18 دی 1401 - 21:15

پایگاه رهنما:

 

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز یکشنبه‌ ۱۸ دی

تولید امنیت با سرمایه‌گذاری در پیوست‌های اجتماعی

حسین فصیحی

انتصاب سردار احمدرضا رادان به عنوان فرمانده کل انتظامی کشور، انتظارات برای ارتقای امنیت عمومی را افزایش داده است. سردار رادان با تجربه‌های انتظامی جانشین پلیس کشور، فرمانده انتظامی استان‌های کردستان، سیستان و بلوچستان، خراسان و خراسان رضوی و پایتخت نزد بدنه انتظامی کشور، فردی با سوابق روشن و شناخته شده است که بیش از هر چیز دیگر بر سبقه عملیاتی بودن وی تأکید می‌شود. جای تردید نیست پلیس بیش از هر سازمان و نهاد دیگری با بدنه اجتماعی در ارتباط است. از دورترین نقطه مرزی تا قلب پایتخت این مأموران پلیس هستند که عملکردشان در معرض داوری مردم قرار دارد. بنابراین رضایت یا نارضایتی عمومی از پلیس می‌تواند عملکرد آنها را در عمل به وظایفشان روشن ‌کند. ارتکاب جرم و بروز سانحه، دو گزینه‌ای است که امکان حضور میدانی پلیس را الزام می‌بخشد. این‌ روزها و همزمان با گسترده شدن فناوری‌های نوین در بسترهای اجتماعی بر دامنه جرائم خصوصاً جرائم فضای مجازی افزوده و کاهش امنیت عمومی را منجر شده است.
کاهش امنیت عمومی در یک دهه گذشته، همزمان با افزایش معضلات اقتصادی صورت گرفته است. افزایش معضلات اقتصادی، نابرابری‌های اجتماعی را دامن زده و بروز آسیب‌های اجتماعی را شدت بخشیده است. بنابراین هر مقدار بر گستره آسیب‌های اجتماعی اضافه شود بر دامنه مأموریت‌های پلیس هم اضافه می‌شود. به عنوان مثال در پنج سال گذشته میزان سرقت بیش از چهار برابر شده است به این معنا که مأموریت‌های پلیس در حوزه مبارزه با سرقت افزایش چهار برابری داشته، اما بعید است توان و تجهیزات پلیس در همان مقیاس رشد داشته باشد. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، شمار سرقت‌ در سال ۹۵ حدود ۳۴۳ هزار و ۴۲۵ فقره بوده که بنا بر اعلام معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه در سال گذشته به حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار فقره رسیده است. از همین رو به نظر می‌رسد افزایش سرقت با رشد نرخ تورم رابطه‌ای معنادار دارد، به‌طوری‌که در بازه پنج ‌ساله ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ نرخ تورم سالانه حدود 4/4 برابر شده است. این موضوع در مورد جرائم دیگر از جمله مواد مخدر، جرائم سایبری، کلاهبرداری، ارتکاب قتل، سوانح رانندگی و دیگر جرائم مصداقی روشن دارد. بنابراین شدت گرفتن بروز ناامنی در جامعه بیش از اینکه نیاز به افزایش مأموریت‌های پلیسی داشته باشد، نیازمند توجه به پیوست‌هایی است که منجر به بروز جرائم می‌شود. پلیس این امکان را دارد که در کمترین زمان متخلفان و مجرمان را بازداشت کند، اما روشن است در زمانه‌ای که زندان‌های کشور به باشگاه پروش‌اندام مجرمان تبدیل شده است، بازداشت منجر به از بین رفتن جرم نمی‌شود، بلکه باید بسترهایی که امکان بروز جرم یا سوانح را منجر می‌شود از بین برد.
در وضعیت حاضر، بین انتظاراتی که از پلیس وجود دارد و اختیاراتی که در پلیس وجود دارد، توازنی وجود ندارد، به‌گونه‌ای که انتظارات از پلیس بیش از اختیاراتی است که وجود دارد که این تغییر نگرش در آن باید با هزینه‌های قانونی به ایجاد موازنه بین اختیارات و انتظارات منجر شود. مخلص کلام اینکه تأمین و تولید امنیت نیازمند سرمایه‌گذاری در پیوست‌های اجتماعی است که غفلت از این موضوع منجر به وارد شدن هزینه‌های کلان به کشور شده که امید است فرمانده جدید فراجا با تغییر نگرش در وضعیت موجود در جلب رضایت عمومی موفق عمل کند.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز یکشنبه‌ ۱۸ دی

جلوی تکرار فاجعه را بگیرید!

