23 مهر 1399 - 13:27
سخن روز مطبوعات

۲۳ مهر ماه / ناکارآمدی بهتراست یا کرونا/ دشمن در کمین اقتدار ایران

ضعف مدیریت و فقدان انسجام و یکپارچگی از یک‌طرف و ناهماهنگی بین برخی از دستگاه‌های دولتی از سوی دیگر باعث می‌شود که روزانه برحجم مبتلایان و مرگ‌ومیر افزوده شود.
کد خبر : 7433

پایگاه رهنما:

 

روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:

**********


با آل علی هرکه در افتاد ور افتاد

حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:


روز جمعه دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در مصاحبه با رادیو «راش لیمبو» ضمن تهدید ایران، از الفاظ بسیار زشت و رکیکی علیه کشورمان استفاده کرد و گفت: «ایران، این را می‌داند. آنها اخطار گرفته‌اند که اگر [... (الفاظ رکیک)] و کار بدی علیه ما انجام دهند، بلایی سرشان می‌آوریم که تا حالا سابقه نداشته است»! در این خصوص گفتنی است:
۱- ترامپ می‌گوید اگر ایران دست به اقدامی بزند... یعنی از تهدید ایران به انتقام وحشت‌زده است. بنابراین تهدید او علی‌رغم ظاهر آن، نشانه وحشت از تهدید ایران است که از قاتلان شهید سلیمانی و ابومهدی انتقام سختی خواهد گرفت و ترامپ می‌داند که تهدید ایران به انتقام برخلاف تهدیدهای آمریکا توخالی نیست.


۲- فحاشی و ناسزاگویی ترامپ که با اعتراض مقامات و رسانه‌های آمریکایی و اروپایی نیز روبه‌رو شده است، از دست خالی آمریکا در مقابل ایران حکایت می‌کند. شرایط امروز آمریکا و بحران‌های شکننده‌ای که با آن روبه‌روست حتی برای مقامات ارشد و صاحبنظران و کارشناسان برجسته آمریکایی نیز قابل کتمان نیست و تقریباً تمامی آنها از حرکت آمریکا روی قوس نزولی خبر می‌دهند و افول آن را قطعی می‌دانند.


۳- امروزه آمریکا با بحران‌های چند لایه و شکننده‌ای روبه‌روست که فراگیری کرونا، بدهی‌های غیرقابل پرداخت ده‌ها تریلیون دلاری، فاجعه اقتصادی که به گزارش مرکز اطلاعات دفتر پژوهش‌های اقتصادی آمریکا در ۹۰ سال گذشته بی‌سابقه بوده است، کاهش 33 درصدی تولید ناخالص ملی (همان گزارش)، موج گسترده بیکاری و گرسنگی، شورش سراسری علیه نظام سرمایه‌داری و نژادپرستی و از همه شکننده‌تر، احتمال جدی بروز جنگ داخلی بعد از انتخابات پیش‌روی ریاست جمهوری آمریکا که آن را اجتناب‌ناپذیر دانسته‌اند، تا آنجا که چند روز پیش شورای روابط خارجی آمریکا اعلام کرد خطر جنگ داخلی بسیار جدی است و ده‌ها مورد مشابه دیگر...

خدا بر درجات امام راحلمان(ره) بیفزاید. حضرت ایشان آمریکا را به شیر پیری تشبیه می‌کردند که یال و کوپال و دندان‌هایش ریخته و نعره‌هایش از سر ترس است و نه نشانه قدرت!


۴- نزدیک به ۴۱ سال است که آمریکا و متحدان غربی و عبری و عربی آن از هیچ تلاشی برای مقابله با ایران اسلامی چشم نپوشیده و تمامی توان نظامی، سیاسی و اقتصادی خود را به میدان آورده‌اند و اگرچه این درگیری برای جمهوری اسلامی ایران نیز بی‌هزینه نبوده است ولی طی ۴۱ سال گذشته، همه‌روزه بر اقتدار ایران افزوده شده و توان و قدرت آمریکا با ضعف و کاهش روبه‌رو بوده است و به قول ریچارد ولف، اقتصاددان و استاد دانشگاه ماساچوست، آمریکا در مقابل ایران شکست خورده است ولی مقامات آمریکایی جرأت ندارند به این واقعیت اعتراف کنند.


