عربستان سعودی و قطر در کنار ترکیه، نقشهای محوری در متقاعد کردن دولت ترامپ برای لغو اکثر تحریمهای آمریکا علیه سوریه ایفا کردند.
از زمان سرنگونی بشار اسد، موقعیت ژئوپلیتیکی سوریه در خاورمیانه و در صحنه بینالمللی به طور قابل توجهی تغییر کرده است. تا سال گذشته، ایران متحد اصلی منطقهای دمشق بود، اما اکنون تهران عملاً هیچ نفوذی بر دولت جدید سوریه ندارد. در عین حال، پادشاهیهای عرب خلیج فارس و اعضای ناتو که به درجات مختلف، در طول جنگ داخلی طولانی مدت از شورشیان سوری حمایت میکردند، اکنون بیشترین نفوذ را دارند. تحولات آشفته چند هفته گذشته در خاورمیانه، میزان گرایش فزاینده «سوریه جدید» به سمت غرب، ترکیه و شبه جزیره عربستان را بیشتر روشن کرده است.
احمد الشرع، رئیس جمهور سوریه، و دستیاران ارشد او ، با آگاهی از نفوذ مالی و ثروت هیدروکربنی اعضای شورای همکاری خلیج فارس و همچنین روابط نزدیک آنها با واشنگتن و پایتختهای کلیدی اروپایی ، تلاشها برای تعمیق روابط با آنها را در اولویت قرار دادهاند. دولت الشرع، به ویژه عربستان سعودی و قطر را به عنوان شرکای ارزشمندی میبیند. برای شورشیان اسلامگرای سوریه که اکنون حاکم شدهاند، به نظر میرسد این استراتژی نتیجه داده است و عربستان سعودی و قطر اکنون از «سوریه جدید» به طرق مختلف حمایت میکنند که چشماندازها را برای این کشور جنگزده برای دستیابی به ثبات داخلی و دولت الشرع برای کسب مشروعیت بینالمللی بیشتر بهبود میبخشد.
شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، در کنفرانس مطبوعاتی در دمشق در تاریخ ۳۱ مه به همراه همتای سوری خود، اسعد الشیبانی، اعلام کرد که عربستان سعودی و قطر کمکهایی را برای پرداخت حقوق کارمندان دولت سوریه ارائه خواهند داد. این اقدام پس از آن صورت گرفت که محمد یسر برنیه، وزیر دارایی سوریه، اعلام کرد که قطر - با تأیید دولت ترامپ - به مدت سه ماه، ماهانه ۲۹ میلیون دلار برای تأمین حقوق کارکنان بخش دولتی غیرنظامی کمک خواهد کرد. اندکی پس از این اعلام، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در سخنرانی ۱۳ مه در ریاض اعلام کرد که واشنگتن تحریمهای تضعیفکننده خود علیه سوریه را لغو خواهد کرد - تغییری دگرگونکننده در سیاست خارجی ایالات متحده. ترامپ همچنین در ۱۴ مه در اولین دیدار بین یک رئیس جمهور آمریکا و سوریه در یک ربع قرن گذشته، با الشرع در ریاض دیدار کرد. در ۷ ژوئیه، دولت ترامپ اعلام کرد که در حال لغو عنوان تروریستی هیئت تحریر الشام، گروه اسلامگرایی که الشرع رهبری آن را بر عهده داشت، است. این تحولی قابل توجه در رویکرد واشنگتن به سوریه پس از اسد و مشروعیت بخشیدن غرب به دولت الشرع است.
همچنین در ماه مه، عربستان سعودی و قطر به طور مشترک بدهی معوقه ۱۵.۵ میلیون دلاری سوریه به بانک جهانی را تسویه کردند و به این ترتیب، کمک مالی بسیار مورد نیاز را به کشوری که هنوز از جنگ داخلی رنج میبرد، ارائه دادند. سپس، در ۲۹ مه، سفیر واشنگتن در ترکیه و فرستاده ترامپ به سوریه، توماس باراک، در کاخ ریاست جمهوری در دمشق با الشرع دیدار کردند و در آنجا یک قرارداد انرژی ۷ میلیارد دلاری بین سوریه و یک کنسرسیوم قطری-آمریکایی-ترکی - متشکل از UCC Concession Investments، Kalyon GES Enerji Yatirimlari، Cengiz Enerji و Power International USA - امضا کردند که ۵۰۰۰ مگاوات برق تولید خواهد کرد. به گفته رامز الخیاط، تاجر سوری-قطری و مدیر اجرایی UCC، این قرارداد بیش از ۵۰۰۰۰ شغل مستقیم و ۲۵۰۰۰۰ شغل غیرمستقیم ایجاد خواهد کرد.
در کنار ترکیه که به شدت از شورشیان اسلامگرا که سال گذشته اسد را سرنگون کردند، حمایت کرد، عربستان سعودی و قطر نقش محوری در ترغیب دولت ترامپ برای لغو اکثر تحریمهای ایالات متحده علیه سوریه ایفا کردند. ترامپ علناً اذعان کرد که این تصمیم پس از گفتگو با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، گرفته شده است. ریاض، دوحه و آنکارا ثابت کردهاند که بازیگران کلیدی در گذار شکننده سوریه و تلاشها برای تثبیت ساختارهای حکومتی آن و در عین حال آمادهسازی زمینه برای ادغام تدریجی سوریه در اقتصاد جهانی هستند.
