03 اسفند 1398 - 13:27
سخن روز مطبوعات

۳ اسفند ماه / مردم اشتباه انتخاب نمی‌کنند/ بازار خودرو سال ۹۹ متأثر از دلالان و کرونا!

نباید از نقش کرونا در بازارهای مختلف از جمله بازار خودرو بی‌توجه گذشت، زیرا با آمدن کرونا در چین ظاهراً فروش کرونا خرید خودرو را به اولویت‌های آخر مردم بدل کرده است.
کد خبر : 5189

پایگاه رهنما:

روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:

**********

فردای انتخابات چه باید کرد؟

 

محمد صرفی در کیهان نوشت:



انتخابات دیروز در حالی در آرامش و امنیت کامل برگزار شد که فارغ از میزان مشارکت و نتیجه آن، نفس برگزاری یک انتخابات سالم، منظم و رقابتی در غرب آسیا دستاورد و موفقیتی بزرگ است. در این منطقه بسیاری از کشورها اساساً نه چیزی به نام انتخابات دارند و نه نسبت به آن احساس نیاز می‌کنند. چند سال پیش دکتر حنان الفتلاوی نماینده وقت پارلمان عراق در واکنش به اظهارات مداخله‌جویانه سفیر عربستان سعودی گفته بود: «سفیر کشوری به ما آموزش دموکراسی می‌دهد که آخرین انتخابات کشورشان زمانی برگزار شد که از هر قبیله‌ای یک نفر را انتخاب کردند تا پیامبر اسلام(ص) را به قتل برسانند!». برگزاری 37 انتخابات طی 41 سال از سوی جمهوری اسلامی ایران در چنین منطقه‌ای، وضعیتی نادر و برای هر ایرانی مایه افتخار است.

آمریکا با کشوری مثل عربستان هم‌پیاله است و تاکنون حتی یک‌بار هم درباره سیستم حکومتی پادشاهی و موروثی سعودی که مردم سرسوزنی در آن نقش ندارند، به ریاض انتقاد نکرده است. به‌قول نوام چامسکی اندیشمند آمریکایی؛ «در غرب همه از عشق‌شان به دموکراسی حرف می‌زنند اما شما می‌دانید که آنها از ته قلبشان به چیزی که می‌گویند باور ندارند. دموکراسی تهدید بزرگی برای قدرت‌های غربی است و دلیل این حرف هم خیلی ساده است، کافی است به افکار عمومی در جهان عرب توجه کنیم. مثلا نظرسنجی که توسط موسسه معتبر بروکینگز منتشر شده و نشان می‌دهد در میان ملت‌های عرب آنچه تهدید اصلی محسوب می‌شود اسرائیل و آمریکا هستند.»

البته این مسئله جای تعجب چندانی هم ندارد. چرا که حتی در خود آمریکا هم مردم در تعیین سرنوشت خود مشارکت واقعی ندارند. گابریل راکهیل نویسنده و تحلیل‌گر آمریکایی درباره واقعیت و ماهیت انتخابات در این کشور می‌نویسد: «و اما انتخابات، در ایالات متحده به کارزارهای تبلیغاتی چندین ‌و ‌چند میلیون دلاری طولانی‌ مدتی گفته می‌شود که در آن نخبگان حزبی و شرکتی از پیش نامزدها و موضوعات مورد بحث را بر می‌گزینند. عموم مردم، که اکثر آنها اصلا حق رأی‌دادن یا رأی‌ندادن ندارند، می‌توانند «انتخاب» کنند که بیشتر دوست دارند کدام یک از اعضای نخبگان اشراف‌سالار در چهار سال آینده بر آنها حکم براند و سرکوبشان کند – بماند که بر همین انتخاب هم یک مجمع گزینندگان غیردموکراتیک نظارت دارد که در یک طرح بازنمایی نامتناسب گنجانده شده.

بنا به یک بررسی تحقیقاتی مهم که به تازگی مارتین گیلنز و بنجامین پیج انجام داده‌اند، تحلیل‌های مبتنی بر متغیرهای گوناگون نشان می‌دهند که نخبگان اقتصادی و گروه‌های سازمان‌یافته‌ای که نماینده منافع تجاری‌اند، سوای منابع دیگر، اثرات قابل ملاحظه‌ای بر خط‌مشی ایالات متحده می‌گذارند، حال آنکه شهروندان عادی و گروه‌های مردمی کمتر تأثیری بر آن دارند یا اصلا تأثیری ندارند. نتایج حاصل از این پژوهش اساساً مؤید نظریاتی است که از سلطه نخبگان بر اقتصاد می‌گویند، نه نظریاتی که از دموکراسی انتخاباتی بر پایه حکومت اکثریت دفاع می‌کنند.»

