در طول تاریخ همواره غیرنظامیان یکی از اصلی ترین قربانیان جنگها بوده اند. در طی سالیان اخیر یکی از کشورهایی که جنگ داخلی و هجوم نیروهای خارجی به آن منجر به وقوع یکی از بزرگترین فاجعههای تاریخ هزار جدید (2000) شده، بحران «یمن» است.
در حقیقت، وقوع جنگ داخلی در یمن بعد از 2011 و متعاقب آن ورود جبهه متجاوز عربی به رهبری عربستان سعودی بعد از 25 مارس 2015، وضعیت شهوندان و غیرنظامیان را در این کشور به تراژدی غمناک تبدیل کرده است. محاصره یمن از سوی عربستان، جان هزاران و شاید چند میلیون کودک و زن یمنی را مورد تهدید قرار داده و طی چند سال گذشته شاهد بودهایم که آمارها بسیاری تاسفبرانگیزی پیرامون این موضوع منتشر شده است.
بدون تردید، آنگونه که هر وجدان آگاهی بر این امر واقف است و نهادهای حقوقبشری بینالملل تا کنون ان را تایید کردهاند، عامل اصلی این وضعیت، بدون هیج تردیدی، عربستان سعودی و زیادهخواهیهای محمد بن سلمان بوده است. با این وجود شاهد هستیم که آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در اقدامی بحثبرانگیز، روز گذشته (15 ژوئن 2020 مصادف با 26 خرداد 1399) ائتلاف متجاوز عربی را از فهرست سیاه کشتار کودکان خارج کرد. این اقدام در حالی است که نه تنها هیچگونه نشانه ای از بهبود اوضاع انسانی در یمن مشاهده نمی شود بلکه بیشتر ناظران بین المللی و سازمان های حقوق بشری مکرراً نسبت به بروز فاجعه انسانی در این کشور هشدار می دهند.
سیرک گوترش در توجیه باجدادن به ریاض
در سطح ابتدایی توجه به این امر ضروری است که دبیر کل سازمان ملل متحد با چه بهانه و ابزاری اقدام خارج کردن عربستان از لیست سیاه کشتار کودکان خارج کرده است. سازمان ملل اکتبر سال ۲۰۱۷ ائتلاف سعودی را به دلیل کشتن و مجروح کردن ۶۸۳ کودک در یمن و حمله به دهها مدرسه و بیمارستان در این لیست سیاه قرار داده بود اما گوترش در اظهارات اخیر خود در اظهاراتی مضحک تاکید میکند: «ائتلاف عربی در سال ۲۰۱۹، ۲۲۲ کودک را در یمن کشته و همچنین چهار حمله هوایی به مدارس و بیمارستانها انجام داده است، اما بهدلیل کاهش قابل توجه موارد کشتار در پی حملات هوایی، از فهرست کشتار و آسیب رساندن به کودکان سازمان ملل خارج میشود!»
در همین نکته اول مساله قابل توجه این است که دبیر کل سازمان ملل همانند اینکه 222 نفر رقمی نیست یا اصلا جان انسانها اهمیتی ندارد، از این استدلال به عنوان ادعایی برای خارج کردن جبهه مجاوز عربی از لیست سیاه خبر میدهد. این امر دقیقا، در تضاد با آرمانها و اهداف سازمان ملل و نهدهای حقوق بشری است؛ زیرا جان یک انسان و یک میلیون انسان در استدلال پیرامون وقوع جنایت هیچ تفاوتی ندارد. اکنون این استدلال که 200 نفر کمتر از 600 نفر هستند، بیشتر سازمان ملل را به سیرکی تبدیل کرده که فقط در آن شاهد اخذ تصمیمات بهتانگیز هستیم.
در این میان نکته قابل توجه دیگر این است که در گزارش دبیرکل سازمان ملل آمده است که ۱۴۴۷ کودک در یمن توسط طرفهای مختلف کشته شده و آسیب دیدهاند. حال باید پرسید که مسئول این کشتار و تداوم این جنایات کیست؟ چه طرفی در حال نقض قوانین بین المللی در تجاوز به خاک کشور دیگر عضو سازمان ملل و بمباران غیرنظامیان است و حتی اجازه ورود کمکهای بشردوستانه برای نجات جان غیرنظامیان ار قحطی و بیماری و دیگر آسیبهای جنگ را نمی دهد؟ پاسخ همچون روز روشن است اما اظهارات گوتر نماد بارز قلب حقیقت و باجدهی سازمان ملل به عربستان است که شاید چنین تصمیم همچون یک لکه ننگ در تاریخ گزارشهای این نهاد باقی بماند.
