پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
20 آبان 1397 - 11:45
خانواده‌هایی که می‌توانند نیرومحرکه اقتصاد کشور باشند

الگوی مطلوب رفتاری خانواده برای تحقق اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی از منظر رهبر معظم انقلاب، اقتصادی است با دو ویژگی کلیدی؛ رو به رشد بودن و آسیب‌پذیری اندک. برای رسیدن به چنین اقتصادی دو رشته اقدام باید صورت بگیرد.
کد خبر : 1716

پایگاه رهنما :

اقتصاد مقاومتی از منظر رهبر معظم انقلاب، اقتصادی است با دو ویژگی کلیدی؛ رو به رشد بودن و آسیب‌پذیری اندک. برای رسیدن به چنین اقتصادی دو رشته اقدام باید صورت بگیرد. یک رشته اقدام از سوی مسئولین و در سطح کلان است. به طور مثال تا در سطح کلان، نظام بانکی اصلاح نشود و سرمایه به دست اهلش نرسیده و در تولید داخلی هزینه نشود، نمی‌توان از اقتصاد انتظار رشد داشت. یا مثلاً وقتی فضای کسب‌و‌کار بهبود پیدا نکند و ورود افراد خوش‌فکر به فعالیت اقتصادی از سوی نظام بروکراسی کشور آسان نگردد، به سختی می‌توان انتظار رشد اقتصادی داشت. اما آیا این رشته اقدامات کلان، کافی بوده و هم رشد اقتصادی بالا و هم آسیب‌پذیری اندک را برای ما به ارمغان خواهد آورد؟
نظر اقتصاددانان برای رشد اقتصادی کشور
شاید پاسخ سیاست‌مداران مثبت باشد، اما اقتصاددانان قطعاً نظر دیگری دارند. آن‌ها معتقدند باید به سطح خرد هم توجه شود؛ چرا که اقتصاد خرد، ریشه‌ی اقتصاد کلان است و این رفتار‌های آحاد افراد جامعه و تک‌تکِ خانواده‌ها به عنوان عنصر حیاتی سازنده‌ی جامعه است که در سطح کلان می‌تواند آثار متفاوتی را از جوامع مختلف نشان دهد. مثلاً آمار‌های بانک مرکزی نشان می‌دهد آذری‌ها در مدیریت دخل و خرج خود به نسبت موفق‌تر از سایر استان‌های کشور هستند، اما در مقابل مازندرانی‌ها و گیلانی‌ها کمتر مخارج خود را مدیریت و پس‌انداز می‌کنند و بیشتر خرج می‌کنند! چرا وقتی سیاست‌های کلان اقتصادی برای این استان‌ها یکسان است، از آن‌ها رفتار‌های متفاوت می‌بینیم؟! پاسخ را باید در فرهنگ‌های متفاوت خانواده‌های ایرانی در سطح اقتصاد خرد جست‌و‌جو کرد.
نقش محوری خانواده‌ها برای تحقق اقتصاد مقاومتی
حالا که دانستیم برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی (اقتصادی با رشد بالا و آسیب‌پذیری اندک) به دو رشته اقدامات در سطح کلان از سوی مسئولین و در سطح خرد از سوی خانواده‌ها به عنوان عناصر حیاتیِ سازنده‌ی جامعه نیازمندیم، خانواده‌ها برای تحقق اقتصاد مقاومتی چه باید بکنند؟! از یک سو شاید استدلال شود که افزایش مصرف‌گرایی در خانواده‌ها خوب است، چرا که اگر خانواده‌ها محصولات را نخرند، محصولات روی دست تولیدکننده می‌ماند و رشد اقتصادی اتفاق نمی‌افتد. از سوی دیگر شاید برخی استدلال کنند که اگر مصرف خانوار‌ها افزایش یابد، پس‌اندازشان کاهش خواهد یافت؛ پس در این جامعه سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد و از این طریق رشد اقتصادی کاهش خواهد یافت. حالا چه باید کرد؟! خانواده‌ها پس‌انداز را افزایش دهند یا مصرف را؟ از منظر اقتصاد مقاومتی، مصرف اگر به معنای مصرف کالا‌های داخلی باشد پسندیده است، چرا که به رشد اقتصاد کشور کمک می‌کند، بیکاری را کاهش می‌دهد و اوضاع اقتصاد را بهبود می‌بخشد. البته نکته‌ای که باید به آن دقت کرد این است که باید از کالا‌های ایرانی‌ای حمایت کرد که کارخانه‌ی آن یا کالای با کیفیت خوب تولید می‌کند، یا کیفیت کالای تولید شده در آن کارخانه رو به بهبود است. در چنین شرایطی، خرید کردن از چنین کارخانه‌ای باعث می‌شود اولاً با افزایش تولید کالای ایرانی، رشد تولید رقم بخورد و در ثانی با توجه به افزایش روز افزون کیفیت، به زودی این کالا قدرت رقابت با مشابه خارجی را پیدا خواهد کرد و از آن پس حتی اگر بازارش در داخل هم کم شود، بازار خارجی رشد اقتصادی را حفظ خواهد کرد.
معنای صحیح مصرف گرایی
در عین حال باید توجه داشت که مصرف‌گرایی اگر به معنای خرید کالا‌های خارجی باشد، افزایش آن منجر به وابستگی بیشتر و در نتیجه آسیب‌پذیری بیشتر اقتصاد خواهد شد و ما را از اقتصاد مقاومتی دورتر خواهد کرد. با چنین رویکردی، اگر مصرف کالا‌های خارجی کاهش یابد و از سوی دیگر مصرف کالا‌های داخلی بی‌کیفیت که کارخانه‌های آن‌ها قصد بهبود کیفیت در آینده را هم ندارند و هیچ افق روشنی در انتظار این کارگاه‌ها و کارخانه‌ها نیست، نیز کاهش یابد خانوار ایرانی می‌تواند بخش قابل توجهی از درآمد خود را پس‌انداز کند. البته این پس‌انداز اگر دقیق و صحیح، در بخش‌های تولید داخلی سرمایه‌گذاری شود، می‌تواند به رشد اقتصاد کمکی مضاعف کند. کالبد اقتصاد برای ادامه‌ی حیات و رشد، به خون نیاز دارد و این خونِ تازه که در رگ‌های اقتصاد جریان دارد، سرمایه‌ی خودِ مردم است که سرمایه‌گذاری می‌شود. این سرمایه، از سایر اقسام سرمایه (مانند سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی) سالم‌تر است و بیمِ آن نمی‌رود که خون‌های آلوده، اقتصاد کشور را سرطانی کنند. اما برای رسیدنِ این سرمایه‌ها به دستِ تولیدکننده‌ی واقعی، نیاز است نظام بانکی اصلاح شود. این کاری است که بر عهده‌ی سیاست‌گذار کلان اقتصادی است. در صورتی که این اقدام اصلاحی انجام شود و در عین حال، خانواده‌ی ایرانی بر اساس الگویی که عرض شد مصرف و پس‌انداز کند می‌توان امید داشت که به سرعت و با قدرت، اقتصاد مقاومتی محقق گردد.

ارسال نظرات