مقدمه
جامعه دروزی یک گروه قومی-مذهبی یکتا و توحیدی است که ریشههای آن به قرون دهم و یازدهم در مصر بازمیگردد و شاخهای از اسلام شیعه محسوب میشود. الهیات دروزی سری و محرمانه است و عناصری از فلسفههای متنوع از جمله هندو، یونانی، گنوسیسم، نوافلاطونی و مسیحیت را در خود جای داده و بر نقش عقل و صداقت تأکید دارد. یکی از اصول اصلی اعتقادی آنها ممنوعیت گرویدن به این دین است؛ زیرا معتقدند که نسل اول پس از تأسیس دین دروزی فرصت پیوستن به آن را داشتهاند و همه افراد زنده امروز تناسخ یافته از همان نسل هستند. آنها به پیامبران متعددی از جمله عیسی، محمد و بهویژه شعیب (پدرزن موسی) احترام میگذارند که آرامگاه او در نزدیکی طبریه، مهمترین مکان مذهبی برای جامعه دروزی است. از نظر اجتماعی، آنها به قوانین غذایی سختگیرانهای (ممنوعیت الکل، گوشت خوک و تنباکو) پایبند هستند و چندهمسری را ممنوع میدانند و مردان و زنان را برابر میشمارند. این هویت منحصربهفرد از لحاظ تاریخی حس قوی جامعه و تمایل به خودکفایی و مقاومت در برابر کنترل خارجی را تقویت کرده است، که بهویژه در مناطقی مانند سویدا مشهود است.از نظر جغرافیایی، جامعه دروزی در سراسر شام پراکنده است، با جمعیتهای قابل توجهی در اسرائیل (حدود ۱۶۰,۰۰۰ نفر، تقریباً ۱.۶% از جمعیت)، بلندیهای جولان تحت اشغال اسرائیل (حدود ۲۵,۰۰۰ نفر که اکثر آنها تابعیت سوری خود را حفظ کردهاند)، و بهطور برجسته در سوریه، بهویژه در استان سویدا.
دوره آوریل تا ژوئیه ۲۰۲۵ شاهد تشدید قابل توجه درگیریها در جنوب سوریه، بهویژه در شهر دروزینشین سویدا بوده است. این درگیریها شامل تعامل پیچیدهای از بازیگران، از جمله نیروهای دولتی سوریه، گروههای مسلح دروزی محلی و قبایل بادیهنشین است. این خشونت تازه پس از سقوط رژیم اسد در دسامبر ۲۰۲۴ شدت گرفت، که خلأ قدرتی ایجاد کرد و چالشهای امنیتی و حکومتی جدیدی را برای دولت انتقالی نوپا به وجود آورد. در واکنش به این تحولات، اسرائیل مداخلات نظامی آشکاری را انجام داده است، عمدتاً از طریق حملات هوایی علیه نیروهای دولتی سوریه و کاروانها در سویدا و حتی تا دمشق. اسرائیل صراحتاً اعلام کرده است که این مداخلات با هدف دفاع از جامعه دروزی صورت میگیرد. علاوه بر اقدامات نظامی، اسرائیل کمکهای بشردوستانه، از جمله بستههای غذایی، را نیز به دروزیهای سوریه ارائه کرده است.جامعه دروزی برای اسرائیل از اهمیت استراتژیک منحصربهفرد و چندوجهی برخوردار است که فراتر از نگرانیهای صرفاً بشردوستانه است. این اهمیت ریشه در یک اتحاد تاریخی، نقش جداییناپذیر آنها در دستگاه امنیتی اسرائیل، و موقعیت ژئوپلیتیکی آنها در جنوب سوریه دارد. مداخلات اخیر اسرائیل در سویدا نشاندهنده یک استراتژی حسابشده برای حفظ ثبات در مرز شمالی خود، مقابله با نیروهای متخاصم، و تقویت روایت داخلی خود مبنی بر حمایت از اقلیتهای وفادار است، حتی اگر این رویکرد خطرات قابل توجهی از درگیری منطقهای را به همراه داشته باشد.
روایت اسرائیل مبنی بر "محافظ" در قبال دروزیها، یک ابزار دو منظوره پیچیده است. از یک سو، این روایت توجیهی اخلاقی و استراتژیک برای مداخله ارائه میدهد و عزم اسرائیل را نشان میدهد. این اقدام با هدف شکلدهی به نظم پسا-اسد از طریق جلوگیری از نفوذ نیروهای متخاصم انجام میشود. از سوی دیگر، این روایت در داخل کشور، تصویر "اقلیت وفادار" را تقویت میکند، به فشارهای جامعه دروزی در داخل اسرائیل (مانند اعتراضات و تردیدهای فزاینده) پاسخ میدهد و تلاش میکند تا نارضایتیهای داخلی را کاهش دهد. مقایسه این وضعیت با عدم اقدام اسرائیل در گذشته، مانند حمله بزرگ داعش به سویدا در سال ۲۰۱۷ که "هیچ ادعایی از سوی اسرائیل مبنی بر حمایت از آنها وجود نداشت" ، نشان میدهد که این "حمایت" فعلی صرفاً از روی نوعدوستی نیست، بلکه بهطور انتخابی و در راستای منافع استراتژیک گستردهتر اعمال میشود. این رویکرد دوگانه به اسرائیل اجازه میدهد تا اقتدار اخلاقی خود را در سطح بینالمللی نشان دهد، در حالی که بهطور همزمان روابط پیچیده با اقلیتهای داخلی را مدیریت کرده و حمایت داخلی را تقویت میکند، حتی اگر انگیزههای اصلی آن عمدتاً ریشه در واقعگرایی سیاسی داشته باشد. با این حال، این استراتژی خطر این را دارد که توسط بازیگران خارجی به عنوان بهانهای برای اهداف استراتژیک دیگر (مانند تصرف زمین یا بیثباتسازی) تلقی شود و بهطور بالقوه اعتبار بلندمدت اسرائیل را تضعیف کند.
پیشینه روابط اسرائیل و دروزیها: از همپیمانی تا چالشها
اتحاد میان جوامع دروزی و یهودی در فلسطین ریشههای تاریخی عمیقی دارد که به دهه ۱۹۳۰ در دوران قیمومت بریتانیا بازمیگردد. در آن زمان، دروزیها با ییشو (جامعه یهودی پیش از تشکیل دولت) در مخالفت با شورش بزرگ عربی همسو شدند. این همکاری در طول جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید، زمانی که داوطلبان دروزی در کنار نیروهای یهودی در نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) جنگیدند و منجر به تشکیل یک واحد دروزی اختصاصی شد.
