31 ارديبهشت 1402 - 10:07

پایگاه رهنما:

 

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز یکشنبه‌ ۳۱ ارديبهشت

کدام برجام!؟

حسن بهشتی‌پور

در چند روز گذشته نمایندگان مجلس می‌گویند آمریکا پیغام بازگشت به برجام را مخابره کرده‌ است. در این میان سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که منظور آمریکایی‌ها از برجام، کدامبرجام است؟ باید جواب داد که منظور آن برجامی است که مدنظر خودشان است، نه الزاما برجام مکتوبی که ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ قرار گرفته است.

آن ها دنبال فرابرجام یا برجام‌پلاس هستند. حتی توافق موقت را مطرح کرده‌اند. اما ایران دنبال توافق دائمی است، برای اینکه سرمایه‌گذاران خارجی به دنبال ثبات هستند و نمی‌توانند با ایران به صورت موقت به نتیجه برسند. ایران به‌دنبال آن است که حداقل تحریم‌های نفتی و بانک مرکزی لغو شود و آینده روشنی برای اقتصاد کشور ترسیم کند. اصلی‌ترین تحریم‌ها مربوط به فروش نفت است و تحریم بانک مرکزی که پول آن را به کشور برگرداند. اگر این توافقات انجام شود بسیار خوب است.

بالاخره باید از یک جایی شروع کرد. باید در مذاکرات جدید، به طور مستقیم با آمریکا روبه‌رو شویم چون اروپایی‌ها نشان داده‌اند که کاری از دست‌شان بر نمی‌آید و فقط وقت تلف می‌کنند. این سیاست که ما پیام خود را به اروپا بگوییم، اروپا به آمریکا، آمریکا به اروپا و اروپا به ایران بدهد، به جایی نمی‌رسد. باید محکم و روشن با طرف آمریکایی صحبت کنیم. وقتی حل و فصل شد، در قالب ۱+۵ آن را نهایی کنیم.

حذف روسیه به دلیل جنگ اوکراین از گردونه مذاکرات یک موضوع تبلیغاتی است که انجام شده. از اول روسیه، آلمان، چین، انگلیس و فرانسه نقش تسهیل‌گری را در مذاکرات ایفا می‌کردند و کمک به اینکه توافقی حاصل شود. آنها تصمیم‌گیر نبودند. تصمیم‌گیر اوباما بود که پذیرفت غنی‌سازی – ولو به شکل محدود – در ایران ادامه پیدا کند و گره را باز کرد و توافق برجام حاصل شد. حالا هم بایدن است که باید تصمیم بگیرد با یک فرمان، فرمان ترامپ را لغو کند تا شروع خوبی باشد. روس‌ها کنار گذاشته نشده‌اند. قبل از تجاوز روسیه به اوکراین هم این کشور در معادلات برجام تعیین‌کننده نبود. گیر ما با چین، انگلیس، فرانسه و روسیه نیست، مشکل اساسی با آمریکاست. طرف آمریکایی باید حاضر شود که تحریم نفت و بانک مرکزی را تعلیق کند و نشان دهد که به‌صورت جدی به دنبال توافق است.

از سوی دیگر آن‌طور که رسما اعلام شده سناتورها در این نشست از بایدن خواسته ‌اند مماشات را کنار بگذارد و برخورد تندتری با ایران به‌ویژه درباره اقدامات در خلیج‌فارس داشته باشد.

نمایندگان بایدن هم توضیح دادند که چرا سیاست مدارا با ایران را پیش گرفته و سعی می‌کند به توافق برسد اما دست اسرائیل را برای ضربه زدن به ایران باز گذاشته است تا خودش با ایران در نیفتد.

در این میان حتی افرادی مانند باب منندز که به شدت طرفدار اسرائیل و مخالف ایران و برجام هستند نیز پذیرفته‌اند نباید با ایران از سیاست چماق استفاده کرد.

باید توجه داشت که در روابط بین ‌الملل قدرت ‌های هژمون مانند آمریکا، تاکتیک ‌های مختلف و استفاده از سیاست چماق و هویج را مرتب اجرا می‌کنند.

در حال حاضر آمریکا ترجیح می‌ دهد که با سیاست دیپلماسی پیش برود و این که برخی مجوزها را به اسرائیل داده، به دلیل توافق ایران و عربستان است که نقشه ‌‌های آمریکا را نقش برآب کرد.

درست است که آمریکا از توافق استقبال کرد اما در واقع آمریکا انتظار نداشت عربستان قبل از به نتیجه رسیدن برجام با ایران به توافق برسد.

عربستان و ایران براساس منافع ملی خود با هم توافق کردند و این به آمریکا فشار مضاعفی وارد کرد چراکه این توافق با میانجیگری چین به نتیجه رسید.

عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز یکشنبه‌ ۳۱ ارديبهشت

هنر دیپلماسی با همسایگان
ابوالفضل ظهره‌وند
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با سفرا و مقامات سیاسی، پیام‌های متعددی داشت و مهم‌ترین فراز‌های آن مربوط به بازخوانی مسأله عزت، مصلحت و این نکته بود که برخی درک درستی از این مفاهیم نداشتند و همین سبب شده که نتیجه عکس بگیرند؛ مانند ماجرای نرمش‌قهرمانانه که مفهوم آن این بود که قرار نیست ما در مقابل طرف مقابل کوتاه بیایم یا از مسیر بازگردیم و اسم آن را هم نرمش قهرمانانه بگذاریم، بلکه این مفهوم به آن معناست که اگر به بن‌بست خوردیم یا شرایط سختی پیش آمد، بتوانیم ترفند دیگری داشته‌باشیم و آن مانع را به نحو احسن رد کنیم تا تحت هر شرایطی به سمت هدف حرکت کنیم؛ لذا هدف اصلی باید رسیدن به مقصد اصلی باشد نه متوقف شدن، اما برخی این مفهوم بنیادین را طور دیگری تفسیر کردند که نتیجه آن مصیبتی شد که برای کشور در مسأله هسته‌ای و توافقات ایجاد کردند. در حوزه‌های دیگر نیز به همین ترتیب بوده‌است؛ یعنی اگر حرف از عزت در صحنه دیپلماسی می‌زنیم باید مسیری را پیش ببریم که هم حقوق و مطالبات خود را به دست آوریم و هم فاز التماس پیدا نکنیم، اما برخی با کوتاه آمدن ظاهری و نوع ادبیاتی که به کار می‌برند، طرف مقابل را به فهم غلط می‌اندازند.
نکته اصلی این است کسانی که در سیاست و به ویژه سیاست خارجی کار می‌کنند، باید این مفاهیم را تبیین و به عنوان ادبیات کاری، ابعاد آن را تفسیر کنند و دستاوردهایش را هم نشان دهند؛ از این رو مهم‌ترین بخش صحبت‌های رهبری، طرح همین موضوع بود که ما در کارمان نباید عقبگرد و التماس و توقف کنیم. به این معنا که ایشان همه این مفاهیم را در بحث دیپلماسی التماسی مورد اشاره قرار دادند. 
وقتی فردی وارد مذاکره می‌شود و شناخت و توانایی لازم را ندارد و به بن‌بست می‌خورد، رفتارش نباید به گونه‌ای باشد که طرف مقابل تصور کند نماینده کشورمان از موضع التماس آمده است. بر همین اساس، این موضوع اصلا صفر یا یک نیست بلکه بین صفر و یک حرکت کردن، هنر یک دیپلمات است که به سمت جنگ و درگیری یا در عین حال تسلیم شدن نرود. 
ایشان همچنین فرمودند دست‌های بیگانه در رابطه ایران و همسایگانش فعال است و نباید اجازه داد چنین اتفاقی بیفتد. درواقع رهبر انقلاب این موضوع را ناظر به مسائل متعددی گفتند، از جمله این‌که ما در قفقاز دچار مشکلاتی هستیم که حل بخشی از آن به هنر دیپلماسی ما بازمی‌گردد. کسانی که در حوزه قفقاز علیه ایران شیطنت می‌کنند، دشمنان ایران هستند که می‌توانیم دست بریتانیا و آمریکا را در آنجا ببینیم و در افغانستان و عراق هم همین وضعیت وجود دارد. به این معنا که آن‌ها دور تا دور ایران پایگاه دارند و از این رو اگر به این جنبه‌ها توجه نکنیم و نتوانیم طرف مقابل را با این مقوله‌ها آشنا کنیم، دچار مشکل می‌شویم. در واقع اگر نتوانیم همکاری با همسایگان را بیرون از مداخلات بیگانگان و معاندان حل کنیم، دچار بن‌بست خواهیم شد؛ بنابراین بدون این‌که به چالش سخت با همسایگان برسیم، باید آن‌ها را توجیه و ابعاد قضیه را برای‌شان باز کنیم. ما باید بتوانیم منافع‌مان را به صورت برد - برد و متوازن با طرف مقابل پیش ببریم و این امر ناشی از هنر دیپلماسی است؛ یعنی باید در سیاست خارجی کشورمان و شیوه مدیریتی آن یک بازنگری اساسی صورت گیرد.