ویلیام بلوم در کتاب «مرگبارترین کالای صادره آمریکا: دموکراسی» می‌نویسد؛ ایالات متحده بارها در انتخابات حداقل ٣٠ کشور مداخله کرده، کوشیده بیش از ۵٠ نفر از رهبران جهان را ترور کند، در بیش از ٣٠ کشور بمب ریخته، و کوشیده جنبش‌های مردمی را در ٢٠ کشور سرکوب کند. بعد همین آمریکا ماه‌هاست که انرژی و توان قابل توجهی از دیپلماسی خود را مصروف آن کرده است تا انتخابات را در ایران زیر سوال ببرد و درست شب انتخابات اعضای شورای نگهبان که بخشی از سیستم انتخاباتی در کشورمان هستند را تحریم می‌کند!

عمده تحرکات آنها را در دو حوزه اقتصادی و عملیات روانی می‌توان دسته‌بندی کرد. در حوزه اقتصادی با اعمال تحریم‌های گسترده و به اعتراف خودشان بی‌سابقه در طول تاریخ، سعی کردند ملت را به زانو درآورده و از نظام و صندوق رای جدا کنند. جرم مردم ایران آن است که نمی‌خواهند سرنوشت خود را دست آمریکا بدهند و بله‌قربان‌گوی سیستم فاسد و دیکتاتور مستقر در واشنگتن باشند. در حوزه عملیات روانی نیز سنگین‌ترین بمباران تبلیغاتی را با کثیف‌ترین روش‌ها به راه انداختند تا اینگونه وانمود کنند که انتخابات در ایران تشریفاتی است و حضور مردم پای صندوق رای تاثیری ندارد و در این راه حتی از بازی با ویروس کرونا هم نگذشتند.

آنهایی هم که در داخل به بهانه‌های مختلف انتخابات را زیر سوال برده و سعی کردند مردم را از مشارکت در این جشن ملی دلسرد کنند، در واقع تکمیل‌کننده پازل دشمن بودند و باید در پیشگاه خداوند و ملت پاسخگو باشند.

از همه اینها گذشته انتخابات با تمام فراز و فرودهای آن برگزار شد و در دوره پسا انتخابات توجه به چند نکته ضروری است؛


1- باید به آسیب‌شناسی و بازخوانی روند سیاسی و اجتماعی انتخابات پرداخت و به فکر ارتقای کیفی آن بود. یکی از راه‌های اصلی برای ارتقای کیفیت انتخابات و نتیجه آن، ایجاد زمینه‌های حقوقی، سیاسی و اجتماعی رقابت برنامه‌ها و ایده‌ها به‌جای رقابت اشخاص، جریان‌ها و شعارهاست. اگر در انتخابات به‌جای اشخاص و لیست‌ها، برنامه‌های روشن و قابل سنجش با یکدیگر رقابت کنند، در طول دوره نمایندگی ـ و ریاست جمهوری ـ بهتر می‌توان منتخبان را مورد ارزیابی قرار داد و آنها را مورد پرسش و یا بازخواست قرار داد. یکی از ابزارهای مهم برای زمینه‌سازی چنین هدفی، عملیاتی کردن «سیاست های کلی انتخابات» است که مهرماه سال 1395 از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی ابلاغ شد و متاسفانه تاکنون اجرایی نشده است. اصلاح و بازنگری در قانون انتخابات با هدف افزایش کیفیت رقابت، رفع نقایص حقوقی و بستن منافذ سوءاستفاده‌ها و تخلفات، باید یکی از دستورات کاری مجلس یازدهم باشد.


2- جریان انقلابی در عرصه سیاست‌ورزی نیاز به بازنگری جدی و عاجل دارد. انتخابات مجلس یازدهم ضعف‌های این جریان در عرصه سیاست‌ورزی را یک‌بار دیگر به‌شکل جدی و نگران کننده‌ای در معرض دید قرار داد. ارائه لیست واحد در دقیقه 90 هرچند مثبت بود اما رسیدن به لیست واحد، پاسخگوی ضعف‌ها در شیوه و محتوای سیاست‌ورزی جریان مذکور نیست. جریان انقلابی نباید از نقد درون‌تشکیلاتی و درون‌گفتمانی هراس داشته باشد. این جریان به‌عنوان منتقد وضع موجود، باید برای عبور از این وضعیت و رسیدگی به مطالبات واقعی و اصلی جامعه، پیش از هر چیز نیازمند نقد خود است. هراس از برخی تبعات ضمنی نقد درونیـ مانند سوءاستفاده سیاسی جریان رقیب ـ نباید این جریان را دچار خودسانسوری و چشم‌پوشی از ضعف‌ها کند.


3- نکته پایانی و بسیار مهم آنکه فارغ از ترکیب سیاسی و جناحی مجلس یازدهم، کشور با مسائلی فراجناحی و کلان روبروست. دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی و ملت ایران و حتی واحدی یکپارچه و جغرافیایی به نام ایران، یکی از این مسائل است. مجلس یازدهم باید در برخورد با این مسئله و مسائل مشابه متحد و یکپارچه عمل کند. در مسائل کلان و ملی جایی برای نگاه جناحی و حزبی نیست. درصد قابل توجهی از مردم نیز در عمل و به معنای مصطلح آن جناحی و حزبی نیستند و مطالبات روشنی دارند. رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم، کاهش فاصله طبقاتی، حرکت در مسیر عدالت و مبارزه با فساد و تبعیض از جمله این مطالبات است. مجلس یازدهم باید پرچمدار حرکت در مسیر تحقق این مطالبات و هدایت سایر بخش‌های کشور به این مسیر و آغازگر تغییر به نفع مردم باشد.

