بخشش ۸۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران با دستور رضاخان
اگر در بین کشورهای همسایه ایران، به دنبال دولتی باشیم که پهلوی اول به روابط با آن علاقه وافری داشته باشد، آن کشور جایی جز ترکیه نیست.
پایگاه رهنما :
اگر در بین کشورهای همسایه ایران، به دنبال دولتی باشیم که پهلوی اول به روابط با آن علاقه وافری داشته باشد، آن کشور جایی جز ترکیه نیست. علاقه رضاخان به ترکیه را میتوان آن قدر افراطی دانست که حتی وی در مقام شاه ایران حاضر میشود امتیازات یک طرفه زیادی را به ترکیه بدهد. در مقابل، اما ترکیه چندان به قزاق ایرانی روی خوش نشان نمیداد و هرجا که لازم بود قول و قرار هایش را با دولت ایران به فراموشی میسپرد. رضاخان و کمال پاشا، تقریبا در یک بازه زمانی به قدرت رسیدند. رضاخان در اوایل قرن حاضر، نخست وزیری آخرین دولتهای قاجاری را داشت و کمال پاشا آتاتورک، رئیس جمهور ترکیه بود. در این سالها به چند قرارداد همکاری مرزی میان ایران و ترکیه برای مبارزه با جدایی طلبان کُرد که با دولت آنکارا در جنگ بودند، منعقد میشود. دولت ایران خود را متعهد میداند که کردهای مخالف دولت ترکیه را سرکوب کند، اما زمانی که در ایران گروهی از کردها بر علیه دولت مرکزی شورش میکنند، ترکیه در کمال ناباوری به کردهای مسلح پناه میدهد و مانع مبارزه نیروهای ایرانی با کردها میشود. همین مسئله باعث سرد شدن روابط سیاسی ایران و ترکیه در سال ۱۳۰۶ میشود. اما تلاشهای فروغی نخست وزیر وقت باعث عقد قرارداد همکاری مجددی میشود که در آن ترکها حق داشتند برای سرکوب اکراد وارد خاک ایران شود. ترکها در این سالها شروع به ایجاد استحکامات نظامی در خاک ایران میکنند و به نوعی بخشی از خاک کشورمان توسط ترکیه اشغال میشود. اما رضاخان هیچ اقدامی در مقابل این تجاوز انجام نمیدهد. در سال ۱۳۱۰ مهمترین اتفاق مرزی میان ایران و ترکیه اتفاق میافتد و آن عقد «قرارداد سرحدی» است. دولت ترکیه که قرارگاههای نظامی و پاسگاههای مرزی اش را به داخل خاک ایران و دامنه کوه استراتژیک «آرارات» مستقر کرده بود، به ایران فشار میآورد تا زمینه تصرف این منطقه را فشار آورد. مذاکرات مرزی میان گروههای نظامی و سیاسی دو کشور در سال ۱۳۰۹ آغاز میشود. دکتر محمدعلی بهمنی قاجار، نویسنده کتاب «تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی»، درباره دخالتهای عجیب رضاخان در این مذاکرات که به ضرر کشور تمام میشود، میگوید: «سرلشکر ارفع که یک مدتی رئیس ستاد ارتش بوده است یک نقشهای را برای رضاشاه میبرد و میگوید ما با ترکها صحبت میکنیم که مثلا مرز ایران این نقطه از نقشه باشد یا این نقطه از نقشه. رضاشاه میگوید کدام نقطع را ترکها میگویند؟ ارفع میگوید مثلا فلان نقطه. رضاشاه میگوید هر چی ترکها بگویند درست است و همین نقطه را ما قبول میکنیم. ارفع یک ساعت به رضاشاه توضیح میدهد که ما رفتیم مثلا مذاکرات و جلساتی داشتیم. مهندسین ایرانی، جغرافیدانان ایرانی، دیپلماتهای ایرانی و نظامیان ایرانی با ترکها بحث کردند که این منطقه جزو ایران باشد یا جزو ترکیه. اما رضاشاه در یک لحظه میگوید هر آنچه ترکیه میخواهد به آنها بدهید. رضاخان این تصور را داشته که میتواند از تاثیرگذاری بین المللی ترکیه استفاده کند برای همین تا میتواند در مسائل مرزی به ترکیه باج میدهد. اما ترکیه در زمان اختلاف مرزی ایران و افغانستان، نقش حکم را بازی میکند و کاملا رای را به نفع افغانستان میدهد!» خسرو معتضد، تاریخ پژوه درباره خیانت ترکها به ایران میگوید: «ژنرال فخرالدین پاشا که به عنوان حَکَم از ترکیه برای حل اختلافات ایران و افغانستان آمد دخالت کند، دولت ایران گفت: هر چه ترکها بگویند ما قبول داریم. ترکها و افغانها هر دو از اهل تسنن بودند، به همین دلیل طرف هم را گرفتند. او میگوید ژنرال فخرالدین در مازندران گفت: شما که استان به این قشنگی دارید، چرا بر سر این دشتهای سوزان سیستان و بلوچستان با افغانستان دعوا دارید. من گفتم به شما چه مربوط است؟ دیوانبیگی عصبانی شد. میگوید برگشتم به ژنرال گفتم به شما چه مربوط است، ما هر جا داشته باشیم برای ایران است. این چه حرفی است شما میزنید که ما، چون مازندران را داریم سیستان و بلوچستان را از دست بدهیم؟ در هر صورت آنجا هم ما دشت ناامید را به افغانستان دادیم. الآن هم این مشکلی که ما داریم و افغانها آب را برگردانده اند و سیستان و بلوچستان خشک شده، بهخاطر این است.» در تاریخ ۲ بهمن ۱۳۱۰ (۲۳ ژانویه ۱۹۳۲) خط مرزی جدید ایران و ترکیه تعیین شد. خط مرزیای که براساس آن، نزدیک به ۸۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران ازجمله سرچشمه قرهسو و نیز قله و دامنه آرارات کوچک از خاک ایران جدا شد. ضمن اینکه از ادعای مالکیت ایران بر منطقه قرهسو نیز که در آغاز دهه ۱۳۰۰ خــــورشیدی از سوی اقبالالسلطنه ماکویی تعقیب میشد، رسما فراموش شد. برخی از تاریخ نویسان معتقدند رفتار عجیب رضاخان در مقبال ترکیه و بذل و بخشش احمقانه بخش مهمی از خاک ایران به این کشور و حتی عقد قراردادهای ضد ملی برای تعیین سرحدات با کشور عراق، همگی ناشی از نفوذ انگلیس بر روی رضاخان بوده است. در این زمینه فعالیتهای دولتمردانی، چون محمدعلی فروغی مشکوک است و گفته میشود فروغی نیز در امتیاز دهی به ترکیه در مسائل مرزی کاملا نقش داشته است.
ارسال نظرات