نگاهی به خباثتهای انگلیس علیه ایران - شماره ۲۴
انگلستان فقط یک ماه و نیم پس از به قدرت رسیدن مصدق عملیات محرمانه خود را علیه وی آغاز کرد. انگلستان تنها راهحل مسئله نفت را خلع دولت مصدق میدانست که شرکت نفت انگلیس و ایران نیز با آن موافق بودند. جکسون فرستاده لندن در ژوئن ۱۹۵۱ برای مذاکره با مقامات ایران به تهران آمد، اما نتوانست هیچ نتیجه مساعدی به دست آورد.
پایگاه رهنما:
انگلستان فقط یک ماه و نیم پس از به قدرت رسیدن مصدق عملیات محرمانه خود را علیه وی آغاز کرد. انگلستان تنها راهحل مسئله نفت را خلع دولت مصدق میدانست که شرکت نفت انگلیس و ایران نیز با آن موافق بودند. جکسون فرستاده لندن در ژوئن ۱۹۵۱ برای مذاکره با مقامات ایران به تهران آمد، اما نتوانست هیچ نتیجه مساعدی به دست آورد. همچنین وی در کنفرانس خبری در لندن اعلام کرد تا هنگامیکه دولت دکتر مصدق قدرت را در ایران در دست دارد نمیتوان به ازسرگیری مذاکرات امیدوار بود. در ورای راهحلهای دیپلماتیک، انگلستان به راهحلهای غیرسیاسی نیز توجه نمود؛ ازجمله: ارجاع اختلاف به دیوان بینالمللی دادگستری و شورای امنیت که نتیجهای حاصل نداشت. علاوه بر فشارهای اقتصادی بر ایران، بریتانیا میخواست در این کشور مداخله نظامی کند. به همین منظور، چهار هزار چترباز بریتانیا طی ده روز به مدیترانه شرقی فرستاده شدند. این دولت رزمناو ماریتوس و ناوهای ورن و فلامینگو را به سواحل ایران فرستاد و عراق بهعنوان مرکز تمرکز نیروهای نظامی انگلیس برای حمله به ایران برگزیده شد. اسناد منتشرشده توسط وزارت امور خارجه بریتانیا در دهههای اخیر توضیح میدهد که طرح اشغال آبادان را ــ که مرکز بزرگترین پالایشگاه نفتی در ایران و خاورمیانه است ــ بریتانیا طراحی و آماده کرده بود، اما قبل از شروع عملیات نظامی، موضوع با پرزیدنت ترومن موردبحث قرار گرفت و رد گردید و دولت آمریکا نپذیرفت که در چنین اقدامی از بریتانیا حمایت کند؛ زیرا به اعتقاد ترومن، مداخله نظامی در ایران به حمله اتحاد شوروی میانجامید. هنگامیکه بریتانیا از مؤثر واقعشدن راهحلهای سیاسی برای بستن راه بر دولت مصدق ناامید گردید، کودتا را بهعنوان یک راهحل بررسی کرد. در ۱۶ ژوئیه ۱۹۵۲، مصدق در خصوص وزارت جنگ با شاه اختلاف پیدا کرد و از نخستوزیری استعفا داد. متعاقب آن قوامالسلطنه که با انگلیسیها هماهنگی بیشتری داشت، جانشین وی شد.
جرج میدلتون، کاردار وقت سفارت بریتانیا در تهران، بر این باور بود که قوام سیاستمداری بسیار باهوش است که میتواند گروههای مختلف پارلمانی در مجلس شورای ملی ایران را تحت نفوذ قرار دهد. در این زمان و پس از مخالفتهای شدید احزاب و گروههای مختلف سیاسی، نمایندگان طرفدار مصدق، آیتالله کاشانی، رهبر مذهبی و بانفوذ در ایران و بازار تظاهرات بزرگی در حمایت از مصدق سامان دادند که در آن تعدادی از تظاهرکنندگان کشته و زخمی شدند؛ لذا مصدق مجدداً پست نخستوزیری را در اختیار گرفت. میدلتون در گزارشی به وزارت امور خارجه بریتانیا، آورده است که برای جلوگیری از افتادن ایران به دامان کمونیسم، راهحلی که پیش میآمد کودتای نظامی بود. انگلیسیها فکر میکردند که مسئله نفت را باید با سقوط مصدق حل کرد. همچنین طرح آنها در مورد این سقوط، در همان زمان که چرچیل و ترومن پیشنهادات مشترک خود را در طی مذاکرات به دولت ایران ارائه میکردند، در حال تهیه شدن بود. برای درک برنامهریزی انگلیسیها بهمنظور بهکارگیری گروههای ایرانی علیه دولت مصدق، باید اطلاعات ارائهشده توسط سی. ام. وودهاوس را مطالعه کرد. وی در سالهای ۱۹۵۲ ــ ۱۹۵۱ در سفارت