ائتلاف متخاصم نتوانست به طور قاطع به نفع ایران به جنگ اسرائیل و ایران پاسخ دهد. نه روسیه، نه جمهوری خلق چین و نه کره شمالی، علیرغم روابط از پیش موجود هر سه کشور با جمهوری اسلامی، در جریان حملات اسرائیل و آمریکا به برنامه هستهای ایران به کمک ایران نیامدند. عدم پاسخ فوری و ملموس از سوی مسکو، پکن و پیونگ یانگ قابل انتظار بود؛ با این حال، این امر بر ظرافتهای استراتژیکی که زیربنای وجود ائتلاف را تشکیل میدهند، تأکید میکند. روسیه، جمهوری خلق چین، ایران و کره شمالی نه به عنوان یک محور عمل میکنند و نه به عنوان یک اتحاد مستحکم همکاری میکنند، بلکه شرکایی عمیقاً فرصتطلب و معاملهگر با برخی اهداف مشترک مهم هستند که درگیر تعامل استراتژیک نامتوازن و دائماً در حال تغییر هستند. واکنشهای آنها به جنگ اسرائیل و ایران به وضوح نشان میدهد که آنها به عنوان یک ائتلاف عمل میکنند - یعنی تفاهمی غیرالزامآور بین کشورها پیرامون مجموعهای از مسائل اغلب بحثبرانگیز بدون تعهد رسمی به حمایت مسلحانه در صورت خصومت، اما نه به طور کامل احتمال حمایت نظامی را نیز منتفی نمیدانند. هسته متحدکننده ائتلاف متخاصم، هدف به چالش کشیدن نظم جهانی به رهبری ایالات متحده است. هر یک از اعضای این ائتلاف، این هدف را در حوزههای منافع منطقهای خود دنبال میکند و تا حدودی از سوی دیگران نیز یاری میشود، اما با این نیت که از طریق تلاشهای مشترک به یک تأثیر جهانی دست یابد. خطراتی که این ائتلاف برای منافع امنیت ملی ایالات متحده ایجاد میکند، علیرغم محدودیتهای تمایل اعضای آن برای کمک به یکدیگر، همچنان واقعی و جدی است، زیرا هدف متحدکننده همکاری فرصتطلبانه آنها، طراحی مجدد اساسی نظم جهانی به رهبری ایالات متحده به گونهای است که نقش، قدرت و نفوذ آمریکا را به طرز چشمگیری کاهش دهد.
هیچ یک از اعضای ائتلاف متخاصم هرگز به احتمال زیاد در کوتاه مدت به نفع ایران مداخله نظامی نخواهند کرد، در حالی که جنگ اسرائیل و ایران در جریان بود. مسکو و پکن در ابتدا با صدور بیانیههای لفاظانه و کلیشهای در حمایت از ایران و محکومیت اسرائیل به حملات اسرائیل به ایران واکنش نشان دادند. کره شمالی چند روز پس از شروع جنگ، بیانیهای مشابه و قابل پیشبینی صادر کرد. سپس هر سه کشور، ایالات متحده را به خاطر حملات 23 ژوئن به تأسیسات هستهای ایران محکوم کردند. این محکومیتهای بیمقدمه، به میزان حمایت فوری ائتلاف از ایران تبدیل شد. نه روسیه، نه چین و نه کره شمالی تعهدات الزامآوری برای دفاع از ایران ندارند. توافقنامه همکاری استراتژیک روسیه و ایران در ژانویه 2025 به طور قابل توجهی فاقد بند دفاع متقابل مشابه آنچه روسیه با کره شمالی منعقد کرد، است، احتمالاً به این دلیل که مسکو از درگیر شدن در یک درگیری خاورمیانه دقیقاً مانند آنچه در ژوئن رخ داد، میترسید. رابطه چین و ایران همیشه بیشتر یک همکاری اقتصادی و شبه ایدئولوژیک بوده است تا یک همکاری نظامی. گزینههای واکنش فوری روسیه و چین به ایران به شدت توسط واقعیتهای سیاسی-دیپلماتیکِ خارج از جنگ اسرائیل و ایران محدود شده بود. روسیه واکنشهای خود را تا حدی به دلیل ظرافت روابط دیپلماتیک خود با دولت ترامپ، در حالی که تلاش میکرد دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، را به پایان دادن به حمایت از اوکراین متقاعد کند، به لفاظیهای لفظی در مجامع دیپلماتیک محدود کرد. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، تلاش کرده است تا از تنشهای آمریکا و اسرائیل در ایران برای اهداف خود استفاده کند، ابتدا در طول مذاکرات هستهای و سپس در طول جنگ اسرائیل و ایران، با معرفی خود به عنوان یک شریک مذاکره مناسب برای ترامپ. پوتین سعی کرد از درگیری در خاورمیانه به عنوان فرصتی برای بهبود روابط خود با ایالات متحده استفاده کند تا امتیازاتی در مورد اوکراین به دست آورد. تمایل روسیه برای حمایت مادی از ایران نیز احتمالاً به دلیل روابطش با اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس محدود شده بود. تقریباً 1.3 میلیون روس زبان در اسرائیل زندگی میکنند، واقعیتی که پوتین هنگام ادعای «بیطرف ماندن» روسیه در جنگ اسرائیل و ایران در 23 ژوئن به آن اذعان کرد. چین همچنین روابط اقتصادی نزدیکی با اسرائیل و دشمنان منطقهای ایران در کشورهای خلیج فارس دارد، که از نظر تاریخی باعث شده است پکن حمایت خود را از ایران محدود کند. روسیه و چین نیز احتمالاً نمیخواهند شاهد تسلیحات هستهای شدن ایران باشند یا آن را ممکن سازند، بنابراین از بسیاری جهات، آسیب وارد شده به برنامه هستهای ایران مستقیماً به نفع این منافع برای هر دو کشور است.