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز یکشنبه‌ ۳۱ ارديبهشت

دختران رمز حیات ایران
حمیدرضا شاه‌نظری

روشن است که زنان و مردان دو عضو هر جامعه بشری را تشکیل می‌دهند و در ابتدای امر هم به نظر می‌رسد که نقشی برابر در تحول جوامع ایفا می‌کنند، ولی اگر کمی عمیق‌تر نگریسته شود زنان نقشی برجسته‌تر و اساسی‌تر را نسبت به مردان بر عهده دارند و از همین روست که در طول تاریخ نیز هرگاه یک جامعه هدف تهاجم دشمن قرار گرفت برای از بین بردن هویت، انسجام و ریشه جامعه مورد تهاجم، بیشترین تلاش‌ها برای هتک حرمت و حیثیت زنان صورت گرفته و تلاش شد تا از این طریق، آن جامعه به فروپاشی نهایی برسد. زنان علاوه بر اینکه ۵۰ درصد هر جامعه را تشکیل می‌دهند و در مناسبات و تحولات مختلف به همین نسبت نقش‌آفرین هستند در مسیر تکاملی خود، وظیفه مادری و تربیت نسل‌های هر جامعه‌ای را بر عهده دارند و اگر این وظیفه به هر روشی مورد خدشه قرار گیرد، بنیان هر جامعه‌ای ویران خواهد شد.
با همین نگاه بود که وقتی در ابتدای نهضت بزرگ امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۲ مأمور ساواک از ایشان پرسید «پس یاران شما کجا هستند؟» امام در جوابش این جمله تاریخی را فرمودند که «یاران من در گهواره‌های مادرانشان هستند.» و اینگونه بود که مادران ایران، سربازان انقلاب خمینی را در آغوش خود تربیت کردند و آن حرکت عظیم را یاری رساندند.
زنان همواره نقشی تاریخی در تقابل با باطل بر عهده داشته‌اند و در این باره مصادیق زیادی در تاریخ اسلام و ایران وجود دارد. چه آنجا که حضرت زهرا (س) در دفاع از ولایت از جان خود مایه گذاشت چه در زمانی که زینب کبری (س) آن نقش تاریخی را در کربلا و بعد از آن بر عهده گرفت و چه در روز‌ها و سال‌هایی که مادران بزرگ ایران در جنگ تحمیلی جگرگوشه‌های خود را عاشقانه تقدیم اسلام و دفاع از کشور کردند.
اگر کارکرد اجتماعی زنان یک جامعه در مسیر درست خود که همان انسان‌سازی و تربیت انسان‌هاست قرار داشته باشد، آن جامعه ولو با مشکلات عدیده خواهد توانست به موفقیت و سعادت دست پیدا کند و اگر این کارکرد به هر دلیلی مورد خدشه قرار گیرد جامعه به سمت زوال و نابودی خواهد رفت و این نقش بی‌بدیل است که باعث می‌شود پیامبر اسلام (ص) به همه اعلام کند که هر کس دخترانی داشته باشد و از آن‌ها سرپرستی نیکو کند، بهشت بر او واجب می‌شود یا آن سخن مشهور که «فاطمه پاره تن من است» را بگوید. معنای آن جمله معروف امام خمینی (ره) نیز که «از دامن زن، مرد به معراج می‌رود» با این نگاه روشن‌تر می‌شود.
با این مقدمه روشن است که چرا در یک دهه اخیر و به خصوص در غائله اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ و تاکنون دختران ایران هدف بیشترین برنامه‌ریزی‌ها و تهاجمات شناختی و فرهنگی بوده‌اند. شعاری هم که اغتشاشگران فوق و عمله میدانی دشمن تحت عنوان «زن، زندگی، آزادی» سر دادند در واقع افشا کردن نقطه اصلی آماج عملیات شناختی دشمن بوده است. زنان و دختران ایران که در گذشته مادران غیورمردان بزرگی، چون شهید همت‌ها، شهید حججی‌ها و شهید سلیمانی‌ها بوده‌اند، امروز آماج بزرگ‌ترین تهاجم شناختی و فرهنگی دشمن قرار گرفته‌اند و بر اساس برنامه دشمن، باید به جای رسیدن به جایگاه مربی مردان بزرگی که جلوی دشمنان سینه سپر می‌کردند خود عامل تباهی و انحراف جامعه و پایان دادن به نسل غیوران و دلیران شوند.
به جرئت می‌توان گفت امروز راهبرد اصلی دشمنان در تقابل با انقلاب اسلامی و جلوگیری از پیشرفت و قوی شدن روزافزون ایران، به فساد و تباهی کشاندن جامعه با از بین بردن فرآیند تربیت نسل‌های غیور و باورمند به اعتلای اسلام و ایران است و این راهبرد با تمرکز ویژه بر دختران ایران‌زمین در حال پیگیری است. به ذلت و تباهی کشاندن مادران آینده ایران و ایجاد نسلی بی‌هویت و بی‌وطن هدفی است که به خصوص در سال‌های اخیر به شدت برای آن تلاش شده است. از ده‌ها بنیاد غربی همچون «آژانس توسعه ملی امریکا»، سازمان WPL، مؤسسه WLUML، بنیاد هیفوس و خانه آزادی که بر تغییر فکر، باور و قوه شناختی و نیز سبک زندگی زنان ایران با شعار‌ها و ایده‌های جذاب، ولی ویرانگری، چون «قدرت بخشی به زنان برای ایجاد تغییرات اجتماعی»، سرمایه‌گذاری بر دختران و برنامه «جایزه بین‌المللی زنان شجاع»، شبکه زنان قداست‌زدای دین، تحقق اهداف فمنیستی سند ۲۰۳۰ تا حمایت و را‌ه‌اندازی کمپین‌های ضد حجاب و حیازدا از جامعه با نقش‌آفرینی شومن‌ها و سلبریتی‌های رسانه‌ای و سینمایی، برنامه‌هایی است که سال‌هاست از طرف دشمنان ملت ایران برای آن هزینه شده و می‌شود.
دختران ایران مهم‌ترین رکن حیات اجتماعی امروز این سرزمین هستند و تاکنون نیز با نقش‌آفرینی بی‌بدیل آنان، تحولات بزرگی، چون پیروزی انقلاب اسلامی و شکست دشمنان در جنگ تحمیلی رقم زده شده است و امروز نیز اصلی‌ترین آماج تیر‌های جنگ شناختی دشمنان ایران و اسلام هستند. باید روز دختر را به طور ویژه‌تری گرامی داشت و از منزلت و کرامت بی‌بدیل دختر در اسلام و حتی در ایران سخن گفت و دخترانی که تیر‌های جنگ شناختی و جنگ فرهنگی دشمن بر آنان اثر گذاشته را مورد حمایت ویژه‌تر قرار داد و به روز دختر به عنوان روز بازخوانی کرامت دختر ایرانی مسلمان و ارزش و منزلت دختران ایران و نقش مهم و استثنایی آنان در این برهه بی‌نظیر تاریخ کشور توجه ویژه کرد.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز یکشنبه‌ ۳۱ ارديبهشت

