محور اصلی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در آغازین روز سال ۱۴۰۲ توجه به بنیانهای درونی نظام و ملت ایران به عنوان نقطه عزیمت برای ایجاد تحول در نظام اسلامی است، تحولی که نقطه هدف آن در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در چارچوب «نظریه نظام انقلابی»، تحقق آرمان «ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا فداه)» ترسیم شده است. مقام معظم رهبری در این سخنان با تبیین ابعاد تحول در نظام اسلامی با اشاره به وجود دو نگاه در مورد تحول در نظام اسلامی، در مورد نگاه دشمنان به تحول وتغییر در نظام اسلامی یادآور شدند: آنچه دشمن دنبالش است و اسمش را دگرگونی میگذارد، عبارت است از تغییر هویت جمهوری اسلامی. اینها با هویت جمهوری اسلامی مخالفاند اگر میگویند تغییر، تحول، تغییر ساختار، انقلاب و امثال اینها، مقصودشان این است که هویت جمهوری اسلامی تغییر پیدا بکند. هدف آنها حذف همه چیزهایی است که مردم را به یاد انقلاب و به یاد اسلام میاندازد. معظمله سپس با اشاره به نگاه جمهوری اسلامی ایران به تحول خاطرنشان میکنند که آنچه بنده از کلمه تحول به عنوان تحول اراده میکنم، عبارت است از تغییر بخشها و نقاط معیوب چه در نظام اسلامی، چه در جامعه ایرانی. ما نقاط معیوب داریم، بخشهای ضعیف داریم، ضعفهایی داریم این ضعفها را باید شناسایی کنیم، این نقاط را باید مشخص کنیم و با اراده قاطع ضعفها را برطرف کنیم و تبدیل به قوت کنیم.
رهبر معظم انقلاب آنگاه با تأکید بر اینکه الزامات این تحول اعتماد به نفس ملی، هوشیاری و شناسایی نقاط قوت نظام است، استحکام بنیه درونی نظام اسلامی و ملت ایران را یکی از این نقاط قوت اصلی نظام میدانند که آن نیز ناشی از ایمان قلبی مردم به خدا، به دین، به قرآن و به ائمه هدی (ع) است. غلبه ملت ایران بر زنجیره خصومتهای پیدرپیِ چنددهساله اخیر و پیشرفتهای بزرگ ملت ایران در عرصههای مختلف علمی، صنعتی، دفاعی، پزشکی، هستهای و... از نشانههای ساخت محکم و مستحکم بنیه ملت ایران و نظام اسلامی است که نباید ضربه ببیند، در هر تحولی، روی این نقاط قوت باید تکیه کرد، آنها را باید افزایش داد، نقاط قوت را باید برجستهتر کرد و گستردهتر کرد.
اما علاوه بر پیشرفتها و دستاوردهای نظام اسلامی بهرغم تحمیل گستردهترین وپیچیدهترین فشارها وتحریمها علیه مردم ایران در چهار دهه اخیر برای اثبات مدعای استحکام بنیه درونی نظام به دو گزاره مهم دیگر نیز میتوان اشاره کرد:
اول: توان مردم ایران در خنثیسازی توطئههای گسترده دشمنان به ویژه جنگ ترکیبی اخیر بهرغم دخالت صریح قدرتهای سلطه در حمایت از اغتشاشگران، که خود به فرصتی برای اعتلای انقلاب اسلامی و اثبات قابلیتها و توانمندیهای آن در جهان تبدیل شده است، این امر بار دیگر سرزندگی و پویایی انقلاب اسلامی را به رخ جهانیان کشید و نشان داد که دلبستگی و تعلق مردم ایران به انقلاب اسلامی و ارزشهای آن پیوندی الهی است و سختیها و چالشهایی نظیر جنگ تحمیلی یا جنگ ترکیبی اخیر دشمنان علیه مردم ایران و مشکلات اقتصادی و معیشتی عزم آنها را در حضور درصحنه و دفاع از انقلاب و نظام اسلامی مصممتر میکند.
