کالبدشکافی اقتصادی بیانیه «گام دوم»
بیانیهی گام دوم انقلاب اسلامی، نقشه حرکت رو به جلوی ایران اسلامی در ۴۰ سال دوم انقلاب است.
پایگاه رهنما :
بیانیهی گام دوم انقلاب اسلامی، نقشه حرکت رو به جلوی ایران اسلامی در ۴۰ سال دوم انقلاب است. در شمارههای پیشینِ همین ستون، به عیوب ساختاریِ اقتصاد ایران که در بخش اقتصادی بیانیهی گام دوم مطرح شده، پرداختیم و مصادیق هر یک را در اقتصاد ایران بررسی کردیم. رهبر معظم انقلاب در همان بیانیه، علاوه بر ذکر مشکلات و عیوب اقتصاد ایران، پنج راهحل را نیز به عنوان مهمترین راههای رفع مشکلات اقتصاد ایران عنوان کردند. راهحلهایی که ارکان اصلی مکتب اقتصاد مقاومتی را تشکیل میدهند. در این یادداشت ضمن پرداختن به نخستین راهحل کلیدی؛ یعنی «درونزایی اقتصاد کشور»، مصادیق مهم برونزایی کنونی را ذکر کرده و کجفهمی تعمدی نئولیبرالهای وطنی از کلیدواژهی اقتصاد درونزا را نقد میکنیم.
وابستگی به نفت؛ وابستگی به دشمن!
رشد اقتصادی درونزا در ادبیات رهبر معظم انقلاب، رشد اقتصادی است که متکی به درون باشد و اگر زمانی دشمن خارجی خواست جلوی رشد اقتصادی کشور را بگیرد، نتواند. امروز وقتی دشمن با تحریمها توانسته در روند فروش نفت ما اخلال ایجاد کرده و روی رشد اقتصادی کشور، اثر منفی بگذارد بیش از پیش برای همه روشن شده که وابستگی رشد اقتصادی به فروش نفت خام، غلط است. یکی از ویژگیهای نفت این است که به راحتی و در آزمایشگاه، میتوان نفت ایران را شناسایی کرد. پس تحریمپذیری نفت بسیار بالاست. اما اگر به کمک دانش بومی، همین نفت تبدیل به فرآوردههای پتروشیمی شود، هم به راحتی قابل شناسایی نیست و هم محصول آن را کشورهای همسایهی ما نیاز دارند؛ بنابراین صادرات آن از راه مرزهای زمینی آسان است و این ویژگی نیز، تحریمناپذیری محصولات پتروشیمی را دوچندان میکند؛ بنابراین تفاوت درونزایی و برونزایی در صنعت نفت، شاید تنها در تکمیل زنجیرهی ارزشآفرینی اقتصادی و تقویت صنایع پتروشیمی باشد.
سرمایهی ایرانی؛ عامل رشد درونزا
سرمایهگذاری خارجی نیز از آن مصادیقی است که اگر از حد بگذرد، اگر چه ممکن است در مقاطعی به رشد اقتصادی کشور کمک کند، اما آن رشد اقتصادی، به تعبیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) «رشد بادکنکی» خواهد بود. حضرت آیتا... خامنهای «حفظهالله» در سخنرانی مورخ ۱۰/۴/۱۳۸۰ خود خاطرهای را از ماهاتیر محمد، نخستوزیر مالزی نقل کردند. رشد اقتصادی مالزی در برههای از زمان به سرمایهگذاری مستقیم خارجی بسیار وابسته بود. ماهاتیر محمد با حالت اندوه، به رهبر معظم انقلاب گفتند، این وابستگی باعث شد با خروج سرمایه از کشور، «ما در مدّت چند روز، از یک کشور ثروتمند به یک کشور فقیر تبدیل شدیم». رهبر فرزانه انقلاب چنین رشدی را به رشد اقتصادی بادکنکی تعبیر کردند که در حقیقت همان رشد برونزاست. در اقتصادی که بر سرمایهی خارجی مبتنی باشد، تحریم و تهدید دشمن میتواند رشد آن اقتصاد را با اخلال جدی مواجه کند. رسانههای جریان نئولیبرال در کشور همواره به بهانهی اینکه افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی، منجر به رشد اقتصادی میشود، بر طبل تلاش برای افزایش سرمایهگذاری خارجی کوفتهاند. این در حالی است که هنوز حجم بسیار زیادی از نقدینگی و سرمایهی داخلی در کشور سرگردان است و گاه با ورود در بازارهایی مانند سکه و ارز، اقتصاد را نیز با اخلال مواجه میکند. اگر نهادهای قانونگذار، قوانین مربوط به مالیات بر عایدی سرمایه را وضع کنند و حاشیهی سود سوداگری را بالا ببرند، حجم بالایی از این نقدینگی به تولید تزریق شده و در بخشهای مختلف تولیدی سرمایهگذاری میشود؛ بنابراین اگر سیاستگذار به جای تمرکز بر جذب سرمایهی خارجی –که در شرایط تحریمی، نزدیک به محال است-، بر اصلاح قوانین و جذب سرمایههای داخلی تاکید کند، اقتصاد از حالت برونزا خارج و درونزاتر خواهد شد.
درونزایی، انزوا نیست!
برخی از جریانهای ضد اقتصاد مقاومتی در کشور همواره با ایجاد دوقطبیهای کاذب انزوا-تعامل در تلاشند به مخاطب اینگونه القاء کنند که درونزایی، به معنای انزوا و عدم تعامل با سایر کشورهاست و هیچ کشوری نیز در انزوا، امکان رشد اقتصادی ندارند. این در حالی است که درونزایی و درونگرایی با هم متفاوتند و همانطور که در مثالهای این یادداشت، روشن شد درونزایی به هیچ وجه، به معنای عدم ارتباط با خارج نیست. مثلاً در مورد وابستگی به نفت، برای درونزا شدن اقتصاد، نیازی نیست درهای اقتصاد کشور بسته شود؛ بلکه اتفاقاً ماجرا برعکس است! چون وابستگی به نفت باعث میشود تا دشمن بتواند از طریق تحریم نفت، اقتصاد ایران را به انزوا بکشاند، اقتصاد مقاومتی توصیه میکند روی پالایشگاه و صنایع پتروشیمی تمرکز کنیم تا دشمن نتواند محصولات تولیدی ما را تحریم کند و ما را به انزوا بکشاند. در مورد سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز، هرگز سخن از نپذیرفتنِ سرمایههای خارجی در اقتصاد کشور نیست. بلکه موضوع این است که اولویت باید با سرمایهی داخلی باشد و میزان سرمایهی خارجی نباید به حدی باشد که دشمن بتواند با خروج سرمایه از کشور، در عرض چند روز، رشد، تولید و صادرات کشور را با اخلال مواجه کرده و اقتصاد کشور را منزوی کند. بنابراین، اقتصاد درونزا، اقتصادی است که انزواپذیر نیست. در واقع جانِ کلام در اقتصاد درونزا این است که رشد اقتصادی کشور، وابسته به خواست و ارادهی دشمنان نباشد تا در هر زمانی که خواستند، نتوانند رشد اقتصادی کشور را با اخلال مواجه سازند.
ارسال نظرات