دیپلماسی دفاعی، مکمل دیپلماسی سیاسی

ناوگروه 86 نیروی دریایی ارتش پس از هشت ماه از ماموریت 360 درجه خود به دور دنیا بازگشت و توانست رکورد جدیدی در دریانوردی در ایران به جا بگذارد و عملا وارد باشگاه های کشورهای معدودی شود که توانمندی دور زدن کره زمین را دارند. با این حال یکی از جنبه های مثبت این دریانوردی که به نوعی نقطه قوت آن نسبت به دریانوردهای گذشته محسوب می شود توجه ویژه ناوگروه 86 به موضوع دیپلماسی دفاعی بوده است به گونه ای که این ناوگروه در 5 بندر شامل بمبئی هند، جاکارتای اندونزی، ریودوژانیروی برزیل ، کیپ تاون آفریقای جنوبی و صلاله عمان پهلو گرفت و در گفت‌وگو با مقامات ارشد دفاعی و دیپلماتیک کشورهای میزبان، دیپلماسی دفاعی کشورمان را پیش برد، اقدامی که به طور قطع حداقل در این 5 کشور می تواند کمکی برای دیپلماسی سیاسی ایران نیز باشد. اصطلاح دیپلماسی‌ دفاعی را اولین بار صاحب‌نظران بریتانیایی از سال‌ 1998 میلادی وارد ادبیات روابط و سیاست‌ کردند‌‌.

بزرگان علم روابط‌ بین‌الملل، دیپلماسی را ابزاری می‌دانند که می‌تواند هنرمندانه از بروز یک جنگ بزرگ جلوگیری کند،اما وقتی یک ناو جنگی با تمام سازوبرگ نظامی و تسلیحاتی خود عزم حضور در یک بندر یا منطقه دریایی را می‌کند‌‌‌، آیا باز‌هم می‌تواند پیام‌آور صلح و دیپلماسی باشد؟ زمانی میان دیپلماسی به‌عنوان اصلی‌ترین ابزار سیاست خارجی و دفاعی خط و مرز مشخصی وجود داشت‌‌. بر این‌اساس، نظامیان صرفا زمانی وارد عمل می‌شدند که دیپلماسی سیاسی با بن‌بست مواجه می‌شد‌‌. این رویکرد همان رهیافت‌ کلاسیک نسبت به موضوع راهبرد و جنگ بود که براساس آن جنگ ادامه سیاست تلقی می‌شود‌‌. می‌توان توضیح داد که در حالت معمول، تصور عمومی این است که نزدیک شدن شناور نظامی مسلح به آب‌های سرزمینی یک کشور مستقل و مقتدر می‌تواند مفهومی خطرناک داشته باشد، اما در پرتو دیپلماسی‌ دفاعی‌‌‌، سال‌هاست که رسم دید ‌و‌ بازدید میان ‌‌ناوگروه‌های نظامی در دریا برقرار شده و اتفاقا این موضوع می‌تواند به تعمیق روابط دوستانه بین 2 کشور هم کمک زیادی کند.دیپلماسی ‌دفاعی به‌عنوان مکمل دیپلماسی سیاسی‌‌‌، مقوله‌ای است که به‌طور عمده از سوی سازمان دفاعی کشورها پیگیری می‌شود.

به‌نظر می‌رسد مهم ترین فایده دیپلماسی‌ دریایی در حوزه دفاعی، فرصت‌سازی برای کشور در یک حوزه گسترده است که می‌تواند به عنوان یک موتور پیشران برای ارتقای سطح آموزش و تجهیزات به شمار رود. اهتزاز پرچم و اعمال حاکمیت ایران در آب‌های بین‌المللی و سواحل کشورهای دوست که معانی و پیام‌های خاص خود را دارد، به‌همراه‌ نمایش فرهنگ و تمدن ایرانی‌اسلامی که با فناوری‌های روز به چنان توانی در دریانوردی رسیده که ماموریت‌های بلند ‌و سخت را پیش می‌برد، از جمله این فرصت‌هاست‌‌. تقویت روابط دو‌جانبه و جلوگیری از انزوایی که آرزوی دشمنان این مرز و بوم است نیز می‌تواند در تبیین اهداف و فواید دیپلماسی ‌دفاعی دریایی دیده شود.یکی از سیاست‌‌ها و راهبردهای ایران طی ادوار گذشته، تاکید‌ بر تقویت رویکردهای دیپلماتیک و گفت‌وگو‌محور بین کشورهای منطقه برای ارتقای امنیت و تامین ثبات، در جهت نیل به توسعه پایدار منطقه‌ای بوده است. مشخص است که یکی از وجوه درخور توجه در دیپلماسی منطقه‌ای، همکاری‌های دفاعی کشورهای ذی نفع در امنیت منطقه خلیج‌فارس است. همکاری کشورهای منطقه در دیپلماسی دفاعی جمهوری‌ اسلامی، به ویژه در تامین امنیت دریانوردی و مقابله با عوامل ناامن‌کننده از جمله مبارزه با دزدان دریایی، مبارزه با قاچاق و ترانزیت مواد‌ممنوعه، مقابله با عوامل آلوده‌کننده محیط‌زیست دریایی و‌... همواره یکی از مبانی مهم طرح‌‌ها و ایده‌های پیشنهادی ایران از جمله طرح صلح‌ هرمز برای همکاری‌های منطقه‌ای بوده است.‌

ایران به‌دلیل موقعیت ژئواستراتژیک خود و به واسطه قرار گرفتن در مجاورت خلیج‌فارس، دریای عمان، تنگه هرمز و دریای خزر از موقعیت ژئوپلیتیکی و دریایی ویژه‌ای در منطقه برخوردار است و بی‌شک اقتدار دریایی و برخورداری از یک نیروی دریایی قدرتمند و کارآمد می‌تواند تاثیر بسزایی در صیانت از منافع ملی، ایجاد بازدارندگی برای مقابله با تهدیدات سیاسی و دستیابی به اهداف دفاعی آن و همچنین مبارزه با تروریسم‌ دریایی با کمک کشورهای منطقه داشته باشد.جمهوری‌ اسلامی ایران با چنین ادراکی به تنظیم دیپلماسی دفاعی خود پرداخته و از همه ظرفیت‌های قابل استفاده به منظور مشارکت دادن همه کشورهای منطقه در مقابله  با تروریسم و افراط‌گرایی استفاده خواهد کرد. حضور جمهوری‌ اسلامی ایران در دریاهای آزاد به ویژه اقیانوس هند، آرام و اطلس در ماموریت 360 درجه دور دنیا،‌ گامی بلند و محکم در اجرای ماموریت نیروی راهبردی دریایی جمهوری ‌اسلامی ایران به‌منظور به‌کارگیری قابلیت‌‌ها و توانایی‌های فنی دفاعی در عرصه دریانوردی بین‌المللی و آب‌های آزاد است و دیپلماسی ‌دفاعی ایران بیش از گذشته در خدمت اهداف سیاست خارجی و امنیت ملی ایران و منطقه، برای تقویت صلح و امنیت و رفع تهدیدات احتمالی خواهد بود.