دکتر سید علی علوی

هنوز خاطرات تلخ ارز4200 یا ارز جهانگیری که همچون بختک از سال 97 بر اقتصاد کشور سایه انداخت از سر کشور کم نشده که دولت سیزدهم در اقدامی که نمی دانم اسمش راچه  بگذارم، تصمیم به تکرار سیاستی گرفته که با هزینه فوق العاده اقتصادی و اجتماعی توسط همین دولت متوقف شده بود . در روزهایی که بازار ارز افسار گسیخته بود و در اولین روز از استقرار فرزین رئیس جدید بانک مرکزی،وی  در تصمیمی ناگهانی با اشاره به این که دولت در بازار ارز دخالت می کند، اعلام کرد برای مدت یک سال ارز 28500 تومان به کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید اختصاص پیدا خواهد کرد. فرزین اگرچه توضیحاتی داد اما اکثر قریب به اتفاق کارشناسان اقتصادی ارز 28500 دولت رئیسی را همان ارز4200 دولت روحانی قلمداد کردند.

ارزی که  برای کنترل تورم کالاهای اساسی و مایحتاج عمومی مردم  در نظر گرفته شده  بود ، اما هنوز 48 ساعت نگذشته بود که در کمال تعجب مخبر، معاون اول رئیس جمهور و به عبارتی سکاندار تیم اقتصادی دولت اعلام کرد ارز 28500 برای مدت 2 سال به این کالاها و تامین مایحتاج عمومی مردم   اختصاص پیدا خواهد کرد. این یعنی در پایان دو سال به دی ماه 1403 و 6 ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم  می رسیم که طبیعتا دولت ریسک برداشتن آن را برای تمدید دولت هم که شده تحمل نخواهد کرد و این یعنی عملا تا نیمه سال 1404 بازار ارز رانتی دوباره در کشور احیا خواهد شد.

در معایب و مفاسد ارز ترجیحی یا همین ارز نیمایی یا به عبارتی تثبیت سخت قیمت ارز بسیار گفته و نوشته اند(که بخش هایی از آن را می توانید در گزارش امروز صفحه 10 روزنامه خراسان با عنوان  :اخطار قانونی درباره  تثبیت ارزی را  بخوانید)  اما آن چه به صورت سرفصل می توان به آن اشاره کرد شامل موارد زیر است : 1.رونق بازار رانت های ارزی 2.تضعیف بخش خصوصی و تقویت خصولتی ها 3 جایزه به واردکننده و تشویق واردات 4.تنبیه صادرکننده و غیر جذاب شدن صادرات اگرچه به نظر می رسد دولت برای  کنترل تورم انتظاری، مجبور به اتخاذ چنین تصمیم پرهزینه  ای  شده است، اما بهترین راه الزاما در دسترس ترین راه نیست .حال که پس از5 سال با اجماعی سخت همه ارکان حاکمیت بر حذف ارز4200 همت گماردند و کشور با یک هزینه سنگین اقتصادی و اجتماعی بالاخره در اواخر سال 1400 ارز 4200 را تا حد زیادی از اقتصاد کشور حذف کرد ،حتما بازگشت دوباره به آن سیاست ارزی یک اشتباه راهبردی است که به نظر می رسد باید نهادهای  قانونی  همچون دیوان عدالت اداری، سازمان بازرسی و مجلس به آن  ورود و درباره  آن با قید فوریت تصمیم‌گیری  کنند.