دوم:اعتراف دشمنان نظام به اقتدار، قابلیتها وتوانمندیهای ایران که مهمترین مستند آن گزارش جامعه اطلاعاتی امریکا است که در اسفند ماه منتشر شده است. در گزارش جامعه اطلاعاتی امریکا که متشکل از ۱۶ سازمان اطلاعاتی ازجمله سازمان سیا و آژانس امنیت ملی ایالاتمتحده است که در روز چهار شنبه ۱۷ اسفندماه منتشر شده رسماً به نقش ایران در آینده پیش روی منطقه اشارهکرده و با اذعان به قدرت فرا منطقهای ایران در نظم جدید جهانی، در تحلیلِ انگیزههای جمهوری اسلامی، بر دو انگیزه اصلی عقیدتی – سیاسی نظام انگشت گذاشته ومی افزاید نخستین برنامه دهساله جمهوری اسلامی ایران پر کردن جای ایالاتمتحده امریکا در منطقه است. در بخش دیگر این گزارش که البته ایران هراسی در آن موج میزند، با اعتراف به اقتدار دفاعی ایران به توان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشاره ویادآور میشود که سپاه در سال ۲۰۲۳ همچنان موقعیت خود را بهعنوان «مرکز قدرت نظامی ایران» حفظ خواهد کرد سازمانی نظامی که با دست زدن به مجموعهای ترکیبی از «جنگهای متعارف و نامتعارف» منافع ایالاتمتحده در خاورمیانه را تهدید میکند. ایران بیشترین ذخایر موشکهای بالستیک در خاورمیانه را در اختیار دارد و همین امر تهدیدی برای منطقه بهحساب میآید. بر اساس این ارزیابی اطلاعاتی، عملیات جنگی غیرمتعارف ایران و شبکه شرکا و گروههای نیابتی شبهنظامی ایران، تهران را قادر میسازد تا برای پیشبرد منافع خود در منطقه و حفظ عمق استراتژیک تلاش کند. در حوزه نفوذ بین المللی نظام اسلامی نیز آخرین اعتراف مقامات امریکایی قابل توجه است. هفته گذشته ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش تروریست امریکا در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان در کنار لوید آستین وزیر دفاع، به نمایندگان گفت نزدیک شدن چین، روسیه و ایران در سالهای آتی برای امریکا مشکلساز خواهد بود.
اما بدیهی است که ظرفیتها وقابلیتهای نظام اسلامی ومردم ایران فراتر از این دستاوردهاست وبه همین دلیل اهتمام بر تقویت بنیانها ومبانی درونی نظام وملت ایران برای تحقق تحول مطلوب ضرورتی اجتنابناپذیر است، بخشی از الزامات آن به قرار زیر است:
الف:تقویت ایمان و باورهای اعتقادی و روحیه ملی.
ب:اهتمام مسئولین در حل مشکلات ومسائل مردم ورفع برخی ضعفها در کشور که رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان به بعضی از آنها اشاره کردند، نظیر مشکلات اقتصادی کشور، تصدی گری دولت در اقتصاد، ضعف برنامه ریزی برای بهرهگیری از مشارکت مردم و....
ج: تقویت وحدت وانسجام ملی و هماهنگی بین قوا.
د: تقویت قدرت ملی برای مقابله با تهدیدات با اتکا به منابع داخلی.
ه: ولایتمداری و تنظیم رفتارها و تصمیمات بر محور ولایت.
و: باور و کاربست مدیریت جهادی در همه عرصه ها.
ز:امیدواری وامید آفرینی برای به رسیدن به اهداف وعدم تردید نسبت به قابلیتها وتوانمندیهای خودی.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خود در آغاز سال جدید، امید آفرینی را یکی از الزامات تحول وتحکیم بنیه درونی نظام دانسته ویادآور میشوند: یک توصیه مهم من به همه کسانی که توانایی سخن گفتن با مردم را دارند و رسانه در اختیارشان است ــ چه در فضای مجازی، چه در مطبوعات، چه در صدا و سیما ــ امیدآفرینی است. دشمن سعی میکند جوانهای ما را ناامید کند ما باید متقابلاً امیدآفرینی کنیم.
دریچه تولید برای مهار سیلاب تورم
مهدي حسنزاده
نام گذاری سال ۱۴۰۲ به عنوان سال «مهار تورم، رشد تولید» از سوی رهبر معظم انقلاب، دریچه جدیدی را پیش روی سیاست گذاران می گشاید. چرا که برمبنای برخی ادبیات شکل گرفته در دانش اقتصاد، حل همزمان معضل تورم و رکود چندان ممکن نیست چرا که خروج از رکود مستلزم تحریک تقاضاست و تحریک تقاضا تبعات تورمی به دنبال دارد. با این حال باید توجه داشت که این ادبیات و دیدگاه مربوط به زمانی است که رشد تورم به دلیل افزایش تقاضا رقم خورده است در حالی که داده های آماری مختلف در اقتصاد ایران نشان می دهد که تورم موجود بیشتر معلول کمبود عرضه در اقتصاد ایران است. ثبت رشد اقتصادی نزدیک به صفر طی دهه 90 و رشد اقتصادی ضعیف 2-3 سال اخیر مهم ترین موید بر کاهش عرضه کالا در اقتصاد ایران است.