ایران و دیپلماسی سیاسی‌اش که در سال‌های اخیر در مصاف‌های مهمی در دنیا حضور داشته، حالا با یک ابزار جدید برای پیشبرد سیاست خارجی خود روبه‌روست؛ دیپلماسی‌دفاعی، تا با استفاده از آن و فضاهای جدیدی که می‌سازد‌ به خوبی از منافع و مرزهای سیاسی و جغرافیایی‌ حراست و از سویی بازدارندگی خود را تقویت کند‌‌. همچنین هماهنگی دیپلماسی و حوزه‌های دفاعی می‌تواند به عنوان یک بال کمکی برای وزارت‌خارجه و دستگاه سیاست خارجی کشور عمل کند و اهداف نظام را بیش از پیش به سمت تحقق کامل‌تر سوق دهد؛‌‌ چراکه عالی‌ترین سطح روابط میان کشورها سطح نظامی است و وقتی همکاری به این حوزه برسد‌، نشان می‌دهد در حوزه‌های پایین‌دست نیز امکان تقویت روابط بسیار بیشتر از گذشته خواهد بود‌‌.

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز یکشنبه‌ ۳۱ ارديبهشت

میوه‌های «دیپلماسی عزتمندانه» 

مسعود اکبری

رهبر معظم انقلاب روز گذشته با ‌اشاره به کلیدواژه «دیپلماسی التماسی» فرمودند:«در سیاست خارجی وقتی می‌گوییم عزت، یعنی نفی دیپلماسی التماسی. ما در طول این سال‌ها داشتیم مواردی را که دیپلماسی ما، تعبیر درست در قبالش همین تعبیر «التماسی» است، «دیپلماسی التماسی». ممکن است لحن‌مان هم التماس‌آمیز نبوده
اما باطن قضیه التماس بوده. عزت یعنی نفی این‌جور دیپلماسی، نفی چشم دوختن به دست و زبانِ این و آن.»
متاسفانه رویکرد «دیپلماسی التماسی» در دولت قبل، خسارت‌های بزرگی به کشور تحمیل کرده و فرصت‌های متعددی را از بین برد.
به این موارد توجه کنید:
1- در مقطعی که همه‌گیری کرونا در سراسر جهان و از جمله ایران، هر روز قربانی می‌گرفت، مقامات ارشد دولت قبل، مقابله با این ویروس منحوس و واردات واکسن و در ادامه، اجرای گسترده واکسیناسیون سراسری را به پیوستن به FATF و رفع تحریم‌ها موکول کردند.
در همین رابطه سخنگوی دولت قبل و همچنین رئیس‌بانک مرکزی در دولت قبل- و از کاندیداهای ریاست جمهوری در سال 1400- مدعی شدند که نپیوستن ایران به FATF و تحریم‌ها مانع اصلی و اساسی در اجرای واکسیناسیون سراسری است.
این رویکرد دولت، ضمن ارسال پالس ضعف به دولت‌های سلطه‌گر غربی و گستاخ کردن آنها، عزت ملی را خدشه‌دار کرده و مردم عزیز کشورمان را دچار واهمه و اضطراب کرد. نکته قابل توجه این‌جاست که با روی کارآمدن دولت سیزدهم شاهد تحول در واردات واکسن کرونا و افزایش تولید واکسن‌های داخلی بودیم.
این در شرایطی بود که نه در عضویت ایران در FATF تغییری ایجاد شده بود و نه تحریم‌های آمریکا کنار رفته بود. تنها تغییری که ایجاد شده بود، کنارگذاشتن دیپلماسی التماسی و به‌کارگیری دیپلماسی عزتمندانه بود. نتیجه آن شد که از رکورد تأسف برانگیز 700 فوتی روزانه در کرونا رسیدیم به رکوردهای چندین باره در روزهای بدون فوتی کرونا.
2- در نیمه اول سال 1400 و در مقطعی که دولت قبل روی کار بود شاهد قطع مداوم و گسترده برق در شهرهای مختلف کشورمان بودیم. در همان مقطع رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی شدند که قطعی برق ناشی از تحریم‌هاست.
در همین رابطه روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «کمبود برق؛ موضوعی فنی یا سیاسی؟» نوشت: «تاکسی‌های قدیمی را یادتان است؟ صندلی‌هایش آستر نداشت، فنرهای آن وارد بدن می‌شد، شیشه‌هایش بالا و پایین نمی‌رفت، چرک سر و روی تاکسی را گرفته بود، چرا؟ چون کرایه آن ارزان بود و تعمیر و نگهداری خودرو صرف نمی‌کرد. تازه دود هم وارد اتاق می‌شد. نیروگاه‌های ایران با قیمت فعلی برق، مشابه همان تاکسی‌های خطی است. سرمایه‌گذاری نمی‌شود،  چون تحریم هستیم، از خارج سرمایه نمی‌آید، بیاید هم با این رقم فروش، تولید برق به‌صرفه نیست.» این ادبیات بارها توسط رسانه‌های زنجیره‌ای و البته برخی مقامات دولتی نیز تکرار شده و باز هم پیام ضعف به دشمن ارسال کرد.
در این فقره نیز با تغییر دولت و تغییر ریل‌گذاری، شاهد تغییر و تحولات مهمی بودیم. به دلیل سوءمدیریت در دولت قبل، واحدهای نیروگاهی در اوج بار به دلیل تعمیرات نیروگاهی از مدار خارج می‌شدند. اما در دولت سیزدهم با مدیریت جهادی به نقطه‌ای رسیدیم که هیچ واحد نیروگاهی، خارج از مدار قرار نداشت.
علاوه‌بر این، در کنار تعمیرات نیروگاهی، ارتقای ظرفیت نیروگاهی موجود در کشور با اتکا به روش‌های دانش بنیان با هزینه بسیار کم و بدون نیاز به سوخت نیز در دستور کار قرار گرفت. نتیجه آن شد که با وجود گرمای زیاد، شاهد قطعی برق نبودیم. این در حالی است که در این مدت، نه تحریم‌ها لغو شد و نه ایران به FATF پیوست.
3- متاسفانه در دولت قبل به دلیل اتخاذ دیپلماسی منفعلانه و گره زدن همه امور به برجام و خلاصه کردن کل جهان به چند کشور معدود غربی، تبادلات گازی با همسایگان با اخلال جدی مواجه شد. در همین راستا تبادلات گازی با ترکمنستان و اتصال شبکه گاز ایران به این کشور متوقف شد. همین مسئله موجب شد که مردم عزیز کشورمان در استان‌های شمالی در فصل سرما با مشکلات عدیده‌ای مواجه شوند.
در این مورد نیز با تغییر ریل از دیپلماسی التماسی به دیپلماسی عزتمندانه، قرارداد سوآپ گازی میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان به امضا رسید و چندی بعد نیز اجرایی شد.
