يکشنبه ؛ 04 خرداد 1404

تبیین:

تنگه هرمز از لحاظ استراتژیک به عنوان شاهرگ انرژی جهان شناخته می‌شود. این آبراه حیاتی تنها مسیر آبی برای صدور نفت و گاز کشور‌های حاشیه خلیج فارس به بازار‌های جهانی محسوب می‌شود. روزانه حدود ۲۱ میلیون بشکه نفت خام، معادل یک سوم نفت دریایی جهان، از این تنگه عبور می‌کند که این میزان حدود ۲۰ درصد از مصرف روزانه جهانی را تشکیل می‌دهد. اهمیت این تنگه برای اقتصاد جهانی به حدی است که هرگونه اختلال در ترانزیت انرژی از این مسیر می‌تواند تأثیرات فوری و شدیدی بر قیمت نفت در بازار‌های جهانی داشته باشد. کشور‌های عمده مصرف کننده انرژی مانند چین، هند، ژاپن و کشور‌های اروپایی به شدت به نفت عبوری از این تنگه وابسته هستند. از این رو، امنیت و ثبات تنگه هرمز همواره در کانون توجه جامعه بین‌المللی و قدرت‌های بزرگ قرار داشته است. موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد تنگه هرمز، آن را به یک نقطه کانونی در معادلات ژئوپلیتیک منطقه و جهان تبدیل کرده است. این تنگه باریک که در narrowest point تنها ۳۳ کیلومتر عرض دارد، تحت حاکمیت مشترک ایران و عمان قرار گرفته است. این موقعیت خاص به کشور‌های حاشیه خلیج فارس، به ویژه ایران، اهرم مهمی در معادلات سیاسی و اقتصادی اعطا می‌کند. وابستگی شدید اقتصاد جهانی به انرژی عبوری از این مسیر آبی، تنگه هرمز را به یکی از حساسترین نقاط استراتژیک جهان تبدیل کرده است. هرگونه تهدید به بستن یا محدود کردن ترافیک دریایی در این تنگه می‌تواند موجب نوسانات شدید در بازار‌های انرژی جهانی شود. این حساسیت باعث شده است که امنیت تنگه هرمز به موضوعی حیاتی برای جامعه بین‌المللی تبدیل شود و قدرت‌های جهانی همواره بر حفظ ثبات در این منطقه تأکید داشته باشند. تنگه هرمز به عنوان تنها گذرگاه آبی طبیعی میان خلیج فارس و دریای عمان/اقیانوس هند، از جایگاه جغرافیایی بی‌همتایی برخوردار است. این آبراه حیاتی که در حدّ باریک‌ترین نقطه خود تنها ۳۹ کیلومتر عرض دارد، همچون دروازه‌ای استراتژیک، دسترسی کشور‌های حاشیه خلیج فارس را به آب‌های آزاد جهانی ممکن می‌سازد. از نظر ژئوپلیتیک، این تنگه در نقطه تلاقی سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا قرار گرفته و به‌عنوان گلوگاه ارتباطی شرق و غرب عمل می‌کند. موقعیت منحصر به فرد آن به گونه‌ای است که هرگونه کنترل یا اختلال در تردد از این مسیر، مستقیماً بر معادلات انرژی و تجارت جهانی تأثیر می‌گذارد. ویژگی‌های هیدروگرافی تنگه، از جمله عمق نسبتاً مناسب (حداکثر ۲۰۰ متر) و عرض قابل کشتیرانی (حدود ۱۰ کیلومتر در مسیر ترانزیت)، آن را به مسیری ایده‌آل برای نفتکش‌های غول‌پیکر تبدیل کرده است. این شرایط جغرافیایی خاص باعث شده تا هیچ مسیر جایگزینی نتواند به طور کامل نقش این شاهراه آبی را در ترانزیت انرژی ایفا کند. حاکمیت مشترک ایران و عمان بر این آبراه بین‌المللی، بر اهمیت استراتژیک آن در معادلات منطقه‌ای افزوده است. موقعیت جغرافیایی تنگه هرمز نه‌تن‌ها آن را به کانون توجه بازیگران منطقه‌ای تبدیل کرده، بلکه موجب شده قدرت‌های فرامنطقه‌ای نیز حضور فعالی در حوالی آن داشته باشند تا از منافع انرژی خود محافظت کنند. این تمرکز بی‌سابقه بر یک مسیر آبی، نشان‌دهنده جایگاه بی‌بدیل تنگه هرمز در جغرافیای سیاسی جهان است.