 

 

کرونا؛ مسأله مشترک ما

 

علی ربیعی در ایران نوشت:



شیوع بیماری کرونا در ایران از چند جهت حائز اهمیت است. کرونا امروز فقط یک بیماری در حوزه نظام بهداشت و سلامت نیست بلکه مسأله‌ای جهانی است. سال‌ها پیش که به‌تازگی مباحث جهانی شدن در محافل آکادمیک مورد بحث قرار گرفته بود، جیمز روزنا در کتاب «جهان آشوب‌زده» به مسأله بیماری‌های جهانی توجه کرد. بیماری‌ها با گسترش ارتباطات انسانی، مرزها را درنوردیده و به سرعت همه‌گیر شده و با گسترش ارتباطات به مسأله‌ای جهانی تبدیل می‌شوند.

کرونا همچنین در داخل کشور به‌همان اندازه که مسأله بهداشتی باشد، مسأله‌ای اجتماعی-سیاسی است. کرونا، ویروس کوری است که مرزهای طبیعی و اجتماعی را به رسمیت نمی‌شناسد؛ بین دولتی و مردمی، نظامی و غیرنظامی، اصلاح‌طلب و اصولگرا، بالاشهری و پایین‌شهری، زن و مرد، این قوم یا آن قوم و... تمایز قائل نمی‌شود. این ویروس کور از هرخطی عبور می‌کند و به هیچ دروازه‌ای محدود نمی‌شود. مقابله با این بیماری پروژه مشترک مردم و حاکمیت سیاسی است.

مردم همه با هم که باشند و با مشارکت در یک برنامه مشترک و با اعتماد به نظام سلامت، اطلاع‌رسانی دلسوزانه و ایجاد شفافیت و عمل به توصیه‌های وزارت بهداشت می‌توانیم دروازه‌های شیوع ویروس را ببندیم و با مشارکت همگانی برای مقابله با ویروس کور متحد شویم.هیچ کس در امان نیست و تنها در سایه اعتماد، مراعات و مراقبت، می‌توان دیواری برای دفاع در برابر این ویروس ایجاد کرد. مشارکت ملی توأم با اعتماد به یکدیگر است که مقابله با این بیماری ممکن می‌شود.

وقتی موفق خواهیم شد که همه فکر کنند «کرونا مسأله همه ماست.»دولت از ابتدای شیوع ویروس کرونا در چین موضوع را در دستور کار خود قرار داد. وزارت بهداشت حساسیت لازم را در مراکز درمانی ایجاد کرد و کمیته‌های ذیربط در آن وزارتخانه شکل گرفتند. در جلسه دولت تصمیم گرفته شد که همه دستگاه‌های ذیربط باید در کنار وزارت بهداشت قرار گیرند. در تاریخ 11 بهمن 1398 در دفتر آقای جهانگیری در جلسه‌ بررسی راهکارهای پیشگیری از ورود ویروس کرونا و مقابله با آن مقرر شد، پروازهای مسافری به چین ممنوع شود و صرفاً پروازهایی که در آسمان بودند یا چند پرواز برای بازگرداندن ایرانی‌ها برقرار بود و فقط تا چند روز بعد از آن پروازها با وجود رعایت حداکثری مسائل بهداشتی، تعطیل شد.

چند پرواز فقط برای حمل‌ونقل بار تحت نظر وزارت بهداشت با رعایت اصول ایزولاسیون کامل اجازه تردد بین ایران و چین داشته‌اند. مرزها کنترل شدند و اسکنر در فرودگاه‌ها نصب شد. وزارت بهداشت در ۲۳ پایانه حضور پیدا کرد. شماره تلفنی هم برای پاسخگویی به سؤالات شهروندان اعلام شد.

بنابراین اولین و مهم‌ترین تصمیم در دولت، شفافیت در برخورد با موضوع و بیان هرآنچه رخ داده و خواهد داد به مردم با کمال صداقت بود. اعضای دولت که در جلسه درباره این مسأله صحبت کردند بر ایجاد اعتماد و شفافیت و مراقبت از مردم تأکید داشتند. روز چهارشنبه سی بهمن با مثبت اعلام شدن نتایج ویروس کرونا در قم بلافاصله اطلاع‌رسانی شد و به‌رغم اینکه عده‌ای متأسفانه حتی دولت را متهم کردند برای بی‌رونق کردن انتخابات «کروناهراسی» ایجاد کرده (در این نحوه تلاش برای کسب قدرت که برای جان انسان‌ها ارزشی قائل نیست بعداً سخن خواهم گفت) است، پنجشنبه صبح با احساس نیاز به بسیج ملی و اقدامات احتمالی سختگیرانه، که خارج از وظایف وزارت بهداشت است، ستاد پیشگیری و مقابله با بحران کرونا با دستور رئیس‌جمهور تشکیل شد. دستورالعمل‌ها به همه استان‌ها و اختیارات به استانداران صادر شد.

