چهارشنبه ؛ 14 آبان 1404

۹ سپتامبر دوحه؛ چتر امنیتی آمریکا در منطقه ترک برداشت

حمله رژیم صهیونیستی به قطر لحظه‌ای تعیین‌کننده بود که ضعف ائتلاف‌های موجود را آشکار کرد، موجب شکل‌گیری پیمان‌های تازه شد و بی‌اعتباری تضمین‌های امنیتی ایالات متحده را به نمایش گذاشت.
کد خبر : 20468

تبیین:

اندیشکده آمریکایی در مقاله‌ای با عنوان «نقطه‌ عطفی برای امنیت خلیج فارس؟» استدلال کرده است که حمله ۹ سپتامبر رژیم صهیونیستی به دوحه، نقطه‌ عطفی در چشم‌انداز دفاعی منطقه به شمار می‌رود. مقاله اشاره کرده است که این حمله به‌عنوان نخستین اقدام نظامی رژیم صهیونیستی علیه یکی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس، کشورهای منطقه را شوکه کرد و تردیدهایی درباره قابلیت اعتماد تضمین‌های امنیتی ایالات متحده برانگیخت.

اندیشکده «استیمسون» در این مطلب بیان کرده است که این حمله در بحبوحه‌ مذاکرات حساس برای برقراری آتش‌بس در جنگ ۲ ساله غزه صورت گرفت و حاکمیت قطر را نقض کرد؛ کشوری که میزبان پایگاه هوایی العدید و متحد عمده غیرناتویی آمریکا در منطقه محسوب می‌شود. این رویداد باعث برگزاری نشست اضطراری سران عرب و اسلامی در دوحه در تاریخ ۱۴ تا ۱۵ سپتامبر شد و ۲ نشست بعدی شورای دفاع مشترک شورای همکاری نیز برگزار گردید.

در این جلسات، وعده‌هایی برای تقویت تبادل اطلاعات، ایجاد سامانه هشدار زودهنگام و برگزاری رزمایش‌های دفاع هوایی منطقه‌ای داده شد. مقاله توضیح داده است که کشورهای عرب خلیج فارس اکنون رژیم صهیونیستی را به‌عنوان یک تهدید مستقیم ارزیابی می‌کنند و همین امر موجب شده تا به ترکیه، مصر و پاکستان نیز برای همکاری‌های دفاعی نزدیک‌تر روی آورند.

تدابیر جدید دفاع جمعی شورای همکاری خلیج فارس

استیمسون گزارش داده است که وزرای دفاع کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در ۱۸ سپتامبر در دوحه گردهم آمدند تا بسته‌ای از تدابیر دفاع جمعی را اعلام کنند. برای نخستین بار در سال‌های اخیر، دولت‌های منطقه بیانیه‌های سیاسی را با برنامه‌های فنی و جدول زمانی آموزشی همراه کردند. مرکز استیمسون سه محور اصلی این اقدامات را چنین توصیف کرده است: تبادل اطلاعات از طریق فرماندهی نظامی متحد شورای همکاری، ایجاد سامانه هشدار مشترک برای مقابله با پهپادها و موشک‌ها، و تبادل داده‌ لحظه‌ای از وضعیت هوایی میان کشورهای عضو. قرار است طی چند ماه آینده، راهبردهای دفاعی به‌روزشده و رزمایش‌هایی برای تقویت فرماندهی برگزار شود.

اندیشکده آمریکایی افزوده است که بیانیه نهایی این نشست، مفاد توافق‌نامه دفاع مشترک شورای همکاری در سال ۲۰۰۰ را تکرار کرد و تأکید داشت که «امنیت کشورهای عضو شورای همکاری تجزیه‌ناپذیر است». با این حال، این گزارش هشدار داده است که تلاش‌های گذشته، از جمله نیروی «سپر جزیره»، اغلب به نتایج ملموسی منجر نشده‌اند و هنوز درباره سازوکارهای فرماندهی و تأمین مالی هماهنگی عملی آن‌ها ابهام وجود دارد.

توان نظامی و نقاط ضعف

تحلیل مرکز استیمسون یادآور شده است که کشورهای خلیج فارس مجموعه‌ای از سامانه‌های دفاعی آمریکایی، اروپایی، روسی و کره‌ای از جمله پاتریوت، تاد، ناسامز و پانتسیر را به‌کار می‌گیرند، اما اختلاف‌های فنی میان آن‌ها مانع از هماهنگی کامل است. استیمسون به حمله موشکی ۲۳ ژوئن ایران به پایگاه العدید در واکنش به حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای خود اشاره کرده و یادآور شده است که در آن زمان نیز این حمله ضعف در هماهنگی را آشکار کرد.

