پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
02 ارديبهشت 1398 - 11:46

گام‌به‌گام تا دیپلماسی مصلحت جویانه

سفرآقای ظریف به دمشق، در شرایطی که آمریکا در اقدامی خصمانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داده، حاوی پیام‌های مهم و روشنی است؛ این پیام که مسبوق به سابقه است با دیدار‌های دکتر ظریف با بشار اسد، رئیس‌جمهور، عماد خمیس، نخست‌وزیر و ولید المعلم وزیر خارجه این کشور نیز به‌وضوح نمایان بود.
نویسنده :
عباس عرافی نظری
کد خبر : 2731

پایگاه رهنما :

سفرآقای ظریف به دمشق، در شرایطی که آمریکا در اقدامی خصمانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داده، حاوی پیام‌های مهم و روشنی است؛ این پیام که مسبوق به سابقه است با دیدار‌های دکتر ظریف با بشار اسد، رئیس‌جمهور، عماد خمیس، نخست‌وزیر و ولید المعلم وزیر خارجه این کشور نیز به‌وضوح نمایان بود. این سفر نشانگر عمق عمق روابط راهبردی بین دو کشور و قرار گرفتن آن‌ها در جبهه واحد در برابر کشور‌های مولد و حامی تروریسم و خط آمریکایی در منطقه است. این سفر همچنین همه موهومات آمریکا برای به نمایش گذاشتن حاکمیت دو گانه-در مورد فعالیت‌های منطقه‌ای و حضور در عراق و سوریه- در داخل کشور را به محاق برده و موضعی واحد و منسجم از جمهوری اسلامی ایران را به آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان منطقه‌ای آن مخابره می‌کند.
این سفر از ابعاد مختلفی قابل‌بررسی است؛ از یک‌سو ایران در سال‌های اخیر به یک قدرت بلامنازع در عرصه مبارزه با تروریسم در منطقه تبدیل‌شده و کشور‌های منطقه، ایران را به‌عنوان بازیگری مقتدر و مهم در ژئوپلیتیک منطقه به رسمیت می‌شناسند و «گربه‌رقصانی» آمریکا علیه سپاه پاسداران تأثیری در این ذهنیت نداشته و سفر‌های دیپلماتیک به دمشق و استانبول گواه بر این ادعا است. ملت و دولت سوریه به‌خوبی می‌دانند نیروی قدس سپاه توانست ظرفیت‌های داخلی این کشور اعم از نیرو‌های خودجوش مردمی و لشکری را علیه تکفیری‌های تروریست بسیج کند و به پیروزی‌های چشمگیری برسد. از طرفی سوریه به‌عنوان متحد راهبردی ایران ظرفیت قابل‌ملاحظه‌ای برای کم‌رنگ کردن تحریم‌ها و فشار اقتصادی دارد و این سفر‌ها قطعاً توافقات اقتصادی و تجاری را در بر خواهد داشت که آمریکا و ایادی‌اش را عصبانی می‌کند. برای مثال چندی پیش روزنامه العرب قطر از آغاز مذاکرات اقتصادی ایران با مدیران بندر مهم سوریه در مدیترانه یعنی بندر لاذقیه خبر داده و نوشته بود: «در صورت موفقیت این مذاکرات در آینده‌ای نه‌چندان دور مدیریت این بندر به ایرانی‌ها واگذار می‌شود»؛ اتفاقی که در صورت تحقق، ایران به‌صورت رسمی برای اولین بار در تاریخ معاصر خود به آب‌های مدیترانه دسترسی می‌یابد و مدیریت یکی از بنادر مهم حاشیه این دریا را به دست می‌گیرد. فارغ از اینکه در وجه امنیتی، قرار گرفتن ایران در لاذقیه علاوه بر توسعه کمربند امنیتی، نفوذ راهبردی ایران انقلابی را تا بیخ گوش رژیم صهیونیستی گسترش می‌دهد، ازنظر اقتصادی نیز لاذقیه خط ترانزیتی ایران را ارتقا می‌دهد تا جایی که با مسیری در حدود ۴۵۰۰ کیلومتر ایران را به بازار‌های عظیمی از آسیای میانه تا غرب اروپا متصل می‌کند و این همان موضوعی است که در لابه‌لای سفر‌های دیپلماتیک به دنبال آن می‌گشتیم؛ سفر‌هایی که هرچند دیر آغاز شد، ولی بااین‌وجود، خاطِرِ خط غربی-عبری-عربی را می‌رنجاند و قدرت چانه‌زنی ایران را در موضوعات سیاسی و دیپلماتیک دیگر بالا می‌برد و ایران را از امروز و فردا کردن چشم آبی‌ها در قاره سبز بی‌نیاز می‌کند.

ارسال نظرات