اقدامات لازم برای مراقبت از مردم در استانی که کانون اولیه شناسایی شد صورت گرفت.تصمیم گرفته شد که روز شنبه سوم اسفند جلسه‌ای با همه رسانه‌ها در وزارت ارشاد برگزار کنیم.

اتاق رسانه در وزارت بهداشت تشکیل خواهد شد و وزارت صمت دیروز جمعه با همه کارخانه‌های تولید ماسک مذاکره کرد تا در صورت نیاز، تولید در سه شیفت صورت گیرد. خوشبختانه با اقداماتی که از سال‌های گذشته انجام شده، ما از نظر تکنولوژی تولید ماسک در شمار چند کشور بادانش هستیم و کمبودی از این جهت نخواهیم داشت. مردم نباید نگران وجود ماسک در کشور باشند و توصیه می‌کنم که ماسک اضافی خریداری نکنند. متأسفانه پنجشنبه شاهد بودم یک داروخانه در تهران ماسک را مانند یک کالای قاچاق بیش از ۱۵ هزار تومان به فروش رساند که رفتاری غیرمدنی و سوداگرانه است، گرچه دستگاه‌های نظارتی و تعزیرات در این زمینه فعال هستند.

اطلاع‌رسانی غیرمسئولانه‌ای که از سوی برخی صورت می‌گیرد به مردم و اقدام مشترک همگی ما و حل مسأله هیچ کمکی نمی‌کند. ما به مشارکت ملی نیاز داریم و به یاد داشته باشیم که با ویروسی بی‌تفاوت نسبت به هر تفاوت اجتماعی و انسانی روبه‌رو هستیم. کاستی‌های خود را می‌شناسیم، اما نقاط قوت بسیاری هم برای مقابله با ویروس کرونا داریم. معتقدم و از نزدیک شاهدم وزارت بهداشت با صداقت و شفافیت کامل در مواجهه با این ویروس عمل می‌کند. آنها که بی‌اعتمادی‌ می‌پراکنند، رفتاری غیرسازنده و غیرخیرخواهانه انجام می‌دهند.

مردم اشتباه انتخاب نمی کنند

 

امیرحسین یزدان پناه در خراسان نوشت:

 

جالب است، امروز مصادف است با نود و نهمین سالگرد کودتای سوم اسفند 1299 و ظهور دیکتاتوری به نام رضاخان. دیکتاتوری که با خواست انگلیسی ها روی کار آمد و با دستور آن ها 20 سال بعد از کشور رفت و فرزندش، دیکتاتور جانشین اش شد؛ بازهم با خواست انگلیسی ها. بدون این که کسی بپرسد مردم ایران در مشروطه چه می خواستند و دیکتاتوری یک دست نشانده چه برسر آن خواسته های مردمی آورد. به بیان ساده تر، یعنی در اتاق های مستشاران انگلیسی و بعد آمریکایی ها، برای حکمرانی بر مردم ایران تصمیم گیری می شد، بدون حتی یک انتخابات نمایشی.

به همین دلیل مهم ترین دستاوردی که انقلاب اسلامی به ارمغان آورد این بود که تعیین سرنوشت کشور را از یک فرد به نام پادشاه یا قدرت های خارجی که به خصوص در نیمه قرن منتهی به انقلاب اسلامی ظهور و بروز آشکاری داشت، گرفت و به مردم داد. بازهم به بیان ساده تر، یعنی مردم در دورترین نقاط ایران حق بزرگ خود را که حکمرانی بر کشورشان بود به دست آوردند و از آن پس این صندوق های رای است که تکلیف نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری و سیاست های اجرایی و قانون گذاری کشور را تعیین می کند؛ نه نظر پادشاه دست نشانده مستشاران خارجی یا عناصر انگلیسی و آمریکایی. به همین دلیل  نظام جمهوری اسلامی در کنار اسلام، قانون گرایی و دشمن ستیزی، یک رکن مهم دارد که «مردم» هستند.