یک نقطه عطف مهم در این رابطه در سال ۱۹۵۶ رخ داد، زمانی که توافقی بین رهبران دروزی و دولت اسرائیل خدمت سربازی را برای مردان دروزی اجباری کرد. این تصمیم آنها را در میان گروههای عربی در اسرائیل متمایز کرد، زیرا سایر گروهها از خدمت معاف بودند. این ترتیب یک تبادل استراتژیک بود: رهبری دروزی به دنبال ادغام و حمایت بیشتر در داخل دولت بود، در حالی که اسرائیل قصد داشت امنیت ملی خود را با یک اقلیت وفادار تقویت کند. ادغام در ارتش عمیق بوده است. بیش از ۸۰ درصد مردان دروزی در IDF ثبتنام میکنند که یکی از بالاترین نرخهای ثبتنام در کشور است و منجر به نمایندگی قابل توجهی در نقشهای رهبری، از جمله ژنرالی و فرماندهی واحدها شده است. تسلط آنها به زبان عربی بومی یک دارایی ارزشمند در تلاشهای اطلاعاتی و امنیتی بوده و ارتباط و کاهش تنش را در موقعیتهای حساس تسهیل کرده است. خدمت سربازی بهطور مداوم به عنوان ابزاری قدرتمند برای ادغام اقلیتها عمل کرده، وفاداری و همبستگی اجتماعی را تقویت کرده و مسیرهایی را برای فرصتهای شغلی، شبکههای حرفهای و موقعیتهای رهبری که در غیر این صورت ممکن بود دسترسی به آنها دشوار باشد، فراهم کرده است. سربازان دروزی در عملیاتهای نظامی کلیدی شرکت کردهاند، اغلب در مناطق حساس مانند مرزهای اسرائیل و مکانهای پیچیده مانند کوه معبد در اورشلیم خدمت کردهاند.
در سال ۱۹۵۷، به درخواست رهبران جامعه دروزی، دولت اسرائیل رسماً دروزیهای اسرائیلی را به عنوان یک جامعه مذهبی مجزا به رسمیت شناخت و به مرجعیت مذهبی آنها درجهای از استقلال از نهادهای اسلامی اعطا کرد. این بخشی از یک فرآیند عمدی "اسرائیلیسازی" بود که اغلب به عنوان یک استراتژی "تفرقه بینداز و حکومت کن" توصیف میشود که هدف آن جداسازی دروزیها از بافت گستردهتر فلسطینی-عربی آنها و ادغام آنها در بافت ملی اسرائیل بود، با وعدههای حمایت و حقوق شهروندی در ازای آن. در نتیجه، دروزیها اغلب به عنوان الگویی از ادغام عربی در اسرائیل معرفی شدهاند و بسیاری از اسرائیلیها آنها را "برادران در سلاح" و "اعراب خوب" نامیدهاند.
با وجود روایت دیرینه وفاداری و ادغام، تنشهای زیربنایی سالهاست که در حال جوشش هستند و با معرفی قانون کامینیتز ۲۰۱۷ و قانون بحثبرانگیز دولت-ملت ۲۰۱۸ بهطور فزایندهای برجسته شدهاند. بسیاری از دروزیها این قوانین را نقض مستقیم حقوق شهروندی خود و تجلی "برتری یهودی" و حتی "آپارتاید" در داخل دولت خودخوانده یهودی میدانند. مشروط بودن "وفاداری" دروزیها و دسترسی به حقوق مدنی، که ارتباط نزدیکی با خدمت نظامی آنها دارد، نیز نارضایتی ایجاد کرده است. مشارکت آنها در عملیات در سرزمینهای اشغالی و حوادثی مانند کشتار شجاعیه، شهرت منفی را در میان بسیاری از فلسطینیها برای آنها به ارمغان آورده است. یک جنبش رو به رشد مردمی، کمپین "ارفض" (به معنای "رد کن" در عربی)، که در سال ۲۰۱۳ راهاندازی شد، فعالانه مردان جوان دروزی را تشویق میکند تا از خدمت اجباری در ارتش اسرائیل خودداری کنند و حمایت قانونی و اطلاعاتی را در مورد چگونگی اجتناب از خدمت در ارتشی که هموطنان فلسطینی آنها را اشغال میکند، ارائه میدهد.
روندهای جامعهشناختی اخیر نشاندهنده تغییر قابل توجهی در هویت دروزیهای اسرائیلی است. یک نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو در سال ۲۰۱۷ نشان داد که اکثریت دروزیهای اسرائیلی اکنون خود را عرب میدانند، و برخی حتی خود را فلسطینی میدانند. این نشاندهنده تغییر چشمگیری نسبت به مطالعهای در سال ۲۰۰۹ است که تنها ۱۱ درصد خود را عرب میدانستند و بر ارتباط مجدد فزاینده با هویت عربی گستردهتر آنها تأکید دارد. اعتراضات علیه برنامههای اسرائیل برای ساخت توربینهای بادی در زمینهای کشاورزی دروزیها در بلندیهای جولان به عنوان یک موضوع وحدتبخش عمل کرده و دروزیهای جولان (که اکثر آنها تابعیت سوری خود را حفظ کرده و تابعیت اسرائیلی را رد میکنند) و دروزیهای اسرائیلی را گرد هم آورده است. این تظاهرات بر نارضایتیهای عمیقتر مربوط به مصادره زمین و سیاستهای دولتی تأکید دارد. در واقع، بیشتر ساکنان دروزی بلندیهای جولان تحت کنترل اسرائیل هنوز خود را سوری میدانند و وفاداری خود را به سلسله مراتب مذهبی دروزی در سوریه حفظ میکنند. "پاداش" وفاداری دروزیها بهطور کنایهآمیزی شامل تصرف ۷۰ درصد از زمینهای دروزی توسط دولت اسرائیل بوده است، که بازتابی از رفتار با سایر زمینهای اقلیت فلسطینی است.یک مشاهده مهم این است که "مدل اقلیت وفادار" که بر اساس ادغام عمیق دروزیها در ارتش اسرائیل بنا شده بود، اکنون شکننده به نظر میرسد. در حالی که نرخ بالای خدمت نظامی دروزیها در IDF همچنان ادامه دارد ، بافت اجتماعی و سیاسی این مدل در حال حاضر نشانههای قابل توجهی از ترکخوردگی را بروز میدهد. این امر عمدتاً ناشی از سیاستهای داخلی اسرائیل مانند قانون دولت-ملت است که دروزیها آن را نقض حقوق شهروندی خود و تجلی "برتری یهودی" در دولت خودخوانده یهودی میدانند. علاوه بر این، مصادره تاریخی زمینهای دروزیها و مشارکت آنها در عملیاتهای نظامی در سرزمینهای اشغالی که به اعتبار آنها در میان فلسطینیها لطمه زده است ، به نارضایتیها دامن زده است. تغییرات در هویت خودشناسانه دروزیهای اسرائیلی، که بخش فزایندهای از آنها خود را "عرب" یا "فلسطینی" میدانند ، چالش مستقیمی برای فرآیند "اسرائیلیسازی" است که هدف آن جداسازی آنها از بافت گستردهتر عربیشان بود. ظهور کمپین "ارفض" که جوانان دروزی را به خودداری از خدمت سربازی تشویق میکند ، مستقیماً سنگ بنای وفاداری دروزیها را به چالش میکشد. این تحولات نشان میدهد که وفاداری دروزیها بیقید و شرط نیست و سیاستهای دولتی بهطور فزایندهای به این رابطه فشار وارد میکند. در نتیجه، مداخله اخیر اسرائیل در سویدا را میتوان نه تنها به عنوان پاسخی به نگرانیهای امنیتی فوری، بلکه به عنوان تلاشی حسابشده برای مشروعیتبخشی مجدد به نقش "محافظ" خود و تقویت روایت "برادری" برای جمعیت دروزی داخلی خود، بهویژه در میان نسلهای جوانتر که بهطور فزایندهای نسبت به نیات دولت تردید دارند، تفسیر کرد. این تلاش با هدف مقابله با نیروهای گریز از مرکز تغییر هویت و نارضایتی صورت میگیرد.