۵- به قول حضرت آقا در مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح؛ «البته نقش خباثت آمریکا را نباید نادیده گرفت. این تحریم‌های خباثت‌آمیز [آمریکا]، جنایت است به معنای واقعی کلمه. حالا ما مقاومت می‌کنیم، ما می‌ایستیم و ان‌شاءالله این فشار حداکثری او به روسیاهی حداکثری آمریکا منتهی خواهد شد، این کار را ما خواهیم کرد به توفیق الهی و او را پشیمان می‌کنیم از این کار، اما اینها جنایت خودشان را دارند می‌کنند؛ یعنی کاری که آنها می‌کنند جنایت است. رئیس‌جمهور آمریکا اظهار خوشحالی می‌کند که بله، ما فشار حداکثری اقتصادی و تحریم‌های حداکثری را اِعمال کردیم و اقتصاد ایران را دچار اختلال کردیم. اولاً این کار جنایت است و فقط آدم‌های رذلی مثل شماها هستند که به جنایت افتخار می‌کنند؛ این افتخار ندارد؛ علیه یک ملّت دارید جنایت می‌کنید، افتخار هم می‌کنید! این اولاً. ثانیاً وضع خود شما خیلی بد است؛ آمریکا امروز با هزاران میلیارد دلار کسر بودجه‌ای که دارد،‌ با ده‌ها میلیون بی‌خانمان و آواره و گرسنه و زیرخط فقری که در آمریکا وجود دارد -که آمارهای خودشان می‌گوید- وضع اقتصادی خوبی ندارد، روزبه‌روز هم وضع اقتصادی‌شان بدتر شده، بدهکاری‌هایشان بیشتر شده، این هم ثانیاً. و ثالثاً ان‌شاءالله ما به کوری چشم شما مسئولین یاوه‌گو و رذل و خائن و جنایتکار آمریکا، با قدرت ایمان و عزم ملّی بر مشکلات فائق خواهیم آمد و اوضاع را ان‌شاءالله سر و صورت خواهیم داد».


۶- و اما، محاسبات متداول و تعریف شده سیاسی هرچند ضروری و غیرقابل چشم‌پوشی است ولی در جهان خلقت و چرخه امور عالم، محاسبات و فرمول‌های دیگری هم وجود دارد که آنها نیز عقلایی است اگرچه در بسیاری از موارد با حواس ظاهری قابل درک نیستند و البته ما مردم ایران طی ۴۱ سال اخیر نه فقط یک بار و دو بار بلکه همه روزه شاهد آن بوده و هستیم  که حضور، تداوم و پیشرفت انقلاب اسلامی علی‌رغم انبوه دشمنی‌ها و کینه‌توزی‌های قدرت‌های ریز و درشت جهان، یکی از بارزترین نمونه‌های آن است و این کلام حضرت آقا در دیدار سال ۹۵ اعضای مجلس خبرگان، جان کلام است: «مسئله‌ خیلی مهمی است اینکه انسان احساس کند که خدا با او است، خدا در کنار او است، خدا پشت سر او است، خدا مراقب او است؛ این خیلی چیز مهمی است! چون خدا مرکز قدرت و مرکز عزّت است. وقتی خدا با یک جبهه‌ای باشد، این جبهه قطعاً و بلاشک پیروز است».
در این وجیزه اما، برسر آنیم که در آستانه سالروز شهادت امام رضا علیه‌السلام به نمونه‌ای مثال‌زدنی از یکصد و چند سال قبل اشاره کنیم. بخوانید!


۷- در فروردین ماه سال ۱۲۸۷ هجری شمسی، ارتش روسیه تزاری به مشهد مقدس حمله‌ور شده و بارگاه امام رضا علیه‌السلام را به توپ بستند و نزدیک به یکصد نفر از زائران حضرتش را به شهادت رسانده و شمار فراوانی را مجروح کردند. اشعار زیر را که به چند بیت آن اشاره می‌شود، سید اشرف‌الدین حسینی (مدیر نشریه نسیم شمال) در همان روزها خطاب به نیکلای، تزار روسیه سروده است؛
دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد
در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد
چشمم به ضریح شه والا گُهر افتاد
 این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد
با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد
کام و دهن از نام علی یافت حلاوت
گل در چمن از نام علی یافت طراوت
هرکس که به این سلسله بنمود عداوت
در روز جزا جایگهش در سقر افتاد
با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد
هرکس که به این سلسله پاک جفا کرد
بد کرد و نفهمید و غلط کرد و خطا کـرد
دیدی که یزید از ستم و کینه چه‌ها کرد
آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد
با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد

در فاصله کوتاهی پس از آن جنایت هولناک، نیکلای، تزار روسیه و ۷۰۰ نظامی روس که در گلوله‌باران حرم رضوی‌(ع) شرکت داشتند به طرز فجیعی به قتل رسیدند که ماجرای درس‌آموز و عبرت‌انگیزی دارد و البته بیرون از محدوده این وجیزه است که شاید در فرصتی دیگر و به مناسبتی دیگر به آن بپردازیم.


و بالاخره چه می‌دانیم شاید ترامپ، قاتل سرداران شهیدمان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی‌ المهندس قبل از انتخابات ریاست جمهوری پیش‌روی آمریکا به جهنم برود. خدا را چه دیده‌اید؟

کاهش جریمه با توزیع رایگان ماسک

حسین میرزائی در روزنامه ایران نوشت:


از همان ماه‌های آغازین فراگیری کروناویروس در جهان، عده‌ای از افراد در کشورهای اروپایی، نسبت به اجباری شدن  زدن ماسک در فضاهای عمومی اعتراض داشتند؛ به نحوی که در تابستان امسال معترضان در اسپانیا، ایتالیا، بلژیک، آلمان، فرانسه و انگلیس توانستند تجمعات هزاران نفره را در شهرهای خود ترتیب دهند.


