آگاهی بخشی نسبت به مثلث شوم دشمن

دشمن بدون برنامه قدم برنمی‌دارد. این گزاره را ایرانی‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهتر از کشورهای دیگر درک کردند؛ به همین خاطر همیشه یک قدم جلوتر از دشمن ایستاده‌اند
کد خبر : 18199

تبیین:

 دشمن بدون برنامه قدم برنمی‌دارد. این گزاره را ایرانی‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهتر از کشورهای دیگر درک کردند؛ به همین خاطر همیشه یک قدم جلوتر از دشمن ایستاده‌اند اگر هم در طول این سال‌ها فتنه و آشوبی رقم خورده از آنجایی که دست دشمن را خوانده‌اند در اندک زمانی غائله ختم شده است. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در هفته گذشته و در دیدار با مداحان بیان کردند سه‌گانه دشمن در شکست مخالفان«هراس افکنی، اختلاف افکنی و یأس آفرینی» است؛ این سه گانه بود که مثل موریانه بر بدنه کشور سوریه افتاد و کاری کرد که امروز نیروهای صهیونی بخشی از کشور را به چنگ خود درآورده‌ و بسیاری از مناطق نظامی و تسلیحاتی خاک سوریه را به توبره کشیده‌اند. نقطه مرکزی و ثقل این سه‌گانه را می‌توان هراس افکنی دانست که بیشتر از هر کسی مربوط به مدیران و مسئولان بالادستی نظام است؛ و بخش دوم(اختلاف افکنی) بیشتر مربوط به نخبگان و سیاسیون و سومی‌ بیشتر‌ مربوط به مردم است.

·        مراقب فریب رسانه ای دشمن باشیم!

در ایجاد این سه‌گانه باید نگاهی جدی به عملکرد رسانه‌ها داشت؛ رسانه‌ها و نرم‌افزارهای اجتماعی در خط مقدم این جریان قرار دارند. آنچه که از تحولات سوریه به گوش می‌رسید، این بود که عمدتا نیروهای مردمی و ارتش با فریب رسانه‌ای پاپس کشیده‌اند. در یک نگاه کلی می‌توان گفت که جریان‌ سازی‌های دشمن عمدتا با موج سازی‌های رسانه‌ای آغاز و با اختلاف‌افکنی‌های سیاسیون و نخبگان امتداد و با یأس مردم به سرانجام می‌رسد. اولین و آخرین راه مقابله با مبارزات فکری و عقیدتی دشمن، افزایش ایمان است؛ رهبر معظم انقلاب بارها در سخنرانی‌های متعدد به این موضوع اشاره کرده و این آیه را تلاوت کرده‌اند: «ولاتهنوا ولاتحزنوا و انتم الأعلون إن كنتم مومنين».

ثمره مقابله با این سه‌گانه دشمن ایجاد وحدت در جامعه است. منطقه غرب آسیا دارای ساختار موزاییکی است؛ یعنی هر قسمتی از کشورها دارای آداب و فرهنگ و خواسته‌های متفاوتی است که این مسئله موجب چند دسته شدن کشورها شده است؛ اما این چنددستگی زمانی می‌تواند به یک کشور آسیب بزند که درک درستی در مقابل دشمن و برنامه‌های آن نداشته باشند. در کشور ما به سبب اینکه قوم‌های مختلف در مقابل دشمن به درک واحدی رسیده، دارای وحدت است؛ اما در کشوری مانند سوریه به سبب عدم شناخت برنامه دشمن همواره در یک نزاع به سر می‌برند. از همین رو پیچیدگی مدیریت این کشورها بسیار است و حال اگر یکی از اقلیت‌ها توانست سال های طولانی بر اکثریت حکومت کند -مثل علوی های سوریه- حتی اگر وضع اقتصادی آنجا را نسبتاً مطلوب کند چنانچه سوریه قبل از بحران ۲۰۱۱ بود و فرهنگ و ادب و علم را توسعه ببخشد باز هم همان فشار سیاسی مانع رضایت خواهد بود. البته آزادی معمولا یک مطالبه نخبگانی است و اقتصاد برای عموم مهمتر است ولی دینامیک قومیت و طایفه گرایی انرژی مضاعفی با خود دارد که می‌تواند با دخالت و تحریک خارجی، به بحران بدل شود و اساسا همین «فقدان درک ملی» و «وجود رقابت ویرانگر» عامل نفوذ قدرت های خارجی بوده و هست.