4- در دولت قبل برخی مدیران ارشد دولتی همصدا با جریان مدعی اصلاحات، صنعت هسته‌ای را امری تنش‌زا و هزینه‌ساز جا زده و مدعی بودند که از این صنعت آبی برای مردم گرم نمی‌شود. کار به جایی رسید که ذیل توافق خسارت بار برجام، در قلب راکتور هسته‌ای بتن ریخته شد. با اینکه در دولت قبل محدودیت‌های گسترده‌ای در صنعت هسته‌ای ایجاد شد اما نه تنها تحریم‌ها لغو نشده بلکه بر تعداد و گستره تحریم‌ها نیز افزوده شد.
در حقیقت افزایش تحریم‌ها به‌رغم بتن ریزی در صنعت هسته‌ای، از نتایج دیپلماسی التماسی بود. اما در دولت سیزدهم با تغییر رویکرد در این خصوص، شاهد موفقیت‌های چشمگیر در صنعت هسته‌ای بودیم. در هفته‌های گذشته رئیس‌سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد: «همکاران ما در سال ۱۴۰۱، یک سال پرنشاط و پرتحرک را تجربه کردند به‌طوری که ما ۱۵۹ دستاورد دانشی، فناوری و صنعتی داشتیم که تعداد آنها کم نبوده است و به عبارت بهتر هر ۱.۵ روز کاری یک دستاورد داشته‌ایم که حکایت از پویایی و نشاط یک سازمان دارد.»
وی در ادامه تصریح کرد: «خوشبختانه بیش از ۱۴۰ بخش صنعتی کشور نظیر صنایع فولاد، سیمان، پتروشیمی و آزمایشگاهی و سایر بخش‌های گوناگون از دستاوردهای ما استفاده می‌کنند.»
رهبر معظم انقلاب- ۱۳ دی ۸۶- در دیدار دانشجویان دانشگاه‌های استان یزد فرمودند: «در داخل کشور خودمان جنجال راه‌انداختند که آقا انرژی هسته‌ای هزینه‌ بدون سود است؛ چرا دارید این کار را می‌کنید؟...اول گفتند نمی‌شود، نمی‌توانیم؛ بعد که دیدند توانستیم، گفتند آقا این هزینه‌ای است که سود ندارد، فایده‌ای ندارد.»
5- رئیس‌جمهور سابق در سال 96 در اظهارنظری تأمل‌برانگیز گفته بود: «اینکه می‌گوییم تحریم ظالمانه باید از بین برود بعضی‌ها چشم‌هایشان را زیاد نچرخانند! تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید، تا مسئله محیط زیست حل شود، تا ‌اشتغال جوانان حل شود، تا صنعت جامعه حل شود، تا آب خوردن مردم حل شود، تا منابع آبی زیاد شود، تا بانک‌های ما احیا شود.»
در دولت قبل حتی آب خوردن مردم نیز به تحریم‌ها و اخم و لبخند دشمن گره خورد. این رویکرد تأسف برانگیز ضمن تشویق دشمن به تشدید گستاخی و فشار، مردم را نیز گلایه‌مند و آزرده خاطر کرد. کار به جایی رسید که در مناطقی از جمله غیزانیه در خوزستان، مردم با مشکلات زیادی در حوزه تأمین آب مواجه شدند.
اما در دولت سیزدهم با اینکه تحریم‌های ظالمانه کنار نرفت، پروژه‌های عظیم آبرسانی در خوزستان و کردستان و همدان و سیستان و بلوچستان و دیگر نقاط کشور به بهره‌برداری رسید.
6- در زمان روی کار بودن دولت قبل، مدعیان اصلاحات تاکید می‌کردند که «سوریه هم برجام می‌خواهد». علاوه‌بر این زمزمه‌هایی از برجام 2 و برجام منطقه‌ای از برخی رسانه‌های دولت و حتی برخی دولتمردان به گوش می‌رسید. این کلیدواژه‌ها دقیقا همان پروژه‌هایی که در ‌اندیشکده‌های غربی و سیا و موساد و ام‌آی‌سیکس پخت و پز شده بود.
روزها و ماه‌ها و سال‌ها گذشت. سربازان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، کمر داعش را در عراق و سوریه شکستند. نظام سلطه در یمن با شکست‌های خفت باری مواجه شد. آمریکا با فضاحت از افغانستان خارج شد. نقشه‌های دولت‌های سلطه‌گر غربی در لبنان با شکست مواجه شد. پیروزی‌های چشمگیر محور مقاومت روز به روز افزایش یافت.
در همین رابطه در روزهای گذشته پس از حدود 12 سال هجوم گسترده علیه سوریه به عنوان یکی از بازوهای اصلی مقاومت، رئیس‌جمهور این کشور به دعوت رسمی پادشاه سعودی در نشست سران عرب در جده شرکت کرد. در هفته‌های گذشته نیز سفر رئیس‌جمهور کشورمان به سوریه، شکست خفت بار نقشه آمریکا در منطقه را بیش از پیش آشکار کرد. توافق اخیر ایران و عربستان نیز در همین پازل قابل تعریف است. این‌ها در حالی است که دشمن به خیال خام خود در پی محو جریان مقاومت در منطقه غرب آسیا بود.
7- در دولت قبل به جهت اینکه «وزارت امور خارجه» به «وزارت برجام» خلاصه شده بود، تعامل با کشورهای جهان و دیپلماسی فعال اقتصادی به شکل اساسی مورد غفلت قرار گرفت. نکته قابل تأمل این‌جاست که در آن مقطع، تعامل با کشورهای جهان و سازمان‌هایی از جمله ‌شانگهای نیز به برجام و FATF گره زده شد.
اما در دولت سیزدهم بدون اینکه در برجام و FATF تغییری رخ دهد، ایران به عضویت سازمان همکاری‌های اقتصادی ‌شانگهای درآمد و بریکس نیز تاکید کرده که مشتاق پیوستن ایران به این سازمان است.
نکته قابل توجه این‌جاست که روند دلارزدایی از چند سال پیش آغاز شده است و در همین راستا کشورهای بریکس به دنبال ایجاد ارز جدید هستند. همچنین براساس گزارش‌های رسمی منتشر شده، تولید ناخالص داخلی کشورهای بریکس از G7 پیشی گرفته است.
با توجه به مواردی که به آن ‌اشاره شد و موارد متعدد دیگر که از حوصله این وجیزه خارج است، به‌ضرس قاطع می‌توان گفت که هزینه مقاومت و دیپلماسی مقتدرانه، به مراتب از هزینه انفعال و دیپلماسی التماسی، کمتر است.
در دنیایی که به واسطه اقدامات مخرب و جنایتکارانه دولت‌های سلطه‌گر، «قانون جنگل» بر آن حاکم است، این اقتدار و دیپلماسی عزتمندانه است که احترام می‌آورد. احترامی که میوه‌های آن را می‌توان در حوزه‌های مختلف از جمله امنیت، عزت ملی و اقتصاد چید و از آنها بهره برد.

