شنبه ؛ 21 تير 1404

شورش‌ هرکی‌ها؛ زلزله اجتماعی-سیاسی برای خاندان بارزانی

در مجموع می‌توان گفت مسئله هرکی‌ها، صرفاً آغاز یک زلزله اجتماعی-سیاسی بزرگ‌تر در شمال اقلیم است، مگر اینکه به‌درستی مدیریت شود.
کد خبر : 19383

تبیین:

در هفته‌های گذشته، اقلیم کردستان عراق شاهد یکی از بی‌سابقه‌ترین درگیری‌های داخلی میان نیروهای حزب دموکرات کردستان به رهبری خاندان بارزانی و قبایل محلی، به‌ویژه قبیله قدرتمند هرکی بوده است. این رخداد نه‌تنها موجب نگرانی‌های امنیتی در منطقه شد، بلکه زنگ خطر را برای تشدید واگرایی‌های قبیله‌ای، فرسایش اقتدار دولت محلی و احتمال مداخله نیروهای مرکزی و خارجی به صدا درآورد. گزارش پیش‌رو با بررسی ریشه‌های این درگیری، ابعاد کنونی آن و آثار احتمالی‌اش، تحلیلی جامع از یکی از پرمخاطره‌ترین بحران‌های داخلی اقلیم ارائه می‌دهد.

شروع بحران

درگیری اخیر میان قبیله هرکی و حزب دموکرات کردستان (KDP) در منطقه خبات (غرب اربیل) نه یک اختلاف ساده، بلکه نشانه‌ای از شکاف عمیق در ساختار قدرت اقلیم کردستان است. این بحران، با وجود ظاهر قبیله‌ای، ریشه در انحصارگرایی اقتصادی، زمین‌خواری، و تضعیف سیستم قضایی مستقل توسط خاندان بارزانی دارد که می‌تواند به شعله‌ور شدن اعتراضات قبیله‌ای گسترده، تضعیف حاکمیت KDP، و حتی مداخله بازیگران خارجی بینجامد.

ماجرا از تلاش نیروهای حزب دموکرات کردستان برای بازداشت یکی از چهره‌های سرشناس قبیله هرکی به نام «خورشید هرکی» آغاز شد؛ چهره‌ای که سابقه عضویت در حزب دموکرات را دارد اما اکنون درگیر نزاع ملکی با عشیره گوران شده بود. نیروهای پیشمرگه با ورود به شهرستان خبات در حومه اربیل سعی داشتند وی را بازداشت کنند، اما با واکنش شدید اعضای قبیله هرکی مواجه شدند. قبیله هرکی با بسیج نیروهای مسلح خود، چند خودرو زرهی پیشمرگه را تصرف یا منهدم کرده و خاکریزهایی در مسیر اصلی اربیل–دهوک برپا نمودند. به‌سرعت، وضعیت از کنترل خارج و به درگیری تمام‌عیار میان دو نیروی داخلی مبدل شد.

ریشه‌های تاریخی اختلافات

الف) رقابت بر سر اراضی و منابع

منطقه مورد مناقشه در حوالی خبات، از دیرباز کانون تنش میان قبایل محلی و خاندان بارزانی بوده است. منابع محلی از اختلافات ثبت زمین در منطقه "گردە رش" میان هرکی‌ها و وابستگان حزب دموکرات خبر داده‌اند. این پرونده‌ها، که در ظاهر ماهیتی حقوقی دارند، در واقع بازتابی از نبرد قدرت میان نخبگان قبیله‌ای و حزب حاکم‌اند.

فساد اقتصادی و انحصار خاندان بارزانی در اقلیم کردستان، به ویژه در اربیل، موضوعی واقعی و مستند است که بازتاب گسترده‌ای در افکار عمومی، نخبگان و احزاب دارد.

خواناده بارزانی برای دهه‌ها منابع نفتی، درآمدهای گمرکی و انحصار واردات، املاک و شرکت‌ها را کنترل کرده اند و از این طریق به ثروت‌های افسانه‌ای دست یافته اند که این ثروت خود یکی از ابزارهای لازم برای تداوم حکمرانی این خاندان بر اربیل بوده است. برای مثال گزارش‌های محلی نشان می‌دهد تنها حدود 400 تا 500 میلیون دلار از مجموع بیش از 1.4 میلیارد دلار درآمد ماهانه نفت به خزانه رسمی اقلیم واریز می‍‌شود و مابقی عملا در کنترل شخصی یا گروهی است.

