22 فروردين 1402 - 09:30

پایگاه رهنما:

 

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز سه‌شنبه ۲۲ فروردين

روزگار خوش مأموران قلابی

حسین فصیحی

مأموران قلابی یکی از شخصیت‌های ثابت در پرونده‌های تشکیل شده در پلیس هستند. افرادی که در پوشش مأمور دست به ارتکاب جرم می‌زنند، اعتماد به‌نفس بالایی دارند و به راحتی می‌توانند با سوژه‌های مورد نظرشان ارتباط برقرار کنند و اعتماد آن‌ها را جلب و به خواسته‌هایشان برسند. پوشیدن لباس پلیس، آن‌هم با درجه‌های سرهنگ یا سرداری و تردد در خیابان در شرایطی که مأموران پلیس مدام در حال گشت‌زنی هستند از ریسک‌پذیری بسیاری بالایی برخوردار است که دست زدن به این عمل از طرف هر کسی ممکن نیست. با این حال بسیاری از مجرمان مهارت‌های لازم برای قرار گرفتن در نقش‌های این‌چنینی را دارند و می‌توانند با معرفی خود به عنوان مأموران بلندپایه نظامی یا اطلاعاتی، اعتماد افراد مورد نظرشان را جلب کنند و به خواسته‌شان برسند. شناسایی این دسته از افراد نیز در جریان ارتکاب عمل مجرمانه‌شان به راحتی ممکن نیست. مهارت‌هایی که عمده مأموران قلابی از آن بهره می‌برند به حدی است که قادرند مأموران حقیقی نظامی یا اطلاعاتی را هم فریب دهند و به محل‌های نظامی نیز رفت و آمد کنند.
با توجه به فناوری‌های موجود، امکان دسترسی به کارت‌های شناسایی، احکام قضایی، تجهیزات نظامی و امنیتی به راحتی ممکن است. افرادی که در جعل این دسته از اوراق مهارت دارند، قادرند به راحتی کارت‌های شناسایی و اوراق مورد نظر را به گونه‌ای جعل کنند که امکان شناسایی اولیه آن ممکن نباشد. دسترسی به تجهیزات نظامی و امنیتی هم برای این دسته از افراد به راحتی ممکن است.
هر دسته از مأموران قلابی در شاخه‌ای تخصصی مهارت دارند. برخی از آن‌ها صرفاً در پوشش مبارزه با مواد مخدر سوژه‌های خود را شناسایی و با ادعای حمل مخدر، لوازم آن‌ها را بازرسی و اموال آن‌ها را سرقت می‌کنند. این دسته از افراد عمدتاً در جاده‌های برون‌شهری فعال هستند. آن‌ها سوار بر خودروی شخصی و در حالی که تجهیزات نظامی به همراه دارند خودرو‌های عبوری را با ادعای حمل مواد مخدر متوقف و در جریان بازرسی از این خودروها، پول و طلای مسافران را سرقت می‌کنند. برخی از مأموران قلابی صرفاً در زمینه زورگیری از اتباع بیگانه فعال هستند. آن‌ها در جریان بازرسی از محل اقامت این افراد، اموال آن‌ها را با ادعای توقیف و انتقال به مرکز پلیس سرقت می‌کنند. شاخه‌ای از مأموران قلابی هم لباس شخصی هستند و با خود تجهیزات پلیسی و امنیتی به همراه دارند. آن‌ها خود را مأموران بلندپایه وزارت اطلاعات یا قوه قضائیه معرفی و با ادعای نفوذ در مناصب دولتی و امنیتی، سوژه‌های خود را قربانی خواسته‌هایشان می‌کنند. عمده مأموران قلابی از مجرمان سابقه‌دار هستند. آن‌ها از اطلاعات و آمار شاخه‌ای که در آن فعال هستند به خوبی آگاهی دارند و بعد از هر بار دستگیری و تحمل مجازات دوباره به همان چرخه جرم بازمی‌گردند و این‌بار با مهارت بیشتری به سوژه‌هایشان نزدیک می‌شوند. اینکه مأموران قلابی دوباره به چرخه جرم بازمی‌گردند یک پیام روشن برای ساختار قانونی کشور دارد و آن این است که مجازات‌های قانونی در این باره راه به جایی نبرده است. موضوع دیگر مربوط است به نابسامانی که در ساختار اداری و قانونی کشور حاکم است. برخورد‌های نادرست با درخواست‌کنندگان خدمات دولتی، پلیسی و قضایی نقش مهمی در شکل‌گیری این پرونده‌ها دارد و سبب می‌شود بسیاری از نیازمندان به این خدمات در دام مأموران قلابی گرفتار شوند. شناسایی مأموران قلابی از حقیقی تنها از یک راه ممکن است و آن هم تماس با مرکز فوریت‌های پلیس ۱۱۰ است. این دسته از افراد تا زمانی که مورد احراز هویت به این شیوه قرار نگیرند کسب و کارشان رونق دارد.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز سه‌شنبه ۲۲ فروردين