دلایل این جماعت برای مخالفت با اجباری شدن زدن ماسک در فضاهای عمومی عمدتاً ریشه در جریان‌های آزادی‌خواهانه دارد. آنها معتقدند هدف نهایی دولت‌ها واکسیناسیون‌های اجباری و محدود کردن آزادی‌های فردی و اجتماعی است. ایرادهای عمده‌ آنان این است که زدن ماسک، اکسیژن‌رسانی به بدن را به‌شکل خطرناکی مختل می‌کند و باعث می‌شود فرد گاز کربنیک بازدمِ‌ خود را تنفس کند. همچنین ماسک‌ خود می‌تواند معدن قارچ و کپک و باکتری شود و به دلیل ریزتر بودن کروناویروس از منافذ ماسک، زدن آن از انتقال بیماری جلوگیری نمی‌کند. اما مسئولان بهداشت جهانی همچنان معتقد هستند که فعلاً دوری از تجمعات و پوشیدن ماسک تنها راه مقابله با انتشار این بیماری است و به همین دلیل، دولت‌ها سیاست بهداشتی خود را بر همین دو اصل شکل داده‌اند.


در ایران، هشدارهای اولیه مبنی بر وخامت اوضاع در اسفندماه سال گذشته  مردم را وادار کرد به قرنطینه تن دهند و روابط اجتماعی خود را تقریباً قطع کنند. اما با شروع تعطیلات نوروزی، آرام آرام مردم سطح مراقبتی خود را کاهش دادند، مهمانی‌ها از سر گرفته شد، مسافرت‌ها آغاز شد و در یک کلمه مردم زندگی عادی را آهسته آهسته شروع کردند و به همین دلیل موج دوم کروناویروس با درگیر کردن تعداد بیشتری از افراد آغاز شد به نحوی که میزان مرگ و میرهای ناشی از این ویروس روز به روز در حال افزایش است.


ستاد ملی مقابله با  کرونا، نهایتاً به این جمع‌بندی رسید که باید برای کسانی که از ماسک استفاده نمی‌کنند جریمه‌ای تعیین شود، تصمیمی که با واکنش‌های گوناگونی در فضای اجتماعی مواجه شده است. در این بین سؤالاتی جدی مطرح است که  مسئولان  باید در برابر آنها تأملاتی داشته باشند.  جدا از اینکه جزئیات این تصمیم برای جریمه کردن افراد هنوز شفاف نیست، سؤال اساسی این است که در این شرایط نابسامان اقتصادی، تهیه ماسک برای بسیاری از خانواده‌های کم‌تر برخوردار کار ساده‌ای نیست. طبق نظر اکثر متخصصان، ماسک اگر بخواهد مؤثر باشد باید هر چهار ساعت یکبار تعویض شود. یعنی کارگر یا کارمندی که حیات اقتصادی او ایجاب می‌کند در روز ۱۲ ساعت را خارج از منزل سپری کند باید سه ماسک (از قرار هر کدام ۱۵۰۰ تومان) تهیه کند. آیا تهیه این مبلغ در روز برای تهیه ماسک برای همه اقشار ممکن است؟ آیا اجبار در زدن ماسک، افراد را به سوی استفاده چندباره از ماسک‌های آلوده سوق نخواهد داد و در نتیجه، بیماری تشدید نخواهد شد؟ اگر مسئولان واقعاً مصمم هستند که زدن ماسک از ابتلای بیماری جلوگیری می‌کند باید بخشی از بودجه  درمان بیماری را برای تهیه ماسک رایگان برای اقشار کمتر برخوردار اختصاص دهند.

آمریکا همچنان در انتظار «سورپرایز اکتبر» ترامپ

ثمانه اکوان در روزنامه وطن امروز نوشت:

هر چه به زمان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نزدیک‌تر می‌شویم، فاصله ترامپ از بایدن در نظرسنجی‌ها نیز بیشتر شده و احتمال پیروزی نامزد دموکرات‌ها بیشتر می‌شود. ترامپ که تا قبل از اینکه به مناظره انتخاباتی با بایدن برود و بعد از آن به کرونا مبتلا شود، بخوبی راه خود را برای در دست گرفتن کلید کاخ سفید هموار کرده بود، با سرعتی عجیب در حال از دست دادن رأی خود در نظرسنجی‌هاست. با این ‌حال 20 روز تا برگزاری انتخابات باقی مانده و در شرایطی که ماه اکتبر به نیمه رسیده، هنوز هم‌ زمان برای رونمایی از شگفتانه ماه اکتبر او وجود دارد. برخی گمان می‌کردند سورپرایز او تأیید واکسن کرونا باشد، تعداد دیگری از تحلیلگران شکاک اما بر این عقیده بودند که خبر کرونا گرفتن ترامپ شگفتی ماه اکتبر است و می‌تواند رأی او را در بین طبقات پایین جامعه آمریکا که خود با کرونا دست به گریبان هستند، بالا ببرد.

