اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا: ۱۸ آگوست – ۲۷ مرداد ۱۴۰۴
www.cfr.org
در جریان نشست بسیار مورد انتظار با ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین و دیگر رهبران اروپایی، رئیس جمهور ترامپ بر درخواستهای خود برای توافق صلح با روسیه تأکید کرد.
چند روز پس از دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، روز دوشنبه جلسهای را با ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، و چندین رهبر اروپایی در کاخ سفید برگزار کرد. در حالی که دیدار ترامپ با زلنسکی به طور قابل توجهی دوستانهتر از رویارویی جنجالی آنها در دفتر بیضی شکل در ماه فوریه بود، این نشست جزئیات کمی در مورد پارامترهای آتشبس روسیه و اوکراین ارائه داد.
در حالی که رهبران اروپایی از آتشبس حمایت کردند، ترامپ ضرورت چنین اقدامی را زیر سوال برد - که کاملاً در تضاد با موضع او در نشست هفته گذشته با پوتین بود. همه رهبران حاضر در روز دوشنبه همچنین بر حمایت خود از نشست سه جانبه بین ترامپ، زلنسکی و پوتین تأکید کردند، اگرچه رئیس جمهور روسیه مدتهاست در برابر چنین گردهمایی مقاومت میکند. از همه مهمتر، ترامپ تمایل خود را برای ارائه ضمانتهای امنیتی ایالات متحده برای اوکراین - که مدتهاست به عنوان یک ضرورت برای تضمین آینده بلندمدت اوکراین تلقی میشود - نشان داد، اگرچه او توضیح نداد که این ضمانتها به چه شکلی خواهد بود.
شورای روابط خارجی برای بررسی جزئیات این اجلاس به ماتیاس ماتیاس، عضو ارشد اروپا، مراجعه کرد.
این دیدار بین زلنسکی و ترامپ در دفتر بیضی شکل کاخ سفید، تفاوت قابل توجهی با آخرین دیدار آنها داشت. این موضوع چه چیزی را در مورد روند و جهت مذاکرات نشان میدهد؟
در یک سطح سطحیتر، زلنسکی به وضوح از اولین جلسه - جلسه معروف دفتر بیضی شکل در ماه فوریه - درس گرفت و به همین دلیل، دولت ترامپ نیز درس گرفت. زلنسکی با لباسهای شیک و به جای لباس معمول ارتشیاش، کت و شلوار مشکی پوشیده بود. او با تشکر مکرر از رئیس جمهور ترامپ شروع کرد؛ و از طرف آمریکایی، مشخص بود که به معاون رئیس جمهور، جی دی ونس، و دیگران دستور داده شده بود که چیزی نگویند، یا حداقل از آنها خواسته نشده بود که صحبت کنند.
این جلسه امروز احتمالاً مهمترین جلسه زندگی زلنسکی بود، درست است؟ و فکر میکنم او احتمالاً از این بابت احساس خوبی دارد، زیرا صمیمانه بود. این جلسه پس از آن برگزار شد که به وضوح یک جلسه نگرانکننده برای اوکراین و اروپا در آلاسکا در روز جمعه بود، جایی که به نظر میرسید ترامپ و آمریکاییها بار دیگر در این درگیری طرف روسها را گرفتهاند. آنها کاملاً خوشحال به نظر میرسیدند که اساساً این خط را اتخاذ کردهاند: روسیه قوی است، اوکراین ضعیف است، روسیه در حال پیروزی در این جنگ است، بنابراین اوکراین باید همین حالا معاملهای انجام دهد و با انجام چند "مبادله زمین" به روشی بسیار نادرست و نامتناسب، ضررهای خود را کاهش دهد. تا جایی که من میدانم، روسیه حاضر نیست خیلی خیلی کم کوتاه بیاید و اساساً میگوید: «بسیار خب، اگر با این موافقت کنید، ما صلح خواهیم داشت و بعد شما نوعی تضمین امنیتی مبهم از ایالات متحده دریافت خواهید کرد، چیزی مکتوب، اما مبهم.» زلنسکی به وضوح در جلسه امروز از این لحن اجتناب کرد.