اقدام و مداخله کشورهای متخاصم در چارچوب منافع ملی هر یک از اعضا قرار دارد. مداخله نظامی فوری و ملموس از طرف ایران به وضوح به نفع روسیه، جمهوری خلق چین یا کره شمالی نبود. با این حال، مداخله در درازمدت ممکن است با منافع هر یک از اعضای این اتحاد همسوتر باشد. بیثباتسازی رژیم یا تغییر رژیم در ایران، به ویژه برای روسیه و جمهوری خلق چین، نتایج بسیار نامطلوبی خواهد داشت. مسکو و پکن هیچ علاقهای به کنار آمدن با از دست دادن یک شریک مهم و پیامدهای منطقهای درگیری در خاورمیانه ندارند و احتمالاً اقداماتی را برای جلوگیری از وقوع آن انجام خواهند داد. روسیه ممکن است تجهیزات امنیتی و نظارتی رژیم ایران را به این کشور ارسال کند، همانطور که در سال 2022 در جریان اعتراضات مهسا امینی انجام داد. مسکو همچنین میتواند مأمورانی از اداره کل ستاد کل نیروهای مسلح روسیه (GRU) را برای کمک به تهران در عملیات ضد جاسوسی و اطلاعات انسانی اعزام کند، زیرا ایران با نفوذ آشکار موساد در برنامه هستهای و نیروهای امنیتی خود مواجه است. با این حال، روسیه تنها در صورتی این نوع کمک را به ایران ارائه خواهد داد که ریسک انجام این کار را قابل قبول بداند. طبق گزارشها، چین تعداد نامشخصی موشک زمین به هوا را برای تکمیل ذخایر خود پس از آتشبس به ایران فروخته است که بهای آن با نفت پرداخت شده است و تمایل خود را برای تقویت امنیت ایران در برابر حملات آینده نشان میدهد، اما حاضر به ریسک درگیری مستقیم در این درگیری نیست.
کره شمالی منزویترین کشور در میان کشورهای متخاصم است و به همین دلیل، اگر ایران یا یکی دیگر از اعضای این اتحاد بتواند کاری کند که پیونگ یانگ هزینهاش را بپردازد، ممکن است بیشترین تمایل را برای کمک به ایران داشته باشد، زیرا ایران در تلاش است تا برنامههای هستهای و موشکهای بالستیک خود را بازسازی کند. کره شمالی از قبل سابقه همکاری با ایران را دارد - اعتقاد بر این است که کره شمالی در ساخت تونلها در زیر تأسیسات هستهای ایران کمک کرده و دهههاست که از توسعه موشکهای بالستیک ایران حمایت میکند. علاوه بر این، کره شمالی تقریباً نیازی به ایجاد تعادل بین ایران و اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس ندارد و در حال حاضر تحت شدیدترین رژیم تحریمها در جهان قرار دارد، بنابراین محدودیتهای حمایت پیونگ یانگ از تهران احتمالاً بیشتر از نگرانیهای پهنای باند داخلی (یا نگرانیهای جمهوری خلق چین و/یا روسیه) ناشی میشود تا فشار خارجی. کره شمالی به شدت از روسیه با پرسنل و فناوری حمایت میکند و با توجه به این واقعیتها، هنوز مشخص نیست که چه میزان کمکی میتواند بلافاصله به ایران ارائه دهد.