جایگاه مردم در این ساختار بنا شده توسط امام خمینی (ره) را رهبر انقلاب اسلامی در سال 69 در پیامی به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام راحل به طور خلاصه این طور توصیف کرده اند: «نظام اسلامی متکی به مردم و متعلق به مردم و در اختیار مردم خواهد بود. مجلس شورای اسلامی که در آزادی و استقلال رأی در جهان بی نظیر است، مظهر اراده‌ مردم و رئیس‌جمهور، وکیل و برگزیده‌ مردم و مدیران کشور، آحادی از مردم اند و مردم دارای حق رأی و بیان و تصمیم در کلیه‌ امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اند.» توجه کنیم که این دستاورد نه یک دستاورد با قدمت تاریخی که یک دستاورد 41 ساله است. یعنی پس از قرن ها که در ایران پادشاه حرف اول و آخر را می زد، تازه حدود چهار دهه است که حق حکمرانی به مردم سپرده شده است. این را مقایسه کنید با برخی نظام های ریاستی در جهان که 231 سال از انتخاب نخستین رئیس جمهورش 

می گذرد. این مقایسه مهم نشان می دهد که برای رسیدن به یک بلوغ سیاسی بالا، به نحوی که در کنار تشکیلات و حزب های مختلف، شیوه رقابت های انتخاباتی و اساسا انتخاب ها، به ساختاری با خطای کم و گزینش بهترین داوطلبان برسد، باید صبر و کمک کرد تا به تدریج با انباشت تجربه، آسیب ها کم و نقاط قوت بیشتر شود.

با این حال و با وجود سن کم حکمرانی مردم بر مردم در ایران، بازهم رقابت های انتخاباتی سبب می شود جریان های شکست خورده طیف های مقابل خود را با اصطلاحاتی همچون «انتخاب غلط» سرزنش کنند. بی آن که به نتیجه چنین مسیری اندیشیده باشند. در حقیقت صندوق رای، محلی است که قرار است به دعواهای حزبی و خیابان کشی ها و احیانا جنگ های داخلی پایان دهد نه آن که خود آغازی باشد بر این دعوا که شما انتخاب غلط داشتید و ... . زدودن قرن ها خودکامگی و ندیدن حرف و رای مردم در حکمرانی، نیاز به دوره گذار دارد و رای هایی که می دهیم در حقیقت برداشتن گام هایی مهم برای بلوغ سیاسی در ایران و رشد قدرت انتخاب مردمی است که 41 سال پیش تصمیم گرفتند، قدرت را خودشان به دست بگیرند. انتخاب هرفرد با هر فکر و اندیشه ای

 وقتی در فرایند نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی قرار گرفت، حق مردم است و نمی توان به سادگی به مردم نهیب زد که شما اشتباه انتخاب کردید. شاید این کلام امام خطاب به وکلای ملت، کمتر دیده شده باشد اما نشان دهنده اعتقاد عمیق و واقعی ایشان به مردم است: «اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است ولو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما ولیّ آن ها نیستید که بگویید این به ضرر شماست ما نمی خواهیم بکنیم. شما وکیل آن ها هستید؛ ولیّ آن ها نیستید... خواهش می کنم از اشخاصی که ممکن است یک وقتی یک چیزی را طرح بکنند که این طرح بر خلاف مسیر ملت است، طرحش نکنند از اوّل... لازم نیست هر مطلب صحیحی را این جا گفتن. شما آن مسائلی که مربوط به وکالت تان هست و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، و لو عقیده تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است.» (بخشی از سخنان امام خمینی (ره) در جمع نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی؛ 27 مرداد 1358) این بیانات صریح و این اعتقاد شفاف بنیان گذار جمهوری اسلامی به مردم و آن بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی که بالاتر اشاره کردم،  نشان دهنده جایگاه حقیقی مردم است.

به همین دلیل هیچ کس نباید مردم را به سبب انتخاب این یاآن، سرزنش کند. باید اجازه دهیم روند بلوغ سیاسی و حکمرانی مردم ایران که ۴۱ سال دارد و در مقابل صدها سال خودکامگی، نهالی کوچک است، طی شود. مطمئنا انتخابات دیروز از انتخابات سال ۹۶ و انتخابات ۱۴۰۰ از انتخابات امروز بهتر و قدرتمند تر و منطقی تر و بلوغ سیاسی رای دهندگان نیز بالاتر خواهد بود. به مردمی که در سخت ترین شرایط پای نظام و انقلاب شان ایستاده اند و سهم خود از حکمرانی را ایفا می کنند باید احترام گذاشت. مردمی که لایق بهترین ها هستند.

پیامدهای تصمیمات سیاسی در اقتصاد

 

حسین راغفر اقتصاددان در آرمان نوشت:

 

با تصمیم گروه اقدام مالی، مهلت ایران پایان یافت و به لیست سیاه پیوست. این رخداد در چارچوب نظم موجود با مشکل کاهش واردات طی ماه‌های اخیر می‌تواند موجب افزایش قیمت‌های بسیاری از کالاها شود که بخش‌هایی از آن بلافاصله در اقلام کالاهای داخلی خودنمایی کرده است. افزایش قیمت‌ها موجب افزایش هزینه تولید هم می‌شود که پیامدهای خاص خودش را دارد. مشکل ما در شرایط کنونی این است که برخی سیاست‌ها نمی‌تواند دقیقا پاسخگوی وضعیت اقتصادی کشور باشد.