جدول ۱: نقاط عطف کلیدی در روابط اسرائیل و دروزیها (دهه ۱۹۳۰ تا کنون)
سال/دوره |
رویداد/سیاست |
اهمیت/تأثیر |
دهه ۱۹۳۰ |
اتحاد با ییشو در دوران قیمومت فلسطین |
همکاری اولیه علیه قیام اعراب، پایهگذاری روابط آتی |
۱۹۴۸ |
داوطلبان دروزی در کنار نیروهای یهودی در IDF میجنگند |
اوج همکاری اولیه، تشکیل واحد اختصاصی دروزی |
۱۹۵۶ |
خدمت سربازی برای مردان دروزی در اسرائیل اجباری میشود |
اتحاد استراتژیک برای ادغام و حمایت؛ وضعیت منحصربهفرد در میان گروههای عرب |
۱۹۵۷ |
دولت اسرائیل دروزیها را به عنوان یک جامعه مذهبی مجزا تعیین میکند |
به رسمیت شناختن رسمی و استقلال مرجعیت مذهبی، بخشی از استراتژی "اسرائیلیسازی" |
۲۰۱۳ |
راهاندازی کمپین "ارفض" |
نارضایتی داخلی فزاینده و تشویق به خودداری از خدمت سربازی در میان جوانان دروزی |
۲۰۱۷ |
نظرسنجی پیو نشان میدهد که اکثریت دروزیهای اسرائیلی خود را عرب میدانند |
تغییر قابل توجه در هویت، به چالش کشیدن روایت "اسرائیلیسازی" |
۲۰۱۸ |
تصویب قانون دولت-ملت |
نقض حقوق شهروندی و نماد "برتری یهودی" تلقی میشود، تشدید نارضایتیها |
۲۰۲۳ |
اعتراضات بلندیهای جولان علیه توربینهای بادی |
وحدت دروزیهای جولان و اسرائیل، برجسته کردن مسائل زمین و نارضایتی گستردهتر |
وضعیت دروزیهای سوریه و تحولات سویدا
از لحاظ تاریخی، جامعه دروزی در سویدا درجه قابل توجهی از خودمختاری و خودکفایی را حفظ کرده و مقاومت مداومی در برابر ایدئولوژیهای افراطی از خود نشان داده است. در طول جنگ داخلی طولانی سوریه که در سال ۲۰۱۱ آغاز شد، سویدا تحت کنترل اسمی رژیم اسد باقی ماند، اما اغلب دورههایی از حکمرانی نسبتاً سهلگیرانه را تجربه کرد که با مقاومت مدنی همراه بود. در طول این درگیری، دروزیها عمدتاً موضع استراتژیک بیطرفی و سکوت را اتخاذ کردند. گروههای مسلح محلی آنها، بهویژه "رجال الکرامه" (مردان کرامت)، عمدتاً دارای موضع دفاعی بودند و هم نسبت به جناحهای جهادی و هم نسبت به هرگونه تجاوز رژیم خصمانه عمل میکردند. یکی از نقاط اصلی اختلاف با رژیم اسد، مخالفت شدید جامعه دروزی با خدمت سربازی اجباری بود. رویکرد رژیم نسبت به سویدا در مراحل متمایزی تکامل یافت: یک دوره اولیه نزدیکی با اقلیتها (۲۰۱۱-۲۰۱۴)، به دنبال آن تغییر به یک سیاست سختگیرانهتر و امنیتی (۲۰۱۴-۲۰۱۸)، و سپس دورهای که تحت سلطه "اوباش امنیتی" بود (۲۰۱۸-۲۰۲۲). در طول این مراحل بعدی، رژیم بهطور فزایندهای مسئولیتهای امنیتی را به شبهنظامیان محلی واگذار کرد که بهطور ناخواسته منجر به افزایش انواع تخلفات و گسترش باندها درگیر در فعالیتهای غیرقانونی مانند قاچاق شد.
پس از سقوط رژیم اسد در دسامبر ۲۰۲۴، وضعیت در سویدا حتی ناپایدارتر شد. این منطقه بهشدت تحت تأثیر فروپاشی اقتصادی گستردهتر سوریه قرار گرفته است و تورم شدید و کمبود بحرانی خدمات اساسی را تجربه میکند. در اواسط اوت ۲۰۲۳، اعتراضات گستردهای در سویدا در واکنش به اقدامات اقتصادی دولت جدید، مانند دو برابر کردن حقوق بخش دولتی و همزمان لغو یارانههای حیاتی بر بنزین، آغاز شد. این اعتراضات که در ابتدا خواستار اصلاحات اقتصادی بودند، بهسرعت به درخواستهایی برای سرنگونی رژیم مستبد اسد تبدیل شدند، و میدان اصلی شهر سویدا، "ساحت الکرامه" (میدان کرامت)، به کانون شعارهای ضد اسد یادآور قیام ۲۰۱۱ تبدیل شد.