برخی از رهبران کلیدی اروپایی، از جمله چند نفر که «دروغگوی ترامپ» محسوب میشوند، در واشنگتن به زلنسکی پیوستند. چرا اروپاییها احساس کردند که مجبورند چنین حضور مشترکی در کاخ سفید داشته باشند؟
پس از تمام حسن نیتهای اجلاس ناتو در لاهه در ماه ژوئن، اروپاییها به وضوح فکر میکردند که در موقعیت خوبی با رئیس جمهور قرار دارند. آنها متعهد به هزینههای دفاعی بسیار بالاتری شدند، چیزی که ترامپ همیشه میخواست. به علاوه، از دیدگاه اتحادیه اروپا، آنها اساساً یک معامله تجاری نسبتاً سخاوتمندانه به آمریکاییها دادهاند - تعرفههای بالاتر ایالات متحده بر اروپاییها و عدم تلافی اتحادیه اروپا. نکته جالب دیگر انتخاب رهبرانی است که آنها برای نمایندگی خود در واشنگتن انتخاب کردند. این رهبران عمدتاً مهمترین کشورهای ناتو، اتحادیه اروپا و البته فنلاند بودند که طولانیترین مرز را با روسیه به غیر از اوکراین دارد. همچنین برخی از نزدیکان ترامپ - مارک روته، دبیرکل ناتو، الکساندر استاب، رئیس جمهور فنلاند (شریک گلف او) و جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا - بودند که از نظر ایدئولوژیک به رئیس جمهور نزدیکتر هستند، یا حداقل مایل به افزایش چاپلوسی هستند.
وقتی صحبت از دیگر رهبران اروپا میشود، طیف وسیعی از رهبران از حزب چپ کارگر در بریتانیا گرفته تا نوعی راست میانه سنتی، دموکرات مسیحی در آلمان و یک میانهروی لیبرال در فرانسه را شامل میشود؛ و البته، ملونی که بیشتر از جناح راست افراطی است. بنابراین، شما شاهد نمایش واضحی از وحدت هستید که با دقت بسیار زیادی بین رهبران در طول آخر هفته هماهنگ شده است، و من مطمئنم که آنها قبل از ملاقات در کاخ سفید با زلنسکی در سفارت اوکراین در واشنگتن ملاقات کردند. همه آنها مراقب بودند که بر نکات جداگانهای تأکید کنند: مفید بودن آتشبس قبل از هرگونه توافق صلح پایدار، اهمیت تبادل زندانیان، حمایت آنها از نشستهای سهجانبه و سپس چهارجانبه با اروپا برای تضمینهای امنیتی.
کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، بر اهمیت تضمینهای امنیتی تأکید کرد، چرا که پیش از این متعهد به حضور نیروهای بریتانیایی در منطقه شده بود. ملونی سپس بر اهمیت طرفداری از صلح تأکید کرد و آن را معادل طرفداری از اوکراین دانست. سپس استاب گفت که «تیم اروپا» و «تیم ایالات متحده» وجود دارند و هر دو طرف اوکراین هستند. البته این چیزی نیست که ترامپ تاکنون صریحاً گفته باشد. او میخواهد یک میانجی صادق و یک صلحجو بین روسیه و اوکراین باشد و ادعا میکند که اکنون با هر دو رهبر بسیار خوب کنار میآید.
ترامپ مطرح کرد که ایالات متحده میتواند در ارائه ضمانتهای امنیتی به اوکراین مشارکت کند که مشابه ماده پنج ناتو خواهد بود. همچنین به نظر میرسد که این امر مستلزم آن است که اوکراین از قلمرو خود دست بکشد. ما در مورد چنین پیشنهادی و خطرات آن چه میدانیم؟ یا اینکه در این پیشنهاد چنان ابهامی وجود دارد که لایههایی از خطر را اضافه میکند؟
تصور اینکه امروز توافقی قابل قبول وجود داشته باشد که خطوط قرمز اوکراینیها و اروپا و همچنین خطوط قرمز روسها را رعایت کند، دشوار است. تضمینهای امنیتی به وضوح در آلاسکا مورد بحث قرار گرفت، اما به نظر میرسد آنچه روسها در ذهن دارند، بسیار دور از هرگونه حضور نیروهای ناتو در منطقه است. اگر به این نیروها حمله شود، میتواند به عنوان حمله به یک کشور ناتو تعبیر شود و ماده پنج ناتو را فعال کند.