انگلیس در تهران کار میکرد و در ساماندهی عملیات هدایتشده علیه مصدق (عملیات چکمه) نقش داشت. وودهاوس توضیح میدهد که وی و همکارانش برای هدایت گروههای ایران علیه دولت کشور خودشان، چگونه عمل کردند. شایانذکر است که همه همکاران وی از متخصصان جاسوسی در ایران بودند. سه برادران رشیدیان که نفوذ زیادی در پارلمان و در بازار داشتند، به طرح وودهاوس وارد شدند. درواقع، آنها قادر بودند که مردم کوچه و بازار را هماهنگ باسیاستهای بریتانیا جهت دهند. برادران رشیدیان افرادی ثروتمند بودند و یک سازمان شهری را که علیه مصدق توطئه میکرد، رهبری میکردند. نیازهای مالی این سازمان را سفارت بریتانیا در تهران تأمین میکرد. همچنین برخی از ایرانیها در خدمت بریتانیا بودند. بهعنوانمثال، فردی که در جلسات هیئتوزیران ایران شرکت میکرد، تصمیمات و مباحث محرمانه دولت مصدق را به سفارت بریتانیا گزارش میکرد. علاوه بر آن وودهاوس و همکارانش از همکاری روزنامهنگاران خارجی بهرهمند بودند. او مخفیانه از طریق مرز عراق و با مقدار بسیاری سلاح به ایران وارد شد. این سلاحها در اطراف تهران، زیرخاک پنهان گردید و در هنگام ضرورت آماده استفاده بود. در ۲۲ اکتبر ۱۹۵۲، هنگامیکه روابط دیپلماتیک انگلیس و ایران قطع شد، وودهاوس باید ایران را ترک میکرد. باوجوداین، به لطف بریتانیاییهای مقیم ایران و یک مأمور سرویس مخفی این کشور، وی باواسطههایی ایرانی در ارتباط بود. او دفتر جدیدی در قبرس ایجاد کرد که سرفرماندهی نظامی ایران آن را هدایت میکرد.
دولت بریتانیا در تلاش سیاسی خود برای به دست آوردن همکاری دولت آمریکا، روی خط نفوذ کمونیستها در ایران تکیه میکرد. این دولت میکوشید ترس را از روح و جوهره آمریکاییها که معتقد بودند سقوط مصدق کمونیستها را به قدرت میرساند، بیرون کند. در تعقیب این هدف، پس از قطع روابط انگلیس و ایران، وودهاوس عازم واشنگتن شد و کوشید مقامات آمریکایی را متقاعد کند و حمایت سیا را جلب نماید. در این باب، وی خطر کودتا توسط حزب توده (حزب ایرانی کمونیست طرفدار شوروی) را خاطرنشان میکرد. وقتی روزولت، رئیس عملیات سیا در خاورمیانه، از تهران بازمیگشت، برای مذاکره با مقامات انگلیسی در لندن توقف کرد و این برای اولین بار بود که طرحی که هدف آن سقوط دکتر مصدق بود با روزولت موردبحث قرار گرفت. طرح کودتا را مقامات انگلیسی تهیهکرده بودند و وودهاوس، هنگامیکه به آمریکا بازگشت، خلاصهای از طرح را با خود برد. بر اساس این طرح، انگلیسیها از دونیروی مجزا بهره میبردند: دسته اول سازمان شهری تحت هدایت برادران رشیدیان، متشکل از افسران عالیرتبه پلیس، چندین نماینده و سناتور، عدهای از روزنامهنگاران و سیاستمداران و علاوه بر آن افراد ولگرد بودند. مقررشده بود آنها تهران را تحت کنترل درآورند و سپس مصدق و وزرایش را بازداشت کنند. عوامل دیگری که در طرح بریتانیا جای میگرفتند روسای قبایل جنوب ایران بودند که میبایست زمانی که سازمانهای شهری عملیات خود را شروع میکردند، در شهرهای بزرگ جنوبی، قدرت خود را به نمایش میگذاشتند. علاوه بر طرح کودتا، فهرستی از پانزده سیاستمدار ایرانی که مستعد جانشینی مصدق بودند، به مقامات آمریکایی ارائه گردید.
با پایان یافتن انتخابات ریاستجمهوری، آیزنهاور بهعنوان رئیسجمهور آمریکا در دسامبر ۱۹۵۲ انتخاب گردید و کار خود را از ژانویه ۱۹۵۳ آغاز کرد و از فوریه ۱۹۵۳ مذاکرات جدیدی بین طرفین انجام شد. نمایندگان دولت بریتانیا و اینتلیجنسسرویس در ۳ فوریه در واشنگتن گرد آمدند و طرح عملیات مشترک تحت عنوان عملیات آژاکس موردتوافق قرار گرفت.
ارسال نظرات