رهبری جدید سوریه، به ریاست احمد الشرع، با سوءظن قابل توجهی از سوی اقلیتهای مذهبی و قومی، از جمله دروزیها، مواجه شده است، که از انتقال از اقتدارگرایی به "یک استبداد جدید با لباس انقلابی" میترسند. رهبران برجسته روحانی دروزی، مانند شیخ حکمت الهجری، بهطور علنی هم از رژیم سابق اسد و هم از جانشین آن به دلیل عدم حمایت از حقوق اقلیتها و اجازه دادن به شبهنظامیان خارجی برای مستقر شدن در کشور انتقاد کردهاند. درگیریهای اخیر بین نیروهای دولتی سوریه، گروههای مسلح دروزی محلی و قبایل بادیهنشین منجر به دهها کشته شده است. گزارشها و ویدئوهای نگرانکنندهای در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که سوءاستفادههای جنگجویان وابسته به دولت علیه شیوخ دروزی (از جمله تراشیدن اجباری سبیل) و هتک حرمت نمادهای دروزی، و همچنین ضرب و شتم نیروهای دولتی اسیر شده توسط جنگجویان دروزی را به تصویر میکشد. همچنین گزارشهایی از "اعدامهای میدانی" وجود دارد که حداقل ۲۱ کشته برجای گذاشته است.
جامعه دروزی در سوریه در رویکرد خود نسبت به آینده پس از بشار اسد (یا هرگونه دولت مرکزی جدید) یکپارچه نیست و دیدگاههای متفاوتی در مورد نحوه تعامل با قدرت مرکزی وجود دارد.برخی از دروزیها، به ویژه در منطقه سویدا که اکثریت دروزی را در خود جای داده است، به دنبال خودمختاری بیشتر و حفاظت از هویت و منافع خود هستند. این مطالبات عمدتاً به دلیل بیاعتمادی تاریخی به دولت مرکزی و نگرانی از تکرار تجربههای گذشته است که در آن دولت مرکزی ضعیف یا بیثبات، منجر به آسیبپذیری جامعه دروزی در برابر نیروهای مختلف شده است.شیخ حکمت الهجری، یکی از برجستهترین رهبران روحانی دروزی در سویدا، به صراحت خواستار خودگردانی محلی، تقویت شبهنظامیان دروزی محلی برای دفاع از خود، و نقشی معنادار و غیرنمادین در هرگونه ترتیبات سیاسی آینده برای سوریه شده است. او همچنین بر ضرورت مداخله دیپلماتیک برای میانجیگری در روابط با دمشق و حفاظت از حقوق اقلیتها تاکید کرده است.حتی در میان گروههای مسلح دروزی نیز دیدگاههای متفاوتی وجود دارد:
* شورای نظامی سویدا، که به تازگی تشکیل شده است، اعلام کرده که به ادغام در ارتش سوریه متعهد است، در حالی که همزمان از غیرنظامیسازی جنوب سوریه حمایت میکند. این موضع نشاندهنده تمایل به حفظ ثبات و امنیت از طریق همکاری با نهادهای دولتی است، اما با شروط خاص.
* در مقابل، نیروهای شیخ الکرامه، یکی دیگر از سازمانهای نظامی برجسته دروزی، موضعی متفاوت دارند. آنها حملات اسرائیل را نقض حاکمیت سوریه محکوم کردهاند و در گذشته تمایل خود را برای همکاری با نیروهای مخالف دولت سوریه نیز ابراز کردهاند. این نشاندهنده گرایش به استقلال عمل بیشتر و حتی همکاری با گروههایی است که با دولت مرکزی در تضاد هستند.
زمینههای تاریخی و نگرانیهای کنونی
تجربه تاریخی جامعه دروزی در سوریه، آنها را به شدت از ترکیبی از یک دولت مرکزی ضعیف، حضور شبهنظامیان سرکش، و عدم پاسخگویی معنادار بینالمللی بیمناک کرده است. این ترسها ریشه در دورههایی دارند که امنیت و بقای جامعه دروزی به دلیل فقدان حمایت یا مداخله دولت مرکزی به خطر افتاده است.به طور کلی، جامعه دروزی در سوریه در یک موقعیت پیچیده قرار دارد و به دنبال یافتن راهی است که هم امنیت و بقای خود را تضمین کند و هم هویت فرهنگی و مذهبی خود را حفظ نماید، در حالی که آینده سیاسی سوریه همچنان نامشخص است.
وضعیت سویدا را میتوان به عنوان یک نمونه کوچک از بیثباتی گستردهتر در سوریه پسا-اسد در نظر گرفت. چالشهای اقتصادی مانند تورم شدید و کمبود خدمات ، همراه با مسائل امنیتی مانند گسترش باندها و فعالیتهای غیرقانونی از جمله تولید کپتاگون و درگیریهای مداوم ، همگی نشانههایی از خلأ حکومتی و بیثباتی گستردهتر پس از سقوط رژیم اسد هستند. مبارزه رهبری جدید سوریه برای تثبیت کنترل، بهویژه در مناطق اقلیتنشین و در اقتصاد، بهوضوح مشهود است. خودمختاری تاریخی دروزیها و خواستههای کنونی آنها برای حکمرانی محلی و حمایت از شبهنظامیان ، نشاندهنده بیاعتمادی عمیق به اقتدار مرکزی است. تقسیمات داخلی آنها در مورد ادغام در سیستم جدید در مقابل خودمختاری ، حکمرانی را پیچیدهتر میکند. ناتوانی دولت مرکزی در تأمین امنیت و خدمات اساسی، زمینه مناسبی را برای بازیگران غیردولتی و فعالیتهای مجرمانه فراهم میکند. بنابراین، درگیریها در سویدا تنها فرقهای نیستند؛ آنها نشاندهنده یک مبارزه چندوجهی برای قدرت، منابع و کنترل در یک دولت تکهتکه شده هستند. موفقیت یا شکست دولت جدید سوریه در مدیریت مؤثر بحران سویدا و پاسخگویی به خواستههای جامعه دروزی، به عنوان یک آزمون حیاتی برای مشروعیت کلی آن و ظرفیتش برای ایجاد ثبات در سایر مناطق اقلیتنشین سوریه عمل خواهد کرد. اگر این وضعیت با دقت و رویکردی فراگیر مدیریت نشود، میتواند منجر به تکهتکه شدن بیشتر دولت سوریه، تشدید بحرانهای بشردوستانه و ایجاد محیطی مستعد برای بهرهبرداری توسط بازیگران خارجی مختلف، از جمله بقایای داعش شود. مداخله اسرائیل، در حالی که به عنوان حمایت تلقی میشود، میتواند بهطور ناخواسته تقسیمات داخلی در جامعه دروزی و بین دروزیها و دولت جدید سوریه را عمیقتر کند و تلاشهای ثبات آینده را پیچیده سازد.