روسها آشکارا چنین چیزی را نمیخواهند، اما با یک توافق دیگر به سبک مینسک یا ضمانتهای امنیتی به سبک تفاهمنامه بوداپست ۱۹۹۴ که مکتوب شده باشند، اما ارتش ایالات متحده - و در همین راستا نیروهای بریتانیا و فرانسه - را بسیار دور از مرزهای روسیه نگه دارند، مشکلی ندارند. وزارت دفاع روسیه حتی این موضوع را در جریان نشست واشنگتن در وبسایت خود قرار داد و به جهانیان یادآوری کرد که روسیه سیاست دیرینهای مبنی بر عدم تمایل به حضور نیروهای ناتو در اوکراین دارد. شاید ایده ضمانت امنیتی در جریان نشست استیو ویتکوف، مشاور ترامپ در مسکو - که منجر به نشست آلاسکا شد - و سپس دوباره در جریان اجلاس آلاسکا، در ترجمه از بین رفته باشد؛ و من فکر میکنم ترامپ هم عمداً در این مورد مبهم صحبت کرد، درست است؟ او گفت که اروپا خط مقدم دفاع است، بنابراین واضح است که آنها قرار است بیشتر بار تضمینهای امنیتی را به دوش بکشند، اما آمریکاییها به آنها کمک خواهند کرد. این احتمالاً به این معنی است که ایالات متحده به کاری که اکنون در این درگیری انجام میدهد ادامه خواهد داد: فروش سلاح، کمک به پشتیبانی اطلاعاتی، شاید حتی پشتیبانی هوایی، اما نقش آن در نهایت ماهیتی معاملهگرایانهتر خواهد داشت. من تصور میکنم که هنوز همه چیز باید مشخص شود. تا زمانی که مشخص نشود، برای اوکراین بسیار دشوار خواهد بود که امتیازات جدی بدهد.
از جمله اهداف بعدی ترامپ، برگزاری یک نشست سه جانبه با زلنسکی و پوتین است که به گفته او اکنون موضوع «زمان برگزاری آن» مطرح است، نه اینکه آیا این اتفاق خواهد افتاد یا خیر. چه موانعی در گذشته بر سر راه چنین نشستی وجود داشته است؟ آیا این نوع اجلاس میتواند پیشرفت واقعی به همراه داشته باشد؟
روسها هرگز متعهد به چنین دیداری نشدهاند. پوتین بسیار واضح بوده است. او زلنسکی را یک رئیس دولت نامشروع میداند. او واقعاً اوکراین را از ابتدا یک دولت مشروع نمیداند. او تلویحاً گفته است که پس از توافق صلح، از دیدار با هر کسی خوشحال میشود، اما اساساً منظورش این بوده که آن شخص، رهبری متفاوت از زلنسکی خواهد بود که او را به نئونازی بودن متهم کرده است.
هر بار که پوتین درباره به اصطلاح «علل ریشهای» این جنگ صحبت میکند، بخشی از علت آن چیزی است که او آن را دولت نامشروع اوکراین میداند. الحاق سرزمین اوکراین توسط پوتین در سال ۲۰۱۴، که شامل کریمه نیز میشد، و حمایت از شورشیان طرفدار روسیه در دونباس، بر اساس سرنگونی ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور اوکراین که طرفدار روسیه و اساساً دست نشانده پوتین بود، صورت گرفت؛ و بنابراین هنوز برای من، یا برای هر کسی که این موضوع را از نزدیک دنبال کرده است، تصور اینکه پوتین هنگام تماس تلفنی عصرانه خود با ترامپ، با یک اجلاس موافقت کند، دشوار است. اول از همه، کجا حاضر به ملاقات هستید؟ و آیا زلنسکی میتواند پس از اینکه این مرد به کشورش حمله کرد و این همه آسیب به بار آورد، به چشمان او نگاه کند؟
و البته، یک ریسک هم وجود دارد. اگر چنین نشست سهجانبهای برگزار شود، پوتین و ترامپ میتوانند با هم به زلنسکی حمله کنند و بگویند: «بسیار خب، شما میبازید. به توافق برسید.» این برمیگردد به مصاحبهی فاکس نیوز با شان هانیتی در روز جمعه، جایی که ترامپ گفت روسیه یک قدرت بزرگ است و اوکراین نه. روسیه در حال پیروزی در این جنگ است و اوکراین در حال شکست. آنها باید همین الان ضررهای خود را کاهش دهند و با یک توافق موافقت کنند. آنها ممکن است دونباس را از دست بدهند، اما صلح خواهند داشت، نوعی تضمین امنیتی دریافت خواهند کرد و میتوانند بیشتر با غرب ادغام شوند؛ و من فکر میکنم این چیزی است که در حال حاضر نه برای اروپاییها و نه برای اوکراین قابل قبول نیست.