حق امیرالمومنین (ع) بر گردن انسانیت

كورش شجاعي

امیرالمومنین آن پرورده دامان خاتم النبیین، برترین و والاترین مخلوق حضرت رب العالمین است و ارزشمندترین هدیه و عطیه الهی بعد از محمد مصطفی (ص) به اهل آسمان و زمین. همو که «جان پیامبر» و عبدصالح خداوند و تجسم عبودیت و بندگی بود. مرید و مطیع محض حبیب خدا، علمدار حضرت مصطفی، ایستاده بر قله دانایی و باب مدینه علم نبوی.  همان علی که حتی لحظه ای از عمر گرانبهایش در شرک و کفر سپری نشد و اولین مرد ایمان آورنده به آیین پاک محمدی بود. همان علی که به فرمایش حضرت ختمی مرتبت برای پیامبر به منزله هارون برای موسی کلیم بود و «حدیث دار» از زبان آخرین برگزیده پروردگار در شأن و مقام او جاری شد.

همو که برادر، پسر عم، وصی، جانشین، جان فدا، مرید و مطیع و جان پیامبر اعظم بود. همان علی که ازهد، اتقی، اعدل، اعلم، اشجع بود و خداوند علی اعلی این عبد صالح را خود به علی نامبردار فرمود و مقام کبریایی حضرت رحمان و رحیم خود فرمان داد که علی را «امیرالمومنین» خطاب کنند. و چه امیرالمومنینی که دریای علم و حکمت و معرفت در وجودش موج می زد اما حتی یک «دم» و یک «قدم» بر پیامبر عظیم الشأن اسلام در هیچ امری پیشی و سبقت نگرفت چه رسد به سرپیچی و اطاعت نکردن از رسول خدا (ص). حضرت مولا پس از حبیب خدا، بی همتا بود در ایمان و باور به حق تعالی، در توکل و بندگی در خلوص نیت و اخلاص در عمل، در مقابله با کفر و جهل و گمراهی و شرکت و نفاق و ریا، حضرت علی بن ابیطالب تجسم تام و تمام انسانیت، جلوه و آیه و آینه تمام نما و جلوه حضرت آفریدگار بود.