در زمان حمله ۹ سپتامبر رژیم صهیونیستی به دوحه، سامانه‌های دفاعی واکنشی نشان ندادند. مقاله توضیح داده است که ۱۵ جنگنده صهیونیست ۱۰ موشک بالستیک ارتفاع‌بالا را از دریای سرخ شلیک کردند که پس از عبور از حریم عربستان، از شمال‌غرب وارد قطر شد. چون این موشک‌ها در ارتفاعی فراتر از برد رهگیرهای فعلی حرکت کردند، از سامانه‌های دفاعی منطقه‌ای گریختند. مقامات آمریکایی نیز بعدها اعتراف کردند که توان ردیابی اهداف در چنین ارتفاعاتی محدود است. مرکز استیمسون نتیجه گرفته است که این حادثه شکاف‌های راداری و ضعف هماهنگی میان متحدان را برملا کرد.

تغییر در درک تهدید

اندیشکده آمریکایی با یادآوری اینکه کشورهای خلیج فارس همواره ایران را تهدید اصلی خود دانسته‌ و رژیم صهیونیستی را برای موازنه قدرت با تهران مفید می‌دیدند، تصریح می‌کند که حمله رژیم اشغالگر به دوحه این تصور را درهم شکست و رژیم صهیونیستی را به یکی از عوامل اصلی معادله امنیتی منطقه بدل کرد. در این مقاله به نقل از سخنگوی وزارت خارجه قطر آمده است: «منطقه ما پس از ۹ سپتامبر دیگر آن منطقه سابق نیست.»

تحلیل مرکز استیمسون این تحول را بخشی از الگوی گسترده‌تر اقدامات یک‌جانبه رژیم صهیونیستی در غزه، لبنان، سوریه و ایران دانسته و هشدار داده است که این رفتارها استقلال راهبردی کشورهای خلیج فارس را تضعیف کرده، خشم عمومی را افزایش داده و برنامه‌های متنوع‌سازی اقتصادی آن‌ها را تهدید می‌کند.

نقش آمریکا و تردید درباره اعتماد تضمین‌ها

اندیشکده آمریکایی اشاره کرده است که این حمله پرسش‌هایی را درباره پایبندی واشنگتن به تعهداتش در قبال امنیت خلیج فارس ایجاد کرد. در واکنش، ایالات متحده در ۲۹ سپتامبر فرمان اجرایی جدیدی صادر کرد که برای قطر تضمین امنیتی ویژه‌ای فراهم می‌کند، قوی‌تر از هر عضو دیگر شورای همکاری. عربستان نیز به دنبال دریافت تعهدی مشابه است و ولیعهد این کشور قرار است در آینده نزدیک به واشنگتن سفر کند.

با این حال، مرکز استیمسون هشدار داده است که تردیدها درباره تعهد واشنگتن همچنان باقی است. بسیاری از کشورهای خلیج فارس، طبق این گزارش، اکنون در حال گسترش روابط دفاعی با دیگر شرکا هستند تا از وابستگی به یک متحد بکاهند.

ابتکارات موازی امنیتی

استیمسون گزارش داده است که پس از حمله دوحه، مصر طرح قدیمی خود برای تشکیل «ائتلاف عربی مشابه ناتو» را احیا کرد. «عبدالفتاح السیسی» رئیس‌جمهور مصر در نشست عربی–اسلامی ۱۴ سپتامبر خواستار تشکیل نیروی مشترک عربی با محوریت قاهره شد. اما مقاله یادآور شده است که کشورهای خلیج فارس در این‌باره اختلاف نظر دارند: برخی نگران واکنش تل‌آویو هستند و برخی دیگر توان عملیاتی مصر را ناکافی می‌دانند.

این مقاله همچنین به توافق «دفاع متقابل راهبردی» میان عربستان و پاکستان در ۱۷ سپتامبر اشاره و تأکید کرده است که این پیمان ۲ کشور را متعهد به دفاع مشترک می‌کند و ترکیبی از منابع مالی عربستان و توان نظامی پاکستان ایجاد می‌کند که بُعد بازدارندگی هسته‌ای را نیز به معادلات امنیتی خلیج فارس می‌افزاید.

هم‌زمان، عربستان در حال مذاکره با آمریکا برای امضای توافق دفاعی جدیدی است که شبیه به توافق واشنگتن با قطر طراحی شده، هرچند فشارهای آمریکا برای عادی‌سازی روابط ریاض با رژیم صهیونیستی می‌تواند روند آن را به تأخیر بیندازد.

استیمسون نتیجه گرفته است که محیط امنیتی خلیج فارس بیش از پیش چندقطبی شده است. به جای تکیه صرف بر آمریکا، کشورهای شورای همکاری به سمت چارچوب‌های متنوع و هم‌پوشان دفاعی با ایالات متحده، مصر، پاکستان و درون خود شورا حرکت می‌کنند. مقاله هشدار داده است که این تنوع، هرچند ممکن است انعطاف‌پذیری بیشتری فراهم کند، اما خطر بوروکراسی و ناهماهنگی را نیز افزایش می‌دهد.

منبع: ایسنا

ارسال نظرات