مهرههای کلیدی کاخ سفید در کارزار فشار حداکثری یکی پس از دیگری تار و مار میشوند. چندی پیش جان بولتون میدان را ترک کرد و حالا نوبت به برایان هوک؛ رئیس گروه ویژه اقدام ایران از وزارت خارجه آمریکا رسید. آمریکا که زمانی سودای براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران را در سر میپروراند و وعده داده بود در پایان سال 97، سقوط ایران را جشن میگیرد، همه تلاشهایش بر بادرفت و حالا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران دورهگردی میکند و در صحن شورای امنیت سازمان ملل دستوپا میزند! امروز نشانههای زیادی برای فائق آمدن ایران بر فشار حداکثری نمایان شده است. مثال سادهای که بارها باید آن را تکرار کرد موضوع شکلگیری روابط ایران با ونزوئلاست، روابطی که با ارسال 5 نفتکش بزرگ حامل بنزین به این کشور آمریکای جنوبی قوت گرفت و با تجارت کالاهای دیگر ادامه یافت و حالا کار بهجایی رسیده که ایران در کاراکاس شعبه بزرگی از فروشگاههای زنجیرهای خود را احداث کرده و حجم زیادی از کالا را برای فروش ارائه کرده است. در این شرایط برایان هوک که در ماجرای فشار حداکثری نقشی مرکزی و محوری داشت، از وزارت خارجه آمریکا خارجشده و الیوت آبرامز که پیش از این مسئولیت مشابهی در وزارت خارجه آمریکا در خصوص ونزوئلا داشت جایگزین وی شده است. درباره ماجرای ونزوئلا باید نکته مهمی را مدنظر داشت و آن این است که با تمام تلاشهایی که در اینیک دهه در خصوص این کشور صورت گرفته است و آمریکاییها تلاش کردهاند تمام ظرفیتها از تحریم اقتصادی و حمله سایبری تا اغتشاش و حتی کودتا را نه یکبار که چند بار بهکارگیرند، همچنان از رسیدن به هدف اصلی خود بازماندهاند.
شواهد و قرائن حکایت از این دارد که امروز اگر ایران اوج فشارهای اقتصادی و سیاسی را پشت سر نگذاشته باشد، در اوج آن قرار دارد. فشار حداکثری و توانمندی آمریکاییها برای اعمال آن همینی است که فعلاً مشاهده میشود. امروز باوجود ضرباتی که به اقتصاد ایران واردشده مشخصاً فضایی جدید هم در مقابل کشور قرارگرفته و بعد از آغاز تجارت پرسود با ونزوئلا، مسیر همکاریهای بلندمدت و استراتژیک با چین و روسیه هم تسهیل شده است، مسئلهای که آمریکاییها در این ایام خود را به خاطر آن به زمین و زمان زدهاند و هرچه توانستهاند انجام دادهاند تا مانع اجرای آن شوند. علاوه بر این آنها در شورای امنیت هم ناموفق بودهاند و فرصت زیادی پیشرو ندارند تا بتوانند از نتیجه فشار حداکثری در انتخابات نوامبر بهره ببرند. از اینرو در کنار تحریمهایی که حفظ خواهند شد، باید گزینههایی چون افزایش اقدامات اطلاعاتی و امنیتی را هم مفروض دانست؛ آنچه مدتی است دوباره اوج گرفته و تلاش میشود ضرباتی به ایران و جریان مقاومت در منطقه وارد شود. حضور آبرامز هم اگرچه تقویتکننده جناح تحریمها ارزیابی نمیشود، احتمالاً بهمنظور توانمند کردن همین دست اقدامات و ابزارها صورت گرفته تا یک شیفت استراتژیک در مواجهه آمریکا با ایران روی دهد، هرچند در فرصتی 2 یا 3 ماهه و در کنار محدودیتهای بسیار زیاد آمریکا در این روزها عملاً امکان اجرای بسیاری ازایندست ایدهها از قبل منتفی است. لذا باید منتظر بود و دید آبرامز توانمندیهای بیشتری نسبت به هوک دارد یا یک عقبگرد تاریخی رقم خورده است.
ارسال نظرات