دلایل اهمیت استراتژیک دروزیها برای اسرائیل
بعد امنیتی و نظامی
جنوب سوریه، بهویژه منطقه مجاور بلندیهای جولان، همواره منطقه نگرانی استراتژیک عمیقی برای اسرائیل بوده است. از مراحل اولیه جنگ داخلی سوریه، هم ایران و هم حزبالله فعالانه به دنبال ایجاد حضور نظامی قوی در نزدیکی بلندیهای جولان بودهاند که تهدیدی مستقیم برای امنیت اسرائیل محسوب میشود. سقوط اخیر رژیم اسد در دسامبر ۲۰۲۴ یک خلأ قدرت قابل توجه ایجاد کرد و نگرانیهای اسرائیل را در مورد احتمال کنترل "شبهنظامیان اسلامگرا"، از جمله گروههایی مانند "القاعده و داعش"، در نزدیکی مرزهای خود تشدید کرد.
جامعه دروزی سویدا، که به دلیل خودکفایی تاریخی و مقاومت ذاتی خود در برابر ایدئولوژیهای افراطی شناخته شده است، از سوی اسرائیل به عنوان یک لنگر بالقوه ثبات در منطقهای بیثبات دیده میشود. گروههای مسلح آنها، مانند رجال الکرامه، عمدتاً ماهیت دفاعی دارند و نسبت به جهادیها و هرگونه تلاش رژیم برای تجاوز خصمانه عمل میکنند. از دیدگاه اسرائیل، حمایت از تابآوری دروزیها در جنوب سوریه دو هدف استراتژیک را دنبال میکند: کمک به دور نگه داشتن نیروهای ضد اسرائیلی و همزمان جلوگیری از ظهور خلأ امنیتی که میتواند بهطور ناخواسته اسرائیل را به درگیری عمیقتر و پرهزینهتر در درگیریهای داخلی سوریه بکشاند.
ثبات و همکاری جوامع دروزی واقع در نزدیکی مرز برای حفظ امنیت بلندیهای جولان و جوامع اسرائیلی مجاور آن حیاتی تلقی میشود. در داخل IDF، سربازان دروزی، بهویژه به دلیل تسلط بومی آنها به زبان عربی، به عنوان داراییهای ارزشمندی در جمعآوری اطلاعات و تلاشهای امنیتی ثابت شدهاند و بهطور قابل توجهی ارتباط و کاهش تنش را در موقعیتهای عملیاتی حساس تسهیل میکنند. مداخله اسرائیل در سوریه صراحتاً توسط رهبری آن به عنوان یک کمپین پیشگیرانه ضروری با هدف "اجتناب از سناریوی ۷ اکتبر دیگر" تعریف شده است. این امر ترس عمیق از ظهور بازیگران غیردولتی متخاصم و کنترلنشده را مستقیماً در مرزهای خود، مشابه حمله حماس از غزه، برجسته میکند.
بعد ژئوپلیتیکی و منطقهای
اسرائیل تعهد دیرینهای به "حفظ منطقه جنوب غربی سوریه به عنوان یک منطقه غیرنظامی در مرز اسرائیل" دارد. پس از سقوط رژیم اسد، اسرائیل بهسرعت برای اشغال بخشهای باقیمانده بلندیهای جولان به عنوان "موضع دفاعی موقت" و تصرف یک منطقه حائل تحت نظارت سازمان ملل اقدام کرد و بهطور یکجانبه توافقنامه جدایی نیروها در سال ۱۹۷۴ را باطل اعلام کرد. حملات هوایی اخیر اسرائیل صراحتاً با هدف جلوگیری از رسیدن نیروهای دولتی سوریه به روستاهای دروزی در نزدیکی صحنه درگیریهای فرقهای انجام شده و بدین ترتیب وضعیت غیرنظامی این منطقه حیاتی را مستقیماً اعمال و حفظ میکند.
اسرائیل فعالانه دکترین "عمق استراتژیک" و "اقدام پیشگیرانه" را در سوریه اعمال میکند. اقدامات نظامی آن برای حذف تسلیحات سنگین و زیرساختهای نظامی و دفاعی، جلوگیری از بازسازی مسیرهای انتقال سلاح ایران به لبنان از طریق خاک سوریه و گذرگاههای مرزی، و ادامه تخریب سیستمهای تسلیحاتی سنگین استراتژیک در سراسر سوریه، از جمله شبکههای پدافند هوایی، سیستمهای موشکی و تأسیسات دفاع ساحلی طراحی شده است. این موضع تهاجمی بخشی از تلاش گستردهتر اسرائیل و ایالات متحده برای بازسازی اساسی معماری امنیتی منطقه است که آن را از نفوذ ایران دور کرده و به سمت منافع ایالات متحده، اسرائیل و متحدان عرب آن سوق میدهد. خلأ قدرتی که در اثر فروپاشی رژیم اسد ایجاد شد، بهطور استراتژیک توسط اسرائیل برای گسترش قلمرو تحت کنترل خود به میزان چند صد مایل مربع و اعمال تسلط بر مناطق غیرنظامی و قله استراتژیک کوه هرمون، که نظارت حیاتی بر دمشق را فراهم میکند، مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
در حالی که اسرائیل در ابتدا موضع سختی را در برابر رژیم جدید سوریه اتخاذ کرد، بهویژه با توجه به ارتباطات گذشته رهبر آن، احمد الشرع ، گزارشهایی از مذاکرات پنهانی و پشت پرده با میانجیگری ایالات متحده وجود دارد. این بحثها ظاهراً با هدف استراتژیک مشترک محدود کردن نفوذ ایران در جنوب سوریه انجام میشود. الشرع نشانههایی از انحراف از رویکرد سرسختانه دوران اسد را نشان داده است، اگرچه عدم حمایت عمومی عمیق از صلح در داخل سوریه همچنان یک مانع مهم برای عادیسازی کامل روابط است.