با این‌ حال کرونا گرفتن ترامپ و نیمه‌تعطیل شدن کمپین انتخاباتی‌اش به دلیل مبتلا شدن تعداد بالایی از همراهانش در تیم انتخاباتی‌اش، کارش را سخت‌تر از همیشه کرد و باعث شد او پیش از موعد و با اصرار زیاد از بیمارستان مرخص شده و به فکر ادامه سفرهای انتخاباتی و مناظره‌هایش باشد. در مناظره معاونان نامزدهای ریاست‌جمهوری آمریکا اما مایک پنس تقریبا از سورپرایز ماه اکتبر پرده برداشت و اعلام کرد دولت ترامپ قصد دارد تمام ایمیل‌های کلینتون را از حالت محرمانه خارج کرده و در اختیار رسانه‌ها قرار دهد. کمپین ترامپ بعد از آن اعلام کرد غیر از ایمیل‌های کلینتون که جنجال زیادی در سال 2016 به پا کرده بود، تصمیم بر این شده اسناد تحقیقات اف‌بی‌آی، از احتمال دخالت روسیه در انتخابات آمریکا و ارتباط کمپین انتخاباتی ترامپ با روس‌ها را نیز منتشر سازد تا مردم و افکار عمومی متوجه شوند دخالت روسیه در انتخابات آمریکا، توهمی بیشتر نبوده و به بهانه‌ای در دست دموکرات‌ها تبدیل شد تا با آن ترامپ را در سال‌های ابتدایی فعالیتش در کاخ سفید تحت‌فشار قرار دهند.


حالا اما سؤال این است: این ایمیل‌ها و اسناد می‌تواند سورپرایز ماه اکتبر باشد و نتیجه انتخابات را به نفع ترامپ تغییر دهد؟ با گذشت تنها چند روز از منتشر شدن خبر احتمال انتشار این ایمیل‌ها در سایت وزارت خارجه آمریکا توسط مایک پمپئو، هنوز واکنش مستقیمی از جانب کلینتون یا سایر افراد مؤثر در حزب دموکرات و کمپین انتخاباتی بایدن به این خبر نشان داده نشده است.


رسانه‌ها نیز زیاد به این موضوع نپرداخته‌اند و به نظر می‌رسد همانطور که رسانه‌های حامی ترامپ، از کنار خبر نیویورک‌تایمز مبنی بر فرار مالیاتی ترامپ گذشتند، رسانه‌های دموکرات نیز از کنار این خبر مهم گذشتند. البته ترامپ سعی دارد به ‌صورت مرحله ‌به ‌مرحله این ایمیل‌ها را منتشر کند و مایک پمپئو مسؤول مستقیم این کار شده است. این مساله اما چندان هم در دل دموکرات‌ها ترس‌ولرز ایجاد نکرده است. تحلیلگران وابسته به حزب دموکرات بیان کرده‌اند این اقدام ترامپ در آستانه انتخابات ارزشی ندارد. آنها اعلام کرده‌اند ظاهرا ترامپ نمی‌داند با چه کسی رقابت می‌کند و در چه سالی قرار دارد. ترامپ دیگر در سال 2016 نیست و رقیب او نیز کلینتون نیست بلکه بایدن است. با این ‌حال به نظر می‌رسد ترامپ با این کار کل حزب دموکرات را نشانه رفته است و درعین‌حال تلاشش برای اقناع ویلیام‌ بار، دادستان کل ایالات‌متحده برای انجام بازرسی در زمینه تحقیقات دموکرات‌ها درباره رابطه کمپین انتخاباتی‌اش با روس‌ها نیز با جواب مثبت بار همراه نشده است. البته هنوز هم برای وی جای امید هست که با این لجبازی‌ها و حمله کردن مستقیم به‌ کل حزب دموکرات، او بتواند تا حدودی به نتیجه مدنظر خود برسد.

اسنادی که بتازگی فاش شده و می‌تواند تئوری ترامپ برای تلاش دموکرات‌ها جهت اتهام‌زنی به او را ثابت کند، بیانگر آن است که نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا و همسرش بین 500 هزار تا یک میلیون دلار در شرکتی که پیشگام طرح اتهامات علیه روسیه در انتخابات سال 2016 بوده، سرمایه‌گذاری کرده‌اند. بر اساس گزارش اسپوتنیک، برخی اسناد مالی افشا شده بیانگر آن است که این شرکت بین سال‌های 2016 تا 2017، یکصد هزار دلار به انجمن حزب دموکرات کمک کرده است. درو هامیل، سخنگوی پلوسی در واکنش به این افشاگری گفت: نانسی پلوسی در سرمایه‌گذاری همسرش پل پلوسی مداخله نداشته و تا زمانی که اسناد آن ارائه نشده بود نیز از این سرمایه‌گذاری اطلاع نداشته است. ارزش این شرکت از سال 2017 تاکنون از یک میلیارد دلار به 11 میلیارد و 400 میلیون دلار ارتقا پیدا کرده است. درصورتی‌که این خبرها بتواند به تیتر یک رسانه‌های آمریکا تبدیل شود، می‌تواند باعث آبروریزی گسترده‌ای در حزب دموکرات شده و بیانگر اوج فساد سیاسی و اقتصادی موجود در احزاب سیاسی آمریکا باشد. ترامپ با این اقدامات و افشای اسناد بخوبی توانست ماجرای فرار مالیاتی‌اش را بپوشاند و باید دید آیا برای روزهای باقیمانده از ماه اکتبر نیز برنامه‌ای برای حمله مستقیم به بایدن دارد؟

 ناکارآمدی بهتراست یا کرونا

مجید ابهری در روزنامه آرمان ملی نوشت:

 

«قیاس» یکی از روش‌های عقلی است که با تکیه بر آن می‌توان دو عامل را با یکدیگر یا با معیار سنجید. اولین قیاس آکادمیک سوژه «علم بهتر است یا ثروت» است که اکثریت ما در مورد این موضوع حداقل یکبار انشا نوشته‌ایم.

