نسبت ماهوی و عملیاتی "ترکیه"و " هیئت تحریرالشام" و قدرت نفوذ آنکارا بر سوریه پسااسد بر هیچ کس پوشیده نیست، اما طی هفتههای اخیر تحولاتی صورت گرفته که با محاسبات و پیش بینیهای اولیه مقامات ترکیهای در قبال سوریه، منافات غیرقابل وصف و زیادی دارد. رئیس سابق دستگاه امنیتی ترکیه (MIT) و وزیر خارجه امروزی این کشور روزهای بسیار سختی را سپری میکند! هاکان فیدان در تازهترین موضع گیری خود اذعان نموده است:
" سوریه شاهد تحولات و اتفاقاتی است که ترکیه نمیتواند نسبت به آنها تسامح داشته باشد. سیاستهای توسعهطلبانه اسرائیل به سوریه نیز کشیده شده است. ما هیچ چشمداشتی در سوریه نداریم، اما اگر نگرانیهای امنیتی ما برطرف نشود، دست روی دست نخواهیم گذاشت. "
رمزگشایی از مواضع فیدان
این مواضع فیدان فراتر از آنکه نشان دهنده وخامت اوضاع در سوریه باشد، منبعث از شکست بازیگردانی سناریوی سقوط حکومت اسد توسط آنکاراست! زمانی که ابومحمد جولانی سرکرده هیئت تحریرالشام در روزهای نخست ورود خود به کاخ ریاست جمهوری سوریه در کسوت "راننده خودروی هاکان فیدان" ظاهر شد، جایگاه وزیر خارجه ترکیه در مناقشه شامات بر همگان محرز گردید. هاکان فیدان از روزهای آرام و پرثمر در سوریه سخن گفت و میزبانی دهها مذاکره پنهان و آشکار هیئت تحریرالشام با مقامات صهیونیستی و آمریکایی را در آنکارا بر عهده گرفت. اما اکنون فیدان تبدیل به یک سناریو نویس شکست خورده شده است! همین مسئله منجر به تبلور یک دغدغه مهم در ذهن وزیر خارجه دولت اردوغان شده است: آیا واقعا "او" کارگردان پروژه کنونی در سوریه بوده یا خود نیز (بدون آنکه حتی تصور کند) یکی از بازیگران نقش اصلی این سریال بوده است؟! هاکان فیدان اکنون با یک حقیقت محض مواجه است:اینکه تحولات جاری در سوریه با آنچه وی و اردوغان طراحی و پیش بینی نموده بودند سنخیتی ندارد! حتی در دوران پسااسد احتمال درگیری ترکیه و رژیم صهیونیستی نیز نسبت به قبل از آن افزایش یافته است. بهتر است فیدان به جای آسیب شناسی کارگردانی خود، به آسیب شناسی ذهنیت خود در خصوص "سناریوی سقوط اسد"بپردازد! واقعیت امر این است که سناریوی سقوط اسد توسط واشنگتن، لندن، پاریس و تل آویو کارگردانی شد و فیدان در این میان صرفا یک مهره بوده است!
فرار از پاسخگویی
وزیر خارجه ترکیه پس از سقوط حکومت اسد در بسیاری از محافل سیاسی و روشنفکری در آنکارا حضور پیدا نموده و از اینکه دیگران (مخصوصا حامیان حزب عدالت و توسعه) از عملگرایی و سیاس بودن وی تمجید میکردند در پوست خود نمیگنجید. اما اکنون فیدان ترجیح میدهد کمتر در محافل اجتماعی -سیاسی کشورش حاضر شود. وزیر خارجه دولت اردوغان اکنون تبدیل به یک سیبل متحرک شده و بسیاری از کسانی که قبلا به افتخار وی میایستادند از این" دیپلمات امنیتی "خشمگین هستند. اکثر سوالاتی که اکنون به مثابه تیرهایی زهرآگین سوی فیدان روانه میشد حول یک محور است: چرا فیدان در زمان سقوط حکومت اسد پیش بینی این حجم از مخاطرات سرزمینی، امنیتی و منطقهای را علیه ترکیه نکرده بود و شرایط را ایده آل و مثال زدنی توصیف میکرد؟! البته قرار نیست وزیر خارجه ترکیه به این سوال پاسخی دهد!