بلندیهای جولان به عنوان یک نقطه کانونی برای الزامات استراتژیک اسرائیل عمل میکند. این منطقه نه تنها میزبان منابع آبی حیاتی است ، بلکه دیدی فرماندهی بر دمشق را فراهم میکند و به عنوان یک منطقه حائل حیاتی عمل میکند. اقدامات اسرائیل در سویدا مستقیماً به امنیت این منطقه مرزی و جلوگیری از بازسازی زیرساختهای نظامی خصمانه در نزدیکی جولان مرتبط است. اشغال و الحاق جولان توسط اسرائیل لایهای از پیچیدگی ژئوپلیتیکی را به هرگونه توجیه "بشردوستانه" برای مداخله اضافه میکند و نشاندهنده یک علاقه استراتژیک عمیقتر و بلندمدت است. بنابراین، بلندیهای جولان صرفاً یک ویژگی جغرافیایی نیست، بلکه ستون اصلی دکترین امنیتی شمالی اسرائیل است. هرگونه بیثباتی در جنوب سوریه، بهویژه در مورد گروههای فعال در نزدیکی جولان، بلافاصله به عنوان یک تهدید مستقیم و وجودی تلقی میشود. هدف کلی ایجاد و حفظ یک منطقه حائل پایدار و غیرنظامی در جنوب سوریه است که ایدهآل آن کنترل توسط نیروهای محلی دوست یا بیطرف نسبت به اسرائیل باشد، نه بازیگران دولتی یا غیردولتی که خصمانه تلقی میشوند. این رویکرد پیشگیرانه با هدف جلوگیری از ظهور تهدیدات در مرزهای فوری آن است، اما همچنین به این معنی است که اسرائیل احتمالاً در پویاییهای جنوب سوریه عمیقاً درگیر خواهد ماند.
دکترین "کمپین پیشگیرانه" که توسط رهبران اسرائیل بیان شده است، نشاندهنده یک تغییر قابل توجه در رویکرد امنیتی منطقهای آنها است. توصیف نتانیاهو از مداخله سوریه به عنوان "یک کمپین پیشگیرانه ضروری با هدف 'اجتناب از سناریوی ۷ اکتبر دیگر'" ، نشاندهنده تغییر از صرفاً واکنش به تهدیدات به فعالانه پیشگیری از آنها است. این رویکرد مستلزم تمایل به اقدام یکجانبه برای از بین بردن تهدیدات آینده و ایجاد عمق استراتژیک است. دامنه اقدامات نظامی، از جمله تخریب زیرساختهای نظامی سوریه و تصرف قلمرو جدید فراتر از منطقه حائل سنتی ، هدف گستردهتری را فراتر از حمایت فوری از دروزیها نشان میدهد. این یک موضع تهاجمیتر است که در سوریه "خشنتر و اجبارآمیزتر" توصیف شده است. این دکترین "کمپین پیشگیرانه" نشاندهنده یک موضع امنیتی تهاجمیتر، گستردهتر و یکجانبهتر اسرائیل در دوران پسا-اسد است. هدف آن بازسازی فعالانه چشمانداز امنیتی در جنوب سوریه است. با این حال، این دکترین جدید خطرات ژئوپلیتیکی قابل توجهی را به همراه دارد. این میتواند منجر به درگیری عمیقتر در درگیریهای داخلی پیچیده سوریه شود. در حالی که هدف آن افزایش امنیت است، خطر تبدیل شدن به یک عامل بیثباتکننده قابل توجه را دارد، اگر با تلاشهای دولت جدید سوریه برای تثبیت حاکمیت در تضاد باشد یا توسط بازیگران منطقهای به عنوان یک مداخله نامحدود با هدف دستاوردهای سرزمینی دائمی یا تغییر رژیم تلقی شود. این رویکرد پیشگیرانه، در حالی که هدف آن اجتناب از حمله بزرگ دیگری مانند ۷ اکتبر است، میتواند بهطور ناخواسته مسیرهای جدیدی برای درگیری ایجاد کند.
بعد داخلی و اخلاقی
با مداخله آشکار برای حمایت از دروزیها، اسرائیل همبستگی خود را نشان میدهد و ادعای دیرینه خود را مبنی بر اینکه نه تنها از شهروندان یهودی خود بلکه از اقلیتهای وفادار خود نیز محافظت میکند، تقویت میکند. این روایت برای حفظ همبستگی داخلی و ارائه تصویری مطلوب در سطح بینالمللی حیاتی است. جامعه دروزی اسرائیل، که عمیقاً در IDF و جامعه اسرائیل ادغام شده است، فشار قابل توجهی بر دولت وارد میکند تا از همدینان خود در سوریه حمایت کند. صدها دروزی اسرائیلی در مکانهای مختلف دست به اعتراض زدهاند و خواستار مداخله بیشتر شده و حتی در اقدامی همبسته از مرز سوریه عبور کردهاند. برای سیاستگذاران اسرائیلی، نادیده گرفتن این درخواستها صراحتاً "هرگز روی میز نبوده است". حمایت از جوامع دروزی در آن سوی مرز، فرصتی را برای دولت اسرائیل فراهم میکند تا روابط خود را با شهروندان دروزی خود، بهویژه نسل جوانتر که به دلیل سیاستها و نارضایتیهای داخلی بهطور فزایندهای نسبت به نیات دولت بدبین شدهاند، ترمیم و بازسازی کند. این امر مستقیماً به هویت در حال تحول و نارضایتی فزایندهای که در بخشهای قبلی برجسته شد، پاسخ میدهد.
جدول ۲: محرکهای استراتژیک تعامل اسرائیل با دروزیهای سوریه
دسته |
محرک خاص |
|
|
امنیتی و نظامی |
جلوگیری از نیروهای تهدید (ایران، حزبالله، جهادیها) در نزدیکی بلندیهای جولان |
امنیتی و نظامی |
ایجاد یک منطقه حائل پایدار و غیرنظامی |
امنیتی و نظامی |
بهرهبرداری از دروزیها برای اطلاعات و امنیت مرزها |
امنیتی و نظامی |
اجتناب از "سناریوی ۷ اکتبر دیگر" (امنیت پیشگیرانه) |
ژئوپلیتیکی و منطقهای |
حفظ منطقه غیرنظامی در نزدیکی جولان و باطل کردن توافق ۱۹۷۴ |
ژئوپلیتیکی و منطقهای |
اعمال نفوذ در جنوب سوریه و شکلدهی به نظم پسا-اسد |
ژئوپلیتیکی و منطقهای |
بهرهبرداری از خلأ قدرت پسا-اسد برای تأمین عمق استراتژیک |
ژئوپلیتیکی و منطقهای |
بررسی پتانسیل عادیسازی محدود با رهبری جدید سوریه |
داخلی و اخلاقی |
حفظ روایت "برادری اقلیت" |
داخلی و اخلاقی |
پاسخ به فشار جامعه دروزی داخلی و همبستگی |
مداخله اسرائیل در سویدا: اهداف و پیامدها
اسرائیل مجموعهای از حملات هوایی هدفمند را علیه نیروهای دولتی سوریه و کاروانهای آنها در منطقه سویدا و بهویژه در نزدیکی دمشق انجام داده است. این اقدامات نظامی صراحتاً توسط اسرائیل به عنوان دفاع از جامعه دروزی اعلام شده است. اهداف خاص شامل داراییهای نظامی مختلفی مانند تانکها، نفربرهای زرهی، پرتابگرهای موشک چندگانه و مسیرهای دسترسی حیاتی بوده است که همگی با هدف اخلال در حرکت آنها به منطقه درگیری انجام شدهاند. بهطور قابل توجهی، مقر وزارت دفاع در دمشق نیز مورد حمله قرار گرفت که نشاندهنده تمایل به هدف قرار دادن داراییهای مرکزی دولت است. علاوه بر مداخله نظامی، اسرائیل در تلاشهای بشردوستانه نیز مشارکت داشته است. ۱۰,۰۰۰ بسته کمک غذایی به دروزیهای سوریه در سویدا ارسال کرد، عملیاتی که با هماهنگی رهبران محلی دروزی انجام شد. علاوه بر این، گزارش شده است که یک هلیکوپتر نیروی هوایی اسرائیل در استان سویدا فرود آمده تا پنج دروزی زخمی را برای درمان پزشکی به بیمارستان زیو در صفد منتقل کند، جایی که ده دروزی سوری زخمی دیگر قبلاً پذیرفته شده بودند.