اما مقایسه فقط میان علم با ثروت نیست و احتمال دارد میان بسیاری از عوامل تحقق پذیرد. هرچند به‌ فرموده امام صادق (ع): «اول من قاس ابلیس» یعنی «اولین قیاس‌گر ابلیس بود» که خود را با آدم مقایسه کرد. پس چه بخواهیم و چه‌ نخواهیم، خود ما نیز گاهی در موضع مقایسه قرار می‌گیریم یا در مورد بسیاری از امور فن مقایسه را به‌کار می‌بریم. در این میان، آنچه موجب کاهش آمار و حتی پاک‌سازی جامعه از ویروس ویرانگر کرونا می‌شود، مسئولیت‌پذیری مردم، مشارکت جدی آنها در پیشگیری و فعالیت‌های درمانی نهادهای متولی است.

وزارت بهداشت و کادر درمانی در تمام سطوح باوجود مشکلات مالی در عدم دریافت حقوق و مزایا، انصافا سنگ تمام گذاشته‌اند و با به‌خطر انداختن جان خود و خانواده‌هایشان و با خستگی طاقت‌فرسا ناشی از ازدحام بیماران از هیچ تلاشی فروگذار نکردند.

ضعف مدیریت و فقدان انسجام و یکپارچگی از یک‌طرف و ناهماهنگی بین برخی از دستگاه‌های دولتی از سوی دیگر باعث می‌شود که روزانه برحجم مبتلایان و مرگ‌ومیر افزوده شود. در این شرایط، هشدارها برای دورکاری کارمندان دولت و تعطیلی ادارات، سفرهای میلیونی به سواحل خزر و آلوده‌سازی مناطق عاری از ویروس، جابه‌جایی ویروس توسط مسافران و گشایش مدارس باوجود توصیه‌ها، در خلأ صورت می‌گرفت و اثری ندارد. در این شرایط کمبود دارو و اقلام درمانی ناشی از تحریم‌های ناجوانمردانه و غیرانسانی ساکنان کاخ سفید نیز اصلی‌ترین دلیل بسیاری از تلفات انسانی در این ایام عنوان شده است. در حال حاضر نیز موضوع تحریم از یک‌طرف و بیماری کرونا، به‌عنوان یک تهدید جدی از طرف دیگر، بهترین فرصت را برای توجیه ناکار آمدی‌ها و ضعف‌ها فراهم کرده است.

مثلا در آموزش و تدریس مجازی که بدون مطالعات اولیه و دقیق و با وجود کمبودهای امکانات مثل تبلت یا تلفن هوشمند در اکثریت شهرها و روستاها، موجب نگرانی و اضطراب شمار قابل‌توجهی از خانواده‌ها و دانش‌آموزان شده است. همچنین کشمکش‌های سیاسی و جناحی موجب دلسردی و ناامیدی مردم شده و از سوی دیگر گرانی ساعتی اقلام ضروری، بیکاری، تورم ساعتی و ده‌ها مشکل ریز و درشت که چندان ارتباطی به کرونا ندارند، مردم را خسته و مایوس کرده است. فراموش نمی‌کنیم که در دهه 60 و سال‌های جنگ تحمیلی، یکی از مسئولان شهری علت ازدیاد موش‌ها در خیابان‌های تهران را به جنگ ارتباط داده بود و با قدرت از این نظریه تخیلی خود دفاع می‌کرد. وقتی در بالای شهر خودروهای چند میلیاردی به‌راحتی خرید و فروش یک دوچرخه توسط برخی از افراد معامله و استفاده می‌شود، اما فقط چند کیلومتر پایین‌تر، میلیون‌ها نفر در زیر خط فقر مطلق هستند، بازهم تقصیر شیوع کرونا و تحریم‌هاست؟ در همین تهران سبزیجات معطر خشک‌شده کوه‌های آلپ، 300هزار تومانی خوراک جوندگان خانگی در حال بلوغ می‌شود! خوراک ویژه پروبیوتیک با حشرات خشک‌شده 220هزار تومان مخصوص حیوان «همستر».

یک عدد کنسرو خوراک مرغ با طعم بوقلمون 250هزار تومان مخصوص سگ و ده‌ها نمونه دیگر که در پت‌شاپ‌های شمال تهران و خیابان فرشته و اندرزگو، امری عادی است. در این میان، یک روز دلار برای واردات چوب بستنی هزینه می‌شود و روز دیگر برای سنگ‌پا و غذای لوکس حیوانات خانگی، اما برای اقلام ضروری مثل دارو و واکسن آنفلوآنزا، ارز و دلار نداریم و تحریم هستیم. با وصف این نکات، آیا بهتر نیست قشرهایی که حتی نمی‌توانند چند تخم‌مرغ برای سیر کردن شکم زن و بچه‌هایشان بخرند، کرونا بگیرد، اما گرفتار سوء‌تدبیر و ضعف مدیریت‌ها نشوند؟ ای کاش کاشفان و نخبگان، همزمان با تلاش‌های فوق‌العاده برای یافتن واکسن و درمان کرونا حرکتی هم در یافتن علاج ناکارآمدی انجام دهند.


