برای حل مشکل مشترک منطقهی منا چه باید کرد؟!
مدتی پیش که خوزستان با بحران کمآبی مواجه شد، بار دیگر این زخم کهنه سر باز کرد و به همه یادآوری کرد که باید برای توسعهی پایدار، فکری به حال مدیریت بهینهی منابع آب کرد.
پایگاه رهنما:
مدتی پیش که خوزستان با بحران کمآبی مواجه شد، بار دیگر این زخم کهنه سر باز کرد و به همه یادآوری کرد که باید برای توسعهی پایدار، فکری به حال مدیریت بهینهی منابع آب کرد. روشهایی که تا کنون پیش گرفتهایم پر از آزمون و خطا بوده و در بلندمدت امکان ادامه دادن آن وجود ندارد. شاید این روزها با باز کردن دهانهی سدها، فعلاً موقتاً عطش بیآبی در خوزستان فروکش کرده، اما به گواه صاحبنظران در چند ماه آینده باز هم باید شاهد بروز مشکلاتی در منطقهی خوزستان باشیم؛ چرا که خشکسالی باعث شده است تا آب پشت سدها، زیاد نباشد و کفاف ماههای کمبارش را ندهد؛ بنابراین بحران کمآبی با توجه به شرایط جغرافیایی و آبوهوایی ما، بحرانی زودگذر نیست و باید برای آن چارهای اندیشید. اما آیا ایران در این مسئله، تنهاست؟! دامنهی خشکسالی و بیآبی کدام کشورهای همسایهی ما را نیز درگیر کرده است؟! آیا برای حل مشکل، تلاشهای محدود به یک کشور خاص جواب میدهد یا بخش مهمی از مشکل باید با سرمایهگذاریهای منطقهای و تقویت «دیپلماسی آب» حل شود؟! در گزارش حاضر، به بررسی پاسخهایی که آمارها و کارشناسان به این پرسشها میدهند، پرداختهایم.
• بحران در منطقه منا
به طور کلی، در کرهی زمین هفده کشور (که اتفاقاً یکچهارم ساکنان جهان را در خود جای دادهاند) وجود دارند که با بالاترین سطح از بحران کمآبی و خشکسالی روبهرو هستند. در این میان، ۱۲ کشور در منطقهی منا (خاورمیانه و شمال آفریقا) قرار گرفته اند. منا از مراکش در شمال غربی قارهی آفریقا آغاز میشود و تا ایران که شرقیترین کشور خاورمیانه (یا به تعبیر دقیقتر، غرب آسیا) است ادامه مییابد. بر اساس آخرین گزارش موسسهی منابع جهان، ایران، قطر، فلسطین اشغالی و لبنان در صدر کشورهای با بحران شدید آب قرار دارند. در میان کشورهای منطقهی منا، برخی بسیار بهتر از دیگران در مدیریت منابع آب اقدام کردهاند. به طور مثال کشور عمان در میان این کشورها، توانسته تصفیهی ۱۰۰%ی پسابها و بازیافت ۸۴% فاضلاب کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را آغاز کند. این موسسه معتقد است که علت اصلی وقوع بحران آب در جهان، دو برابر شدن برداشت منابع آبی از سال ۱۹۶۰ تا کنون (آن هم به دلیل رشد فزایندهی تقاضا) است. همچنین اندرو استیر، مدیرعامل موسسه منابع جهان میگوید: «کمبود آب بزرگترین بحرانی است که بشر با آن مواجه است، ولی کمتر کسی در مورد آن صحبت میکند؛ در حالی که پیامدهای آن –از جمله عدم امنیت غذایی، جنگ، مهاجرت و بیثباتی اقتصادی- اکنون پدیدار شدهاند.»
• ضرورت دیپلماسی آب
طبق تعریف سازمان فائو، کشورهایی که عرضهی سالانهی منابع آب طبیعی در آنها کمتر از ۵۰۰ متر مکعب برای هر فرد برای برآورده ساختن نیازهای خانگی، کشاورزی و صنعتی باشد، از کمبود مطلق آب رنج میبرند. پیش بینیهای بانک جهانی نشان میدهند که تا سال ۲۰۵۰ میلادی، کشورهای منطقهی منا (خاورمیانه و شمال آفریقا)، ۶ تا ۱۴% از تولید ناخالص داخلی خود را به دلیل تبعات تغییرات اقلیمی از دست خواهند داد؛ بنابراین نهتنها اکنون، بحران کمآبی مختص ایران نیست بلکه در آینده نیز کشورهای منطقهی منا با ایران در این بحران شریک هستند و انتظار میرود که شاهد بروز بیشتر مشکل کمآبی باشیم. با این حال، واکنش کشورهای مختلف در مقابل این بحران متفاوت است. یکی از پاسخهایی که برخی کشورها به بحران کمآبی دادهاند، شیرین کردن آب شور دریاست. اکنون استفاده از این روش در ۱۵۰ کشور جهان استفاده میشود و انجمن بینالمللی آبشیرینکن (IDA) برآورد میکند که بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در جهان به آبشیرینکنها برای تامین نیازهای روزمره وابسته اند. کارشناسان معتقدند بحران آب در منطقهی منا، باید از طریق اعتمادسازی میان کشورهای منطقه و استفاده از «دیپلماسی فعال آبی» حل شود.