اهداف آشکار و پنهان اسرائیل در پشت این مداخله قابل تحلیل است. هدف اصلی اعلام شده برای مداخله اسرائیل "حفاظت از جامعه دروزی" در سوریه است که اغلب در چارچوب "اتحاد برادرانه عمیق" تعریف میشود. یکی دیگر از اهداف کلیدی اعلام شده، حفظ وضعیت غیرنظامی منطقه جنوب غربی سوریه در مجاورت مرز آن است ، بهطور صریح برای جلوگیری از آسیب به دروزیها و اطمینان از امنیت آنها. فراتر از ادعاهای آشکار بشردوستانه و حفاظتی، مداخله اسرائیل چندین هدف استراتژیک پنهان را دنبال میکند. این اهداف شامل جلوگیری از خلأ امنیتی در جنوب سوریه است که میتواند مستلزم درگیری نظامی عمیقتر اسرائیل باشد. همچنین هدف آن دور نگه داشتن نیروهای ضد اسرائیلی مانند گروههای جهادی مختلف از بلندیهای جولان است. این حملات همچنین به عنوان یک سیگنال واضح از عزم اسرائیل به رهبری جدید سوریه عمل میکند و نشاندهنده تمایل اسرائیل به اقدام یکجانبه برای حفاظت از منافع خود است. در داخل کشور، این مداخله روایت "اقلیت وفادار" را تقویت میکند و حمایت داخلی را افزایش میدهد. علاوه بر این، به تحکیم کنترل اسرائیل بر بلندیهای جولان و مناطق حائل مجاور کمک میکند و از خلأ قدرت پسا-اسد بهرهبرداری میکند.
سناریوهای آینده
روابط اسرائیل، دروزیها و سوریه در آینده میتواند مسیرهای مختلفی را طی کند که هر یک پیامدهای خاص خود را دارد.
سناریوی ۱: بیثباتی طولانیمدت و درگیری اسرائیل این سناریو تداوم درگیریهای شدید در سویدا را پیشبینی میکند، با حفظ و احتمالاً تشدید موضع مداخلهگرایانه اسرائیل. چنین مسیری میتواند به درگیری نظامی عمیقتر و مستقیمتر اسرائیل منجر شود، که احتمالاً به یک کارزار زمینی ختم میشود، چیزی که اسرائیل قبلاً به دنبال اجتناب از آن بوده است. تحت این سناریو، دولت جدید سوریه احتمالاً برای اعمال کنترل معنادار بر منطقه با مشکل مواجه خواهد شد، زیرا بیثباتی داخلی و عدم توانایی در تأمین امنیت، خلأیی را ایجاد میکند که بازیگران غیردولتی و باندهای جنایتکار میتوانند از آن بهرهبرداری کنند. این امر میتواند منجر به تشدید بحرانهای بشردوستانه و مهاجرتهای بیشتر شود و منطقه را به یک منبع دائمی بیثباتی در مرز اسرائیل تبدیل کند.
سناریوی ۲: کاهش تنش محدود با نظارت مستمر اسرائیل در این سناریو، بحران فوری در سویدا کاهش مییابد، اما اسرائیل نفوذ و حضور قوی، هرچند غیرنظامی، را حفظ میکند. این امر میتواند شامل ادامه کمکهای بشردوستانه و همکاری اطلاعاتی با جوامع دروزی محلی باشد، اما با اقدامات نظامی آشکار کمتر، مگر اینکه تهدید مستقیمی پدیدار شود. در این حالت، دروزیها میتوانند به عنوان یک منطقه حائل بالفعل عمل کنند، که توسط اسرائیل از راه دور حمایت میشود تا از نفوذ نیروهای متخاصم جلوگیری شود. دولت جدید سوریه ممکن است مجبور شود این واقعیت را بپذیرد، زیرا ظرفیت محدودی برای اعمال کنترل کامل بر مناطق جنوبی خود دارد. این سناریو میتواند به ثبات نسبی در مرز منجر شود، اما به معنای تداوم نفوذ خارجی و کاهش حاکمیت سوریه در منطقه خواهد بود. این وضعیت میتواند به نارضایتیهای داخلی در سوریه دامن بزند، بهویژه در میان کسانی که مداخله اسرائیل را نقض حاکمیت ملی میدانند.
سناریوی ۳: تثبیت مجدد دولت سوریه و ادغام دروزیها این سناریو، که کمتر محتمل است اما امکانپذیر است، شامل موفقیت دولت جدید سوریه در تثبیت قدرت، پاسخگویی به خواستههای دروزیها برای خودمختاری و حمایت، و ادغام آنها در یک چارچوب ملی یکپارچه است. این امر مستلزم اصلاحات داخلی قابل توجهی در سوریه، احترام به حقوق اقلیتها و حمایت بینالمللی برای بازسازی و ایجاد نهادهای حکومتی مشروع است. اگر دولت سوریه بتواند اعتماد جامعه دروزی را جلب کند و امنیت و خدمات اساسی را فراهم کند، نیاز یا بهانه برای مداخله اسرائیل کاهش خواهد یافت. این سناریو میتواند منجر به کاهش تنشهای منطقهای و بازگشت به یک وضعیت باثباتتر شود، اما چالشهای بزرگی در مسیر آن وجود دارد، از جمله مقاومت در برابر اصلاحات، نفوذ بازیگران خارجی و کمبود منابع.
