سبک زندگی غربی و مسئله «امید و آرامش» / بخش پنجم – ازدواج سفید

ازدواج سفید و سرنوشت سیاه!

یکی از ره آورد‌های شوم سبک زندگی غربی که چند سالی است در لایه‌هایی از جوامع شرقی نیز رواج یافته و در کشور ما هم عده‌ای تلاش می‌کنند تا آن را تئوریزه و موجه کنند، پدیده «ازدواج سفید» یا «هم‌باشی» است
کد خبر : 17871

تبیین:

یکی از ره آورد‌های شوم سبک زندگی غربی که چند سالی است در لایه‌هایی از جوامع شرقی نیز رواج یافته و در کشور ما هم عده‌ای تلاش می‌کنند تا آن را تئوریزه و موجه کنند، پدیده «ازدواج سفید» یا «هم‌باشی» است؛ یعنی زندگی زن و مرد با یکدیگر، بدون ازدواج رسمی و قانونی و صرفا بر اساس توافق دو طرف! 
رسانه‌های غربی می‌گویند میزان ازدواج در سراسر جهان در حال کاهش است و هشدار می‌دهند که این یعنی افراد بیشتری بدون ازدواج با هم زندگی می‌کنند و حتی می‌توانند شریک زندگی خود را به دلخواه عوض کنند: «در دسترس بودن گزینه‌ای با تعهد و مسئولیت پایین به این معنی است که بسیاری از زوج‌ها خیلی سریع آن را انتخاب می‌کنند و همخانه می‌شوند، بدون اینکه نوعی عشق متعهدانه مشترک را ایجاد کنند که پایه و اساس یک ازدواج خوب است. همباشی این احتمال را افزایش می‌دهد که شرکا دیدگاه کمتر متعهدانه‌ای نسبت به ازدواج اتخاذ کنند، که باعث می‌شود طلاق را بیشتر و راحت‌تر بپذیرند/ روزنامه آمریکایی دیزرت نیوز»


* وقتی صدای غرب هم در می‌آید!
پدیده‌ای به نام «ازدواج سفید» یا «همباشی» منتقدان بسیاری در غرب دارد که استدلال می‌کنند نه تنها تضمینی برای موفقیت و استحکام ازدواج -که اگر پس از آن رخ دهد- نیست بلکه کودکانی هم که ممکن است از آن حاصل شوند در خطرند، با احتمال دو برابری ترک تحصیل، اعتیاد یا افسردگی و احتمال سه برابری آزار جسمی، جنسی یا عاطفی در مقایسه با کودکان خانواده‌های متاهل. تحقیقات موسسه مطالعات خانواده آمریکا نشان داد کودکان ازدواج سفید در اروپا و آمریکا، در مقایسه با فرزندان والدین متاهل، حدود ٩٠ درصد بیشتر احتمال دارد شاهد فروپاشی زندگی و جدایی والدین خود باشند. در اینجا با استناد به گزارش‌هایی از «مرکز مطالعات خانواده» آمریکا، روزنامه‌های «نیویورک‌تایمز»، «دیزرت‌نیوز» و «دیلی سیتیزن» از همباشی و پیامدهایش گفته‌ایم.
موسسه مطالعات خانواده آمریکا (The Institute for Family Studies (IFS)) در گزارشی با عنوان «همباشی: تضمین ایمنی یا تهدید ثبات» می‌گوید: در طول چند دهه گذشته، بسیاری به همباشی به عنوان پشتوانه‌ای امن برای روابط زناشویی نگاه کرده‌اند، با این باور که به زوج‌ها امنیت می‌دهد تا مسائل را بدون فشار تعهدات الزام‌آور آزمایش کنند و اغلب به عنوان راهی برای تقویت پیوند زوجین یا تشخیص ناسازگاری‌ها در نظر گرفته می‌شود، بنابراین به عنوان یک «چتر حمایتی» عمل می‌کند که ممکن است از طلاق جلوگیری کند. با این حال، تحقیقات به طور مداوم نشان داده است که ریسمان‌های «تور ایمنی» همباشی تحت فشار تاب نمی‌آورند و معمولا برای مدت طولانی دوام ندارند. در واقع، مطالعات نشان داده زندگی مشترک قبل از ازدواج، زوج‌ها را در معرض خطر بیشتری برای طلاق قرار می‌دهد. علاوه بر این، کارشناسان معتقدند زندگی مشترک بدون ازدواج «به‌طور مداوم با کیفیت ارتباطات زناشویی ضعیف‌تر، رضایت زناشویی پایین‌تر و سطح بالاتر خشونت خانگی مرتبط است».