این کاهش عرضه، خود را در کاهش تقاضا نیز نشان می دهد چنان که داده های مرکز آمار از بررسی درآمد و هزینه خانوارها در سال 1400 و چند سال اخیر نشان می دهد که مصرف مردم کمتر از تورم افزایش یافته است و این به معنای کاهش مصرف به دلیل کاهش قدرت خرید است. هرچند در این میان تقاضای سوداگری در برخی بازارها شکل گرفته است اما کاهش تقاضای مصرفی به حدی بوده که جبران افزایش تقاضای سوداگری را کرده است. در چنین شرایطی اولویت اصلی برای بهبود وضعیت اقتصاد و کاهش نرخ تورم از مسیر افزایش تولید و بهبود رشد اقتصادی می گذرد، اما بد نیست نگاه دقیق تری به وضعیت رشد اقتصادی و نرخ تورم و چرایی اهمیت بهبود این دو شاخص در شرایط فعلی بیندازیم.رشد اقتصادی نزدیک به صفر در دهه ۹۰، تقویت تولید را به عنوان یک هدف اجتناب ناپذیر پیش روی سیاست گذاران قرار داده است تا اقتصاد کشور در چرخه رشد پایین ماندگار نشود و به حرکت کند عادت نکند.
چرا که رشد پایین صرفا می تواند بقا را تضمین کند ولی تضمینی برای توسعه نیست و اقتصاد کشور را از رقابت در منطقه و جهان با کشورهای همسطح خود باز می دارد. دقیقا همین مسئله در زمینه تورم نیز در حال رخ دادن است. اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۷ وارد موج تورمی جدیدی شده است که هنوز نتوانسته از آن خارج شود. ثبت تورم بالای ۴۰ درصد در ۴ سال متوالی رکورد بی سابقه ای را در دهه های اخیر در اقتصاد ایران رقم زده است. در همین باره گزارش اخیر بانک مرکزی تورم نقطه به نقطه در اسفند سال گذشته را 9/63 درصد نشان می دهد. تداوم تورم بالا در اقتصاد ایران موجب می شود که هسته سخت تورم از حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد به ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش یابد و چرخه ای از انتظارات تورمی و تورم را رقم بزند. به این صورت که با وارد شدن تورم مزمن به افزایش نرخ ارز، افزایش دستمزد و دیگر متغیرهای اقتصادی، چرخه ای از تورم را رقم زده است.
بنابراین از این منظر مهار تورم اولویت اقتصاد کشور است اما چنان که گفته شد مهار تورم نه از مسیر کاهش تقاضا که برعکس از مسیر افزایش عرضه می گذرد. افزایش عرضه ای که باید بتواند ضمن افزایش تولید مسکن و خودرو به عنوان دو موتور پیشران اقتصاد، با طراحی یک برنامه توسعه صنعتی مشخص و هدایت اعتبارات بانکی به سمت آن چند هدف را همزمان در پیش گیرد: 1 - افزایش تولید با هدف کاهش واردات محصولات وارداتی که ارزبری بالایی دارند و افزایش تولید محصولاتی که ارزآوری صادراتی دارند. 2 - افزایش تولید با هدف بهینه سازی مصرف سوخت در خودرو و لوازم خانگی 3 - افزایش تولید با هدف فعال سازی بیشتر ظرفیت های دانش بنیان و به کارگیری نیروی کار تحصیلکرده فاقد شغل. در حقیقت رشد تولید با این اهداف 3 گانه هم به تعادل بخشی نظام ارزی کمک می کند، هم ناترازی انرژی در کشور را رفع می کند و هم ضمن اشتغال آفرینی، ایران را در مرزهای فناوری روز دنیا نگه می دارد. به این ترتیب رشد تولید نه به صورت عام و بدون هدف بلکه با نقطه زن در هدف رفع چالش های اصلی اقتصاد کشور می تواند زمینه تعادل بخشی به اقتصاد کلان و کاهش تورم را نیز فراهم کند.
ارسال نظرات