1. Druze in Israel - Wikipedia, https://en.wikipedia.org/wiki/Druze_in_Israel 2. Israel and the Druze: a frontier of loyalty and conflict | Yassin K. Fawaz - The Arab Weekly, https://thearabweekly.com/israel-and-druze-frontier-loyalty-and-conflict 3. THE REGIME'S REACH: ANALYZING DAMASCUS' APPROACH TO SUWAYDA AFTER 2011 - Bibliothek der Friedrich-Ebert-Stiftung, https://library.fes.de/pdf-files/bueros/beirut/20848.pdf 4. Israel: Druze confrontation with the state is deeper than anger at wind farm | Middle East Eye, https://www.middleeasteye.net/news/israel-druze-confrontation-state-deeper-anger-wind-farm 5. Syria announces ceasefire in Druze city of Suwayda after deadly clashes - Al Jazeera, https://www.aljazeera.com/news/2025/7/15/syrian-troops-enter-druze-city-of-sweida-after-days-of-deadly-clashes 6. ‘Immediate strike’: Netanyahu orders IDF to hit Syrian forces in Sweida; cites threat to Druze community, https://timesofindia.indiatimes.com/world/middle-east/immediate-strike-netanyahu-orders-idf-to-hit-syrian-forces-in-sweida-cites-threat-to-druze-community/articleshow/122502665.cms 7. Southern Syria clashes (April–May 2025) - Wikipedia, https://en.wikipedia.org/wiki/Southern_Syria_clashes_(April%E2%80%93May_2025) 8. Israel strikes Syrian Defense Ministry as clashes between government and Druze minority rage on - The Albertan News, https://www.thealbertan.com/world-news/israel-strikes-syrian-defense-ministry-as-clashes-between-government-and-druze-minority-rage-on-10949497 9. Israel strikes in Damascus as clashes between government forces and Druze groups in Syria rage on - Washington Times, https://www.washingtontimes.com/news/2025/jul/16/israel-hits-damascus-clashes-government-forces-druze-groups-syria/ 10. Syria asserts right to defend itself from Israeli attacks amid carnage in Druze area, https://www.timesofisrael.com/syria-asserts-right-to-defend-itself-from-israeli-attacks-amid-carnage-in-druze-area/ 11. Israel strikes in Damascus as clashes between Syrian forces and minority Druze rage on, https://www.ajc.com/news/2025/07/israel-strikes-in-damascus-as-clashes-between-syrian-forces-and-minority-druze-rage-on/ 12. Clashes resume in Syria's Druze city of Sweida, Israel strikes defense ministry in Damascus, https://www.arabnews.jp/en/middle-east/article_151591/ 13. Israel-backed aid organization in Gaza says 20 killed at distribution site, mostly in stampede, https://www.yahoo.com/news/israel-backed-aid-organization-gaza-074705397.html 14. Israeli invasion of Syria (2024–present) - Wikipedia, https://en.wikipedia.org/wiki/Israeli_invasion_of_Syria_(2024%E2%80%93present) 15. The Importance of Regional Diplomacy for Syria's Druze - The Washington Institute, https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/importance-regional-diplomacy-syrias-druze 16. UN urges de-escalation, protection of civilians as conflict roils Syria - The European Sting, https://europeansting.com/2025/07/16/un-urges-de-escalation-protection-of-civilians-as-conflict-roils-syria/ 17. LIVE: Deadly Israeli attacks kill more Palestinians near Gaza aid centre | Israel-Palestine conflict News | Al Jazeera, https://www.aljazeera.com/news/liveblog/2025/7/14/live-israel-pounds-gaza-as-criticism-grows-of-plans-for-camps-in-rafah?update=3837538 18. Why Israel is Assisting the Druze in Syria - Alma Research and Education Center, https://israel-alma.org/why-israel-is-assisting-the-druze-in-syria/ 19. Aid or division attempt? Israel sends food to Syria's Druze - Naharnet, https://www.naharnet.com/stories/en/311593-aid-or-division-attempt-israel-sends-food-to-syria-s-druze 20. Druze in Israel: Questions of identity, rights, and loyalty - The New Arab, https://www.newarab.com/analysis/druze-israel-questions-identity-rights-and-loyalty 21. How should the clashes between Druze and Bedouin in Syria be viewed? | DW News, https://www.youtube.com/watch?v=LnnbrWgai8U 22. Shotgun wedding? Israel and Syria go to the altar - Responsible Statecraft, https://responsiblestatecraft.org/syria-israel-abraham-accords/ 23. The Druze Community in Israel: A Model of Minority Integration, https://gjia.georgetown.edu/2025/04/21/the-druze-community-in-israel-a-model-of-minority-integration/ 24. Between Inclusion and Stagnation: Military Manpower Policy Towards Druze in Israel and Jews in Turkey, https://www.ariel.ac.il/wp/jimes/wp-content/uploads/sites/147/2022/01/Assa-Ophir.pdf 25. 5 facts about Israeli Druze, a unique religious and ethnic group | Pew Research Center, https://www.pewresearch.org/short-reads/2016/03/21/5-facts-about-israeli-druze-a-unique-religious-and-ethnic-group/ 26. Syria's Druze Have Run Out of Patience With Assad - New Lines Magazine, https://newlinesmag.com/reportage/syrias-druze-have-run-out-of-patience-with-assad/ 27. Lebanon's 1982 war reverberates in Israel's Syria campaign - Atlantic Council, https://www.atlanticcouncil.org/blogs/menasource/lebanons-1982-war-reverberates-in-israels-syria-campaign/ 28. Golan Heights - Wikipedia, https://en.wikipedia.org/wiki/Golan_Heights 29. Post-Assad Syria Builds Relations with Former Adversaries - The Soufan Center, https://thesoufancenter.org/intelbrief-2025-july-16/ 30. Iran's Muslim Ally Turns To Israel & US | Trump Behind Syria's Al-Shara Tectonic Shift, https://www.youtube.com/watch?v=hXhOL1XuSC8 31. Axis of Resistance - Wikipedia, https://en.wikipedia.org/wiki/Axis_of_Resistance 32. Hezbollah watches on as Iran and Israel battle, for now - Al Jazeera, https://www.aljazeera.com/news/2025/6/17/hezbollah-watches-on-as-iran-and-israel-battle-for-now 33. Hezbollah's Statement on Israel's Strikes on Iran - Middle East Forum, https://www.meforum.org/mef-online/hezbollahs-statement-on-israels-strikes-on-iran
ارسال نظرات