از زمانی که برخی نگاه‌ها و سیاست‌ها می‌توانست دچار تغییر و تحول شود گذشته است. متاسفانه شواهد وجود دارد که نشان می‌دهد وضعیت اقتصادی بسیار تحت تاثیر این نگاه قرار داشته است. دیر یا زود اقتصاد کشور با وضعیتی روبه‌رو خواهد شد که باید سیاست‌های دقیق اقتصادی متناسب با یک رویارویی گسترده اقتصادی را انتخاب کند. آنها که مسئولیت دارند و آنها که تاکنون راجع به FATF و نفی آن نظر دادند، باید نسبت به پیامدهای آن هم تمام مسئولیت را بپذیرند.

این درحالی است که چنانچه عضو هم نمی‌شدیم، دلایل متعددی برای اعمال فشار بر اقتصاد ایران وجود دارد. بنابراین فقط به نظر می‌رسد موضوع FATF تنها مسائل برخی از جناح‌های قدرت را آنهم در داخل و به هزینه عموم مردم حل می‌کند و نه مساله تحریم‌ها و فشار بین‌المللی را. به عبارت دیگر جناح محافظه‌کار که به شدت نسبت به این مساله واکنش نشان داده، باید تمام مسئولیت را هم بپذیرد. در چارچوب مناسبات موجود فقط نمی‌توان دولت را متهم کرد و دست کانون‌های بیرون از دولت را برای استفاده از فرصت‌های تحریم گشود. شرایط کنونی کشور، شرایط بسیار حساس و اضطراری است و باید سیاست‌های متناسب با این شرایط هم استخراج شود. نمی‌شود شعارهایی بدهیم که به لوازم و الزاماتش پایبند نباشیم. الزامات این نوع زیست بین‌المللی، سیاست‌های اقتصادی درهای باز و اقتصاد آزاد و رهای کنونی به نفع گروه‌های خاصی در اقتصاد و به زیان کل جامعه نیست. باید سیاست‌های دیگری اتخاذ شود که منافع عموم مردم را لحاظ کند.

به‌هر صورت کسانی که این تصمیم را اتخاذ کردند باید به پیامدهای آن توجه می‌کردند و طبیعتا بخشی از افزایش قیمت‌ها که هزینه زندگی گروه‌های متوسط و پایین جامعه را به شدت با عدم تعادل روبه‌رو خواهد کرد، متوجه آنهاست. همچنین پاسخگوی مشاغل متعدد دیگری که در اثر تحریم‌های کنونی از بین خواهند رفت، باشند. در شرایط کنونی آمریکا بهانه بسیار مناسبی به‌دست آورده تا به کشورهایی که با ما رابطه تجاری داشته‌اند، فشار بیاورد تا آنها هم همین مناسبات موجود را محدودتر کنند واز طرف دیگر این خطر وجود دارد تا برای اینکه بعضی کشورها متقاعد به همکاری بانکی با ایران شوند که احتمالا به فشارهای آمریکا پاسخ ندهند، امتیازهای غیرقابل تصوری دریافت کنند و این واقعا هزینه‌هایی است که کشور در اثر این فشارها خواهد پرداخت. تصمیمی که در این برهه زمانی اتخاذ شد، فرصتی به آمریکایی‌ها داده که به طرف‌های تجاری ما بیشتر فشار آورند و آنها را متقاعد کنند که این کشور در قاعده بازی جهانی وارد نشده و نمی‌شود و آنها را هم متقاعد کنند که فشارهای اقتصادی بر ایران را بیشتر کنند.

از وقتی فشار تحریم‌ها بیشتر شده، امتیازهایی که کشورهای طرف تجارت از ما گرفته‌اند به همان نسبت بیشتر شده است. درواقع اینها بخشی از آن هزینه‌هایی است که پرداخت می‌شود بدون اینکه سیاست‌های اقتصادی داخلی به نفع تولید داخلی تغییر کند و کماکان اقتصاد کشور بر مبنای فروش منابع طبیعی و تبدیل آنها برای واردات کالاهاست که البته همه کشورها هم این رابطه را بسیار می‌پسندند ولی قطعا منافع ملی ما در این روند قرار ندارد.

کاسبان تحریم‌ها یکی از گروه‌های متعددی هستند که به‌دنبال افزایش قیمت ارز هستند و اینها از این فرصت منتفع خواهند شد و تلاش آنها براین است که قیمت ارز را خیلی بالاتر از آنچه هست، ببرند کما اینکه طی هفته‌های گذشته شاهد افزایش قیمت ارز و قیمت بسیاری از کالاها هستیم. امری که خودش یک آسیب بسیار جدی است که معلوم نیست پیامدهای این سکوت مسئولان در قبال این تورم‌های کنونی چه خواهد بود.

بازار خودرو سال ۹۹ متأثر از دلالان و کرونا!

