به مناسبت ۲۲ مرداد روز «تشکلها و مشارکتهای اجتماعی»
فرهنگ و روحیه کار جمعی در ایرانیان فراز و فرودهای زیادی داشته و در مواردی این روحیه جمعی بسیار بالا و در موارد قابلتوجهی هم پایین و حتی نزدیک به صفر است؛
نویسنده :
شاهرخ صالحی کرهرودی
کد خبر : 3691
پایگاه رهنما:
فرهنگ و روحیه کار جمعی در ایرانیان فراز و فرودهای زیادی داشته و در مواردی این روحیه جمعی بسیار بالا و در موارد قابلتوجهی هم پایین و حتی نزدیک به صفر است؛ اما ریشه این مشکل کجاست؟ «مشارکت اجتماعی» یعنی شرکت آگاهانه و هدفمند افراد در امور جامعه بهمنظور نقش داشتن در کارها، تسهیل و تسریع امور جامعه و بهرهبرداری از نتایج آنها و در نهایت، کمک به رشد جامعه. میزان مشارکت مردم در امور اجتماعی تا حد زیادی به فرهنگ نهادینه شده در شخصیت افراد بستگی دارد و بر همین اساس میزان مشارکت اجتماعی یا همان فرهنگ کار گروهی یکی از ملاکهای توسعهیافتگی جوامع محسوب میشود. فرهنگ کار گروهی میتواند بهرهوری و کیفیت کار را افزایش دهد و در نتیجه زمان و هزینه کمتری برای انجام کارها صرف شود. کار گروهی حتی در کاهش منابع هم مؤثر است و باعث میشود فشار کاری کمتری بر افراد تحمیل شود، اما تحقق این مشارکت گروهی نیازمند آگاهی اعضای جامعه و نیز جلب منافع عمومی است.
تأکید اسلام بر مشورت و مشارکت
در این میان، دین اسلام هم توجه ویژهای به مسئله اجتماع و تقویت روابط اجتماعی دارد که دعوت به همفکری و مشورت، صلهرحم و دستگیری از نیازمندان را میتوان در این زمره دانست. خداوند در سوره مائده همگان را به همیاری و مشارکت گروهی در کارهای نیک و مفید دعوت کرده و میفرماید: «و تعاونوا علی البر و التقوی». علیرغم این تأکید اسلام، اما یک باور گسترده وجود دارد که ایرانیان اهل کار جمعی و تیمی نیستند و فردگرایی و قبیلهگرایی بیشتر از جمعگرایی در روحیه کاری ماها بروز و ظهور دارد. این نکتهای است که رهبر معظم انقلاب در مهرماه ۱۳۹۱ در قالب این سؤال گوشزد کردند که «چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟» و آن را بهعنوان یکی از ۲۰ چالش «سبک زندگی» در جامعه ایرانی مطرح کرده و خواستار اندیشهورزی نخبگان دراینباره شدند. اگرچه در مواردی مانند برگزاری مراسمها و هیئتهای مذهبی یا انجام امور خیریه، رگههای خوبی از مشارکت اجتماعی دیده میشود، اما بازهم چرخ کار جمعی و تیمی در بین ما میلنگد. موضوع اصلی در این بین، آگاه نبودن جامعه بهواسطه عدم فرهنگسازی و تقویت روحیه مشارکتجویی از دوران کودکی و نیز تلاش افراد برای جلب منافع کوتاهمدت بهجای توجه به منافع جمعی بلندمدت است. برای حل این مشکلات، باید از دوران کودکی، این روحیه را تقویت کرد تا در بزرگسالی شاهد به ثمر رسیدن آن باشیم.
تمرین کار جمعی، از خانه تا مدرسه و رسانه
در تقویم کشورمان روز ۲۲ مرداد با عنوان روز «تشکلها و مشارکتهای اجتماعی» نامگذاری شده است. خانواده و مدرسه دو نهاد اثرگذار هستند که مسئولیت تربیت و هدایت فرد از دوران کودکی را بر عهده دارند؛ بخشی از آموزش کودکان در محیط خانه شکل میگیرد و این نقطه همانجایی است که بهجای تشویق کودک به «زرنگی» و «جلب منفعت شخصی» باید روحیه کار مشارکت و همکاری در وی ایجاد شود و در سوی دیگر، در دوران مدرسه، کودک با عضویت در گروههای همسالان، همدرسان یا سایر گروههای اجتماعی در محیط مدرسه، کار جمعی و گروهی را تمرین و آن را در خود نهادینه کند.
اگرچه تشکلهایی مانند بسیج، انجمن اسلامی و شوراهای دانشآموزی سالهاست در مدارس کشورمان فعال هستند، اما به دلیل عدم ارائه برنامه منسجم و هدف مشخص از این فعالیت تشکلی، خروجی مطلوب در تشویق کودک به کار گروهی حاصل نمیشود. علاوه بر این، هم در محیط خانه و هم در محیط مدرسه، مدام بر کوس رقابت گرایی کوبیده و دانشآموز را در یک رقابت بیپایان قرار میدهند که نتیجه آن، فضایی است که در بزرگسالی شاهد آن هستیم. اگرچه بهواسطه روحیه مذهبی، ردپای برخی مشارکتهای اجتماعی در هیئتهای مذهبی و یا اقدامات خداپسندانه نظیر آنچه در همیاری با زلزلهزدگان و سیلزدگان مشاهده شد، وجود دارد، اما همچنان فاصله جدی برای روحیه جمعگرایی در کشور داریم. بهخصوص در نظام اداری و خدماترسانی که با توسعه کشور و رضایت عمومی ارتباط مستقیم دارد، این نیاز بیشتر احساس میشود. خلاصه کلام اینکه خانواده، مدرسه، رسانهها و دستگاههای عمومی فرهنگساز بهویژه سینما و تلویزیون، همه باهم در پرورش روحیه «مشورت و کار جمعی» و تقویت «مشارکت اجتماعی» نقش دارند و اگر امروز در این زمینه اشکالی در جامعه ما دیده میشود که حتماً دیده میشود، محصول ضعف همه این عوامل است و جبران آنهم اراده و هماهنگی همه این عناصر را میطلبد.
ارسال نظرات