حالا همه دارند به گوشه و کنار خودشان برمیگردند. ترامپ از آتشبس فاصله گرفته و حالا خواهان یک توافق صلح کامل است. منتقدان او همچنین میگویند که این تاکتیک پوتین برای به تأخیر انداختن است. نتیجه واقعبینانه همه اینها چیست و آن آینده چگونه خواهد بود؟
به نوعی، مناقشه اوکراین و روسیه و کشمکش بین ایالات متحده و اروپا در این مورد، بیشباهت به روابط تجاری ایالات متحده و اتحادیه اروپا نیست. همیشه انتظارات بالایی وجود دارد، و سپس انتظارات اروپاییها توسط آمریکاییها - معمولاً با پستهای رسانههای اجتماعی ترامپ یا مصاحبهای که او انجام میدهد - نقش بر آب میشود. سپس وقتی دوباره با هم ملاقات میکنند، پس از اجتناب از بدترین نتایج، به نوعی توافق میرسند. این بهتر از آن چیزی است که از آن میترسیدند، اما همیشه بدتر از وضع موجود است. اما همانطور که میگویند، اروپاییها زندهاند تا یک روز دیگر بجنگند.
احساس میکنم این همان چیزی است که بین اروپا و ایالات متحده بر سر اوکراین نیز اتفاق میافتد. همیشه احساسات خوب و تفسیرهای متعدد وجود دارد. همه سعی میکنند نظر ترامپ را تغییر دهند - پوتین، زلنسکی و اروپاییها. اما در نهایت، فکر میکنم زلنسکی وقتی گفت بهترین تضمین امنیتی برای امنیت اوکراین، یک ارتش قوی اوکراین است، بهترین حرف را زد. این امر میتواند از طریق حمایت ایالات متحده از یک راهحل مشابه ماده پنج حاصل شود. این امر میتواند با دریافت سلاح یا پول از ایالات متحده و اروپا محقق شود.
فکر میکنم نکتهی مهمی که اینجا ضروری است، اگر اروپاییها میخواهند شبها بخوابند، این است که وقتی صحبت از ترامپ میشود، دیگر به اجتناب از بدترین نتیجهی ممکن و امید به بهترین نتیجه تکیه نکنند. آنها باید از تکیه بر تغییر نظر او دست بردارند و حمایت خود را از ارتش اوکراین به طرز چشمگیری افزایش دهند. آنها باید با ارائهی تسلیحات بسیار بیشتر، پشتیبانی بسیار بیشتر و شاید در نهایت متعهد شدن به استقرار نیروها در میدان برای محافظت از هرگونه صلحی که در نهایت حاصل میشود، نشان دهند که واقعاً در درازمدت در این [وضعیت]هستند. اما فکر نمیکنم که آنها هنوز به آن مرحله رسیده باشند. اروپاییها هنوز هم میخواهند هم کیک خود را داشته باشند و هم آن را بخورند. آنها میخواهند ایالات متحده رفتار متفاوتی داشته باشد. آنها خوشحال هستند که اوضاع کاملاً به نفع روسیه پیش نرفته است، بنابراین میخواهند ایالات متحده را در کنار خود نگه دارند. اما این همیشه مبهم است. هرگز کاملاً کافی نیست؛ و بنابراین، در کوتاهمدت تا میانمدت، چه خوب و چه بد، این جنگ احتمالاً ادامه خواهد یافت.
ارسال نظرات