 

مهران ابراهیمیان در جوان نوشت:

 

 

مهم‌ترین پیش‌بینی‌ای که تاکنون درباره وضعیت بازار خودرو سال آینده بازتاب فراوانی یافته به نقل از فرید زاوه کارشناس خودرو است که در آن با در نظر گرفتن مؤلفه افزایش روند رو به رشد نقدینگی و کسری بودجه دولت، خودرو گران می‌شود. اما این یکی از مؤلفه‌های موجود و جدی است که بازار خودرو را مانند تمام بازارها متأثر از تورم عمومی دانسته‌است، در حالی که در این بازار باید عوامل اثرگذار در بازار اعم از بخش عرضه و بخش تقاضا را بررسی کرد.

بخش عرضه: به طور طبیعی عامل خارجی تحریم‌ها به خصوص در بازار خودرو همچنان مؤلفه‌ای جدی در بخش عرضه به شمار می‌رود، زیرا به‌رغم افزایش تولید در این ماه‌ها، آمارهای بیان‌شده از سوی مسئولان دست‌اندرکار صنعت خودرو نشان می‌دهد که تولید ۱۰ ماهه امسال حتی نسبت به سال گذشته که با افت قابل‌تأملی مواجه شده‌بود هم کمتر شده و حدود ۱۷ درصد افت تولید داریم. این در حالی است که در شش ماهه اول خودروهای ناقص مانده در انبارها نیز بسیار در آمار خودرو مؤثر بوده‌است.

اما این تمام ماجرا نیست. رونمایی اخیر از چهار محصول جدید که در حقیقت همان محصولات قدیمی با اندکی تغییر است، نشان می‌دهد که احتمالاً قرارداد صنایع خودرو با صنایع دفاع منجر به موفقیت‌های جدید در تأمین قطعات شده‌است و می‌توان امیدوار بود که نیاز به قطعات خارجی کمتر یا از واردات قطعه به تأمین مواد اولیه و تجهیزات مربوط به قطعات انتقال خواهد یافت. ضمن آنکه اگر ایران بتواند با همکاری شرکای خود قطعات مورد نیاز را تأمین کند، قادر خواهد بود تعهدات خود را در پیش‌فروش‌ها و سرپا ماندن دو خودرو ساز بزرگ به سرانجام برساند. با این حال میزان محدودیت احتمالی ایران در دسترسی به منابع ارزی‌اش در خارج از کشور و میزان موجودی قطعات در انبارهای خودروسازان و قطعه‌سازان در میزان عرضه سال بعد بسیار حایز اهمیت خواهدبود و بدیهی است که هر چه عرضه کمتر باشد، با حجم بزرگ دو خودروساز و هزینه‌ای سنگین آن‌ها به طور حتم از این محل نیز فشار قیمتی بر خودروهای داخلی خواهیم داشت.

بدیهی است بخش عرضه در صورت ایجا د تحولاتی در حوزه روابط بین‌الملل می‌تواند این بازار را با نوسانات بزرگی مواجه کند که بلافاصله با افزایش عرضه خود را نشان خواهد داد و می‌تواند صنایع بحران‌زده را از گرفتاری‌های موجود نجات دهد.

بخش تقاضا:، اما در بخش تقاضا داستان دو سناریوی متفاوت را باید متصور شد. نخست آنکه تقاضای واقعی خودرو یا مصرف‌کننده واقعی به طور عادی باید با کاهش قدرت خرید و تورم احتمالی ۳۰ درصدی در سال آینده کم خواهد شد. به خصوص آنکه دلالان در ماه‌های آخر امسال با ورود پر قدرت منجر به افزایش قیمت خودروها شدند و قیمت پراید را به سطح ۶۷ میلیون بالا بردند تا اختلاف قیمت و رانت قیمتی را تا ۲۷ میلیو ن تومان بالا برده‌اند.

به این ترتیب ورود در این بازار توسط اکثر دهک‌های درآمدی تقریباً سخت و ناممکن شده‌است، اما همان طور که در بالا به آن اشاره شد وجود نقدینگی بالا و دلالانی که در بازار بسیار اثرگذار هستند، خود عاملی برای تحریک تقاضاهای غیر واقعی است که در کنار تعهدات خودروسازان می‌تواند علاوه بر افزایش قیمت‌ها در اثر واقعی تورم حاکم بر اقتصاد کشور، بازار خودرو را تحت‌الشعاع قرار دهد.

بنابراین با توجه به عوامل موجود پیش‌بینی می‌شود در صورت حفظ وضعیت فعلی عوامل بازار در سال بعد باز هم با افزایش قیمت‌های جدیدی مواجه باشیم که نه در اثر تقاضای واقعی که در اثر فشار ناشی از نقدینگی موجود خواهد بود و در این میان دولت و خودروسازان باید به طور جدی به دنبال مکانیزمی برای حذف دلالان در این بازار باشند.

هرچند نباید از نقش کرونا در بازارهای مختلف از جمله بازار خودرو بی‌توجه گذشت، زیرا با آمدن کرونا در چین ظاهراً فروش کرونا خرید خودرو را به اولویت‌های آخر مردم بدل کرده به نحوی که خرید خودرو از بعد از کرونا تا ۹۲ درصد کاهش یافته‌است.