او که «قرآن ناطق» بود و کلام و کردارش خدایی و قرآنی و محمدی در عرصه ایمان چنان بود که خود می فرمود اگر همه پرده ها کنار رود و غیب آشکار شود، ذره ای بر ایمان علی اضافه نمی شود. او که در عرصه پیکار و مقابله با کفر و جهل و نفاق نیز بی همتا بود و فاتح بدر و خیبر و خندق و ... جان فشانی در «راه خدا» را بدان جا رسانید که رسول خدا در حق اش فرمود ضربه علی در یوم خندق، افضل از عبادت جن و انس است. آن چنان در پیشگاه یتیمان متواضع بود که نه تنها بر فراهم آوردن سفره آنان همت می گمارد بلکه آن اشجع الناس و امیرالمومنان، کودکان یتیم را بر پشت خود می گذاشت تا گل لبخندی بر لبان بشکفد. آن خیبرشکن در عرصه پیکار نیز تنها از «پی حق» شمشیر می زد و حتی یک چرخش شمشیرش از «پی نفس» نبود، عدالت علی نیز در تمامی عرصه ها بی همانند بود. چه آن گاه که به رای قاضی درباره شکایت یک یهودی و ادعای مالکیت او درباره «زره» به راحتی تن داد، چه آن گاه که در مقابل تقاضای اندکی بیشتر از بیت المال توسط برادرش عقیل، آهن گداخته به دست او نزدیک کرد.

حضرت مولا همو که حضرت مصطفی خود و علی را پدران امت می خواند. همان وجود مبارکی است که به فرمان خداوند حکیم، در حجة الوداع و در غدیر خم توسط پیامبر به عنوان وصی، خلیفه و جانشین رسول خدا معرفی شد و حدیث مبارک و سرنوشت ساز «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ» از مأذنه جهاز شتران از برکه غدیر در گوش تمام جهان و برای همه اعصار جاری شد که اگر به آن عمل می شد ... علی (ع) آن یگانه کُفو و همتای حضرت زهرای اطهر، آن بهترین همسر، آن برترین پدر و مهربان ترین و والاترین انسان و امام انس و جان، آن تنها امیرالمومنین که حتی دیگر ائمه معصومین بدین لقب نامبردار نیستند، آن ولی و امام و حاکم و حکمرانی که در همان دوره کوتاه چهار سال و اندی حکومت خود با وجود تحمیل سه جنگ بزرگ داخلی، کارهایی کرد «کارستان»؛ حکومت و حکمرانی اش و فرمان نامه اش به مالک اشتر و ... همچنان و تا ابد الگویی بی نظیر و بی مانند است.

و این علی و امیرمومنان و این ساقی کوثر چه حق ها که بر گردن انسان و انسانیت ندارد! پس آیا تلاش برای شناخت و معرفت حضرت مولا و شناخت سبک زندگی و سیره مبارکش، وظیفه همه انسان ها خصوصا مسلمانان در همه اعصار نیست؟  آیا عمل یا حداقل تلاش برای الگو قراردادن نوع حکومت و حکمرانی امیرالمومنین (ع)وظیفه همه حاکمان و حکمرانان نیست؟  آیا ترویج سبک و سیره حکومت علوی وظیفه ای جدی و سرنوشت ساز به ویژه در عصر و شرایط کنونی برای همه مسئولان و مردم نیست؟! آیا حق امیرالمومنین، علی بن ابیطالب بر گردن انسان و انسانیت را آن چنان که باید شناخته ایم؟! آیا آن چنان که باید همه ما درک کرده ایم که چرا و چگونه و در چه شرایطی و با ایجاد چه جو تبلیغی و رسانه ای مسمومی در سایه تزویر و ریا و جهالت و تحجر و دور شدن مردم از گرد خورشید وجود امامت و ولایت، شمشیر جهالت بر سر امامت و ولایت فرود آمد و آن غم بزرگ بر عالم مستولی شد؟!

