- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
دوشنبه ؛ 24 آذر 1404 
حقهبازیهای ناتمام یک حقوقدان
محمدصادق فققوري
یکی از مدرسان حقوق دانشگاه تهران با کنار هم گذاشتن چند عبارت و توضیح حقوقی، شهادت حمیدرضا الداغی در سبزوار را منکر شده و این شهید عالیمقام را «نفله» خطاب کردهاست. استناد وی به مبحث دفاع مشروع در فقه است. فارغ از اغراض غیرحقوقی چنین اظهارنظری، درباره این به اصطلاح استدلال حقوقی، گفتنیهایی است:
۱- فروکاستن شهادت الداغی به مقوله دفاع مشروع، یک فریب آشکار است. آنچه در قانون در زمینه این همانی، رعایت سلسله مراتب، یکسانی شرایط و سایر موارد دفاع مشروع بیان شده، اساساً ناظر به جنایت وارده بر اثر دفاع است. به بیان دیگر، در قضیه سبزوار، شهید الداغی در مقام دفاع از خود به شهادت نرسیدهاست که نوبت به طرح موضوع مشروع بودن یا نبودن دفاع وی برسد؛ الداغی با مشاهده تعرض به دختران، در مقام حمله به قاتل برآمده و به شهادت رسیدهاست. در این قضیه اگر هم قرار به طرح موضوع دفاع مشروع باشد، فرضاً این قاتل الداغی است که میتواند به این موضوع استناد کند، نه شهید الداغی. البته واضح است که قاتل هم نمیتواند برای فرار از مجازات به دفاع مشروع متوسل شود، این موضوع در ادامه بهتر مشخص میشود؛ بنابراین تحلیل شهادت الداغی با کلیدواژه دفاع مشروع، یک مغالطه آشکار و نیرنگ حقوقی است.
۲- حتی بر فرض غیرقابل پذیرش صحت دفاع مشروع در این قضیه، اتفاقاً آنکس که شرایط دفاع مشروع را رعایت نکرده، قاتل یا قاتلان شهید الداغی است. یکی از شرایط مشروع بودن دفاع از حیث حقوقی، رعایت سلسله مراتب و برابری سلاحها است. مطابق آنچه در فیلم این جنایت منتشر شدهاست، قاتل برای مقابله با سر و صدای شهید الداغی در قبال توقف جرم او، سلاح سرد کشیده و به وی حملهور میشود. پرپیداست که دست به اسلحهشدن برای دفاع در قبال سر و صدا، نقض برابری سلاحها و برابری شرایط است.
۳- ماده ۱۵۶ به صراحت دفاع از عرض، نفس یا آزادی سایرین را مجاز دانستهاست. تبصره اول این ماده هم «ناتوانی از دفاع» یا «قرار داشتن در وضعیتی که امکان استمداد نداشته باشد» را جزو شرایطی دانسته است که یک شخص میتواند برای دفاع از عرض، نفس یا آزادی دیگری اقدام کند. واضح است که طبق فیلم منتشره، این شرایط در قضیه شهید الداغی صادق است.
۴- ممکن است این ایراد مطرح شود که شهید الداغی از اساس صلاحیت ورود به قضیه و دفاع از دختران در معرض خطر را نداشتهاست. هر حقوقخواندهای هم میداند که هنگام وقوع جرم مشهود تا رسیدن ضابط خاص (قوای انتظامی)، هر انسان مسئولیتشناس و با وجدانی میتواند (و در مواردی باید) مداخله و از استمرار جرم جلوگیری کند. در مشهود بودن آنچه در سبزوار اتفاق افتاده، شکی نیست و باز هم هر حقوقخواندهای میداند که اقدامات شهید الداغی مطابق فیلم منتشر شده، مداخلهای حداقلی برای جلوگیری از استمرار جرم مشهود بوده که با واکنش قاتل مواجه شدهاست.
۵ - سنجش قضایای حقوقی با «عرف»، پشتوانه محکم
فقهی- قانونی دارد. تغییر معنای لفظ واحد توهین از شخصی به شخصی با توجه به عرف منطقه یا عرف اقشار، یکی از دهها مواردی است که قانونگذار ما به پشتوانه فقه به عرف شأنیت و ضمانت اجرا بخشیدهاست. در قضیه سبزوار، حتی اگر هیچ استدلال دیگر حقوقی را هم نپذیریم، عرف مردم غیور و ارزشگرای ایران، اقدام شهید الداغی را منطبق بر ارزشهای والا و انسانی و مستحق ستایش میداند و نه نفلگی.

