سازمان همکاری شانگهای که در سال ۱۹۹۶ میلادی در زمینه همکاریهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی تأسیس شد و اکنون اعضای اصلی آن کشورهایی نظیر چین، روسیه، هند، ایران، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، پاکستان و بلاروس میباشند. البته در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱ (شهریورماه ۱۴۰۰) با عضویت کامل جمهوری اسلامی ایران در زمان ریاست جمهوری شهید رئیسی موافقت شد. بیست و پنجمین نشست اعضای سازمان مزبور از ۳۱ اگوست تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۵ (شهریور ماه ۱۴۰۴) در شهر تیانجین؛ سومین کلانشهر چین پس از شانگهای و پکن برگزار شد.
در شرایطی این نشست با میزبانی کشور چین برگزار شد که چند موضوع مهم بر برگزاری، مواضع اعضاء و بیانیه پایانی آن سایه افکند و مورد توجه بیش از پیش رسانههای بین المللی به آن شد. مانند ظهور نشانههای تغییر در نظام بین الملل از تک قطبی به چند قطبی، جنگ روسیه و اوکراین و تقابل با اروپا، جنگ تجاری چین با آمریکا، جنگ تعرفهای آمریکا علیه رقبای تجاری به ویژه چین و هند، بحران و جنگ در منطقه غرب آسیا، مسئله افغانستان، تهاجم آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران و مناقشه هستهای غرب با ایران از جمله مسائل و موضوعات مهمی بود تا ماهیت سیاسی نشست و مواضع جهت دار اعضاء در بروز مواجهه یک جبهه شرقی با محوریت چین در برابر جبهه غربی را نمایانتر نماید.
پیام مهمی که از این نشست به جهان و به خصوص به ایالات متحده آمریکا به عنوان محوریت جهان غرب ساطع شد، اعلام پایان نظام تک قطبی و سیاست یکجانبه گرایی جهان توسط آمریکا و از طرفی آمادگی برای شکل گیری نظم چند قطبی جدید در نظام بین الملل است. هرچند که کشورهای آسیای میانه و حتی هند که از جنگ تعرفهای آمریکا زخم خورده و ناراحت است، به نظر میرسد در دوراهی نهایی میانه چین و آمریکا به سمت غرب بلغزند. اما در حال حاضر چیزی که اهمیت فراوانی دارد؛ تراز تجاری و منافع اقتصادی فراوانی است که در بستر توافقات و تبادلات شانگهای نصیب اعضاء میشود و همین موجب شده تا همه کشورها ظرفیتهای گسترده اقتصادی خود را برای کسب منافع بیشتر به صحنه آورند.
در این نشست، کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای طی بیانیهای رسمی، حملات نظامی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا به ایران در خردادماه ۱۴۰۴ را بهشدت محکوم کردند و آن را «نقض آشکار منشور سازمان ملل و تعرض به حاکمیت جمهوری اسلامی ایران» دانستند. سران شانگهای بیان کردند که «چنین اقدامات تجاوزکارانهای علیه تأسیسات غیرنظامی، از جمله زیرساختهای هستهای ـ انرژی، که به کشته شدن غیرنظامیان منجر شد، نقض آشکار اصول و موازین حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل متحد و تعرض به حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود» و همچنین «ایمنی فیزیکی، هستهای و حفاظت از تأسیسات هستهای باید بهطور دائمی تضمین شود.»
جمهوری اسلامی ایران هر چند با تأخیر ولی به درستی در حال برنامه ریزی برای بهره برداری از ظرفیتهای مهم سیاسی و تجاری اعضای شانگهای برای بی اثر کردن تحریمهای آمریکایی و اروپایی در حوزههای مالی، تجاری و انرژی است. مهمترین آن انعقاد قراردادهای میان مدت با چین، روسیه و هند است که زمینه مناسبی برای تعامل متقابل، خرید و فروش نفت، جذب سرمایه گذاریهای خارجی، احیاء بنادر جنوب، ارتقاء تراز و مراودات تجاری، تقویت فرآیند تولید ملی و انتقال تکنولوژی و فناوریهای روز را در بر خواهد داشت.
به عنوان مثال چین نیز در جایگاه ابرقدرت اقتصادی جهان در ابعاد مختلف مالی، فناوری، صنعتی و تجاری در رقابت عنادآمیز و جدی با ایالات متحده آمریکاست، اما نیازمند به گسترش ارتباط با ایران در سه حوزه مهم است. اولین نیازمندی چین، به انرژی به ویژه نفت به دور از هراس مدیریت فروش توسط آمریکا است. (مانند کشورهای عربی) دوم؛ نیازمندی به حوزه جغرافیای راهبردی ایران در توسعه و بهینه سازی کریدورهای تجاری مهم دنیا مخصوصا از شرق به غرب است و سوم، نیازمندی به امنیت در منطقه حساس غرب آسیا بوده که تأمین کامل انرژی و سرمایه گذاری صدها میلیارد دلاری چین در آن وابسته به نقش آفرینی ایران به عنوان قطب مهم تأمین امنیت در منطقه است.
امروز جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با دشمنیهای غرب و رژیم صهیونیستی، میبایست ابعاد همکاریهای خود را در حوزههای سیاسی، اقتصادی و نظامی با کشورهای مهم عضو سازمانهای منطقهای گسترش دهد. کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و حتی رژیم صهیونیستی که از شرکای راهبردی آمریکا هستند، با عزم جدی تراز تجاری و توافقات خود را با چین که رقیب اول آمریکاست، بسیار بیشتر از ایران توسعه دادهاند. با وجود اینکه به لحاظ مساحت و جمعیت قابل مقایسه با ایران نیستند.
در حال حاضر ایران اگر فقط بخواهد پیشنهاد سرمایه گذاری یک دهه پیش چین را پیگیری و عملیاتی نماید؛ بیش از ۴۰ میلیارد دلار است؛ لذا نگارنده همچنان که نگاه غرب گرایی صرف را با توجه به شرایط تحریمی توصیه نمیکند، نگاه شرقی مطلق را نیز پیشنهاد نمیدهد، اما نکتهای که در شرایط فعلی هجوم همه جانبه غرب و تغییر در نظام بین الملل بدیهی است، ارتباط متنوع و وثیق با قدرتهای آتی نظم جدید در نظام بین الملل بوده که سبد متنوع در روابط خارجی و کشورهای دوست، راهبردی هوشمندانه است که بایستی در کنار منطقه گرایی ایران، تجارت با همسایگان و تقویت اقتصاد ملی قرار گیرد.
ارسال نظرات