روزنامه وطن امروز

مأموریت تاریخی کد 360
امیر دریادار شهرام ایرانی: ماموریت ناوگروه 86 (با کد عملیاتی 360) نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از 8 ماه با موفقیت به پایان رسید و این ناوگروه رکوردهای جدیدی را در تاریخ دریانوردی کشور عزیزمان ثبت کرد.
ناوگروه 360 متشکل از ناوشکن تمام ایرانی دنا و ناوبندر مکران با طی 65 هزار کیلومتر مسافت، یک دور کامل دور کره زمین زد و حالا رکورددار دریانوردی در تاریخ ایران و در میان همه ناوگروه‌هایی است که در طول 13 سال اخیر به صورت دائم در آب‌های آزاد و دوردست به انجام ماموریت پرداختند.
این ناوگروه‌ها وظیفه دارند امنیت خطوط مواصلاتی کشور عزیزمان در پهنه آب‌های بین‌المللی را حفظ کنند و تاکنون توانسته‌اند ضمن انجام موفق این ماموریت، پرچم پرافتخار ایران عزیز را در اقصی نقاط آبی جهان به اهتزاز درآورند.
ناوگروه 360 ماموریت خود را شهریور سال گذشته، از منطقه یکم دریایی ارتش در بندرعباس به سمت شمال اقیانوس هند آغاز کرد و پس از عبور از تنگه مهم و حساس مالاکا، در بندر جاکارتای اندونزی پهلو گرفت.
این ناوگروه سپس از میان جزایری در شمال اقیانوسیه که در سلطه فرانسه قرار دارد، به‌رغم حساسیت سامانه‌های جاسوسی کشورهای غرب که همچنان در حال رصد ناوگروه ایرانی بودند، با اقتدار و صلابت عبور کرد و نکته جالب این بود که هواپیماهای فرانسوی با پرواز در محل عبور ناوگروه 360، رصد این ناوگروه را جزو دستاوردهای خود اعلام کردند.
دومین مرحله سخت ماموریت کد 360 عبور از بزرگ‌ترین پهنه آبی جهان در دل اقیانوس آرام بود که به‌رغم نام این اقیانوس، دارای امواج سهمگین و مخاطرات زیادی برای دریانوردان جهان در طول تاریخ بوده است.
با توکل، درایت، مطالعات گسترده و مهارت تخصصی فرماندهان و کارکنان ناوگروه، این مسیر طولانی و نفسگیر نیز طی شد و ناوگروه ایرانی مسیر خود را از تنگه راهبردی «ماژلان» ادامه داد و در جریان این عبور، نیروی دریایی «شیلی» بر اساس رفتار حرفه‌ای نیروی دریایی ایران بر مبنای قوانین بین‌المللی حقوق دریاها، با ناگروه ایرانی همکاری دوستانه‌ای در انجام یک ماموریت محرمانه انجام داد.
در جلسات تخصصی قبل از شروع ماموریت کد 360، دریانوردان مختلفی به اتفاق عقیده داشتند عبور ناوی با تناژ «دنا» از پهنه اقیانوس آرام کاری غریب و جسورانه است اما دریادلان حاضر در ناوگروه توانستند این مهم را نیز به سرانجام رسانده و برگ زرین دیگری در دفتر این ماموریت به نام خود ثبت کنند.
وقتی به نقشه جهان نگاه کنیم، مهم‌ترین موضوعی که نباید از آن غافل شد، نزدیکی مسیر حرکت ناوگروه به آب‌های قطب جنوب است که در این ماموریت برای نخستین بار بدنه ناو تمام ایرانی دنا، آب‌های سرد قطب جنوب را احساس کرد تا در ماموریت دیگر بتواند به عمق آب‌های این منطقه در آینده نزدیک دست یابد.
به ‌رغم کارشکنی استکبار برای ممانعت از حضور کد 360 در قاره آمریکا، به حول و قوه الهی برای نخستین‌بار ناوگروه ارتش جمهوری اسلامی ایران به برزیل رفت و مورد استقبال دولت و مردم این کشور قرار گرفت.
بندر کیپ‌تاون آفریقای جنوبی مقصد دیگر ناوگروه 360 بود و پس از آن، این ناوگروه در آخرین مقصد خود یعنی بندر صلاله در کشور دوست و برادر عمان پهلو گرفت و پس از تحمل همه این سختی‌های طاقت‌فرسا به آخرین روزهای ماموریت خود رسید.
انجام این ماموریت بزرگ، چند دستاورد مهم و راهبردی داشت که به شرح زیر است:
الف- نمایش اقتدار دریایی جمهوری اسلامی ایران در پهنه تمام اقیانوس‌ها
ب- نمود تخصص همراه با دانش نوین دریانوردی و تسلط دریادلان ارتش بر علوم و فنون روز جهان 
پ- خودباوری و اتکا به توانایی داخلی در به‌کارگیری تولیدات داخلی با آموزش داخلی
ت- آزمایش تجهیزات تولید داخل در محیط‌های دور از دسترس، سخت و پیچیده
ث- اثبات توانمندی و اعتماد به نفس بالای نسل جوان نیروی انسانی و امید به تحقق گام دوم انقلاب اسلامی
ج- بی‌اثر کردن تحریم‌های ظالمانه استکبار جهانی و اعلام پیام صلح و دوستی به جهانیان.
همه این موارد گواهی بر درستی تدبیر فرمانده معزز کل قوا حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای است که مهر ۸۸ فرمودند نیروی دریایی ارتش امروز یک نیروی راهبردی است. نیروی دریایی ارتش، امروز با ۳ فرماندهی مستقل در اقیانوس‌های هند، آرام و اطلس نشان داده است حضور در پهنه آب‌های بی‌کران دنیا، یک برنامه دائم و همیشگی است و ناوگان دریایی ارتش ایران هر جا لازم باشد برای حراست از خطوط مواصلاتی و تجارت دریایی کشور عزیزمان حضور خواهد داشت و در این مسیر، کارشکنی‌های دشمنان ایران بویژه آمریکا هیچ خللی در عزم و اراده آهنین دریادلان ارتش ایجاد نخواهد کرد.
 
روزنامه رسالت

اصول درس خارج

مسعود پیرهادی
مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و سفیران جمهوری اسلامی ایران، ضوابط و شاخص‌های سیاست خارجی موفق و معنای صحیح و بدون اعوجاج«حکمت»، «عزت» و«مصلحت» را تبیین فرمودند و نسبت به جانمایی صحیح ایران در نظم جدید جهانی تأکید داشتند.
فهم دقیق رویکرد و تبیین اقناع‌کننده منطق آن، ضابطه‌ای مهم برای سیاست خارجی موفق است.
حضور اثرگذار و جهت‌بخش در پدیده‌ها، حوادث و جریان‌های مختلف سیاسی-اقتصادی منطقه‌ای و بین‌المللی یکی دیگر از ضوابط سیاست خارجی دارای توفیق و مورد تأیید است.
رفع و کاهش سیاست‌ها و تصمیمات تهدیدآمیز علیه ایران یکی دیگر از ضوابطی است که در چند سخنرانی مقام معظم رهبری به آن اشاره شده است. رویکردی که نیازمند کارکردهایی از جنس تنش‌زدایی از یک‌سو و تقویت بنیه داخلی از سوی دیگر است؛ تا حدی که برخی کشورهای منطقه و جهان، همراه شوند و برخی حتی فکر دشمنی با ایران هم به ذهنشان خطور نکند.
ضابطه مهم دیگر، تضعیف کانون‌های خطرآفرین برای جمهوری اسلامی، جبهه مقاومت و منطقه است. هر مجموعه‌ای که به ای‌نحوکان، امکان تولید خطر داشته باشد باید مورد طراحی، تهدید و اقدام ما قرار گیرد تا ضعیف و ضعیف‌تر شود.
در آن سمت ماجرا، تقویت دولت‌ها و مجموعه‌های متحد و همراه با ایران و توسعه عمق راهبردی کشور است. یعنی همان‌قدر که با دشمنان باید دشمنی کنیم و برای ضعیف شدنشان برنامه بریزیم باید به دوستان و همراهان کشور نیز کمک کنیم و هم‌افزایی داشته باشیم.
 نکته و ضابطه آخری که مطرح شد نیز قدرت تشخیص لایه‌های پنهان در تصمیمات و اقدامات منطقه‌ای و جهانی است که شاید از سخت‌ترین ضوابط یک سیاست خارجی موفق است؛ چراکه اشراف و تسلط بر نرم‌افزار و نگرش ده‌ها مدل حکمرانی، پیش‌نیاز آن است. 
فارغ از آن هرروز و هر لحظه امکان تغییر تاکتیک و روش از سوی کشورها وجود دارد؛ فلذا این امر، یک مأموریت مستمر و آن‌به‌آن است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین سه راهبرد اساسی وزارت امور خارجه که «عزت، حکمت و مصلحت» است را تبیین کردند. ایشان عزت را نفی دیپلماسی التماسی چه در کلام و چه در محتوا و پرهیز از چشم‌دوختن به حرف و تصمیم مقامات کشورهای دیگر تعریف نمودند. به‌علاوه تکیه نکردن بر اصول در سیاست خارجی را خلاف عزت و باعث تذبذب دانستند.
معنای حقیقی حکمت در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، رفتار و گفتار خردمندانه، اندیشیده‌شده و محاسبه‌شده است. هر حرکتی در سیاست خارجی باید عقلانی و فکر‌شده باشد و تصمیمات و اقدامات دفعی و بدون حساب، نقطه مقابل عمل حکیمانه است.
افزون بر این‌ها، نداشتن اعتماد بی‌جا به طرف‌های مقابل، روی دیگر مفهوم حکمت است.
مصلحت نیز به مفهوم داشتن انعطاف در موارد لازم برای دور زدن موانع سخت و ادامه دادن مسیر برای رسیدن به هدف است.
در نهایت، لازمه جانمایی مناسب ایران در نظم جدید، رصد و ارزیابی تحولات جهانی و شناخت دقیق سمت‌وسو و پشت پرده حوادث است که باید توسط خبرگان و متخصصان متعهد کشور، بدون وقفه پیگیری و انجام شود.
روزنامه شرق