اهمیت اقتصادی و انرژی تنگه هرمز: شاهرگ حیاتی اقتصاد جهانی
تنگه هرمز به عنوان مهمترین شاهراه ترانزیت انرژی جهان، نقشی بیبدیل در اقتصاد جهانی ایفا میکند. روزانه حدود ۲۱ میلیون بشکه نفت خام - معادل ۲۱٪ از مصرف روزانه جهانی نفت و ۳۵٪ از تجارت دریایی نفت جهان - از این آبراه حیاتی عبور میکند. این حجم عظیم انرژی شامل حدود ۱۷ میلیون بشکه نفت خام و ۴ میلیون بشکه فرآورده‌های نفتی است که عمدتاً از کشور‌های تولیدکننده خلیج فارس (عربستان سعودی، ایران، عراق، امارات و کویت) به مقاصد اصلی مصرف در آسیا، اروپا و آمریکا حمل میشود.
علاوه بر نفت، روزانه حدود ۳۸ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی مایع شده (LNG) نیز از این تنگه عبور میکند که سهم عمد‌های در تأمین انرژی جهانی دارد. این آمار‌ها تنگه هرمز را به حیاتیترین مسیر انرژی جهان تبدیل کرده است، به گون‌های که هرگونه اختلال در ترانزیت این آبراه میتواند شوک‌های شدیدی به اقتصاد جهانی وارد کند.
وابستگی کشور‌های عمده مصرفکننده انرژی به این مسیر قابل توجه است:
- چین: بیش از ۴۰٪ از واردات نفت خود را از این مسیر دریافت میکند
- هند: حدود ۶۵٪ از نیاز‌های نفتی خود را از تنگه هرمز تأمین میکند
- ژاپن و کره جنوبی: بیش از ۸۰٪ از نفت وارداتی خود را از این آبراه دریافت میکنند
- کشور‌های اروپایی: حدود ۳۰٪ از نفت مصرفی خود را از این مسیر وارد میکنند
اهمیت اقتصادی تنگه هرمز تنها به حملونقل انرژی محدود نمیشود. این آبراه شریان اصلی تجارت کالا‌های غیرنفتی کشور‌های منطقه نیز محسوب میشود و سالانه بیش از ۱۰۰۰ میلیارد دلار کالای غیرنفتی از آن عبور میکند. این ویژگی‌ها باعث شده است که امنیت و ثبات تنگه هرمز به یکی از اولویت‌های اصلی اقتصاد جهانی تبدیل شود و قدرت‌های بزرگ همواره برای حفظ امنیت آن تلاش کنند.
هرگونه تهدید به بستن یا محدود کردن عبور و مرور در این تنگه میتواند موجب افزایش ناگهانی قیمت نفت به بیش از ۱۵۰ دلار برای هر بشکه شود و بحران‌های اقتصادی شدیدی در جهان ایجاد کند. این حساسیت اقتصادی، تنگه هرمز را به یکی از حساسترین نقاط استراتژیک جهان تبدیل کرده است.
تنگه هرمز شاهد عبور روزانه حدود ۲۱ میلیون بشکه نفت خام است که این میزان معادل یک‌سوم کل تجارت دریایی نفت جهان محسوب می‌شود. این حجم عظیم انرژی، نقش بی‌بدیل این آبراه را در اقتصاد جهانی به خوبی نمایان می‌سازد. چنین ترانزیتی نشان‌دهنده وابستگی شدید بازار‌های جهانی به این مسیر حیاتی است، به طوری که هرگونه اختلال در جریان نفت این تنگه می‌تواند شوک‌های عمیقی به اقتصاد جهانی وارد کند. این آمار نه‌تن‌ها اهمیت استراتژیک تنگه هرمز را برجسته می‌سازد، بلکه حساسیت ویژه‌ای را که قدرت‌های جهانی نسبت به ثبات این منطقه دارند، توجیه می‌کند. چنین حجمی از ترانزیت انرژی، تنگه هرمز را به یکی از حساسترین نقاط کره زمین از نظر امنیت انرژی تبدیل کرده است.
اقتصاد جهانی به ویژه قدرت‌های صنعتی و نوظهور به شدت به جریان بی‌وقفه نفت خلیج فارس وابسته است. چین به عنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان، بیش از نیمی از نیاز‌های نفتی خود را از این منطقه تأمین می‌کند. هند که سومین مصرف‌کننده بزرگ انرژی است، حدود ۶۵ درصد از واردات نفتی خود را از خلیج فارس دریافت می‌نماید. ژاپن و کره جنوبی، به عنوان اقتصاد‌های پیشرفته صنعتی، تقریباً تمام نیاز‌های نفتی خود را از این مسیر تأمین می‌کنند. در اروپا نیز اگرچه تنوع منابع انرژی افزایش یافته، اما هنوز حدود ۳۰ درصد از نفت مصرفی از خلیج فارس وارد می‌شود. این وابستگی عمیق، ثبات در تنگه هرمز را به مسئله‌ای حیاتی برای رشد و توسعه اقتصادی این کشور‌ها تبدیل کرده است. هرگونه اختلال در جریان نفت خلیج فارس می‌تواند پیامد‌های فوری و گسترده‌ای بر تولید صنعتی، قیمت کالا‌ها و رشد اقتصادی این کشور‌ها داشته باشد.