• اقدامات فوری و ضروری
بحران آب، چیز جدیدی نیست. کشورهای اروپایی هم پیشتر دریافتند که با مصرفگرایی روزافزون در حوزهی آب، خیلی زود به بحرانهای زیستمحیطی برمیخورند؛ بنابراین چارههایی برای حل مشکلشان اندیشیدند؛ بنابراین مدیریت منابع آب، چه در سطح ملی و چه از طریق دیپلماسی و همکاری منطقهای کاملاً شدنی و در دسترس است. اکنون، اما سوال اینجاست که کشورهای منا، چه اقدامات فوریای را میتوانند برای حل بحران کمآبی انجام دهند؟! در وهلهی اول باید بدانیم که بیش از ۸۰% از فاضلاب منطقه به اندازهی کافی استفادهی مجدد نمیشود. آب استفاده شده، نباید کثیف تلقی شود؛ باید بدانیم که اگر این آب بازیافت شود، میتوان در موارد بسیاری از آن استفاده کرد. دومین اقدام ضروری، استفاده از روشهایی برای بهرهوری بیشتر منابع آبی در کشاورزی است. اولویت اول استفاده از آب، استفاده برای مصارف شرب است و پس از آن، اولویتهای زیستمحیطی اهمیت دارد. کشاورزی و صنعت، پس از این دو هستند، ولی در کشور ما و بسیاری از کشورهای منطقه متاسفانه در بسیاری از موارد، این اولویتبندی جا به جا شده است و صنعت و کشاورزی، به اولویتهایی بالاتر از مسائل زیستمحیطی تبدیل شدهاند. با این حال کشاورزی نیز اهمیت دارد و روشهای با بهرهوری بالا و مصرف کمتر آب، میتوانند هر دو هدف را تامین کنند: هم محصولات کشاورزی بیشتر و هم استفادهی کمتر از آب.
• توزیع عادلانهی آب
از دیگر اقدامات ضروری برای مدیریت بهینهی منابع آب، ایجاد زیرساختهای خاکستری –مانند لولهها و تصفیهخانهها- در کنار افزودنیهای سبز –مانند حوضچهها و تالابها- میتواند به بهبود تامین آب و کیفیت آب کمک کند. با وجود همهی این راهحلها و اقدامات فوری، نمیتوان از یاد برد که تقریباً ۶۰% از آبهای سطحی در غرب آسیا، از مناطق خارج از منطقه است و توزیع عادلانهی این منابع میتواند مشکل را تا حد زیادی حل کند. کشورهای منطقه باید بدانند که نمیتوان بر طبیعت مسلط شد و هر طور که خواستیم، نمیتوانیم مانع مسیر حرکت آب بشویم. بهطور مثال ترکیه هنوز خیال میکند که میتواند از ورود آب به کشورهای پاییندست جلوگیری کند. افغانستان، سد میزند و جلوی ورود حقآبهی ایران به کشورمان میایستد و در داخل کشور نیز در برخی استانها، بهحدی دستکاری منابع آب (آن هم به طور غیر اصولی) انجام میشود که با بحرانهای زیستمحیطی مواجه میشویم. این در حالی است که اروپاییها نیز پیشتر اینطور میاندیشیدند، اما اکنون، سالهاست فهمیدهاند که این پارادایم فکری غلط است و نمیتوان مطابق میل بشر، بر مسیر آبها مسلط شد و آنها را دستکاری کرد. چرا که در آیندهای نهچندان دور، این اقدامات آسیبهایی به محیطزیست خواهد زد که دودش در چشم کل کشورهای منطقه میرود.
• چارهای بیندیشیم...
بهطور مثال، مشکلات زیستمحیطی در عراق خود را به صورت ریزگردها در ایران نشان میدهد و مثلاً کاهش درآمد ملی در این دو کشور در سالهای آتی، باعث میشود ترکیه نیز مشتریان و بازارهای اقتصادی خود را از دست بدهد. بنابراین؛ چون اجزای نظام عالم به هم پیوسته هستند و بر هم تاثیر دارند، لازم است که کشورهای منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا (منطقهی منا) نیز همکاریهای جدی با محوریت «دیپلماسی آب» انجام دهند و مشکل مشترک خود را به صورت هماهنگ با هم حل کنند. از مهمترین اولویتهای سازمان محیط زیست، وزارت نیرو و بخشی از وزارت خارجهی دولت سیزدهم باید همین مسئله باشد. امروز هنوز بحران به اوج خود نرسیده است؛ بحرانهای مقطعی و اعتراضات خیابانی، طلیعهی مشکلات عمیقتری در دهههای آینده است و ضروری است که از همین امروز، برای مدیریت بهینهی منابع آب در داخل و همچنین همکاریهای بینالمللی برای این بحران منطقهای چارهای بیندیشیم
ارسال نظرات