جنگ اسرائیل و ایران نابرابریهای اساسی در درون ائتلاف متخاصم را برجسته و افزایش داده و شرایطی را برای توازن استراتژیک بالقوه ایجاد کرده است. عدم واکنش روسیه به وقوع جنگ، این واقعیت را تأکید میکند که روسیه برای جنگ خود در اوکراین به اندازه سالهای 2022 تا 2024 به ایران نیاز ندارد. حمایت نظامی ایران از جنگ روسیه در اوکراین برای تداوم عملیات رزمی روسیه پس از تهاجم تمام عیار بسیار مهم بود، اما روسیه تولید بسیاری از آنچه را که قبلاً از ایران وارد میکرد، بومیسازی کرده و متعاقباً به کره شمالی بسیار وابستهتر شده است. همکاری روسیه و ایران در منطقه ویژه اقتصادی آلابوگا (ASEZ) در جمهوری تاتارستان روسیه به روسیه این امکان را داده است که تولید انبوه پهپادهای شاهد ایرانی را در داخل کشور به مقدار کافی آغاز کند، به طوری که نیروهای روسی توانستند تنها در ژوئن 2025، 5337 پهپاد از نوع شاهد را به سمت اوکراین پرتاب کنند. روسیه همچنین با دقت موشکهای بالستیک خود را انبار میکند و تولید مهمات را افزایش میدهد، بنابراین دیگر نیازی به محمولههای موشک بالستیک ایران ندارد. جنگ 12 روزه اسرائیل و ایران تأثیر ناچیزی بر جنگ اوکراین خواهد داشت و بار دیگر بر کاهش وابستگی مسکو به تهران از سال 2025 تأکید میکند.
کره شمالی از بسیاری جهات، جای ایران را به عنوان شریک دفاعی اصلی روسیه گرفته است - واقعیتی که به ویژه پس از جنگ اسرائیل و ایران مشهود است. گزارشی از تیم نظارت بر تحریمهای چندجانبه (MSMT) نشان داد که کره شمالی تا اواخر ماه مه 2025، 9 میلیون گلوله توپخانه، نزدیک به 15000 سرباز و حداقل 100 موشک بالستیک به روسیه ارسال کرده است. سیانان در 2 ژوئیه ارزیابی اطلاعاتی اوکراین را مشاهده کرد مبنی بر اینکه کره شمالی قصد دارد در ماههای آینده 25000 تا 30000 سرباز دیگر را به روسیه اعزام کند. روسیه به طور قابل توجهی در ازای حمایت پیونگ یانگ علیه اوکراین، به نیروهای کره شمالی آموزشهایی در مورد نحوه تولید و بهرهبرداری از پهپادهای شاهد ساخت ایران ارائه میدهد.
به نظر میرسد ایران اکنون به چین به عنوان جایگزینی برای حمایتی که قبلاً از روسیه دریافت میکرد، نگاه میکند. برخی از مقامات ایرانی از عدم واکنش روسیه به حملات اسرائیل و آمریکا به ایران، به ویژه با توجه به حمایت مداوم ایران از روسیه از سال 2022، ابراز نارضایتی کردهاند. منابع ناشناس ایرانی در 23 ژوئن، در حاشیه سفر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران به مسکو، به رویترز گفتند که رهبری ایران از عدم حمایت روسیه از ایران پس از حملات اسرائیل و آمریکا «بیتفاوت» بوده است. علی مطهری، معاون سابق رئیس مجلس ایران، در 30 ژوئن در X مطلبی منتشر کرد و از اینکه روسیه سیستمهای دفاع هوایی S-400 را به ترکیه و عربستان سعودی ارائه داده اما با وجود اینکه ایران برای جنگ اوکراین پهپاد به روسیه داده است، از دادن همین سیستمها به ایران خودداری کرده است، شکایت کرد. مطهری با کنایه خاطرنشان کرد: «این همان نوع همکاری استراتژیک با ایران است که آقای پوتین از آن صحبت میکند.» ایران مدتهاست که از روسیه درخواست سامانههای پیشرفتهتر و مدرنتری مانند سامانههای پدافند هوایی S-400 و جنگندههای Su-35 کرده است، اما روسیه هرگز این قابلیتها را ارائه نکرده است. سامانههای تسلیحاتی که روسیه قبل از جنگ اسرائیل و ایران در اختیار ایران قرار داده بود، تأثیر چندانی بر افزایش قابلیتهای دفاعی ایران نداشت - اسرائیل بیشتر سامانههای پدافند هوایی S-300 که روسیه در اختیار ایران قرار داده بود را در اکتبر 2024 نابود کرد.