تنگه هرمز یکی از مهم‌ترین مسیر‌های حمل‌ونقل نفت در جهان است، به‌طوری که بخش قابل‌توجهی از صادرات نفت کشور‌های حوزه خلیج فارس از این مسیر انجام می‌شود. هرگونه اختلال در این تنگه می‌تواند تأثیر چشمگیری بر قیمت نفت و بازار انرژی داشته باشد.
کاهش عرضه نفت در نتیجه‌ی بسته شدن یا محدود شدن عبور نفت‌کش‌ها از این مسیر باعث افزایش قیمت جهانی نفت می‌شود، زیرا نگرانی‌ها نسبت به کمبود عرضه شدت می‌گیرد. بازار‌های انرژی نیز تحت تأثیر این افزایش قیمت، دچار نوسانات شدیدی می‌شوند و کشور‌های وابسته به واردات نفت ممکن است با بحران تأمین انرژی مواجه شوند. از سوی دیگر، افزایش قیمت نفت می‌تواند به تشدید تورم در اقتصاد‌های مختلف منجر شود، زیرا هزینه‌های حمل‌ونقل و تولید افزایش می‌یابد.
واکنش کشور‌ها و سازمان‌های بین‌المللی به چنین اختلالی نیز نقش مهمی در تعیین روند قیمت نفت دارد. برخی کشور‌ها ممکن است به دنبال استفاده از ذخایر استراتژیک نفت خود باشند تا از افزایش شدید قیمت جلوگیری کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است به دنبال جایگزین‌های دیگر برای تأمین انرژی باشند.
در نهایت، هرگونه بی‌ثباتی در تنگه هرمز نه تنها بر قیمت نفت، بلکه بر ساختار کلی بازار انرژی و روابط اقتصادی کشور‌ها نیز اثرگذار خواهد بود.
عملیات‌های تاریخی: جنگ نفتکش‌ها در دهه ۱۹۸۰ و تهدید‌های اخیر
جنگ نفتکش‌ها در دهه ۱۹۸۰ یکی از مهم‌ترین رویارویی‌های نظامی در خلیج فارس بود که در جریان جنگ ایران و عراق رخ داد. در این دوره، هر دو کشور با حمله به نفتکش‌های یکدیگر تلاش کردند جریان صادرات نفت را مختل کنند و به اقتصاد طرف مقابل ضربه بزنند. ایالات متحده و برخی کشور‌های غربی نیز درگیر شدند، زیرا تأمین انرژی جهانی با تهدید جدی مواجه شده بود. این درگیری‌ها موجب افزایش حضور نظامی قدرت‌های بین‌المللی در منطقه شد و عملیات‌های گسترده‌ای برای حفاظت از نفتکش‌ها صورت گرفت.
تهدید‌های اخیر در تنگه هرمز نیز نشان‌دهنده‌ی ادامه‌ی نقش راهبردی این آبراه در امنیت انرژی و سیاست بین‌الملل است. توقیف نفتکش‌ها، حملات پهپادی به تأسیسات نفتی و تنش‌های ژئوپلیتیکی میان قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی، همچنان این گذرگاه حیاتی را به نقطه‌ای حساس در معادلات امنیتی و اقتصادی تبدیل کرده است. کشور‌هایی مانند ایران، آمریکا و متحدان منطقه‌ای آنها در پاسخ به این تهدیدات، حضور نظامی خود را تقویت کرده‌اند و این منطقه را به یکی از پرمناقشه‌ترین نقاط جهان بدل ساخته‌اند.
تحولات مرتبط با این عملیات‌های تاریخی نشان می‌دهد که تنگه هرمز نه تنها گذرگاه حیاتی صادرات نفت است، بلکه می‌تواند محرک بحران‌های گسترده‌ی بین‌المللی باشد. نقش این تنگه در امنیت انرژی جهانی و معادلات قدرت همچنان مورد توجه است و هرگونه تنش در آن، تأثیرات قابل‌توجهی بر اقتصاد و سیاست جهان خواهد داشت.

ارسال نظرات