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز سه‌شنبه ۲۲ فروردين

اسرائیل و کوچ شکارچیان شنبه

سعدالله زارعی 
در هفته‌های اخیر رژیم صهیونیستی دست به سه اقدام علیه ایران، فلسطین و لبنان زد. حمله موشکی این رژیم علیه سوریه منجر به شهادت دو نیروی ایرانی در این کشور شد، همزمان لبنان را به اقدام نظامی تهدید نمود و نظامیان آن در مسجدالاقصی به نمازگزاران حرم شریف حمله کرده و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. نتانیاهو برای فرار از بحران سیاسی داخلی و وحدت‌بخشی به جامعه از هم‌گسیخته صهیونیستی، به تئوری قدیمی «صدور بحران به محیط پیرامونی» روی آورد اما غافل از اینکه زمان این بازی به سر آمده و شرایط تغییر کرده است. متعاقب این اقدامات، نیروهای مقاومت گزینه «گوشمالی» رژیم صهیونیستی و نتانیاهو را به میدان آوردند و نتیجه آن این شد که مقامات سابق و کنونی این رژیم به زبان آمدند که دیگر «بازدارندگی» اسرائیل به پایان رسیده و حتی قادر نیست در برابر حزب‌الله لبنان از این راه‌حل استفاده کند. 
روز پنجشنبه گذشته عملیات از جنوب لبنان آغاز گردید. مقاومت فلسطین با استفاده از موقعیت‌های فیزیکی که در لنبان دارد نزدیک به 100 فروند موشک، کاتیوشا و خمپاره به سمت مناطق شمالی رژیم یعنی استان جلیل شلیک کرد. رژیم صهیونیستی در واکنش، به چند موقعیت جنبش اسلامی حماس در غزه حمله کرد و لحظاتی پس از آن مقاومت فلسطین حدود 40 موشک به سمت شهرک‌های صهیونیست‌نشین اطراف غزه شلیک نمود و پس از آن رژیم اسرائیل به سه نقطه در داخل لبنان حمله کرد. حق دارید باور نکنید ولی حقیقت دارد؛ یکی از این سه نقطه یک آغل خالی گوسفندان، دیگری یک پل فرسوده نزدیک ساحل و یکی دیگر نقطه‌ای کور در یک منطقه جنگلی بود! به‌گونه‌ای که آویگدور لیبرمن وزیر سابق خارجه رژیم، عملیات اسرائیل را مضحک و شرم‌آور توصیف کرد. 
از آن طرف گروه‌های دیگر فلسطینی شامل «عرین‌الاُسُود» در روزهای پنجشنبه و جمعه دست به اقدامات پی‌در‌پی علیه مراکز صهیونیستی زدند که از غور اشغالی اردن تا پایتخت رژیم اسرائیل را شامل می‌شد. در نتیجه چندین رشته عملیات نظامی و خودرویی، دست‌کم 7 نفر صهیونیست کشته و نزدیک به 15 نفر زخمی شدند. عدد کشته‌های صهیونیست‌ها در جریان این عملیات‌ها نزدیک به 4 برابر دو شهید ایرانی بود که بر اثر حملات رژیم اسرائیل در روزهای اخیر در سوریه به شهادت رسیده بودند. 
روز جمعه در حالی که اقدامات فلسطینی‌ها علیه مناطق اسرائیلی ادامه داشت، نتانیاهو اعلام کرد اقدامات تلافی‌جویانه اسرائیل به پایان رسیده و دلیلی ندارد که طرف‌های مقابل به اقدامات خود ادامه دهند. در این میان نتانیاهو در تماس با سران مصر، اردن، فرانسه و قطر از آنان خواست با طرف‌های فلسطینی تماس بگیرند و آنان را به توقف اقدامات ضداسرائیلی متقاعد نمایند. وی ملتمسانه از فلسطینی‌ها نیز درخواست کرد سه روز به یهودیان اجازه دهند در مسجدالاقصی مراسم عبادی روز پاک (فصح) به جا آورند و پس از آن هر خواسته فلسطینی‌ها را اجابت خواهد کرد. اما