با توجه به کاستیهای پاسخ روسیه، به نظر میرسد ایران به عنوان یک شریک دفاعی ترجیحی به چین روی آورده است. میدل ایست آی ، به نقل از منابع ناشناس، در 8 ژوئیه گزارش داد که ایران پس از آتشبس 24 ژوئن اسرائیل و ایران، در ازای محمولههای نفتی، موشکهای زمین به هوای چین دریافت کرده است. این یک تغییر قابل توجه در روابط چین و ایران خواهد بود، زیرا چین از سال 2005 به ایران سلاح نداده است. با این حال، حمایت چین از ایران پس از آتشبس ممکن است فراتر از موشکهای بالستیک باشد. نشریه وابسته به ستاد کل نیروهای مسلح ایران، دفا پرس ، در 29 ژوئن مقالهای منتشر کرد و از ایران خواست تا برای دفاع «موثرتر» از پدافند هوایی ایران و مقابله با دشمنان ایران، هواپیمای جنگی چند منظوره چنگدو جی-10 ساخت چین را خریداری کند. بنا به گزارشها، عزیز نصیرزاده، وزیر دفاع ایران، در سفر اخیر خود به چین برای شرکت در نشست وزرای دفاع سازمان همکاری شانگهای (SCO) در 26 ژوئن، موضوع خرید جنگندههای J-10 از چین را مطرح کرد. روسیه همانطور که در بالا ذکر شد، جنگندههای Su-35 را به ایران تحویل نداد و Su-35ها در اوکراین در برابر نیروی هوایی بسیار ضعیفتر از اسرائیل، عملکرد ضعیفتری داشتهاند. ایران ممکن است به جای ادامه تلاش برای خرید Su-35، به دنبال J-10های پیشرفتهتر باشد، به خصوص که روسیه به وضوح نشان داده است که شریک غیرقابل اعتمادی است. از سوی دیگر، چین کشوری پیشرفته از نظر فناوری است و در حال جنگ نیست (مانند روسیه در اوکراین)، که ممکن است آن را به شریک دفاعی جذابتر و در دسترستری برای تهران تبدیل کند. دریافت موشکهای زمین به هوای چین توسط ایران ممکن است نشان دهد که چین ممکن است در آینده ارسال J-10 به ایران را در نظر بگیرد، که نشاندهنده تغییر و توازن قابل توجه در روابط سهجانبه روسیه، ایران و چین خواهد بود. با این حال، تا زمان نگارش این مطلب، چین هیچ نشانهای از تمایل به ارائه جنگندههای جی-۱۰ به ایران نشان نداده است.
عدم واکنش منسجم یا مؤثر کشورهای متخاصم به جنگ اسرائیل و ایران به این معنی نیست که این گروهبندی کشورها و مجموعه روابط برای منافع ملی ایالات متحده بیاهمیت است. تمایل کشورهای متخاصم به انعطافپذیری استراتژیک و ایجاد توازن مجدد، آن را به نیرویی تبدیل میکند که در صحنه بینالمللی باید روی آن حساب کرد. همکاری کشورهای متخاصم در اوکراین در حال حاضر قویترین نمونه از دستاوردهای کشورهای متخاصم است. روسیه در حال آموزش نیروهای کره شمالی برای تولید و بهرهبرداری از پهپادهای ایرانی ساخته شده با قطعات چینی است، در حالی که از این پهپادهای ایرانی برای راهاندازی یک کمپین تروریستی در قاره اروپا استفاده میکند. جمهوری خلق چین، ایران و کره شمالی همگی مستقیماً در جنگ روسیه همدست هستند. با این حال، تأثیرات این همکاری بسیار فراتر از میدان نبرد اوکراین است و حوزههای نفوذ منطقهای هر یک از این کشورهای متخاصم را تحت تأثیر قرار میدهد. جنگ اسرائیل و ایران ممکن است همکاری ایران با کره شمالی را تقویت کند - نتیجهای که میتواند پیامدهای امنیتی قابل توجهی برای خاورمیانه و شبه جزیره کره داشته باشد. بسیاری از ناظران کره شمالی اخیراً اظهار داشتهاند که جنگ اسرائیل و ایران به طور قابل توجهی عزم هستهای پیونگ یانگ را تقویت کرده و به کیم جونگ اون، دیکتاتور کره شمالی، تأکید مجدد کرده است که حفظ برنامه هستهای کره شمالی تنها راه تأمین آینده کره شمالی است. با توجه به عمق دخالت کره شمالی در ساخت برنامه هستهای ایران، این امکان وجود دارد که ایران در ازای کمک کره شمالی به بازسازی پس از حملات اسرائیل و آمریکا، با کمک به هستهای شدن داخلی کره شمالی تلافی کند. مشارکت عمیقتر چین در بازسازی قابلیتهای نظامی ایران نیز نشاندهنده یک تغییر چشمگیر در روابط حسنه خواهد بود، اگرچه پیشبینی چنین تغییرات عمدهای در رابطه چین و ایران خیلی زود است. رابطه ایران با روسیه، اروپا را ناامنتر کرده است و روی آوردن ایران به چین و احتمالاً کره شمالی برای همکاری میتواند تأثیرات منطقهای مشابهی را هم در خاورمیانه و هم در منطقه آسیا و اقیانوسیه داشته باشد.
نویسنده: کارولینا هیلد
ارسال نظرات