در این رابطه در حالی که علی المشکور، عضو کمیته نفت و گاز پارلمان ژوئیه 2025 در گفتگو با روژنیوز گفت که «هر ماه بیش از ۲۰۰ هزار بشکه نفت از طریق تانکرها و بنادر غیررسمی قاچاق می‌شود»، سهیلا سلطانی، نماینده مجلس نیز اذعان داشت که « بارزانی‌ها سودی که از این عملیات به دست می‌آورند به حساب خودشان می‌رود و به هیچ وجه به منافع جامعه کردها مربوط نمی‌شود.».

مدتهاست که گروه‌های مدنی، احزاب اپوزوسیون و بخشی از قبایل دید منفی و انتقادی قوی نسبت به این سلطه پیدا کرده اند. «عار نفت و گاز ثروت همه است نه یک خانواده» در اعتراضات اقتصادی سالهای اخیر مردم اقلیم بازتاب نگرانی و خشم عمومی از انحصارگری بارزانی‌ها بوده است.

 

ب) ساختار قبیله‌ای در اقلیم

نقش قبایل در کردستان عراق بسیار پررنگ است. اقلیم کردستان عراق ساختار پیچیده‌ای از قبایل مختلف دارد که نقش مهمی در تعیین توازن قدرت ایفا می‌کنند. از جمله قبایل بزرگ می‌توان به بارزانی، هرکی، سورچی، زِباری، گوران و طالبانی اشاره کرد. این قبایل علاوه بر نفوذ اجتماعی، دارای نیروی نظامی، منابع مالی و حتی نمایندگانی در ساختار سیاسی‌اند. هم‌پوشانی منافع حزبی و عشیره‌ای در کردستان، گاه منجر به همگرایی و گاه به تعارض می‌انجامدعشیره همچنان ساختارهای تصمیم‌گیری، قضاوت، حل‌وفصل اختلافات و حتی تجهیز نظامی خود را حفظ کرده‌اند. قبیله هرکی از مهم‌ترین قبایل کردنشین است که جمعیت و نفوذ زیادی در غرب اربیل و شرق دهوک دارد. حزب دموکرات نیز تا مدت‌ها از این ساختارها برای تقویت اقتدار خود استفاده می‌کرد، اما امروز این روابط به چالشی جدی بدل شده‌اند.

ج) پیشینه درگیری‌های مشابه

تقابل میان نیروهای حزبی و قبایل کرد مسبوق به سابقه است. پیشتر نیز حزب دموکرات با قبایلی مانند گوران، دوزی و حتی با اتحادیه میهنی وارد نزاع شده بود. این درگیری‌ها معمولاً در سایه رقابت‌های منطقه‌ای، بهره‌برداری از منابع و بازتوزیع قدرت رخ می‌دهند.

پیامدهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی

درگیری اخیر به طور حتم پیامدهای مختلفی می تواند در تحولات آینده اقلیم برجای بگذارد.

امنیتی: تضعیف اقتدار دولت محلی

درگیری با قبایل قدرتمند نشان‌دهنده فرسایش اقتدار دولت اقلیم است. اگر حکومت نتواند کنترل امنیتی را بازگرداند، اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت محلی به‌شدت تضعیف خواهد شد.

بنا بر برخی گزارش‌های محلی و تحلیل‌های داخلی اقلیم نشانه‌های شکاف درون‌حزبی در دموکرات و نارضایتی محلی دیده شده است.

بخشی از فرماندهان پیشمرگه که خود از قبایل محلی هستند، نسبت به «تصمیمات شتابزده و قهری» رهبری حزب نارضایتی دارند.

در شهرستان‌هایی چون شقلاوه، سوران و رواندوز نیز نگرانی از برخورد نظامی با قبایل سنتی رو به افزایش است.

سیاسی: اختلافات درونی حزب دموکرات

برخی منابع از اختلافات درون‌حزبی و نارضایتی برخی از فرماندهان پیشمرگه نسبت به تصمیمات اخیر خبر می‌دهند. این بحران می‌تواند زمینه‌ساز بازآرایی نیروها در ساختار رهبری حزب باشد.