این سیاست در صورتی که بتوان نرخ ارز بازار را به نرخ 28500 نزدیک کرد تا با کم کردن فاصله نرخ ارز، رانت ارزی در میان نباشد، می تواند مفید باشد .اتفاقی که حداقل فعلا با توجه به گذشت چند روز از اعلام این سیاست  چشم اندازی درباره آن قابل مشاهده نیست و قاعدتا هر چه این فاصله بیشتر شود  میزان رانت ارزی  و فساد آن نیز بیشتر خواهد شد   .شاید اگر  دولت  با مصوبه  مجلس در پیاده سازی دقیق  قانون  کالا برگ الکترونیک  براساس قیمت های شهریور  1400 برای یک دوره  2 تا3  ساله  و ادامه جراحی اقتصادی  اقدام  می کرد به این تصمیم که تکرار  یک  اشتباه  و خسارت  محض  است،  منجر نمی‌شد .در هر حال  به نظر می رسد  مجلس یا نهادهای قانونی مرتبط می بایست با قید فوریت  به موضوع ورود کنند و مانع  از تکرار  یک فاجعه  اقتصادی با دامنه و تبعات بلند مدت در اقتصاد کشور شوند. به طور مشخص می توان این  دو پیشنهاد را مد نظر قرار داد:اول ورود مجلس یا شورای عالی هماهنگی اقتصادی و توقف سیاست ارز ۲۸۵۰۰.دوم اجرایی کردن سریع کالابرگ الکترونیک با قید فوریت براساس قیمت های شهریور ۱۴۰۰.

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز یکشنبه‌ ۱۸ دی

انتقام سختی که هر روز سخت‌تر می‌شود! 

دکتر محمدحسین محترم

     ۱- در سالروز شهادت شهید سلیمانی در پاسخ به این سؤال مهم که تعهد رهبر معظم انقلاب اسلامی به «انتقام سخت» از خون حاج قاسم چگونه و کی محقق خواهد شد، باید گفت انتقام سخت در حال محقق شدن است، ولی همراه با «هزینه سنگین» مطرح شده که باید بپردازند و این لزوماً نه به معنای یک عملیات دفعی با نتایج زودگذر است‌، که می‌تواند یک پروژه بطئی و مستمر با نتایج پایدار، و سختی آن نیز  نه برای یک لحظه و یک روز و یک ماه و یک سال دشمن را به درد آورد‌، بلکه قرن‌ها برای او دردآور باشد! زمانی که از انتقام سخت سخن گفته شد‌، همه تحلیلگران سیاسی و امنیتی و نظامی و رسانه‌ای جهان  در پی این بودند که دریابند چه کسی قربانی آن خواهد بود و در سه سال گذشته نیز همواره سایه آن بر سر آمریکایی‌ها از خود ترامپ و پمپئو گرفته تا فرماندهان نظامی و دیگران و حتی صهیونیست‌ها بدجوری سنگینی و خاطره زندگی و سرنوشت سلمان رشدی مرتد را در اذهان زنده کرده است‌، با این تفاوت که «حکم انتقام سخت» را باید خیلی فراتر از «حکم سلمان رشدی» دانست. هرچند هر دو از یک جنس هستند‌، ولی آنچه که موجب گستردگی و عمق حکم انتقام سخت شده‌، تفاوت در شرایط کنونی با زمان صدور حکم سلمان رشدی است‌، چراکه ایران مستقلِ امروز با عمق نفوذ گسترده‌تر و نافذ بودن حکمش قوی‌تر شده است. اما آنچه که تحلیلگران نظامی و سیاسی و... انتظارش را می‌کشند«مصداقی و گذرا» است که البته همین هم برایشان از خود انتقام سخت‌تر و درناک‌تر است‌، درحالی که آنچه که جمهوری اسلامی در پی آن است، «ماهوی و پایدار» است. در حقیقت جنس انتقام سخت‌، از جنس صدور انقلاب اسلامی می‌باشد که اکنون تمام دنیای استکبار را مستاصل نموده است. از نظر جمهوری اسلامی همان گونه که شهادت شهید سلیمانی منطقه و جهان را تحت تاثیر قرار داد‌، انتقام سخت او نیز جهان را باید به‌طور پایدار تحت تاثیر قرار دهد. انتقام سختِ شهادت شهید سلیمانی نه یک استراتژی ملی بلکه جهانی و خواست ملت‌ها در برابر نظام سلطه است که اکنون نه فقط خروج آمریکایی‌ها از منطقه، بلکه فراتر از آن  «چالش، ضعف و افول هژمونی آمریکاست» که به اعتراف خود غربی‌ها اکنون هر روز سرعت آن شتاب بیشتری می‌گیرد و شاهد ده‌ها نشانه و پیامدها و تبعات آن هستیم. در یک کلام انتقام سخت در حال تغيير هندسه قدرت بين‌المللي با سرعت دادن به افول آمريکا و غرب توسط یک اقدام فراملي است و همان‌گونه که شهید سلیمانی در حیات خود توانسته بود نقشه‌های آمریکا در غرب آسیا را به هم بزند و خنثی کند‌، انتقام سختِ شهادت او نیز بعداز او در حال به‌هم زدن تمام توطئه‌ها و نقشه‌های آمریکایی‌ها نه تنها در این منطقه‌، که در هرکجای جهان است. لذا پایان انتقام سخت این سخن رهبرمعظم انقلاب است که فرمودند  «دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد».