شهید مطهری، «امر به معروف» و نیاز امروز ما
جواد نوائيان رودسري
44 سال از آن سحرگاه شومی که تیر التقاط، پیشانی فیلسوف برجسته و اندیشمند بزرگ انقلاب اسلامی را شکافت و با شهادت او ملتی را به سوگ نشاند، میگذرد. با این حال، اقدام تروریستی گروهک فرقان در 12 اردیبهشت 1358، فقط پایان حیات ظاهری شهید آیتا... مرتضی مطهری را رقم زد؛ او در قالب اندیشه و آثار مکتوبش، در میان ما باقی ماند تا آثار قلمی وی که به قول امام راحل «بیاستثنا آموزنده و روان بخش است» اسباب ترقی فکر را در جامعه ما فراهم کند و برای «عارف و عامی، سودمند و فرحزا» باشد. آثار شهید مطهری، یکی از منابع قابل اعتنایی است که میتواند در لحظات سخت و پرشبهه، برای دلسوزان انقلاب مغتنم و راهگشا باشد؛ در هنگامهای که شاید آرا و تفسیرهای گوناگون، اسباب تشتت فکری جامعه را فراهم میکند و همین تشتت فکری، محملی میشود برای سوءاستفادههای سرخوردگان و دشمنان این ملت. یکی از آن هنگامهها که باعث ایجاد دغدغه در جامعه ما، طی چند ماه اخیر شد، موضوع امر به معروف، نهی از منکر و شرایط ادای این فریضه در اسلام بود؛ موضوعی که برخی از اهل علم و قلم کوشیدند تا با بضاعت خود، غبار تردید را درباره الزامات و لوازم آن بزدایند و این واجب دینی را در شکلی جامع و روشن، به جامعه عرضه کنند. این زحمات، ان شاءا... مأجور است و مفید، اما در این بین، چقدر خوب بود اگر سری هم به ذخایر ذیقیمت اندیشه اسلامی در آثار استاد شهید میزدیم و درباره فریضه امر به معروف و نهی از منکر و شرایط آن، از او میشنیدیم.
شهید مطهری در برخی از آثار خود، به تفصیل درباره این فریضه راهبردی، به ارائه نظر و رفع شبهه پرداختهاست؛ به ویژه ضمن بررسی ویژگیهای قیام اباعبدا...(ع) در کتاب سترگ «حماسه حسینی» و در خلال سخنرانیهای تأثیرگذاری که در اطراف این واقعه بزرگ ایراد کرده. شهید مطهری، با تکیه بر آیات و روایات، امر به معروف و نهی از منکر را ضامن بقای اسلام میداند و معتقد است بدون این فریضه، اسلام هم دوامی نخواهد داشت، با این حال، این ضرورت انکار ناشدنی، برای اجرا در جامعه اسلامی، نیازمند لوازمی است که بدون آن ها، ای بسا ره به مقصود حقیقی نبرد و بلکه اسباب مزاحمت در راه نشر و گسترش آموزههای دینی را فراهم کند. این لوازم ضروری که لازمه پرداختن به چنین فریضه مهم و راهبردی است، در حصار زمان محبوس نیست و در هر دوره و هر مرحله، قابل اعتنا و توجه است و البته، با توجه به شرایط این روزها، نیازهای امروز ما را هم در بر میگیرد. شهید مطهری، گام نخست در مسیر امر به معروف و نهی از منکر را، اصلاح عامل به فریضه میداند؛ چگونه ممکن است کسی که خود عامل به معروف نیست و مشتاق انجام منکر است، به ارشاد و هدایت دیگری بپردازد؟!
امیرمؤمنان(ع) در خطبه 129 نهجالبلاغه میفرماید: «لَعَنَ اَ... اَلْآمِرِینَ بِالْمَعْرُوفِ اَلتَّارِکِینَ لَهُ وَ اَلنَّاهِینَ عَنِ اَلْمُنْکَرِ اَلْعَامِلِینَ بِهِ»؛ خداوند آمران به معروفی را که خود عامل به آن نیستند و ناهیان از منکری را که خود به منکر عمل میکنند، لعنت کند. تأکید استاد شهید بر مقوله بصیرت و آگاهی در عرصه امر به معروف و نهی از منکر نیز، نکته درخور توجهی است که این روزها سخت بدان نیازمندیم؛ اینکه خروج از دایره منطق در انجام این فریضه دینی، به هیچ روی جایز نیست، اینکه آمر به معروف و ناهی از منکر، باید هدف خود را از این اقدام بداند و درک کند که وی، نه دشمن فردِ عامل منکر یا غافل از معروف، بلکه دشمن اصل منکر و طرفدار اصل معروف است و در این راه، در نظر گرفتن نتیجه، احتمال تأثیر، رعایت اصل احترام و مهربانی نسبت به انسانها، ضرورتی است انکار ناشدنی. این موارد و موارد بسیاری که در آثار ذیقیمت استاد شهید، درباره امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد و ما برخی از آن ها را در مطلب صفحه 7 امروز آوردهایم، نیاز امروز و همیشه ماست؛ نیازی که باید اهل علم با تبیین دقیق و درست آن ها و تشویق جامعه و به ویژه جوانان، به بازخوانی آثار آن شهید سعید، در رفع آن بکوشند.

ارسال نظرات