جمعه ؛ 30 شهريور 1403
19 تير 1402 - 09:52
به مناسبت ۱۸ تیر، روز ادبیات کودک و نوجوان؛

کتابِ کودک و نوجوان را رها نکنیم

در دهه ۶۰ کودکان و نوجوانان هر چند در تلاطم جنگ و نابسامانی‌هایش بودند، اما می‌توان از این دهه به عنوان درخشان‌ترین دوران در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نام برد.
کد خبر : 14612

پایگاه رهنما:

در دهه ۶۰ کودکان و نوجوانان هر چند در تلاطم جنگ و نابسامانی‌هایش بودند، اما می‌توان از این دهه به عنوان درخشان‌ترین دوران در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نام برد. دهه‌ای که وقتی مورد بررسی قرار می‌گیرد تولیداتش در این حوزه دست کمی از گروه بزرگسالان نداشت؛ قطعا به همین دلیل است که آن دوران را دوران طلایی ادبیات کودک و نوجوان می نامند.

با وجود این سابقه طلایی، اما متأسفانه هر چه از این دهه دورتر شدیم کارهای کمتری هم در این حوزه تولید و تألیف شد تا جایی که بازار کتابفروشی ها و قفسه کتابخانه ها پُر شدند از کارهای ترجمه ای که شاید بسیاری از آنها هیچ تناسبی با سبک زندگی ایرانی اسلامی ما ندارد. اما روز به روز بازار کتاب های ترجمه ای پر رونق‌تر و کتاب های تالیفی بی‌فروغ تر شد. رهبر معظم انقلاب در بازدید امسال خود از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به این نکته اشاره کرده و موضوع کتاب کودک و نوجوان را مورد تاکید قرار دادند و گفتند: «باید تا آنجا که امکان‌پذیر است در زمینه تولید کتاب‌های کودکان و نوجوانان متناسب با فرهنگ خودمان، تلاش شود تا از کتاب‌های بیگانه بی‌نیاز شویم».

* خطر ترجمه‌محوری در دنیای کودک و نوجوان

عبدالعظیم فریدون مدیر انتشارات محراب قلم در گفتگویی به این موارد اشاره داشته و می‌گوید، متأسفانه ما جمعیت کودک و نوجوان را رها کرده‌ایم، در حالی که می‌توانیم با افزایش عناوین جدید در کتابخانه‌های عمومی و مدارس، راه‌اندازی کتابفروشی‌های تخصصی و ... شرایط بهتری را فراهم کنیم.

او همچنین این نکته را بیان کرده که «واقعیت بازار نشر کتاب کودک این است که در چند سال گذشته ترجمه‌ها بی‌ضابطه وارد کتابفروشی‌ها شده‌اند. چرایی بروز آن باید آسیب‌شناسی شود تا به راه حل برسیم »

این فعال فرهنگی، در رابطه با آسیب شناسی در این حوزه نیز معتقد است: «امروز تیراژ کتاب به هزار نسخه رسیده؛ این در حالی است که در دهه ۶۰ تیراژ کتاب در ۲۰ هزار نسخه منتشر می‌شد. جمعیت کودک ما از سال ۶۰ تاکنون چندین برابر شده است. برخی ظهور فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را دلیل این امر می‌دانند، اما من می‌گویم ما این‌ها را بهانه نکنیم. ما الآن چه مشوق‌هایی برای تولید کتاب تألیفی داریم؟ اگر ناشری اهتمامش را بر تولید کتاب‌های تألیفی قرار دهد، چه فرقی به لحاظ تشویقی با ناشری دارد که در حوزه ترجمه فعال است؟ فقط بحث مادی نیست، بحث معنوی هم هست. »

بدون شک برای چاپ کتاب های کودک و نوجوان باید تسهیلات و شرایط بسیار بهتری فراهم شود. فریدون در این رابطه می گوید: «حقیقت این است که مشکلات اقتصادی، ناشر را به سمت چاپ کتاب‌های ترجمه پیش برده است؛ چون هزینه کمتری را باید بپردازد؛ از سوی دیگر هزینه‌ای نیز برای تصویرگری و حق‌التألیف پرداخت نمی‌کند. در حالی که ناشر برای چاپ هر کتاب تألیفی، باید حدود هشت تا ۱۰ میلیون تومان برای یک کتاب ۲۴ صفحه‌ای به تصویرگر و نویسنده پرداخت کند. این غیر از هزینه‌هایی است که باید برای ویراستاری، صحافی، چاپ و ... بپردازد. حالا این میزان را در هزار نسخه در نظر بگیرید. متأسفانه هیچ کس نه در خرید و نه در تبلیغ کار تألیفی حمایتی نمی‌کند؛ بنابراین جریان نشر نیز به سمتی پیش می‌رود که هزینه کمتری برای آن داشته باشد. تصویرگری کتاب کودک در دهه ۶۰، ۵۰ هزارتومان بوده، الان به یک میلیون تومان رسیده است. قیمت کاغذ همواره صعودی بوده به طوری که الآن ناشر باید برای هر بند، بیش از یک میلیون تومان هزینه بپردازد. هزینه صحافی و چاپ نیز هر کدام ۱۰ برابر شده است».

* لزوم توازن بین کتاب‌های تألیفی و ترجمه‌ای

بدون شک تمامی کتاب های ترجمه شده بد نیستند و باید همیشه نگاه ویژه ای هم به ترجمه داشت، اما کتاب هایی که با فرهنگ ما مغایرت نداشته باشد. بدون شک وجود کتاب های ترجمه ای باعث می شود رقابت درست‌تری شکل بگیرد با این حال باید مراقب بود که وزنه این ترازو همیشه به سوی کارهای تألیفی باشد.

مدیر انتشارات محراب قلم در این باره می گوید: «غلبه ترجمه بر تألیف، نکته درستی است. از سوی دیگر هیچ کس مخالف عرضه کارهای ترجمه ای خوب که پیام خوبی برای مخاطب کودک و نوجوان ما داشته باشد، نیست. گاه حتی آثار تألیفی زردی داریم که وجود آنها در بازار به ضرر مخاطب است و کارهای ترجمه از این دست از آثار برتری دارند؛ بنابراین صرف تألیف کتاب هدف نیست».نسیم اسدپور

ارسال نظرات