سرانجام رژیم اشغالگر قدس موافقت خود را با آتش بس در جنگ غزه اعلام کرد. محافل داخلی در اراضی اشغالی از جمله بن گویر وزیر امنیت داخلی این رژیم، آتش بس غزه را مصداق عینی شکست در جنگ با مقاومت فلسطین قلمداد میکنند. طبق محاسبات و ادعاهای صورت گرفته از سوی نتانیاهو، قرار بود حماس به صورت کامل از بین برود و اسرای صهیونیست نیز در سایه عملیات نظامی (و نه توافق آتش بس) آزاد شوند! اما اکنون حماس تبدیل به طرف امضاکننده قرارداد آتش بس شده است؛ در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه بسیاری ازخطوط قرمز و قطعی ترسیم شده از سوی نتانیاهو در مذاکرات آتش بس غزه به صورتی صریح و آشکار نقض شد. از جمله این موارد، تعهد صهیونیستها به خروج مرحله به مرحله از نوار غزه و از آن مهم تر، ترک محورهای نتساریم و فیلادلفیا در روند سه مرحلهای انجام آتش بس است. در مقابل، حماس نیز همه اسرای صهیونیست را در همان مرحله نخست آتش بس آزاد نخواهد کرد و آزادی قطعی و نهایی همه اسرا، زمانی محقق میشود که آتش بس وارد مرحله نهایی (دائمی) و تضمین شده گردد. همان گونه که مشخص است، آنچه در جریان مذاکرات دوحه حاصل شده، مصداق یک آتش بس تحمیلی به حماس نیست و بالعکس، انعکاسی از مذاکرات موفقیت آمیز در مسیر عبور از بحرانهای انسانی جاری در غزه است. نتانیاهو در ابتدای جنگ غزه، نابودی کامل حماس، اشغال کامل نوار غزه و آزادی اسرای صهیونیست (بدون انعقاد آتش بس و دادن امتیاز به مقاومت) را سه هدف اصلی خود قلمداد کرده بود، اما اکنون چارهای جز اذعان به شکست در دستیابی به این اهداف ندارد. فرسایشی شدن جنگ غزه نه تنها تبدیل به کاتالیزور و عاملی تسریع کننده در مسیر تسلط میدانی و فرامتنی تل آویو بر معادلات جنگ نشد، بلکه منجر به فرسودگی ارتش و بازتعریف تاکتیکهای نبرد توسط رزمندگان مقاومت در مواجهه با صهیونیستها در مناطق گوناگون غزه و رفح شد.
نکته دوم، معطوف به آینده سیاسی -داخلی اراضی اشغالی پس از انعقاد پیمان آتش بس است. به طور مشخص ماجرا این است که افرادی مانند بن گویر (وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی) و اسموتریچ (وزیر دارایی رژیم صهیونیستی)، نسبت به انعقاد پیمان آتش بس شدیدترین مواضع ممکن را داشته و از استعفای خود در آیندهای نزدیک خبر داده اند. خروجی و محصول این استعفا، سقوط کابینه ائتلافی نتانیاهو و برگزاری انتخابات زودهنگام خواهد بود؛ انتخاباتی که در ان ائتلاف کنونی در اراضی اشغالی شانسی برای بقا نخواهد داشت.
با این حال، اصلیترین منازعهای که از این پس در اراضی اشغالی شکل خواهد گرفت را باید در سطوح زیربنایی قدرت جست و جو کرد. واقعیت امر این است که مثلث «ارتش»، «موساد» و «کابینه» در اراضی اشغالی از زمان اشغال فلسطین تاکنون، در همپوشانی مطلق با یکدیگر عمل کرده اند. اما در جریان جنگ اخیر غزه، شاهد واگرایی هر چه بیشتر این به رکن قدرت در تل آویو بوده ایم. آنچه منجر به تمرکززدایی افکار عمومی (در اراضی اشغالی، منطقه و جهان) در خصوص منازعات موساد، ارتش و کابینه در تل آویو گردید، استمرار جنگ و شرایط ناشی از آن بود. اکنون با انعقاد پیمان آتش بس، منازعات داخی در اراضی اشغالی به نقطه اوج خود خواهد رسید. این منازعه حول موضوعاتی ازجمله «ابعاد اهمال اطلاعاتی و نظامی در شکل گیری عملیات طوفان الاقصی»، «ابعاد شکست میدانی در نوار غزه و لبنان» و «نشست اطلاعات محرمانه در جریان جنگ غزه» صورت میگیرد. جنس این منازعات، روبنایی و محدود نبوده و بایدآن را ناظر بر بنیانها و ثوابت قدرت در اراضی اشغالی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. در آینده نگاری و آینده پژوهی آنچه در اراضی اشغالی میگذرد، ما با منازعاتی پایدار مواجه خواهیم بود که کلیت و موجودیت رژیم اشغالگر قدس را هدف قرار خواهد داد. در مقابل، حماس قطعاً از قدرت به دست آمده در راستای بازتعریف قدرت ساختاری، نظامی و رهبری خود استفاده میکند. یکی از اصلیترین دلایل اصرار بن گویر و اسموتریچ جهت انعقاد پیمان آتش بس با حماس (حتی آتش بس موقت و محدود)، همین مسئله بود. اما در نهایت، نتانیاهو تن به آتش بسی داده که ترجمانی از به رسمیت شناختن حماس به عنوان بازیگری تعیین کننده (و نه نابود شده!) در معادلات فلسطین و منطقه است. در کنار این موارد، باید ابعاد فرامتنی ماجرا از جمله خیزش جهانی علیه صهیونیسم و تصاعد نفرت عمومی از رژیم اشغالگر قدس به دنبال ۱۵ ماه جنایت مستمر و نسل کشی در نوار غزه را نیز در تحلیل بحرانهای فرامنطقهای تل آویو در نظر گرفت. انعقاد آتش بس غزه، مترادف با آغاز منازعات پایدار داخلی و تشدید بحرانهای فرامنطقهای علیه رژیم اشغالگر قدس خواهد بود. بازتعریف قدرت مقاومت اسلامی فلسطین و منطقه نیز درست در تقارن زمانی با تشدید بحرانهای سخت در اراضی اشغالی صورت خواهد گرفت. این بدترین سناریوی ممکن برای نتانیاهو و همراهانش محسوب میشود.
حنیف غقاری
ارسال نظرات