این نیز بگذشت

 

محمدعلی وکیلی در ابتکار نوشت:

 

انتخابات مجلس یازدهم هم به پایان رسید. می‫دانید که من و پاره‫ای از دوستان اصلاح‫طلب‫ در این مدت هرچه در چنته داشتیم رو کردیم تا ملت با صندوق رای قهر نکنند. ما تلاش‫مان را کردیم که نشان دهیم خیری در تحریم انتخابات نیست. هیچ انتخاباتی تا به حال اینگونه سخت نبود. نمی‫دانید دیدن رنگ و رخسارِ مردمِ معترض اما حاضر در صحنه چقدر سخت بود. اصلاً صحنه خیلی ناجوانمردانه چیده شده بود؛ مردمِ پریشان و ناامید، رقیبِ خروشان و پرامید، و البته هجوم لشکر خودی از پشت سر!

هر روز از اول صبح تا نیمه‫های شب به سخنرانی و مناظره با رقیب مشغول بودیم. توزین نامتوازن امکانات و رسانه، البته این رقابت را سخت نابرابر کرده بود. البته پاره‫ای از رسانه‫های خودی نیز برای رقیب سنگ تمام می‫گذاشتند!

حال و روز من، مثل رزمنده‫ای بود که در خط مقدم مشغول نبرد نابرابر با رقیبِ تا بنِ دندان مسلح بود و ناگاه مورد هجوم لشکر خودی از پشت سر قرار می‫گیرد! فکر می‫کنید اصلاً انتخابات لذتی دارد؟ هم باید مقابل مردمِ رنجور بنشینی و با عرق شرم از آنان بخواهی که به پای صندوق رای بیایند و هم باید به نبردِ رقیبی پرامکانات بِرَوی و در میدانِ نابرابر رقابت کنی و هم همزمان مراقب تیرهای خودی از پشت‫سر باشی. گمان می‫کنید برای من راحت‫تر نبود که من نیز در خانه بنشینم و همراه با همه معترضین، به انتخابات و کاندیداها چپ چپ نگاه کنم و به طور غیرمسئولانه ژست شیکِ تحریم را هم بگیرم و دامن خودم را علی‫الظاهر از همه مشکلات عالم دور نگه دارم؟ قطعاً اینسان عافیت‫طلبی از من برنمی‫آید و اگر هم برآید، هیچ گاه به خط مقدمِ خودی شلیک نمی‫کنم!

باری؛ شرح بالا حکایت از وضعِ آشفته اردوگاهِ اصلاح‫طلبان می‌کند. این انتخابات، از وضع به هم ریخته جریان اصلاحات رونمایی کرد. مشخص کرد که از فقر راهبرد رنج می‫بریم. مشخص کرد که چقدر مبتلا به «عصبیت محفلی» هستیم. می‌گویم محفلی، چون هیچ مبنای دیگری برای آن پیدا نمی‌کنم. عصبیت‫هایی که ریشه در گلایه‫ها و گاه منافع محفلی دارد.

محفلی است چراکه همه غضبمان ناشی از حساب‫های شخصی است. همه ما گلایه‫های شخصی داریم اما مسائل ملّی را که به این گلایه‫ ها بند و وصل نمی‫کنیم. علی مطهری نیز همچنان گلایه‫هایی درمورد ردصلاحیتش دارد و باصدای بلند گلایه‫هایش را صاف و پوست کنده می‫گوید اما راهبردِ ملّی مشارکت را به مسلخ این گلایه‫ها نمی‫بَرَد. اما برای برخی از ما انگار مهم‫ترین مسئله در دنیا مسائل شخصی است؛ هرچند آنها را پشت نقاب شعارهای رمانتیک پنهان کنیم. پاره‫ای از احزاب تسویه حساب‫های شخصی و محفلی خود را به وقت انتخابات حواله می‫دهند! من نمی‫گویم چرا اینقدر پر از حساب‫های شخصی شده‫ایم؛ می‫گویم با ذهنی پر از حساب‫های شخصی نمی‫توان به مصاف مسائل ملّی رفت. با این عصبیت‫های محفلی، نمی‫توان راهبردِ ملّی وضع کرد. این وضعِ به هم ریخته باید سامان یابد. با زبانِ پر از غضب نمی‫توان مروجِ آشتی ملّی بود. راهبردِ شفابخش و مسالمت‫آمیز از این ذهن و زبانِ عصبیت‫زده برنمی‫آید. ما خود را «باید» سامان دهیم چراکه معتقدیم آخرین امکانِ افق‫گشایی هستیم.

ما دقیقاً حق نداریم که از زخم‫های خود بنالیم. دردهای شخصی را باید فروخورد و نگران ایران بود. ما نیازمند آنیم سامانِ خود را یکبار دیگر بازبینی کنیم و معیارهای خود را ملّی کنیم. ما تا خرخره گرفتار مسائل و بحران‫های ملّی شده‫ایم، به همین علت نمی‫توان دل به هیچ روش غیرملّی خوش کرد!

منبع: مشرق

ارسال نظرات