۲- یکی از قرائن عینی انتقام سخت‌، نگرانی آمریکا از پیشرفت ایران و ناکارآمد شدن تحریم‌ها‌، نه فقط علیه ملت ایران بلکه علیه هر کشوری و هراس از تبدیل شدن جهان تک‌قطبی به جهان چندجانبه گرایی با گردش به شرق به‌عنوان یک واقعیت غیرقابل انکار است. کاهش قدرت آمریکا در تصمیمات منطقه و جهان و آماده شدن کشورهای اقتصادی بزرگ و در حال توسعه برای قراردادهای تبادل ارزی و جایگزینی دلار‌، از منطقه غرب آسیا تا آمریکای لاتین و همچنین استفاده از ارزهای دیجیتال فقط بخشی از شواهد عینی می‌باشد‌، تاجایی که بعد از استقبال سرد منطقه از بایدن‌، اعراب منطقه استقبال گرمی از رقیب قدرتمند نظامی‌، سیاسی و اقتصادی آمریکا کردند و حتی عربستان شیرده هم بعد از دراز کردن دست خود برای مذاکره با جمهوری اسلامی‌، اعلام کرده در فروش نفت به چین دلار را کنار می‌گذارد. اکنون رسانه‌های آمریکایی مجبورند بی‌پرده سخن بگویند به طوری که نشریه آمریکایی فارن‌افرز هفته گذشته از «پایان عصر تحریم‌ها» خبر داده و هشدار می‌دهد «استفاده از تحریم‌های یک‌جانبه توسط آمریکا، به رونق توسعه تبادلات تجاری با ارزهای غیردلاری در جهان منجر شده و روزهای طلایی تحریم‌های آمریکا به سر آمده است»! 

۳- گذاشتن داغ شکست بر پیشانی آمریکا برای منزوی کردن ملت ایران‌، میدان دیگری از انتقام سخت است‌، از اذعان مکرون به نفوذ جمهوری اسلامی و اظهار عجز فرمانده سنتکام در مقابله با پهپادها و اقتدار موشکی ایران تا کشیده شدن خط بطلان بر غربگرایی از آسیا تا آمریکای لاتین و فضای به‌شدت ضدآمریکایی منطقه و گسترش دامنه جبهه مقاومت و... و از بهبود شاخص‌های اقتصادی بعد از ممانعت‌های یک مجموعه غربگرا علی‌رغم فتنه‌انگیزی و ایجاد آشوب و تشدید تحریم‌ها... تا اذعان وزارت انرژی آمریکا به توانایی جمهوری اسلامی برای صادرات و فروش نفت به چند برابر روزهای خوش‌خوشان برخی‌ها با آمریکایی‌ها و اذعان چند روز گذشته صندوق بین‌المللی پول به رشد ده شاخص کلان اقتصاد ایران از جمله بزرگ‌تر شدن 91 میلیارد دلاری آن و رسیدن به مرز یک هزار  و ۷۰۰ میلیارد دلار برای اولین بار در تاریخ ایران‌، در کنار اذعان به کاهش تورم همزمان با گسترش روابط با همسایگان و اعلان امضای توافق تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا در ماه‌های آینده بعداز امضای اسناد همکاری راهبردی با روسیه و چین و.... و پیوست ایران به شانگهای و بریکس و.... همگی فقط نمونه‌ای از خروار است که می‌تواند یک انسان منصف را متقاعد کند که طرح آمریکا برای انزوای ایران شکست خورده و آمریکایی‌ها باید خود را برای «انتقام سخت‌تر» آماده کنند!  

