انصارالله یمن اعلام کرده که حاضر است در برابر آزادی زندانیان فلسطینی در اسارت سعودیها از گروه حماس، دو اسیر خلبان عربستانی را آزاد کند. یکی از جنبههای مهم این موضوع تقابل آشکاری است که صنعا با منافع رژیم صهیونیستی در شبه جزیره و اعلام همبستگی با مقاومت فلسطین مد نظر قرار میدهد.
از ابتدای تجاوز نظامی عربستان به یمن در قالب ائتلاف موسوم به عاصِفة الحزم در فروردین 1394 و سپس تداوم آن تحت عنوان عملیات إعادة الأمل از ۲ اردیبهشت تاکنون که بیش از 5 سال میگذرد، همواره نقشآفرینی و حضور پشت پرده رژیم صهیونیستی در این جنگ مطرح بوده است.
این موضوع با گذر زمان عیانتر شده به صورتی که در مرداد 1398 اسرائیل گاتس وزیرخارجه وقت رژیم صهیونیستی در جلسه کمیته امور خارجه و امنیت پارلمان این رژیم (کنست) علاوه بر تأكید بر تعهد تل آویو برای جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه ، به دخالت اسرائیل در مسئله یمن اشاره كرد .
در آن برهه (19مرداد 1398) رسانههای یمنی به نقش داشتن رژیم صهیونیستی در ترور ابراهیم بدرالدین الحوثی، برادر عبدالملک الحوثی رهبر انصارالله، پرداخته بودند. پس از ان عبدالملک الحوثی ۱۸ آبان ماه درباره هر گونه اقدام رژیم صهیونیستی علیه ملت یمن هشدار داد و اسرائیل را تهدید به انجام حملات سخت و شدید کرد.
این تقابل اکنون به مرحلهای رسیده است که انصارالله نسبت به آگاهی و رصد فعالیتهای رژیم صهیونیستی در عرصه تحولات جنگ یمن خبررسانی میکند. در این رابطه امروز (14 دی) «محمد ناصر العاطفی» وزیر دفاع دولت نجات ملی در گفتگو با رسانهها اعلام کرد: پایگاهها و مناطق زیادی هستند که اگر به شما اجازه داده شود میتوانید از آنها بازدید کنید تا مراکز فرماندهی، شبکههای شنود و جاسوسی و نظامیان و افسران صهیونیستی را در این پایگاهها ببینید».
هفته گذشته نیز پس از آنکه روزنامه صهیونیستی هاآرتص از قصد امارات و رژیم صهیونیستی برای تأسیس پایگاه نظامی مشترکی در جزیره سقطری خبر داد، وزارت خارجه دولت نجات ملی یمن با تهدید تل آویو اعلام کرد: در صورتی که اسرائیل اقدام گستاخانهای انجام دهد که بر یمن تاثیر بگذارد، منافع اسرائیل و شرکای آن در دریای سرخ در تیررس ماست.
ابعاد تهدیدآفرینی انصارالله علیه امنیت رژیم صهیونیستی
صهیونیستها به دلیل انزوای ژئوپلتیکی تاریخی در منطقه و در نتیجه وابستگی حیاتی اقتصادی به دسترسی به آبهای آزاد از طریق دریای سرخ و تنگه استراتژیک بابالمندب، تحولات یمن را همواره یکی از مهمترین اولویتها در استراتژیهای سیاست خارجی خود قرار داده اند. خوی توسعه طلبانه این رژیم برای حضور و تسلط نظامی بر تنگه استراتژیک باب المندب میان یمن و جیبوتی در شاخ آفریقا که دروازه ورود به اقیانوس هند محسوب میشود، موجب شده تا این رژیم یکی از صحنه گردانان اصلی سرکوب جنبش انقلابی مردم یمن در رژیم گذشته، سپس تجاوز نظامی به این کشور و همچنین طرح تجزیه این کشور بدل شود.
از اینرو ریشه تخاصم دیرینه انصارلله با رژیم صهیونیستی نه صرفاً موضوعی ایدئولوژیکی مربوط به تحولات جهان اسلام و مسئله فلسطین بلکه در دفاع از منافع ملی یمن نیز میباشد که به پیوند خوردن بیشتر انصارالله به دیگر گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان انجامیده است.