سیاست کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در توانمندسازی رهبری اسلامگرای سنی در دمشق برای تغییر جهت خود به سمت شورای همکاری خلیج فارس، ترکیه و غرب، بهبود وجهه سوریه در پایتختهای غربی و در عین حال پیشبرد ادغام مجدد منطقهای آن، نقش مهمی داشته است. عربستان سعودی و قطر خود را هم به عنوان حامیان مالی سوریه پس از بعث و هم به عنوان واسطههای دیپلماتیک بین دمشق و عرصه بینالمللی گستردهتر، معرفی کردهاند. سعودیها همچنین دولت الشرع را به عنوان شریکی کلیدی در پایان دادن به قاچاق مواد مخدر و مبارزه با تروریسم میبینند. در ماه ژوئن، مقامات سوری، با استناد به اطلاعات عربستان سعودی، مقدار زیادی قرص آمفتامین را از ادلب و حلب توقیف کردند که در غیر این صورت ممکن بود به کشورهای عربی اطراف قاچاق شود.
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در توضیح تصمیم دولت ترامپ برای لغو تحریمهای سوریه، بر خطراتی که سوریه با آن مواجه است تأکید کرد . روبیو نگرانی خود را از احتمال بازگشت این کشور به یک «جنگ داخلی تمامعیار در ابعاد حماسی» ابراز کرد، سناریویی که به ادعای او اگر ایالات متحده اقدامی نمیکرد، «شاید چند هفته، نه چند ماه» با آن فاصله داشت.
از دیدگاه دولت ترامپ، تغییر جهت ژئوپلیتیکی سوریه به سمت غرب - و دور شدن از «محور مقاومت» به رهبری ایران و بریکس پلاس - پتانسیل زیادی برای سودآوری به شیوههایی دارد که به منافع آمریکا و اسرائیل خدمت کند. سوریه نه تنها جنگ اسرائیل علیه ایران را در اواسط ژوئن محکوم نکرد، بلکه دمشق به اسرائیلیها اجازه داد تا از حریم هوایی سوریه برای «عملیات شیر در حال ظهور» استفاده کنند. اکنون، طبق گزارشها، دولت الشرع در حال مذاکره با اسرائیل در مورد پیوستن به توافقنامه ابراهیم است که روابط بین دشمنان دیرینه را در ازای پایان دادن اسرائیل به حملات به اهداف در سوریه عادیسازی میکند. با این حال، اسرائیل بر حفظ ارتفاعات جولان که در سال ۱۹۶۷ از سوریه تصرف کرد، اصرار دارد. توماس باراک، سفیر ایالات متحده در ترکیه، که اخیراً با الشرع دیدار کرده است، گفت که رهبر سوریه همچنین باید به آرامی حرکت کند تا از مخالفت افکار عمومی داخلی جلوگیری کند.
سیاست خارجی سوریه در دوران پس از اسد، تهدیدی قابل توجه برای منافع ژئوپلیتیکی ایران است. در این چارچوب، ایران ممکن است به فکر استفاده از کارتهای باقیمانده خود برای تضعیف دولت الشریعه، اگر نگوییم کودتا، باشد. روابط تهران با عناصر مختلف ضد رژیم در سوریه، از جمله جناحهای وفادار به اسدها مانند « شورای نظامی آزادی سوریه »، همراه با ظرفیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای تلافی منافع و داراییهای اسرائیل یا آمریکا با انجام حملات متقابل در سوریه، راههای بالقوهای را برای ایران فراهم میکند تا به دلیل چرخش به سمت غرب، هزینهای را از دمشق دریافت کند. علاوه بر این، ایران میتواند از مخالفت گسترده مردم سوریه با عادیسازی روابط با اسرائیل - اقدامی که بسیاری از سوریها آن را خیانت به آرمان فلسطین و عدول از مواضع دیرینه حمایت از ملیگرایی عربی و ضد امپریالیسم میدانند - بهره ببرد. اینها ستونهای ایدئولوژیک هر دولت قبلی سوریه از زمان استقلال از فرانسه در سال ۱۹۴۶ بودند که به نظر نمیرسید هیچ یک از آنها علاقهای به همسو کردن دمشق با اتحاد ترانس آتلانتیک داشته باشند یا قادر به این کار باشند.
واشنگتن و پایتختهای کلیدی اروپایی مایلند سوریه تحت حاکمیت یک دولت غربگرا و دوستدار اسرائیل که این کشور را خارج از مدار ایران نگه میدارد، به ثبات برسد. کاخ سفید نقش حیاتی پادشاهیهای عرب خلیج فارس را در کمک به سوریه برای دستیابی به چنین ثباتی تحت رهبری الشرع میبیند. اما با توجه به چالشهای مشروعیت او در داخل و پویایی درگیریها در خاورمیانه، اداره سوریه، حتی با حمایت غرب، ترکیه و کشورهای عرب خلیج فارس، آسان نخواهد بود.
جورجیو کافیرو مدیرعامل شرکت گلف استیت آنالیتیکس، یک شرکت مشاوره ریسک ژئوپلیتیک مستقر در واشنگتن دی سی، و استادیار دانشگاه جورج تاون است.
ارسال نظرات