چشمانداز اقتصادی جهانی در حال حاضر با ترکیبی از ریسکهای متناقض و در عین حال همزمان مواجه است. از یک سو، شاهد شتاب گرفتن یک موج تکنولوژیک انقلابی، یعنی هوش مصنوعی (AI)، هستیم که سرمایهگذاران را به سمت ارزشگذاریهای نجومی هدایت کرده است. از سوی دیگر، هشدارهای مکرر از سوی چهرههای بانفوذ مالی، از جمله جیمی دیمون، مدیرعامل جیپی مورگان، مبنی بر احتمال وقوع یک اصلاح شدید در بازار سهام آمریکا، سایهای از عدم اطمینان بر این خوشبینی حاکم کرده است. این سند به تحلیل جامع این دو ریسک اصلی – هیجان بیش از حد پیرامون هوش مصنوعی و نگرانیهای ساختاری کلان اقتصادی – و همپوشانی آنها میپردازد.
جیمی دیمون، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین صداها در سیستم مالی جهانی، اخیراً دیدگاههای بدبینانهتری نسبت به همکاران خود در مورد آینده کوتاهمدت بازار سهام آمریکا ابراز کرده است. موضع او نه صرفاً یک نظر سنتی محتاطانه، بلکه محصول تحلیل عمیق از نیروهای کلان اقتصادی و ژئوپلیتیکی است که در حال شکلگیری هستند.
دیمون صریحاً اعلام کرده است که نسبت به دیگران، «بسیار بیشتر» نگران احتمال وقوع یک اصلاح جدی (Correction) در بازار سهام ایالات متحده است. او بازه زمانی وقوع این اصلاح را بین شش ماه تا دو سال آینده تخمین زده است. این بازه زمانی نشاندهنده نگرانی در مورد عواملی است که ممکن است در کوتاهمدت پدیدار شوند یا در میانمدت به مرحله بحرانی برسند. اصلاح معمولاً به کاهش ۱۰ تا ۲۰ درصدی شاخصها اشاره دارد، در حالی که بازار خرسی (Bear Market) کاهش بیش از ۲۰ درصدی را نشان میدهد. نگرانی دیمون احتمالاً به سطحی اشاره دارد که فراتر از نوسانات معمولی بازار است و ریشه در بیثباتیهای ساختاری دارد.
نگرانیهای دیمون صرفاً مبتنی بر نسبتهای قیمت به درآمد در بخشهای خاص نیست، بلکه بر پایههای لرزان محیط کلان اقتصادی و ژئوپلیتیکی استوار است:از سوی دیگر، با توجه به تحولات جاری در حوزه روابط بین الملل، جهان در حال گذار از یک دوره نسبتاً باثبات نسبی پس از جنگ سرد به دورهای از رقابت قدرتهای بزرگ و درگیریهای منطقهای است. دیمون بر این باور است که جنگ اوکراین، تنشهای دریای چین جنوبی، و بیثباتی در خاورمیانه، یک پسزمینه دائمی از عدم اطمینان را ایجاد کردهاند. این عدم اطمینان، برنامهریزیهای بلندمدت شرکتها و دولتها را مختل میکند.از سوی دیگر، روند فزایندهای برای افزایش هزینههای دفاعی در میان کشورهای ناتو و قدرتهای اقتصادی بزرگ وجود دارد. این افزایش هزینهها، منابع مالی را از بخشهای مولد دیگر منحرف کرده و میتواند منجر به فشار تورمی یا افزایش بدهیهای عمومی شود.رویکردهای "دوستیزدایی" و کاهش وابستگی به زنجیرههای تأمین جهانی متمرکز، کارایی اقتصادی را کاهش داده و هزینههای عملیاتی را افزایش میدهد.
دیمون به عنوان یک فرد نزدیک به مرکز قدرت مالی، از اهمیت استقلال بانک مرکزی آگاه است. او معتقد است که فدرال رزرو (Fed) باید مستقل باقی بماند تا بتواند تصمیمات دشوار پولی را بدون در نظر گرفتن منافع کوتاهمدت سیاسی اتخاذ کند. با این حال افزایش حملات و انتقادات سیاسی مستقیم از سوی دولتها (حتی در دورانهای مختلف) نسبت به سیاستهای پولی، میتواند بر تصمیمگیرندگان تأثیر بگذارد و ریسک «سیاسی شدن» تصمیمات پولی را افزایش دهد.همچنین هرگونه شک در مورد تعهد فدرال رزرو به مبارزه با تورم یا تغییر زودهنگام در سیاستهای انقباضی به دلیل فشار سیاسی، میتواند انتظارات تورمی را شعلهور سازد و منجر به نوسانات شدید در بازارهای اوراق قرضه و سهام شود.دیمون اعتراف میکند که جایگاه ایالات متحده در نظام بینالملل دستخوش تغییر شده است. این نکته به طور مستقیم بر ارزش دلار و جذابیت داراییهای دلاری تأثیر میگذارد. کاهش درک جهانی از قابلیت اطمینان ایالات متحده در تعهدات بینالمللی یا ثبات داخلی، میتواند سرمایهگذاران خارجی را محتاطتر سازد. این امر میتواند به خروج سرمایه از داراییهای ریسکی آمریکایی منجر شود.
ارسال نظرات