11 اسفند 1397 - 14:01

از عصبانیت غرب تا عصبانیت بعضی‌ها!

ماههاست افکار عمومی بدنبال آن هستند تا مسئول مشکلات امروز کشور، با پذیرش اشتباهات خود، زمان‌بندی مناسبی را برای مرتفع شدن مشکلات امروز کشور اعم از بیکاری، گرانی، تورم و رکود ارائه داده و آن‌ها را از بلاتکلیفی خارج کند.
نویسنده :
حسین مرادی
کد خبر : 2414

ماههاست افکار عمومی بدنبال آن هستند تا مسئول مشکلات امروز کشور، با پذیرش اشتباهات خود، زمان‌بندی مناسبی را برای مرتفع شدن مشکلات امروز کشور اعم از بیکاری، گرانی، تورم و رکود ارائه داده و آن‌ها را از بلاتکلیفی خارج کند. اما به نظر می‌رسد مسئولان اصلی مشکلات کنونی نه تنها هیچ اراده‌ای برای آرام کردن افکار عمومی جامعه و کاهش مشکلات آن‌ها ندارند بلکه به صورت قابل تاملی تلاش می‌کنند نگرانی و اضطراب همچنان عنصر بارز زندگی جامعه ایرانی باشد! شاید با این تلقی که افزایش فشار‌ها می‌تواند منجر به شورش‌های اجتماعی شود. بر اساس دکترین فروپاشی تئوریسین‌های غربی از الگو‌ها و آیتم‌هایی مشخص پیروی می‌کند؛ یکی از آیتم‌های ثابت این دکترین را می‌توان اینگونه ساده‌نویسی کرد: «چنانچه اقتصاد و معیشت تنها منجر به اردوکشی بخش‌هایی از جامعه شود، می‌توان امیدوار بود که سایر اقشار مردمی نیز در پیروی از موج نارضایتی اقدام به تظاهرات خیابانی کرده و آرام آرام، انقلابی جدید در کشور مورد هدف شکل بگیرد؛ انقلابی که حاکمیت سیاسی قادر به کنترل و مدیریت آن نیست و ناچار است حتی به خواسته‌های اپوزسیون داخلی و خارجی نیز انعطاف به خرج دهد.» چنین توطئه‌ای برای جمهوری اسلامی ایران نیز طی ماه‌های اخیر پیاده‌سازی شد، اما واکنش عقلانی و منحصر به فرد جامعه ایرانی نسبت به مشکلات پدید آمده تمام استراتژیست‌های غربی را در خلاء تحلیل و در عجز و ناتوانی نسبت به همراهی «پایدار» و «مستمرانه» مردم از انقلاب اسلامی و مولفه‌های انقلاب در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی فرو برده است.
 
حال در شرایطی که غربی‌ها از تحلیل‌گر و تئوریسین گرفته تا مقامات رسمی و رسانه‌ها از همراهی «پایدار» و «مستمرانه» مردم با نظام اسلامی (علیرغم تمام مشکلات) عصبی و در شوک به سر می‌برند، برخی از وابستگان به یک جریان سیاسی در داخل کشور تلاش می‌کنند با رفتار و بیان برخی از مواضع، مردم را عصبی کرده و در مقابل حاکمیت قرار دهند! آنهم در جایی که سخنرانی‌های امیدوار کننده مسئولان اصلی وضع کنونی، می‌تواند تا حدودی مرحمی بر زخم‌های معیشتی مردم باشد، این دسته از مسئولان نه تنها مشکلات معیشتی مردم را انکار می‌کنند بلکه ادبیاتی به زبان می‌آورد، گویی که اتفاق آنچنانی نیفتاده و اوضاع اقتصادی کشور تغییر خاصی را تجربه نمی‌کند! از ادبیات بکار رفته که انگار با هدف ایجاد عصبانیت در جامعه صورت می‌گیرد این عبارت است: «نمی‌شود یک شاگردی که در کلاس همه نمراتش ۲۰ است، یک روز اگر ۱۹.۵ گرفت ما همه بیست‌ها را فراموش کنیم و از صبح تا شب بگوییم نیم‌نمره کم شده است. این (نقد) نه انصاف، نه مرورت، نه وطن‌دوستی، نه عشق به انقلاب و نه اخلاق اسلامی است.» مواضع اینچنینی نه تنها فضای ذهنی جامعه را آرام و از تنش دور نمی‌کند بلکه این احساس عمیق را در آن جای می‌دهد که مسئولان ارشد کشور اساسا با گرانی، تورم و رکود بیگانه هستند و بنابراین مشکلات امروز همچنان ادامه‌دار و غیرقابل کنترل است. این در حالی است که مسئولان سابق دولت دوازدهم از جمله علی ربیعی اعتراف می‌کنند که برجام و سیاست خارجه دولت تدبیر و امید عامل اصلی مشکلات کنونی است؛ ربیعی با تاکید بر اینکه «با برجام، شدت تحریم‌ها بیشتر شد» به روزنامه ایران می‌گوید: «وقتی شرایط به گونه‌ای شود که ارز حاصل از فروش نفت و صادرات غیرنفتی به سختی وارد کشور شود یا سرمایه‌گذاری خارجی با مانع‌تراشی دشمنان ایران مواجه شود، وضعیت خاص و متفاوت خواهد شد.
 
حتی تحریم در دوران دولت آقای احمدی‌نژاد هم به این شدت نبود.» روزنامه سازندگی-روزنامه حزب کارگزاران و از حامیان متعصب دولت نیز در مطلبی می‌نویسد: «تصویری که امروز از توافق هسته‌ای و تحریم‌ها داریم آن است که ایران موبه مو تعهدات هسته‌ای خود را اجرا می‌کند، اما تحریم‌هایی را تحمل می‌کند که به مراتب سخت‌تر از دوره قبل از توافق است». براستی چرا دولتمردان به این سؤال پاسخ نمی‌دهند که چرا علیرغم اجرای تمام و کمال تعهدات برجامی از سوی دولت و بتن‌ریزی در صنعت هسته‌ای، هم تحریم‌ها افزایش یافته و هم فروش نفت کاهش یافته است و هم نقل و انتقال ارز با گونی انجام می‌شود؟! اینکه امروز دلار تا مرز‌های ۱۹ هزار تومان را رد کرده و قمیت بسیاری از کالا‌های اساسی مردم به صورت روزانه افزایش پیدا می‌کند و در اتفاقی نادر پراید ۵۰ میلیون شده است و سکه قریب به ۵ میلیونی همگی محصول برجام و نتیجه غفلت دولت از اجرای اقتصاد مقاومتی است.

ارسال نظرات