مضاف بر این نباید از تأثیرپذیری فضای سیاسی و اجتماعی مستعد اعتراض سالهای اخیر در اقلیم چشم پوشی کرد. در حالی که طی سالهای اخیر اختلافات میان دولت مرکزی و اربیل بر سر کنترل منابع فروش نفت و سهم از بودجه به اختلال سیستم حکومتی اقلیم برای پرداخت حقوق کارمندان و انجام پروژه های خدماتی و زیرساختی انجامیده است، در این میان فساد در ساختار حکومت محلی نیز مزید بر علت شده تا مردم از عواید فروش نفت نیز بی بهره بمانند و در نتیجه فشار معیشتی و اقتصادی بر بخش زیادی از جامعه افزایش یابد. احزاب اپوزیسیون مانند گوران، جنبش نسل نو (نوش) و حتی بخشی از اتحادیه میهنی به دنبال بهره‌برداری از این نارضایتی‌ها هستند.

در دهه ۱۹۹۰ میلادی، درگیری شدید داخلی بین حزب دموکرات و اتحادیه میهنی رخ داد که به تجزیه عملی اقلیم به «دو اداره» انجامید. اکنون برخی تحلیل‌گران معتقدند شکاف‌های قبیله‌ای و اجتماعی جدید، خطر تجزیه دوباره قدرت و حتی تضعیف جایگاه تاریخی حزب دموکرات را در پی دارد.

اقتصادی: تهدید شریان‌های انرژی

اقلیم کردستان وابستگی شدیدی به درآمدهای نفتی دارد. هرگونه تهدید علیه مسیرهای صادرات نفت، به‌ویژه خط اربیل–جیهان، می‌تواند تبعات اقتصادی سنگینی به دنبال داشته باشد.

چشم‌انداز گسترش و تداوم بحران

در حال حاضر، آرامش نسبی به منطقه بازگشته اما فضای پرتنش همچنان پابرجاست. منابع محلی از کشته و زخمی شدن چند ده نفر در این درگیری خبر داده‌اند. دولت محلی تلاش کرده با اعزام هیأت‌های میانجی، بحران را مدیریت کند، اما قبیله هرکی همچنان خواستار جبران خسارات و عذرخواهی رسمی است. خورشید و جوهر هرکی، از رهبران این قبیله، تهدید کرده‌اند در صورت ادامه فشارها، مسیرهای انتقال نفت و ارتباطی به ترکیه را مسدود خواهند کرد.

در صورت عدم حل‌وفصل مسالمت‌آمیز، بحران می‌تواند به قبایل هم‌پیمان هرکی مانند سنده و دزه‌یی نیز سرایت کند. با توجه به ساختار همبسته عشیره‌ای، احتمال گسترش درگیری به سایر مناطق اقلیم نیز منتفی نیست.

برخی از این قبایل در سال‌های گذشته نیز نارضایتی‌هایی از سیاست‌های زمین‌خواری، انحصار اقتصادی، تبعیض در انتصاب‌ها و مصادره زمین‌ها از سوی نزدیکان خاندان بارزانی ابراز کرده‌اند. اگر خاندان بارزانی نتواند بحران با هرکی‌ها را به‌شکلی آبرومند حل کند یا دست به اقدامات سرکوبگرانه بزند، احتمال اینکه دیگر قبایل نیز به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم از موضع هرکی‌ها حمایت کنند بسیار جدی است.

ارتش عراق تاکنون رسماً مداخله نکرده اما در حالت آماده‌باش قرار گرفته است. از سوی دیگر، ترکیه نیز با ارسال پهپاد به منطقه، تحرکات میدانی را رصد می‌کند. این تحرکات می‌تواند بر تعادل قوا در منطقه اثرگذار باشد و حتی بهانه‌ای برای افزایش نفوذ خارجی در اقلیم گردد.

 زنگ خطر برای سلطه سنتی و انحصاری خاندان بارزانی به صدا درآمده استاگر حکومت اقلیم تحت رهبری حزب دموکرات، به‌جای مصالحه، به مسیر نظامی‌گری، مصادره و انکار ادامه دهد، احتمال شکل‌گیری ائتلاف‌های قبیله‌ای و سیاسی علیه آن، بسیار بالاستچنین وضعیتی می‌تواند به تغییر در موازنه قدرت، افزایش نفوذ احزاب رقیب و حتی تضعیف کل ساختار اقلیم منجر شود.

در مجموع می‌توان گفت مسئله هرکی‌ها، صرفاً آغاز یک زلزله اجتماعی-سیاسی بزرگ‌تر در شمال اقلیم است، مگر اینکه به‌درستی مدیریت شود.

منبع: الوقت

ارسال نظرات