طرف‌های فلسطینی از یک‌سو توقف حملات به موقعیت‌های رژیم صهیونیستی را به توقف اقدامات این رژیم در مسجدالاقصی و صحن‌های اطراف آن موکول کرده و از سوی دیگر اجازه ندادند عناصر جنایتکار صهیونیست به نام برگزاری مراسم عبادی عید یهودی، وارد مسجدالاقصی گردند. در جمعه دوم ماه مبارک رمضان، مسجدالاقصی شاهد حضور بی‌سابقه حدود 130.000 فلسطینی بود که اکثر آنان قصد برگزاری مراسم اعتکاف در «حرم شریف» داشتند و علی‌رغم فشار و اقدامات ضدانسانی نیروهای ارتش اسرائیل که شامل 2400 نفر می‌شد، در مسجد معتکف گردیدند و اسرائیل عملاً نتوانست خیال خام خود را در حرم شریف عملیاتی نماید. 
«دیوید بن گوریون» مؤسس اصلی رژیم صهیونیستی و نخست‌وزیر آن در سال‌های 1334 تا 1341، در زمان نخست‌وزیری خود گفته بود «وقتی بازدارندگی از بین برود اسرائیل نابود می‌شود» بازدارندگی مدنظر بن گوریون سه پایه داشت؛ 1-انظار و ایجاد جو روانی به شکلی که طرف مقابل بترسد و باور کند که نمی‌تواند علیه دشمن خود اقدام نماید 2-عملیات پیشدستانه و ضربه زدن به دشمن به گونه‌ای که توان حمله نداشته باشد و 3-انتقال سریع نبرد به سرزمین دشمن. 
اسرائیل در فاصله سال‌های 1327 تا 1375 که ناگزیر به عقب‌نشینی از بیروت تا نهر لیتانی در شمال استان صور گردید، با همین سناریو بر جهان عرب مسلط شده و در جنگ‌های بزرگ با عرب‌ها به پیروزی رسیده بود اما از زمان پیدایی مقاومت لبنان و ضرباتی که عملیات‌های بی‌امان آن به رژیم اسرائیل وارد کرد، نظریه و راهکار رژیم اسرائیل از بین رفت؛ انظار اسرائیل و عملیات روانی آن رنگ باخت و با بی‌اعتنایی شیران حزب‌الله مواجه گردید؛ عملیات پیش‌دستانه اسرائیل در جنگ 33 روزه منسوخ گردید و انتقال سریع نبرد به سرزمین دشمن از دسترس اسرائیل خارج شد. امروز این سه پایه تئوری اسرائیلی به کلی تغییر کرده است، یعنی عملیات انظار در اختیار حزب‌الله است، مقاومت فلسطین دست به عملیات‌های پیشدستانه می‌زند -که عملیات سیف‌القدس رمضان سال قبل و عملیات رمضان امسال آنان از این واقعیت خبر می‌دهد- و داخل رژیم، تبدیل به کانون بحران شده و در محیط فرامرزی هر ضربه آن لااقل با ده ضربه پاسخ داده می‌شود. 
اسرائیل در محیط داخلی دیگر نمی‌تواند از قاعده «تهدید خارجی عامل وحدت داخلی» استفاده کند. همین روزهایی که رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان و غزه زیر فشار مقاومت فلسطینی‌ها بود و در داخل با عملیات‌های پی‌در‌پی جوانان فلسطین مواجه شد، مخالفان یهودی نتانیاهو صحنه مخالفت با نخست‌وزیر را رها نکردند. عملیات در روز جمعه تا شامگاه آن ادامه داشت و در شامگاه روز شنبه با شلیک سه موشک از خاک سوریه مواجه شد و انصارالله یمن به اسرائیل در برابر هر اقدام ضد سوریه هشدار داد. اما در همین زمان یعنی شنبه شب بیش از یکصد هزار یهودی در میدان مقابل کاخ نخست‌وزیری و کنست، یقه نتانیاهو را گرفته بودند و او را وادار به اخراج دو وزیر خود می‌کردند که به معنی فروپاشی کابینه‌ای که تازه سه ماه است روی کار آمده، می‌باشد! این یعنی اسرائیل آن‌قدر به فلاکت افتاده که با استناد به حملات دشمن هم نمی‌تواند داخل خود را ولو برای مدت کوتاهی آرام نماید. 
