های گسترده‌ای برای خودش در این کشور محقق کند.

 

در واقع صهیونیستها می‌خواهند دولت لبنان را به یک شریک و یا بهتر است بگوییم ابزار امنیتی رایگان در لبنان تبدیل کنند؛ مشابه کاری که با تشکیلات خودگردان فلسطین کردند. با این کار، رژیم صهیونیستی بدون پرداخت هزینه می‌تواند نقشه‌های خود را علیه مقاومت در لبنان با از بین بردن بازدارندگی و تنها نقطه قوت این کشور که مقاومت و سلاح آن است، اجرا کند.

 

اما با وجود این‌ها، باید توجه داشته باشیم که واقعیت لبنان اساساً متفاوت از تشکیلات خودگردان فلسطین است؛ جایی که نهاد نظامی این کشور یعنی ارتش با وجود همه فشارهای داخلی و خارجی نمی‌تواند از خطوط قرمز ترسیم‌شده در معادله طلایی ارتش، ملت و مقاومت عبور کند، به‌ویژه اینکه فرماندهی ارتش لبنان از عدم توانایی این ارتش برای مقابله با هرگونه تهدید خارجی آگاه است و می‌داند که بدون مقاومت، لبنان تبدیل به جولانگاه متجاوزان خواهد شد.

 

علاوه بر آن، آگاهی عمومی بالایی میان ملت لبنان وجود دارد و بعد از تجربه اخیر توافق آتش‌بس با رژیم صهیونیستی، لبنانی‌ها متوجه شده‌اند که هر آسیبی به قدرت مقاومت، مقدمه‌ای برای یک تجاوز جدید بزرگ اسرائیل علیه لبنان خواهد بود و تکرار سناریوی فاجعه‌بار فلسطین در لبنان یا هر کشور عربی دیگری که فاقد مقاومت باشد، اصلاً بعید نیست.

منبع: تسنیم

ارسال نظرات