ارتش نامرئی و حکومت لرزان
در این میان مقامات دولت اردوغان تلاش میکنند آنچه در سوریه رخ میدهد را نماد نوعی "آنارشی قابل پیش بینی "تلقی کرده و منازعات شکل گرفته در بطن دمشق، سویداء، لاذقیه، دیرالزور و دیگر نقاط این کشور را نیز در زمره ویژگیها و حتی بایستههای دوران گذار به تصویر کشند. نهادهایی که با مهندسی و مدیریت ترکیه در دمشق (سوریه جولانی) در حال شکل گیری بودهاند توسط همان دولتهایی که به سقوط اسد با واسطه گری آنکارا چراغ سبز نشان دادهاند نابود شده یا اساسا مجالی برای خلق یا بازتعریف آنها پیدا نشده است! یکی از این نهادهای کلیدی، ارتش است. سوریه به کشوری منهای ارتش تبدیل شده که اساسا قدرت صیانت از حق حاکمیت سرزمینی این کشور و متعاقبا تنظیم نمادهای قدرت سخت دمشق در برابر انواع تهدیدات بالقوه و بالفعل منطقهای را ندارد. در چنین شرایطی دولت اردوغان در صدد "حفظ ظواهر "و "آبروداری"در قبال شرایط بحرانی موجود در سوریه است. به گزارش شبکه تلویزیونی انتیوی ترکیه، آنکارا آماده است تا به موجب یک توافق اولیه، سلاح و سایر تجهیزات نظامی لازم را در اختیار دمشق قرار دهد و حمایت خود از دولت جدید سوریه را تعمیق بخشد. این توافق که میان وزیران دفاع دو کشور امضا شده است، «آموزش و مشاوره مشترک» نام دارد و طبق آن، نیروهای سوری تحت آموزش نظامیان ترک برای استفاده از این سلاحها قرار خواهند گرفت. بهتر است قبل از آنکه در خصوص حجم و کیفیت این تسلیحات و آموزشهای نظامی مرتبط با آن سخن گفته شود، از فیدان و اردوغان یک سوال کلیدیتر پرسیده شود:دقیقا این تسلیحات و خدمات در اختیار کدام ارتش! قرار خواهد گرفت؟!
اردوغان آرام و قرار ندارد
نکته مهمتر اینکه ترکیه خود نیز تضمینی در خصوص پایداری هیئت تحریرالشام در راس مسند قدرت در دمشق از سوی واشنگتن و تل آویو دریافت نکرده است؛ بنابراین، اکثر قراردادهای تسلیحاتی آنکارا-دمشق ناظر بر سلاحهای سبک، آموزشهای کوتاه مدت نظامی و امکانات اولیه است. بمباران وزارت دفاع سوریه در دمشق (توسط رژیم صهیونیستی) انکارا را به تجدید نظر پنهان در برخی محاسبات بلندمدت و حتی میان مدت خود در کشور همسایه واداشته است. از سوی دیگر، مقامات دولت اردوغان هنوز به لحاظ روانی قادر به هضم هزینههای هنگفتی که در روند سقوط حکومت اسد صرف کردهاند نیستند. به نظر میرسد مذاکرات پنهان و آشکار آنکارا با واشنگتن وتل آویو نیز در این خصوص ثمربخش نبوده و این دو بازیگر سلطه گر نیز حاضر به توضیح چرایی تغییر قواعد بازی خود در قبال "سوریه پسااسد"و " ترکیه کنونی"نیستند! ترکیه از یک سو در پی گسترش نفوذ خود در سوریه و مقابله با شبهنظامیان کرد است که به صورت مستقل از دمشق (هیئت تحریرالشام کنونی) فعالیت میکنند، اما از سوی دیگر، احتمال تکرار مواجهه نظامی رژیم صهیونیستی و حکومت جولانی به صورت خودکار ضریب احتیاط را در میان مقامات حزب عدالت و توسعه تشدید کرده است. رجب طیب اردوغان اخیرا در سخنانی اعلام نموده که عملیات نظامی اسرائیل در خاک سوریه تهدیدی برای ثبات این کشور محسوب میشود، اما از مواجهه مستقیم خودداری کرده است!
ارسال نظرات