·        ضرورت دشمن شناسی

بنابراین شناخت دشمن مشترک و اختلاف‌افکن نخستین قدم در شکستن برنامه‌های دشمن است. یادمان است آن زمانی که سوریه درگیر داعش بود رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که دشمن اصلی ما آمریکاست نه اینها. امروز هم بار دیگر برای کسانی که امر بر آنان مشتبه می‌شود، شفاف شد که دشمن اصلی حتی در مسئله سوریه، آمریکا و رژیم صهیونی هستند و مابقی نهایتا فریب خورده‌هایی هستند که ابزار دست این و آن می‌شوند.

رهبر معظم انقلاب به عنوان فردی که راهنمای دشمن‌شناسی است توانسته آن خط مهم دشمن را برای جامعه ایرانی ترسیم کند. اصلا وجه تمایز رهبر معظم انقلاب با دیگر رهبران کشورهای مختلف در همین تفکیکهای بصیرت‌آمیز است. مثل آن روزی که گفتند اگر کسی مخالف رژیم صهیونی باشد ولو در سایر موضوعات با ما اختلاف داشته باشد، از او حمایت می‌کنیم. این سخن مربوط به زمانی است که عده‌ای در داخل کشور سعی داشتند حماس را متهم به دخالت در سوریه و دشمن جمهوری اسلامی معرفی کنند و بعدها معلوم شد چقدر این استراتژی هوشمندانه بوده است.  این ملاک برای دوستی و دشمنی، یعنی تمرکز روی نقطه راهبردی آمریکا در منطقه که بعد از طوفان الاقصی واضح تر گردید، برای چه مسئله ای با تمام قوا می‌ایستد. برای سوری ها هم فارغ از این که مربوط به چه گروه و فکری باشند شاخص همین است و تلاش هم باید ایجاد توجه جوانان سوری بر همین قطب نما باشد و بس!

با تمام انتقادهایی که متوجه کشور سوریه است این مهم را می‌توان پیش فرض گرفت که در این چنددهه پس از هر تحولی حرکت و جوشش کشورهای منطقه رشد سیاسی و اجتماعی چندبرابری داشته‌اند؛ پس از حضور نیروهای صهیونی در بیروت نیروهای حزب الله متولد شد؛ پس از حضور نیروهای دست‌پروده آمریکا در قالب داعش در عراق نیروهای حشدالشعبی متولد شد؛ و در کشور یمن هم در مواجهه با اشغالگران نیروهای انصارالله و در فلسطین نیروهای حماس متولد شدند؛ تاریخ این موضوع را به ما فهمانده است که کشورهای منطقه وقتی حقیقت و چهره واقعی نیروهای استکباری و صهیونی را دیده‌اند مقاومت را در خود زنده کرده‌اند و در برابر برنامه‌های استکباری آنان ایستادگی کرده‌اند. اگر امروز رهبر معظم انقلاب وعده پیروزی جوانان سوری را می‌دهد به همین جهت است که چهره واقعی نیروهای صهیونی و آمریکایی را خواهند دید و این آغاز ماجرای نابودی استکبار و صهیون است.

·        دشمن هیچ گاه نمی‌ایستد

این یک حقیقتی است که دشمن هیچگاه نمی‌ایستد. اگر دشمن منطقه‌ای را تصاحب کرد به فکر تصاحب منطقه‌ای دیگر است؛ چنانچه در درگیری سوریه و نفوذ نیروهای صهیونی شاهد این ماجرا بودیم. مسیر دشمن هم در این تصاحب‌ها همان سه‌گانه‌ای است که رهبر معظم انقلاب تاکید کردند؛ اما گاهی دشمن با این خیال به گونه‌ای قدم برمی‌دارد که بیشتر گور خود را می‌کند. چنانچه رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنان خود در پاسخ به سخنان یک مقام آمریکایی را با مضمونِ پنهانِ «کمک و حمایت از هر کسی که در ایران اغتشاش کند»، نمونه‌ای از گزافه‌گویی‌های دشمنان دانستند و افزودند:‌ «احمق‌ها گویا بوی کباب شنیده‌اند. اما ملت ایران هر کسی که مزدوری آمریکا را در این زمینه قبول کند، زیر گام‌های خود لگدمال خواهد کرد.» برای از بین بردن سه گانه دشمن لازم است که بیش از پیش به مسئله جهاد تبیین نگاه کنیم. این همان مسئله‌ای است که رهبر معظم انقلاب درباره آن گفتند: «خاصیت پیروان شیطان، گزافه‌گویی و دروغ‌پردازی است و چاره آن، جهاد تبیین و بیان حقایق و ارائه منطق قابل قبول.»

ارسال نظرات