منافع ملی، میزان سیاسی

کوروش الماسی
‌‌اجازه دهید برخلاف شیوه رایج که «دیگران» (دگراندیشان، تحول‌طلبان، مخالفان، کشورهای بیگانه، نهادها، صاحب‌منصبان و...) را مقصر انواع و انبوه چالش‌های اجتماعی و ملی تلقی می‌کنند، گفته شود که هیچ فرد، جناح، صاحب‌منصب، نهاد یا کشور بیگانه‌ای، مقصر انواع و انبوه چالش‌های اجتماعی و ملی نیست؛ بلکه «ریشه بیشتر چالش‌های اجتماعی و ملی، فقدان تعاریف مشخص از اهداف ملی (منافع، امنیت و...) است که مورد پذیرش اکثریت نخبگان باشند»؛ بنابراین «درک و تدوین تعریف مورد پذیرش اکثریت نخبگان (ایران‌شمول) از منافع ملی به‌مثابه سنگ محکی (میزان) برای ارزیابی و قضاوت همه پدیده‌های سیاسی و عملکرد ساختار مدیریتی، ابرنیاز عرصه و مدیریت سیاسی است». بی‌شک برجسته‌ترین ویژگی مدیریت ‌ناهماهنگی (آشفتگی) اهداف، اندیشه، راهکارها، عملکردها، اظهارنظرها و... است. از‌این‌رو این موجز تلاشی برای درک و تبیین بنیادی‌ترین ریشه ناهماهنگی (آشفتگی) در عرصه و مدیریت سیاسی است. آشفتگی به معنی نبود انسجام رفتاری است. به عبارتی انسجام و هماهنگی رفتاری (سیاسی) مستلزم ساختار رفتاری است. اینکه ساختار رفتاری برایند هدف (اهداف) مشترک است؛ بنابراین برای ایجاد هماهنگی (نظم) رفتاری در عرصه سیاسی، به‌مثابه عرصه عمومی، جمعی و ملی، میهن‌دوستان به ضرورت باید حول یک هدف مشترک اجماع کنند.
به‌ این‌ دلیل کاربردی و ساده که اجماع پیرامون هدف (اهداف) مشترک، زمینه یا لازمه ساختار رفتاری هماهنگ و هدفمند است. نکته قابل تعمق اینکه «هیچ پدیده، فعل، رفتار، اندیشه، طرح، هدف، آرزو، رؤیا و... اشتباه، نامطلوب و خطا نیست؛ بلکه همان چیزی است که باید باشد. اینکه درست یا نادرست، مطلوب یا نامطلوب، اخلاقی یا غیراخلاقی و کاربردی یا غیرکاربردی بودن، زمانی معنی و کارکرد دارد که آنچه موجود (پدیده‌ها، افعال، اندیشه‌ها و...) است، با یک سنگ محک (میزان) مقایسه، ارزیابی و قضاوت شود». اگر این گزاره منطقی و کاربردی تلقی شود، آن‌گاه باید گفته شود که انواع و انبوه چالش‌های اجتماعی و ملی که زیست روزمره شهروندان را دشوار، بدون چشم‌انداز و ناامیدکننده کرده است، ناشی از فقدان سنگ محکی برای ارزیابی و قضاوت انواع اندیشه‌ها، طرح‌ها، عملکردها، اهداف، آرمان‌ها و... است. میهن‌دوستان «صادق و بی‌منت»، باید بپذیرند که بدون وجود یک سنگ محک ملی (جمعی) برای ارزیابی و قضاوت اهداف، اندیشه‌ها، طرح‌ها، عملکردها و...، هر پدیده سیاسی می‌تواند درست یا نادرست و مطلوب یا نامطلوب باشد. به عبارتی در عرصه سیاسی که سنگ محکی برای ارزیابی و قضاوت اهداف، عملکردها، اندیشه‌ها و... وجود نداشته باشد، نقد و انتقاد از عملکرد صاحب‌منصبان، سیاست‌ورزان، دگراندیشان، مخالفان و... بی‌معنی، غیرکاربردی و بی‌‌حاصل است.

 عرصه سیاسی بدون سنگ محک (میزان سیاسی) شبیه تقاطعی پرتردد بدون چراغ راهنمایی و رانندگی خواهد بود. در راستای درک ابرنیاز سیاسی، تبیین کلی و مختصری از مفهوم «منافع ملی به‌عنوان مبدأ و مقصد همه فعل و انفعالات اجتماعی» ارائه می‌شود. اینکه منافع ملی از دو واژه منافع و ملی تشکیل شده است.

منفعت (منافع)؟

به بیان بسیار کلی منشأ مفهوم منفعت (منافع)، نیاز است. به‌ عبارتی کسب منفعت به‌منظور ارضای انواع نیازهای انسانی دنبال می‌شود. اینکه می‌توان نیازهای انسانی را به سه دسته تقسیم کرد:

1- نیازهای طبیعی (فیزیکی): غذا، لباس، خواب، مسکن، امنیت و... .

2- نیازهای روان‌شناختی: حس تعلق، شادی، مفید‌بودن، نوع‌دوستی، آسیب‌گریزی، شناخت امور پیرامون و... .

3- نیازهای اجتماعی: همکاری، همزیستی، زیست اخلاقی، قانون‌مداری، اعتماد به دیگران، امنیت، کسب مهارت و دانش، عدالت‌خواهی، پرهیز از دروغ و ریا و... .

اینکه نیازهای فیزیکی و بخشی از نیازهای روان‌شناختی را می‌توان نیازهای ثابت و نیازهای اجتماعی و بخشی از نیازهای روان‌شناختی را می‌توان نیازهای متغیر تلقی کرد. ثابت به این معنی که این نیازها ارتباطی با زمان، مکان و شرایط محیطی و اجتماعی ندارند. متغیر به این معنی که این نیازها برایند مستقیم زمان، مکان و شرایط محیطی و اجتماعی هستند. نکته بسیار مهم و کاربردی اینکه به‌منظور پذیرش تعریف مشترک و اجماع پیرامون منافع ملی به‌مثابه سنگ محک یا میزان سیاسی، لازم است تا برای انواع نیازها (طبیعی، روان‌شناختی و اجتماعی) یک کف و یک سقف در نظر بگیریم. «کف» منافع ملی معطوف به انواع نیازهای الزامی برای بقای طبیعی، روان‌شناختی و اجتماعی است. «سقف» منافع ملی معطوف به انواع داشته‌ها، فرصت‌ها، موقعیت‌ها و... است که می‌توان بدون آنها به زیست ادامه داد.