 
* تبعات شوم یک ازدواج بی‌تعهد!
کامیل احمدی محقق و پژوهشگر با اشاره به پیامد‌های ازدواج سفید اظهار می‌دارد: رنگ‌باختن کلیشه‌های جنسیتی، آزادی انتخاب بر بدن و روابط جنسی، سرد شدن نسبت به ازدواج رسمی، طرد اجتماعی و ترس از پیگرد قانونی پیامد‌هایی بودند که از سوی افراد مورد بررسی عنوان شده بودند. مهمترین دلیلی که این افراد در مورد روی آوردن به این ازدواج ذکر می‌کردند نیز عدم اعتقاد به ازدواج رسمی، آزادی انتخاب و حق بر بدن، عدم امنیت شغلی و درآمد کافی، آشنایی بیشتر و عدم اعتماد بوده است.
این کارشناس با بیان اینکه بر اساس پژوهش انجام‌شده، عمر ازدواج سفید در ایران بین یک تا سه سال است تصریح کرد: ۴۵ درصد از افرادی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته بودند بین ۲۵ تا ۳۰ سال قرار داشتند. ۶۲ درصد آنها دارای تحصیلات کاردانی و کارشناسی بودند و ۲۳ درصد آنها در مقطع ارشد و دکتری تحصیل می‌کردند. مهمترین شیوه آشنایی که از سوی این افراد ذکر شده بود، گروه دوستان و دانشجویی، همکاری در محل اشتغال و فضای مجازی بوده است.


* لزوم اصلاح برخی قوانین
حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر مهدی سجادی امین، مدیر گروه فقه و حقوق پژوهشکده زن و خانواده. عضو گروه علمی مطالعات زنان با بیان اینکه، ازدواج سفید پیامد‌های منفی بسیاری دارد که عمده این پیام‌ها مربوط به زنان است، چراکه در ازدواج سفید معمولاً زن‌ها بازیچه طرف مقابل شده و آسیب می‌بینند، می‌گوید: اگر وضعیت قوانین، نوع سبک زندگی، نوع نگاه افراد به دنیا و مدیریت اختلافات خانوادگی با همین وضعیت پیش برود، به‌طورقطع گرایش جوانان به ازدواج‌های کم تعهد، اعم از ازدواج موقت و ازدواج سفید بیشتر خواهد شد. در این راستا باید نگاه قانونی، فرهنگی و عرفی به ازدواج تعدیل و درست شود. قوانین باب مهریه، باید از قانون نحوه محکومیت‌های مالی خارج شود و افراد در هنگام ازدواج بر اساس توانایی بالفعل و یا قریب به فعلیتشان مهریه را تعیین کنند. به نظر می‌رسد بهترین راهکار در این خصوص، تعیین مهریه بر اساس توان بالفعل مرد باشد؛ زیرا مهریه، هدیه و بلاعوض است و اگر مسئله آن حل شود در ترغیب جوانان به تشکیل خانواده رسمی بسیار مؤثر خواهد بود. مضاف بر آن تا حد فراوانی از میزان پرونده‌های سیستم قضایی نیز کاسته خواهد شد؛ لذا در مرحله اول باید قوانین اصلاح شود و این دیدگاه که مرد تعهدات بسیار زیادی در قبال زن در اذهان افراد اصلاح گردد. در مرحله دوم با کمک به خانواده‌ها در راستای حل اختلافات و جهت‌دهی درست برای درمان و حل مشکلات خانوادگی، راهکار‌های قضایی به حداقل برسد.
وی ادامه می‌دهد: نکته بعدی این است که مسئولان فرهنگی و حوزوی باید در جهت تقویت سیستم داوری مدنظر نگاه قرآنی و دینی که همان حکم است، برای حل اختلافات خانوادگی تلاش کنند. البته قابل‌ذکر است منظور از حکمیت و داوری، داوری‌های الزامی که طبق قانون حمایت از خانواده، در زمان درخواست طلاق از سوی یکی از زوجین به آنجا ارجاع می‌دهند، نیست؛ چراکه این داوران عمدتاً بر اساس نگاه و دغدغه‌های خودشان مطالبی را مطرح می‌کنند که در اکثر موارد هم به سازش منجر نمی‌شود.

ارسال نظرات