همین الان جمعیت عربی داخل سرزمین فلسطین -یعنی کل جغرافیایی به مساحت حدود 27000 کیلومتر مربع -از جمعیت عبری آن بیشتر است و این در حالی است که رژیم اسرائیل در عدد جمعیتی خود هنوز دو میلیون یهودی که طی 3 تا 4 سال اخیر برای همیشه فلسطین را رها کرده و به موطن اصلی خود بازگشته‌اند، به حساب می‌آورد. 
روند خروج شتابان یهودیان از فلسطین به زودی یعنی خیلی زودتر از آنکه در تحلیل‌ها آمده بود، اسرائیل را با یک جمعیت حداکثر 30 درصدی یهودی در برابر 70 درصد عرب مواجه می‌کند و این به آن معناست که دیگر نمی‌تواند دولتی یهودی داشته باشد و 30 درصدی از این یهودیان که باقی می‌مانند، بخشی اصولاً فلسطینی‌اند و بخش بزرگ‌تری مهاجر قدیمی می‌باشند که پل‌های قبلی آنان در کشورهایشان خراب شده و لاجرم بلاکشان می‌مانند. پس به زودی اسرائیلی‌ها ناگزیرند به شکل‌گیری دولتی با اکثریت عرب فلسطینی تن دهند. این وضعیت به طور خیلی طبیعی ولی سریع اتفاق می‌افتد همان‌طور که در آفریقای جنوبی سفیدهای اقلیت علی‌رغم اقدامات جنایتکارانه دست آخر در سال 1373 و پس از حدود 80 سال ناگزیر شدند شکل‌گیری دولت سیاهان را در پرتوریا بپذیرند و برای همیشه از فکر تشکیل دولت سفیدها منصرف گردند. 
رژیم اسرائیل ناگزیر است این واقعیت را بپذیرد کما اینکه در ماه‌های اخیر بارها به آن اعتراف کرده است. رئیس ‌رژیم، رئیس ‌دولت، رئیس ‌اپوزیسیون، رئیس ‌موساد و شخصیت‌های مهمی مانند لیبرمن با صراحت گفته‌اند، دولت اسرائیل پیش از 80 سالگی برای بار سوم از بین می‌رود. رژیم اسرائیل در همین روزهای اخیر در حالی که تعدادی از صهیونیست‌ها توسط فلسطینی‌ها کشته شده بودند، نتوانست در لبنان و غزه دست به عملیاتی بزند که حتی یک نفر لبنانی یا فلسطینی در آن مجروح شده باشند!
آن‌طور که پایگاه خبری «اکسیوس» نوشته است، رئیس ‌ستاد مشترک رژیم صهیونیستی، پنجشنبه شب گذشته در کابینه امنیتی رژیم در برابر درخواست رئیس ‌موساد مبنی بر اینکه به دلیل اجازه حزب‌الله به حماس برای شلیک موشک از خاک لبنان، باید آن را گوشمالی داد، گفته‌ بود به نفع اسرائیل است که حزب‌الله را از معادله جنگ خارج کند و کاری به کار آن نداشته باشد. «هرزی‌هالوی» استدلال کرده که هم‌اینک 70 درصد نیروهای اصلی ارتش درگیر کنترل کرانه باختری هستند و با 30 درصد بقیه نمی‌توان از پس واکنش حزب‌الله برآمد و این نظر به تصویب می‌رسد. 
عملیات‌های فلسطینی علیه اسرائیل روز به روز ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد؛ آمارها می‌گویند در سال 2022، فلسطینی‌ها 10850 اقدام ضداسرائیلی را برنامه‌ریزی کرده و حدود 8500 مورد آن را به اجرا گذاشته‌اند و آمارهای امروز می‌گوید اقدامات ضداسرائیلی فلسطینی‌ها در سال جاری لااقل 50 درصد نسبت به سال 2022 افزایش پیدا کرده است. واقعاً اسرائیل چگونه می‌تواند باقی بماند و از این بحران همه‌جانبه خارج شود؟ 
منبع: بصیرت

ارسال نظرات