ملی؟

ظاهرا نوعی دافعه یا پس‌زنی احساسی، نسبت به واژه ملی میان برخی اذهان و اراده‌ها وجود دارد؛ ازاین‌رو به‌منظور پرهیز از انواع سوءاستفاده‌های داخلی و خارجی و برخی اذهان متعصب، لازم است تا درکی کاربردی درباره مفهوم ملی داشته باشیم. واژه (صفت) ملی، معطوف به امور و ویژگی‌های یک ملت است. برای درک امور یا ویژگی‌های یک ملت لازم است درک کلی و مشترک از واژه ملت داشته باشد؛ بنابراین باید به این پرسش که ملت چیست، پاسخ داده شود. به‌منظور پیشگیری از «گم‌شدن» در مباحث بی‌حاصل، پیچیده و اغلب نامشخص و مغرضانه تاریخی و فرهنگی و حصول یک «تعریف و درک کاربردی» از واژه ملت، می‌توان ملت ایران را این‌گونه تعریف کرد که بنا بر شواهد بی‌شمار تاریخی در منطقه جغرافیایی که امروز ایران نامیده می‌شود، چند هزار سال است که مردمی با تاریخ و فرهنگی پویا و کوچک و بزرگ شدن جغرافیای سرزمینی، زیست کرده‌اند». بنا بر تعریف کلی و کاربردی فوق، «ملت ایران (صرف‌نظر از هر قیدی)، معطوف به یکایک شهروندان دارای شناسنامه ایرانی است که در مرزهای جغرافیایی ایران‌زمین زیست می‌کنند». هدف از تعریف ملت تبیین یک واژه است. صد‌البته همه شهروندان ایران‌زمین که به دلایل گوناگون و خواسته یا ناخواسته کشور را ترک کرده‌اند، اعضای جدایی‌ناپذیر و بی‌قید‌و‌شرط ملت ایران هستند. بنا بر تعریف بسیار ساده فوق، منافع ملی معطوف به نیازهای گوناگون تعدادی انسان (ملت) است که در یک منطقه جغرافیایی با مرزهای تعیین‌شده، زیست می‌کنند. از آنجا که هیچ فرد انسانی و زمینی فقط به اتکای امکانات و توانایی خود نمی‌تواند نیازهای حیاتی خود را تأمین کند؛ بنابراین به‌ناچار باید با دیگر افراد همکاری و هم‌اندیشی کند. هم‌اندیشی و همکاری میان افراد یک جامعه منجر به ظهور نظمی میان آنها برای مدیریت رفتار، راهکارها و راهبردهایی برای تأمین نیازهای ضروری برای ادامه بقا می‌شود. اینکه محتوا، ساختار یا معنی زندگی انسان، تلاش برای تحقق این نیازهای ضروری است. نظم اجتماعی که برایند درک ضرورت همکاری و هم‌اندیشی به‌منظور تحقق نیازهای گوناگون انسانی است، بنیاد انواع نهادهای اجتماعی است که در ساختار حاکمیت یکپارچه نمود می‌یابد؛ بنابراین حاکمیت در هر شکلی تنها یک کاربرد و معنی دارد. حاکمیت تبلور و نماد اراده، خواست، نیاز، تمایلات و... یکا‌یک شهروندان تحت حمایت حکومت است. بنا بر تعریف مختصر فوق، منافع ملی بنیاد کارآمدی، مشروعیت، پایداری و اقتدار هر حکومتی است.

ازاین‌رو هیچ نهاد اجتماعی، شهروند یا صاحب‌منصبی نمی‌تواند اندیشه، هدف یا عملکردی مغایر منافع ملی داشته باشد. اگر تبیین کلی و مختصر فوق، درکی کلی از چیستی، اهمیت و کاربرد سنگ محک یا میزان سیاسی، به‌مثابه ابزار ارزیابی و قضاوت پدیده‌های سیاسی در عرصه‌های داخلی و خارجه ارائه داده باشد، آن‌گاه پرسشی که باید درباره آن تعمق و تبادل‌نظر شود، اینکه چه کسانی و چگونه می‌توانند تعریف قابل‌قبولی از منافع ملی به‌مثابه یک میزان سیاسی برای ارزیابی و قضاوت همه پدیده‌های سیاسی تدبیر کنند؟ برای حصول و تدبیر تعریف «ایران‌شمول» از منافع ملی به‌مثابه میزان سیاسی، لازم است تا همه «میهن‌دوستان نخبه (دانشگاهی، سیاست‌ورز و...)» در قالب یک «تشکل ملی» به‌منظور تدبیر یک تعریف جامع و کاربردی که قابلیت پذیرش از سوی بیشتر نخبگان را داشته باشد، به بحث، تبادل نظر و همکاری بپردارند. «تشکل ملی» به منظور تدبیر و حصول تعریف کاربردی و مشترک از منافع ملی به‌مثابه میزان سیاسی، جایگزینی برای انواع احزاب و تشکل‌های رنگین‌کمان خواهد بود. یقینا برخی مخالف خواهند بود؛ اما باید گفته شود که سیاست‌ورزی از طریق تحزب یک شوخی یا توهم تلخ ناشی از بن‌بست اندیشه‌ورزی، تحلیل یا منویات سوداگرانی است که به دنبال کسب جایگاه‌های سودآور سیاسی هستند.

اینکه ایجاد تشکل نخبگان سیاسی و دانشگاهی یک نیاز و ضرورت ملی و در نتیجه فرا‌دولتی است؛ چراکه هدف از تدوین، پذیرش و ترویج «ایران‌شمول» سنگ محک یا میزان سیاسی به‌منظور ارزیابی و قضاوت عملکرد، اهداف، اندیشه‌ها و... صاحب‌منصبان، سیاست‌ورزان و نهادهای حاکمیتی است. تا زمانی که «تعریف ایران‌شمولی از منافع ملی به‌عنوان سنگ محک ارزیابی و قضاوت پدیده‌ها و عملکرد سیاسی، تدوین و از طرف بیشتر نخبگان سیاسی، دانشگاهی و... پذیرفته نشود»، به‌عنوان مثال، نمی‌توان ادعا کرد که عملکرد، راهبرد، طرح‌ها، دستاوردها و... روابط خارجه در چهار دهه گذشته در راستای منافع ملی نبوده است یا نمی‌توان ادعا کرد که دخالت اندیشه‌ها و اهداف تاریخی و ... در مدیریت سیاسی آسیب‌زاست. نمی‌توان ادعا کرد که عملکرد، سیاست‌ها و بی‌توجهی برخی نهادها و صاحب‌منصبان، محیط زیست (آلودگی هوا، از‌بین‌رفتن و خشک‌شدن رودخانه و منابع آبی، از‌بین‌رفتن جنگل‌ها و...) را تخریب کرده است یا نمی‌توان ادعا کرد که عملکرد نهاد آموزش و پرورش، نهادهای فرهنگی و... در راستای منافع ملی نبوده است. یا نمی‌توان ادعا کرد که حکمرانی مبتنی بر اراده و منافع یک اقلیت، در جهان توسعه‌یافته معاصر، به معنی ناامنی اجتماعی، تخریب اخلاق سیاسی و ناکارآمدی اقتصادی، دفاعی، تجاری، التهابات پیوسته اجتماعی و... خواهد بود.

به‌ عبارتی اگر صاحب‌منصب، کارگزار، سیاست‌ورز یا یک نهاد حاکمیتی اهداف، اندیشه‌ها، عملکرد، منافع و... ضد اجتماعی (جمعی و ملی) را دنبال کند، با کدام میزان یا سنگ محک ایران‌شمول می‌خواهیم آنها را نقد کنیم؟ تدوین و وجود تعریف و پذیرش ایران‌شمول منافع ملی به‌مثابه سنگ محکی برای ارزیابی و قضاوت عملکرد سیاست‌ورزان و انواع پدیده‌های سیاسی، نه‌تنها برجسته‌ترین نشان یا نمود فاعلیت یا مفعولیت یک نظام سیاسی در عرصه روابط بین‌الملل است؛ بلکه ستون فقرات یک جامعه و ساختار حکمرانی است. اینکه در جهان خرد، فناوری، علم بنیاد و فاقد قانون و اخلاق، حصول امنیت، آرامش، رفاه و... نسبی برای جوامع و حکومت‌های بدون ستون فقرات، یک توهم یا رؤیا خواهد بود. یقینا برخی مخالف خواهند بود؛ اما باید گفته شود اذهانی که اهمیت و کارکرد بنیادی منافع ملی به‌مثابه مبدأ و مقصد همه فعل و انفعالات اجتماعی و ملی، به معنی کاربردی‌ترین سنگ محک (میزان) برای ارزیابی و قضاوت پدیده‌های سیاسی و عملکرد ساختار مدیریت کلان را درک نکنند، ذات عرصه روابط بین‌الملل و فلسفه و مبانی ایجاد و بقای یک جامعه را دریافت نکرده‌اند. در آخر، نکته کلیدی که اذهان و اراده‌هایی که دغدغه نفوذ بیگانگان در ساختارهای تصمیم‌گیری را دارند، باید به‌جد مورد توجه قرار دهند، این است که «ناهماهنگی، اختلافات، اولویت منافع جناحی بر منافع ملی (جمعی) و... در فقدان سنگ محک سیاسی، ایدئال‌ترین زمینه برای نفوذ بیگانگان در سطوح گوناگون مدیریت کشور است».

منبع: بصیرت

ارسال نظرات