۴- با وجود هزینه صدها میلیارد دلاری و توطئه‌های گوناگون برای به فراموش سپردن آرمان و نماد مقاومت‌، اما حضور پررنگ پرچم فلسطین و چفیه فلسطینی در متن و حاشیه جام ۲۰۲۲ که به درون زمین و روی دوش بازیکنان تیم‌ها و حتی به نیمه نهایی نیز کشیده شد و تماشاگران و گردشگران از آن به‌عنوان بازوبند استفاده کردند‌، در کنار تنفر و هجمه‌ها علیه خبرنگاران رژیم صهیونیستی‌، تحقق انتقام سخت را به خوبی تفسیر کرد که در قطر برای آمریکایی‌ها غیرقابل تصور بود و به وسعت یک جهان رسانه‌ای شد و این نشان می‌دهد که هرچه نماد فلسطین رسانه‌ای‌تر شود، انتقام هم سخت‌تر و ماندگارتر می‌شود و این ترجمان همان آیه شریفی است که در شروع جام‌ جهانی برای اولین بار در تاریخ قرائت شد: «والشمس و القمر بحسبان... و خورشید و ماه روی حساب منظمی می‌چرخند»!.

۵- اما شاهد عینی‌تر انتقام سخت که خود آمریکایی‌ها درد آن را به خوبی احساس می‌کنند‌، همین است که نمی‌توانند و نتوانستند امنیت ملت ایران را که مرهون تلاش‌های شهید سلیمانی است‌، بگیرند و یا به هم بزنند. ابهت و گستردگی و فشردگی حجم جمعیت تشییع‌کننده شهدای مدافع امنیت و همچنین شهدای گمنام در روزهای اخیر که زنده‌کننده خاطره تشییع شهید سلیمانی در اذهان جهانیان بود و ترند شدن تصاویر تشییع شهدا در برخی روستاها ازجمله رومشکان لرستان و پردنجان  چهارمحال و بختیاری و... با آن عظمت که نشان می‌دهد تمام یک منطقه روستایی برای تشییع یک شهید گمنام چگونه به پا خاسته و قیام کرده بودند، با هیچ تحلیل و قدرت فهمی قابل درک نیست مگر با قدرت تحلیل انتقام سخت که «ما ملت امام حسینیم»!

۶- صرف‌نظر از حجم پروپاگاندای رسانه‌ای و تحریف‌هایی که صورت می‌گیرد‌، به نمونه‌هایی از تیتر رسانه‌های منطقه و جهان که هر روزه مخابره می‌شود، توجه کنید: «تحریم‌ها علیه ایران بی‌اثر و نمادین است»،  «ایران در حال پیشرفت است»، «ایران به راهبرد واکنش سریع رسیده»، «۷۵۰ پایگاه نظامی آمریکا در منطقه و دنیا به‌عنوان پاشنه آشیل در تیررس پهپادها و موشک‌های ایرانی است»، «آمریکا قدرت برتری هوایی را در مقابل قدرت نیروی هوایی جمهوری اسلامی در منطقه از دست داده»،  «قدرت ایران از این پس قادر است در مواجهه با هر تهدیدی و در هر مقیاسی و در هر نقطه‌ای واکنش سریع و قاطعانه نشان دهد»، «انتشار عکس‌های ناو هواپیمابر در حال ساخت ایرانی نشان می‌دهد که در آینده پهپادهای ایرانی از عرشه این ناو به پرواز در خواهند آمد»، «در صورت آغاز هرگونه درگیری، اسرائیل تنها در یک روز هدف هزاران موشک قرار خواهد گرفت!»،  «فقط از مرزهای شمالی روزانه حدود ۲ هزار و ۵۰۰ موشک نقطه‌زن می‌تواند به عمق خاک اسرائیل(فلسطین اشغالی) در مناطق مسکونی شلیک شود» و... صدها خبر دیگر که شاید در پروپاگاندای امپراطوری رسانه‌ای صهیونیستی کمتر دیده شود. آمریکایی‌ها به خوبی از عمق وجودشان پیام انتقام سخت را از این تیترها درک می‌کنند و هر روز مستاصل‌تر از روز قبل شاهد سخت‌تر شدن انتقام خون شهید سلیمانی و یارانش هستند. لذا راهبرد انتقام سخت توانسته با تغییر معادلات و توازن قدرت‌، هم در میدان و هم در صحنه دیپلماسی معادله قدرت را تثبیت کند‌، به گونه‌ای که با سخت‌تر شدن تبعات و پیامدهای آن برای دشمن‌، از یک‌سو جرأت اقدامی در میدان ندارد و از سوی دیگر به شدت نیازمند میز مذاکره است!

منبع: بصیرت

ارسال نظرات