بر اساس گزارشی که محقق صهیونیستی با نام شائول شی مدیر تحقیقات موسسه سیاست ها و استراتژی ها در مارس 2020 منتشر کرده بود همکاری نظامی بین حزب الله لبنان و انصارالله به 2009 و در طول جنگ ششم صعده باز میگردد؛ با این حال ، روابط بین دو طرف با کنترل انصارالله بر صنعا از سپتامبر 2014 تقویت شد.
روابط نزدیک انصارالله با مقاومت در فلسطین و لبنان به هر دو طرف این امکان را میدهد تا از تجربه عملیاتی طرف مقابل استفاده کنند. بر این اساس تهدیدات انصارالله علیه تلآویو که با هدف فشار بر آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان بازیگران اصلی پشت پرده جنگ یمن برای واداشتن عربستان به توقف جنگ و محاصره صورت میگیرد، تنها شعار و لفاظی نیست بلکه در عمل صهیونیستها را به چالش جدی کشیده است.
طی 5 سال جنگ ، انصارالله با استفاده از موشک های ساحلی با موفقیت به شناورهای سعودی و امارات حمله کرده و همچنین اقدام به ضربه زدن به شناورهای آمریکایی کردند. طبیعتاً یکی از ابعاد تهدیدآفرینی علیه رژیم صهیونیستی هدف قرار دادن کشتیهای این رژیم در آبهای نزدیک به یمن در باب المندب است.
یمنیها همچنین از انواع مختلف راکت ها ، موشک های بالستیک و حتی موشک های کروز برای هدف قرار دادن اهداف ائتلاف در یمن و اعماق عربستان و حتی اهدافی در امارات متحده عربی به صورت گسترده استفاده می کنند. در این زمینه اگرچه حزب الله تجربه زیادی در زمینه شلیک موشک دارد ، اما صحنه جنگ یمن فرصتی را برای کسب تجربه در مورد پرتاب موشک های بالستیک دوربرد (برد بیش از 1000 کیلومتر) و همچنین موشک های کروز فراهم میکند.
از بعدی دیگر در حالی که پهپادها مولفه مهمی در مفهوم جنگ نامتقارن در عصر حاضر است، انصارالله از پهبادهای حامل مواد منفجره برای حمله به کشتی های نظامی ائتلاف سعودی، تأسیسات بندری و نفتی در سواحل عربستان سعودی استفاده می کنند و این یک تاکتیک ابتکاری است که گروههای مقاومت فلسطینی و لبنانی می توانند بیاموزد و آن را در رویارویی آینده با اسرائیل اجرا کنند.
استفاده از مینهای دریایی یکی دیگر روشهای پرکاربرد انصارالله برای ضربه زدن به منافع متجاوزان بوده که تکنولوژی به روز غربی در دسترس سعودیها و اماراتیها نیز نتوانستهاند در مقابل آن کاری از پیش برند. همچنین انصارالله در جنگ با عربستان سعودی تجربه گسترده رویارویی با سامانه های دفاع موشکی از نوع پاتریوت و ناکام گذاشتن انها را دارد در حالی که حزب الله تجربه گسترده مشابهی در برخورد با سیستم دفاع موشکی اسرائیل ندارد و به نظر میرسد در این زمینه نیز حزب الله و گروه های مقاومت فلسطینی فرصتی برای استفاده از تجارب یمنیها دارند.
انصارالله در عرصه ای می جنگند که ائتلاف سعودی از برتری هوایی مطلق برخوردار است ، مانند وضعیت حزب الله و حماس در عرصه تقابل با صهیونیستها. این در حالی است که در جنگ یمن انصارالله موفق شد با تبدیل کردن موشک های هوا به هوا ساخت شوروی که در ابتدا توسط میگ -29 نیروی هوایی یمن مورد استفاده قرار می گرفت به موشک های زمین به هوا نصب شده بر روی کامیون های سبک، تعدادی از جنگندههای ائتلاف از جمله اف 15، هلی کوپتر آپاچی ائتلاف و همچنین تعدادی از پهبادهای پیشرفته غربی در اختیار عربستان را سرنگون کنند.
لذا بر اساس آنچه گفته شد می توان چنین برداشت کرد که تهدیدات انصارلله علیه رژیم صهیونیستی تلاشی برای خشکاندن ریشه های تجاوز نظامی به یمن و توطئهچینیهای پشت پرده صهیونیستها برای آینده این کشور از طریق حضور در مناطق جنوبی میباشد.
ارسال نظرات