دشمن در کمین اقتدار ایران

محمدجواد اخوان در روزنامه جوان نوشت:


رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنه‌ای در بیانات اخیر خود در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح فرمودند: «عزیزان من! قدرت دفاعی یکی از ارکان اقتدار ملّی است. اگر برای اقتدار ملّی ما لااقل سه رکن اصلی را در نظر بگیریم، یکی از این سه رکن استحکام و ثبات اقتصادی است که خیلی مهم است، یکی توانایی و قوام‌یافتگی فرهنگی است که بسیار اساسی است، یکی هم قدرت دفاعی است. قدرت دفاعی برای یک کشور حیاتی است، برای اقتدار یک ملّت حیاتی است. اگر این قدرت دفاعی را ملّت‌ها نداشته باشند، آن کسانی که اهل تجاوز و تعرّض و سوءاستفاده و دخالت کردن و دست‌اندازی به دیگر کشورها و ملّت‌ها هستند -که امروز نمونه‌هایش را دارید در دنیا می‌بینید: امریکا و بعضی از کشورهای دیگر- آن‌ها را راحت نمی‌گذارند؛ اگر قدرت دفاعی در یک کشوری وجود نداشته باشد، دیگران آن‌ها را راحت نمی‌گذارند و به همه چیزِ آن‌ها تعرّض می‌کنند که امروز می‌بینید به بعضی از کشورها چه تعرّض‌هایی می‌شود.»

در پرونده قطور تجربه چندین دهه برخورد غرب با جمهوری اسلامی ایران چیزی که بیش از همه نمایان است، تلاش طرف غربی برای مهار و تغییر رفتار ایران از طریق مذاکره بوده و در این میان همیشه نقطه هدف در این مذاکرات حذف مؤلفه‌های اقتدار ملی جمهوری اسلامی بوده است. اگر در راهبرد نظام سلطه عمیق بیندیشیم و از تجربه‌های تاریخی در تحلیل بهره بگیریم، قربانی‌های بعدی مذاکره در واقع همان مطالبات کاخ‌سفید یا در حقیقت مؤلفه‌های اقتدار ملی ایران است. طرف مقابل، توافق را مشروط به محدودسازی ایران در موضوع نفوذ و قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران، توانمندی موشکی و بازدارندگی دفاعی ایران می‌کند. البته منطقی نیست که منتظر ما به ازای اقتصادی در برابر این قربانیان آتی توافقم باشیم، چراکه برجام در بهارش ثمری نداشت، چه رسد به موسم خزانش. حتی اگر بر فرض محال برجام‌های سریالی قرار بود «آب‌نبات»‌ی به همراه داشته باشد، باید حواسمان باشد که داریم چه مرواریدهایی را با آن معاوضه می‌کنیم.

قربانی کردن امنیت ملی کشور و مردم پیش وعده‌های توخالی غرب به‌هیچ‌روی منطقی نیست. مذاکره کردن بر سر مؤلفه‌های بازدارندگی دفاعی، همچون توانمندی موشکی و سلاح‌های راهبردی بدان معناست که به دست خود وارد فرایند خلع سلاحی شویم که نه تنها هیچ مبنای متعارف بین‌المللی ندارد، بلکه خلاف منطق عقلی نیز است. حتی اگر مذاکره بر سر موشک‌ها به نتیجه هم نرسد، ورود به آن به هیچ عنوان به صلاح نیست.

ورود به این نوع مذاکرات حداقل ضرر بزرگی که دارد، باز شدن مشت بسته دفاعی در مقابل طرف مقابل است، امری که سال‌های سال غربیان برای آن تلاش کرده و ناموفق بوده‌اند. توانمندی موشکی جمهوری اسلامی ایران از نوع متعارف بوده که خلاف هیچ معاهده بین‌المللی نیست و نباید زیربار بدعت گفتگو یا حتی «گپ زدن» درباره آن رفت. حوزه دیگر چالش غرب با اقتدار ملی ایران، در حوزه قدرت منطقه‌ای و نفوذ ایران در عرصه غرب آسیا است. غربی‌ها امروز نمی‌توانند ایران را به عنوان بازیگر مهم و تعیین‌کننده منطقه‌ای نادیده بگیرند و ما نیز نباید بر سر اصل بازیگری و نیز راهبردها و تاکتیک‌های خود در محیط منطقه با کسی مذاکره کنیم.

قطعاً جمهوری اسلامی ایران همانند گذشته به هیچ عنوان زیربار مذاکره بر سر اقتدار منطقه‌ای خود و تصمیمات راهبردی خود در این منطقه نخواهد رفت. به همین ترتیب مذاکره به بهانه حقوق بشر، در حکم دخالت طرف غربی در شئون داخلی کشور و نفی استقلال و حاکمیت ملی ایران تلقی شده و قابل قبول نیست. علی‌ای حال باید گفت الگوی مذاکره-گشایش اقتصادی مدت‌هاست که شکست خورده است. زنگ پایان خوش‌خیالی درباره رهاوردهای مذاکره و تکیه کردن به غرب مدت‌ها است به صدا درآمده و بیش از این نمی‌توان فرصت‌های ملی را از دست داد. باید خیلی زود راه چاره واقعی را برگزید و آن مقاوم‌سازی اقتصاد و ایستادن روی پای خود است.


