کالبدشکافی اقتصادی بیانیهی «گام دوم» انقلاب اسلامی
پیشتر در این ستون در مورد اشکالات ساختاری اقتصاد ایران –که در بیانیهی گام دوم انقلاب مطرح شده بودند- نوشتیم و در شمارههای اخیر نیز راهکارهای موجود برای اصلاح ساختار اقتصاد ایران را مورد بررسی قراردادیم.
پایگاه رهنما :
پیشتر در این ستون در مورد اشکالات ساختاری اقتصاد ایران –که در بیانیهی گام دوم انقلاب مطرح شده بودند- نوشتیم و در شمارههای اخیر نیز راهکارهای موجود برای اصلاح ساختار اقتصاد ایران را مورد بررسی قراردادیم. در این یادداشت که حلقهای از حلقههای راهکارهای موجود برای اصلاح وضع کنونی است، نیز به ایدهی «سپردن کار به دست یک مجموعهی جوان و دانا و مؤمن و مسلط بر دانستههای اقتصادی» پرداخته و استدلالهایی که پشت این ایدهی راهبردی وجود دارند را مورد واکاوی قرار میدهیم. در مورد سپردن کار، به دست اقتصاددانانِ جوانِ باسواد، نخستین پرسشی که به ذهن خطور میکند، این است که آیا جوان بودن، بهتنهایی دلیل خوبی برای کنار گذاشتنِ اقتصاددانانِ باتجربهی نسل قبل است؟!
تجربه؛ بالاتر از علم
بدیهی است که سنّ پایین اقتصاددانان جوان و احیاناً فرصت بیشتری که به مطالعه اختصاص میدهند، نمیتواند دلیل ارجحیت آنان بر اقتصاددانان کهنسال باتجربه باشد. چراکه هم بهحکم عقل و هم بر اساس حدیث شریف علوی، «تجربه، فوق علم است»؛ اما باید توجه داشت که دانش اقتصاد، برخلاف برخی دانشها –مانند فلسفه- سیال است و تغییر و تحولات سریع اقتصاد جهانی، بر روشهای علمی اثر میگذارد؛ بنابراین در اقتصاد، تجربه خوب است، اما اگر اقتصاددانی صرفاً تجربیات خود را ملاک تصمیم قرار دهد و به تغییرات اقتصاد جهانی و حتی اقتصاد ملی و رفتارِ اقتصادی مردم توجه کافی نداشته باشد، تصمیماتی اتخاذ میکند که به درد امروز نمیخورند.
مثلاً شاید سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی یا سیاست کوپن کاغذی برای کالاهای اساسی، در دههی ۱۳۶۰ جواب میداد، اما اکنون اگر اقتصاددانان آن دوره بخواهند بر اساس تجربهی موفق خود در آن دهه، همان سیاستها را عیناً تکرار کنند، شکست میخورند؛ کما اینکه در سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی شکست خوردند. در سیاست حمایت از کالاهای اساسی نیز، اگر از کوپن و سهمیهبندی هوشمند و دیجیتال، برای حمایت از قدرت خرید اقشار کمدرآمد استفاده نشود، این سیاستها نیز محکوم به شکست است. اقتصاددانان جوان، در این زمینه دو مزیت نسبت به اقتصاددانان کهنسال دارند؛ نخست اینکه نسبت به سیاستهای قدیمی تعصب ندارند و جسارت انجام کارهای جدید را دارند. دوم اینکه به جهت روحیات و اقتضائات سنّشان، با تحولات روز مواجههی دقیقتری دارند و با حوصلهی بیشتر چالشهای موجود درصحنهی اقتصاد را دنبال میکنند.
جوانان، مشرفبه پارادایم جدید علم اقتصاد
نکتهی دیگری که حضور اقتصاددانان جوان را ضروری میکند، این است که به سبب تغییر در پارادایم روششناختیِ علم اقتصاد، ایشان به این پارادایم جدید تعلق دارند و بهتر میتوانند خود را باسیاستهای انقلابی جمهوری اسلامی تطبیق دهند. روششناسی جدید علم اقتصاد، اقتصاد را تبدیل به یک ابزار کرده که میتواند در دست رهبر انقلابی آگاه، یا ملتِ انقلابی بیدار قرار گیرد و ابزاری برای پیشبرد اهداف اسلامی کشور باشد. در پارادایم قدیمی روش پژوهش در اقتصاد، اقتصاددان بیشتر سویههای ایدئولوژیک داشت. مثلاً یکی از وزرای دولت تدبیر و امید، با بهانهی پایبندی به ایدئولوژی بازار آزاد از وزارت استعفا داد. استدلال این وزیر مستعفی این بود که من به دخالت دولت در اقتصاد معتقد نیستم و علم اقتصاد میگوید باید همهچیز به دست بازار سپرده شود، درحالیکه در جمهوری اسلامی وزیر مجبور است در اقتصاد مداخله کند!
این در حالی است که اقتصاددانِ جوان میداند که دخالت یا عدم دخالت در اقتصاد، بنا به هدف نظام سیاسی کشورها متفاوت است و در اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی، چون مسکن مردمِ کمدرآمد اهمیت دارد، دولت در خصوص تأمین آن موظف است و نباید تعیین قیمت مسکن را به بازار آزاد بسپارد و در این میان، هم باعث کاهش ساخت مسکنِ ارزانِ موردنیاز ملت شود و هم خانهدار شدن قشر وسیعی از مردم جامعه را به یک رؤیا تبدیل کند. اقتصاددانِ جوان دعوای نقش بازار- نقش دولت در اقتصاد را یک دعوای قدیمی باطل میپندارد و از آموزههای علم اقتصاد برای تحقق اهداف اجتماع (ازجمله کاهش نابرابری و فقر) استفاده میکند. اقتصاددانِ جوان بهجای اینکه سرباز یک مکتب اقتصادی خاص باشد، اقتصاد را برای تحقق اهداف اجتماع به خدمت میگیرد.
پیرِ جوان و جوانِ پیر!
بنابراین امروز برای حل مشکلات اقتصادی کشور، نیاز به اقتصاددانانی است که هم مطالعات جدی و پیوسته در اقتصاد داشته باشند و به متون جدید علمی، اشراف داشته باشند، هم حوصلهی گفتوگو با اجتماع را داشته باشند و از تحولات روز اقتصاد جهانی و اقتصاد ملی باخبر باشند و هم بیش از آنکه به اقتصاد نگاه ایدئولوژیک و صفر و صدی داشته باشند، به دنبال اصلاح اوضاع اقتصادی کشور در چارچوب اهداف نظام اجتماعی ایرانِ اسلامی باشند؛ به تعبیر دقیقتر بهجای اینکه سرباز اقتصاد باشند، اقتصاد را ابزاری برای تحقق اهداف نظام اجتماعی و سیاسی بدانند. چنین اقتصاددانی، فارغ از اینکه چه سنّی دارد، همان اقتصاددان «جوانِ دانا و مؤمن و مسلط به دانستههای اقتصادی» است. با این شاخص برخی پیران، ممکن است جوان باشند و برخی جوانان پیر؛ اما، چون بهطور طبیعی، این ویژگیها در اقتصاددانان کم سن و سالتر، بیشتر پیدا میشود در بیانیهی گام دوم، سپردنِ کار به دستِ اقتصاددانانِ جوان، خود بهعنوان یک راهحل مطرح شده است.
ارسال نظرات