کشتارهای پنهان کودکان یمنی توسط ریاض و چشمان بسته سازمان ملل
در سطحی دیگر، حتی اگر فرض بر آن گرفته شود که ادعای 222 نفر کودک یمنی به شهادت رسیده توسط ائتلاف متجاوز عربی صحیح باشد اما در این میان نکته مورد اغفال این است که در جنایت علیه کودکان نباید تنها به آمار کشته شدگان با تسلیحت نظامی اتکا داشت، بلکه هزاران و شاید چند میلیون کودکی که در معرض قحطی و تهدید مرگهای ناخواسته قرار دارند را بایدمورد توجه قرار داد. برای اثبات این مساله تنها کافی است به چند نمونه از امارهای نهادهای حقوق بشری بینالمللی توجه داشت.
در سال 2018 سازمان بین المللی حفاظت از کودکان در گزارشی میدانی تاکید میکند: «قحطی و بیماری جان ۸۵ هزار کودک زیر پنج سال را در یمن گرفته است. تمر کیرولوس، رئیس این سازمان بشردوستانه در یمن میگوید: «در برابر هر کودکی که به وسیله بمب کشته می شود، ده ها کودک از قحطی می میرند و این کاملا قابل پیشگیری است».
همچنین، در سال 2019 براساس گزارش یونیسف، در کشور جنگزده یمن در هر 10 دقیقه یک کودک به خاطر ابتلا به بیماریهای قابل علاج جان می دهد. در همین حال بیش از نیمی از بیمارستانها یا تخریب شده و یا به دلیل نداشتن پرسونل مسدود شده اند.
هچنین، در گزارش دیگر مربوط به اواخر سال 2019 «ویرجینیا گامبا» نماینده ویژه سازمان ملل در زمینه کودکان در بحران گفت: «آسیب کودکان در یمن از زمان این گزارش بدتر شده است...جامعه غیر نظامی به خصوص کودکان، اسیر بحرانی شدهاند که بودن در چنین مکانی را انتخاب نکردهاند.» سازمان ملل همچنین درباره اینکه میلیونها نفر از مردم یمن در معرض خطر قحطی قرار دارند، هشدار داده و اعلام کرده است که بیشتر از هشت میلیون کودک، دسترسی کافی به آب ندارند و دو میلیون از کودکان هم به شدت دچار سوءتغذیه هستند.»
حال نکته تلخ داستان از این قرار است که دبیر کل سامان ملل با وجود گزارشهایی که نهادهای زیردست خود در زمینه حقوق بشری پیرامون جنایات ائتلاف متجاوز عربی منتشر میکنند، بدون توجه به رسالت اخلاقی و وجدان جمعی، این جبهه را از لیست ترور خارج میکند.
دلارها و فشارهای سعودی بر سازمان ملل
اکنون پرسشی که برای همگان مطرح میشود این است که چگونه دبیر کل سازمان ملل با وجود گزارشهای بیشمار از کشتار شهروندان بیگناه یمنی و به طور ویژه کشتار کودکان، توسط ائتلاف متجاوز عربی، این گروه را از لیست سیاه خارج میکند؟ بدون تردید، پاسخ این پرسش را میبایست در قدرت دلارهای سعودی و نیز نیازمندی سازمان ملل به منابع پولی مورد ارزیابی قرار داد. در حقیقت، تصمیمات ترامپ برای محدود کردن یا قطع بودجه نهادهای وابسته به سازمان ملل، این نهاد را با بحران مالی بزرگی مواجه کرده است. در نتیجه امر اکنونعادی به نظر میرسد که سازمان ملل با فشار عربستان و نیز تطمیع توسط دلارهای نفتی ریاض چنین تصمیم را اتخاذ کرده باشد.
این امر البته طی سالهای گذشته معطوف به سابقه است که مهمترین نمود آن را میتوان مربوط به سال 2016 و دوران ریاست «بان کیمون» بر سازمان ملل مورد ارزیابی قرار داد. در آن مقطع، بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد تاکید کرده بود که عربستان سعودی با تهدید به قطع حمایت مالی حیاتی از سازمان ملل متحد، فشارهای نامناسب و غیرقابل پذیرشی را برای حذف نام این کشور از لیست سیاه اعمال کرده است. در واقع، بان کی مون دبیرکل سازمان ملل، ائتلاف نظامی به رهبری عربستان سعودی در جنگ یمن را به دلیل دخالت در کشتار کودکان یمن در فهرست سیاه قرار داده بود اما به دلیل اعمال فشارهای گستره، مجبور شد نام سعودی را از این لیست خارج کند. در مقطع کنونی نیز این امر بسیار منطقی به نظر میرسد که عربستان با تهدید و باج دادن به سازمان ملل مجددا خود را از لیست سیاه سارمان ملل خارج کرده باشد.
ارسال نظرات