سفرهای نظارتی یا تبلیغاتی؟

سجاد زند در روزنامه ابتکار نوشت:


رئیس مجلس شورای اسلامی روزهای پر کاری دارد، او پس از سفر به خوزستان و بازدید از مناطق مختلف این استان، حضور بحث برانگیز در یکی از بیمارستان‌های تهران و بازدید از بیماران مبتلا به کرونا حالا به سیستان و بلوچستان رفته و از مناطق مختلف این استان محروم بازدید می کند. خبرگزاری‫ها و سایت‫های خبری و اغلب روزنامه‌های وابسته به اصولگرایان از اقدامات رئیس مجلس به وجد آمده‌اند و از آن حماسه می‫سازند. این رسانه‌ها قالیباف را با روحانی مقایسه و رئیس دولت را متهم به عافیت‌طلبی و خانه‌نشینی در دورنا کرونا می‫کنند. انتقاد از رئیس دولت بی‫راه نیست اما درباره رفتارها و اقدامات رئیس مجلس نیز حرف زیاد است.


سوال اول این است که آیا سفرهای قالیباف در جایگاه ریاست مجلس انجام می‌شود؟ گفته می‌شود این سفرها در چارچوب وظایت نظارتی مجلس است، در این چارچوب وظیفه مجلس نظارت بر اجرای قوانین است اما محتوای سفرها این را نشان نمی‌دهد، رئیس مجلس در سفرهای استانی خود با گروه های مختلف دیدار می‌کند، توصیه و حتی دستورالعمل صادر می‌کند. رفتار کلی قالیباف در دو سفر اخیر خود بیشتر اجرایی بوده تا نظارتی. همچنین مردم این مناطق در مجلس نماینده دارند و کاری که رئیس مجلس انجام می‌دهد می‫تواند توسط نمایندگان آنها انجام شود.‌


سوال دیگر این است که فایده این سفرها چیست؟ رئیس مجلس نمی‌تواند تصمیم اجرایی بگیرد و یا حتی دستور صادر کند. صرفا می‌تواند توصیه‌هایی داشته باشد. نهاد اجرایی دولت است، درباره بعد نظارت هم سازوکار مشخص است. بازدید میدانی زمان اهمیتی نظارتی پیدا می‫کند که در چارچوب فرآیند قانونی نظارت مجلس باشد. ابزارهای نظارتی مجلس کاملا مشخص‌اند: تذکر، سوال، استیضاح، تحقیق و تفحص، کمیسیون اصل نود، نظارت کمیسیون های تخصصی، ناظران مجلس در شوراها و نهایتا مهمترین آن دیوان محاسبات مجلس است. کاش ریسس مجلس یا مشاوران او بگویند سفر به خوزستان که مدتی پیش انجام شد چه تاثیر مثبتی داشت و در این سفر از بعد نظارتی چه اتفاقی رخ داد.


وضعیت عمومی کشور آنقدر آشفته است و کار زیاد است که اگر مجلس و رئیس آن در همان محل کار خود به عنوان قانونگذار فعالیت کنند حتما مفید تر خواهند بود. اگر رئیس مجلس بر اصلاح و تصویب قوانین جدید و موثر مخصوصا در حوزه اقتصاد متمرکز شود قطعا اثرات بلند مدت و پایداری برای کشور خواهد داشت. تنها فایده‌ای که سفرهای قالیباف دارد این است که او به عنوان رئیس مجلس این فرصت را پیدا می کند که پای درد دل مردم آن مناطق بنشیند که این هم در عمل دردی از آنها دوا نمی‌کند.


پس هدف از این سفرها چیست؟ همانطور که گفته شد هدف اعلامی «نظارت» است، اما تردیدهایی وجود دارد که نظارت تنها هدف سفرهای قالیباف باشد و پشت این سفرها اهداف دیگری است. عملکرد رسانه‌های اصولگرا در قبال این سفرها و نگاه حماسی به اقدامات قالیباف این شائبه را تقویت می کند. همه می‌دانند که رئیس کنونی مجلس علاقه زیادی دارد که رئیس جمهور شود. اصولگرایان هم با بحران نامزد برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 روبه‫رواند. وضعیت اصلاح‌طلبان هم مبهم است. بنابراین برای سیاستمداری همچون قالیباف بهترین فرصت است تا به هدف اصلی‌اش یعنی ریاست جمهوری برسد. سفرهای قالیباف بیش از هرچیز بُعد تبلیغاتی پیدا کرده است. مشاوران و تیم تبلیغاتی او تلاش می کنند که چهره‌ای فعال و مردمی از رئیس مجلس به نمایش بگذارند. آنها جدال تبلیغاتی را با دولت آغاز کرده‌اند چرا که تصور می‌کنند در آشفته بازار کنونی کشور هرکس مقابل دولت بایستد برنده است.


قالیباف همیشه خود رامدیر اجرایی دانسته و در این چند ماه ریاست مجلس هم مانند یک مدیر اجرایی عمل کرده است، نه یک قانونگذار. این باعث شده است که دولت احساس کند رئیس مجلس تفکیک قوا را رعایت نمی‌کند و پا در کفش دولت می‌کند.

