کتاب «صد سال آینده»، که حدود ۱۵ سال پیش منتشر شد، ظهور سه قدرت مهم را در چند دهه آینده پیشبینی کرده بود: ژاپن، لهستان و ترکیه. اقتصاد پایدار و در حال رشد ژاپن و تمرکز آن بر توسعه نظامی، رشد تدریجی و آرام قدرت این کشور را نشان میدهد. لهستان اکنون پنجمین اقتصاد بزرگ اروپا است و یک رهبر قارهای در زمینه توسعه نظامی به شمار میرود. اما هر دو کشور با محدودیتهای قدرتهای بزرگ روبرو هستند. ژاپن باید با چین مقابله کند و لهستان باید با روسیه مقابله کند که در پشت مرزهای اوکراین قرار دارد.
اما اکنون زمان درخشش ترکیه است. این کشور یک ارتش بزرگ و اقتصادی دارد که اگرچه به طور نسبی در حال رشد است، اما پتانسیلهایی دارد که کمتر کشوری در منطقه میتواند با آن مقایسه شود. اما مهمتر از همه، ترکیه یک فرصت ژئوپلیتیکی عظیم دارد. با گرفتار شدن روسیه در اوکراین، تلاش ایالات متحده برای کاهش حضور جهانیاش، خسارات ایران در سراسر منطقه که بهدلیل تغییرات رهبری داخلی پیچیدهتر شده است، و بحرانهای متعدد اسرائیل در داخل و خارج، ترکیه میتواند از این فرصتها در هر جهتی که منافع بنیادیاش ایجاب کند، بهرهبرداری کند.
در برخی موارد، این کار را قبلاً کرده است. حتی قبل از حمله روسیه به اوکراین، ترکیه نقش مهمی در کمک به آذربایجان برای شکست ارمنستان در جنگ قرهباغ ۲۰۲۰ ایفا کرد که منجر به تغییر تاریخی در تعادل قدرت در جبهه شرقی ترکیه شد. تصرف این منطقه توسط باکو به ارمنستان و آذربایجان اجازه داده تا از روسیه فاصله بگیرند و خود را با ترکیه همراستا کنند. به همین ترتیب، توافق صلح آذربایجان و ارمنستان که انتظار میرود به زودی امضا شود، توسعه کریدور زنگزور توسط آنکارا را تسهیل خواهد کرد. این کریدور یک شریان اقتصادی است که از قفقاز جنوبی عبور میکند و همچنین به ترکیه این امکان را میدهد که به منطقه فرامنطقهای دریای خزر و مرزهای آسیای مرکزی متصل شود.
در همین حال، ترکیه بزرگترین برنده در منازعه اسرائیل و ایران بوده است. از بین رفتن رهبری حزبالله و تواناییهای هشداردهی آن، به سقوط رژیم اسد منجر شد. حملات بعدی اسرائیل به ایران، جمهوری اسلامی را به شدت تضعیف کرده است. ترکیه به سرعت از این فرصت استفاده کرده و سوریه را به حوزه نفوذ خود وارد کرده است، و از یکی از گروههای نیابتی خود حمایت کرده تا کنترل پایتخت دمشق را به دست گیرد. آنکارا همچنین روابط خود را با کشورهای عمده عربی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی بهبود بخشیده است. آنها به طور رسمی مشارکت مصر را در برنامه جنگنده راداری مخفی KAAN (TF‑X) تأیید کردهاند که گامی مهم در همکاریهای دفاعی دوجانبه به شمار میرود و همچنین شروع به تقویت نفوذ خود در لیبی کردهاند تا قدرت خود را به سمت غرب در دریای مدیترانه گسترش دهند.
در شمال، قدرتهای اروپایی در تلاشند تا معماری امنیتی جدیدی شکل دهند، زیرا ایالات متحده در حال کاهش تعهدات خود در زمینه امنیت فرااطلس است. در اینجا هم ترکیه از این فرصت بهرهبرداری میکند. نخست، تلاش میکند تا رابطه نزدیکتری با لهستان برقرار کند، همانطور که سفر نخستوزیر لهستان، دونالد توسک، به آنکارا در مارس ۲۰۲۵ نشان داد، تا تلاشهای مشترک برای تثبیت اوضاع اوکراین را هماهنگ کند و گزینههای ترکیه در چارچوبهای امنیتی پس از جنگ را بررسی کند. دوم، همانطور که اتحادیه اروپا و ناتو به طور فزایندهای در حال تغییر هستند، آنکارا در حال تسریع تلاشهای خود برای گسترش قدرت خود در بالکان است. به تازگی، آنها «پلتفرم صلح بالکان» را راهاندازی کردند که میزبان نشستی در استانبول با وزیران خارجه بوسنی و هرزگوین، مونتهنگرو، مقدونیه شمالی، صربستان و کوزوو و همچنین یک معاون وزیر از آلبانی بود.
بخش زیادی از این موفقیتها به دلیل روسیه است. افول روسیه، به ویژه پس از حمله به اوکراین، پیامدهایی برای جبهه جنوبی این کشور دارد و ترکیه به طور منحصر به فردی قادر است از این موقعیتها بهرهبرداری کند. در سالهای پیشرو، توانایی مسکو برای اعمال قدرت در حوزه دریای سیاه کاهش خواهد یافت. آنکارا هماکنون نقش دریایی خود را در دریای سیاه افزایش داده است – بهطور یکجانبه و هماهنگ با ناتو. ترکیه همچنین خود را به عنوان یک میانجی میان روسیه و اوکراین قرار داده است. به طور مشابه، در حال تقویت روابط تجاری، ارتباطات و امنیت با گرجستان، رومانی و بلغارستان است.
در ژئوپلیتیک، ظهور یک قدرت بزرگ نه تنها به داشتن قدرت و جاهطلبی بستگی دارد، بلکه به فرصت برای پیگیری هر دو نیز مرتبط است. به نظر میرسد ترکیه این ویژگیها را داراست. این کشور موقعیت ژئوپلیتیکی استراتژیکی دارد که در تقاطع اروپا، خاورمیانه و مدیترانه قرار دارد. این موقعیت بیش از یک قرن است که فشار زیادی به ترکیه وارد کرده است. اما ترکیب این موقعیت با تواناییهای نظامی و اقتصادی کنونی، این احتمال را به وجود میآورد که ترکیه از محدودیتهای خود رها شود. با توجه به مشکلات داخلی ترکیه، هنوز مشخص نیست که آیا این کشور میتواند از این فرصتها بهطور کامل بهرهبرداری کند یا خیر.
ارسال نظرات