خواب جدید آمریکا برای عراق

دکترسید رضی عمادی در روزنامه خراسان نوشت:


از مدت ها پیش که الحشد الشعبی، با شکست گروه تروریستی داعش و تقویت عراق در مقابل نقشه های آمریکا برای تجزیه این کشور بر اساس فرقه و قومیت، خواب و خیال های واشنگتن در عراق را نقش بر آب کرد،ائتلاف آمریکا - رژیم صهیونیستی و عرب های مرتجع، جنگ روانی خود را علیه الحشد  آغاز کردند اما پس از سفر اخیر الکاظمی به واشنگتن این جنگ روانی اوج گرفته است.

در واقع پس از این سفر،حملات علیه پایگاه‌های نظامی و همچنین سفارت آمریکا در عراق افزایش داشته است. حملاتی که آمریکا گروه‌های مقاومت عراق را به انجام آن متهم و به تازگی اعلام کرده است که سفارت خود را در بغداد، پایتخت عراق تعطیل می‌کند، اما هدف آمریکا از این نمایش، ایجاد جوی برای معرفی الحشد الشعبی به عنوان یک گروه «شبه نظامی» با «سلاح های کنترل نشده» است. گروه‌های مقاومت اما نه تنها چنین اتهامی را رد می کنند  بلکه آن را اقدامی سازمان‌یافته از سوی مزدوران آمریکا می‌دانند که با هدف بدنام‌سازی گروه‌های مقاومت عراق نزد افکار عمومی این کشور و همچنین حملات جدید علیه این گروه‌ها انجام می‌شود.

به گفته «کاظم الفرطوسی» سخنگوی گردان‌های سیدالشهدا وابسته به سازمان الحشد الشعبی ، دلایلی وجود دارد که ثابت می‌کند سفارت آمریکا در عراق از طریق مزدوران خود، حملات راکتی علیه اماکن دیپلماتیک از جمله سفارت خود آمریکا را انجام می‌دهد چرا که واشنگتن در پی برهم زدن وضعیت عراق و تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی این کشور است.واقعیت نیز این است که دولت آمریکا همواره با متهم کردن گروه های حشدالشعبی با نزدیکی به ایران سعی می کند فعالیت این گروه ها را بر خلاف منافع مردم عراق و حاکمیت این کشور جلوه دهد و بغداد را تحت فشار بگذارد تا این گروه ها را غیرقانونی اعلام کند. از سوی دیگر روند حملات مقاومت باعث شده است تا طرف آمریکایی در جلسات مختلف با مقامات عراقی تاکید کند که هدفش خروج نهایی از عراق است.

بدین خاطر است  که مقاومت عراق به صورت موقت حملاتش را متوقف کرده است. این موضوع پس از دو هفته رایزنی‌های سنگین در آستانه انتخابات آمریکا و تعهد طرف آمریکایی صورت گرفت. بر همین اساس، سخنگوی گردان‌های حزب‌ا... عراق با بیان این که این آتش‌بس با هدف اعطای فرصت به دولت عراق برای طرح جدول زمانی جهت خروج نیروهای آمریکایی از کشور است،  اعلام کرد، گروه‌های مقاومت با آتش‌بس مشروط و توقف حملات به نیروهای آمریکایی در عراق موافقت کرده‌اند و شامل همه گروه‌های مقاومت عراق به ویژه آن‌ گروه‌هایی می‌شوند که پشت حمله به نیروهای آمریکایی هستند، اما علاوه بر تحولات امنیتی و سیاسی مربوط به حضور آمریکا در عراق، یکی از موضوعاتی که از درون تحولات یک ماه اخیر عراق مطرح شده، احتمال کودتا علیه دولت مصطفی الکاظمی است. به تازگی روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» به نقل از «باقر جبر الزبیدی» وزیر کشور سابق و از رهبران مجلس اعلای اسلامی عراق گزارش داد که کنفرانس‌های حزب منحله بعث در آمریکا و سایر کشورهای غربی، زیربنای اقداماتی است که شاخه نظامی این حزب در حال انجام آن است.

الزبیدی خاطرنشان کرد، هم اکنون طرحی برای «کودتای نظامی» در عراق در جریان است که سرپرستی آن بر عهده «عزت الدوری» جانشین صدام، دیکتاتور معدوم عراق است.اگرچه بعید به نظر می‌رسد آمریکا برای به قدرت رساندن بعثی‌ها در عراق تلاش کند، اما بعثی‌ها کارکردهای مهمی برای واشنگتن و متحدان آن دارند. بعثی‌ها از یک سو مورد حمایت شماری از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هستند و از سوی دیگر نقش مهمی در راه‌اندازی خشونت و ناامنی در عراق ایفا می‌کنند.

بازمانده‌های بعثی در تظاهرات اکتبر سال گذشته و تبدیل تظاهرات مردمی به خشونت‌های خیابانی که در نهایت به استعفای دولت عادل عبدالمهدی منجر شد، نقش برجسته‌ای ایفا کردند. به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها و متحدان عرب آن برای وارد کردن شماری از بعثی‌ها به ساختار قدرت از جمله در پارلمان عراق تلاش می‌کنند چرا که یکدست نبودن پارلمان و به ویژه تضعیف موقعیت گروه‌های شیعی در عراق از مهم‌ترین اهداف واشنگتن و متحدان عرب آن در منطقه غرب آسیاست.

منبع: مشرق

ارسال نظرات