کد خبر : 16906
08 مرداد 1403 - 10:31

همان اول بازی باید تیم را از زمین بیرون کشید

در برابر موج‌سواری فرصت‌طلبان و خنثی نمودن رسانه‌ها به عنوان مهم‌ترین ابزار قدرت امپریالیسم سایبری برای تضعیف کشور هدف، نیازمند توجه به پرهیز از بازی در زمین دشمن و الزاماتی ... .

تبیین:

از همان نخستین روزی که بشر پا بر روی کره خاکی گذاشت و نخستین حلقه‌های زندگی اجتماعی را تجربه کرد، موضوعی به نام تنازع به طور اعم و تنازع بقا، تنازع قدرت و ... به طور اخص گریبان گیر نوع بشر بوده است و هریک از ابزار و ادواتی برای نزدیک‌تر شدن به دشمن و در نتیجه قلع‌وقمع او و توسعه گستره حکمرانی خود استفاده می‌کردند. حالا و در عصر موسوم به عصر دیجیتال همان مفهوم تنازع با همان خصوصیاتش و البته به مراتب شدیدتر بر جامعه جهانی حکم‌فرماست. شاید تنها تفاوتش با نزاع‌های قبیله‌ای انسان اولیه در تفاوت ابزار و ادوات و شیوه‌های جنگ است.

حالا دیگر سال‌های زیادی است که دولت‌های استعماری در قامت امپریالیسم سایبری برای حذف و قلع‌وقمع رقبا و دشمنانشان از جنگ رسانه‌ای به عنوان یکی از برجسته‌ترین شیوه‌های جنگ نرم استفاده می‌کنند و با زمینه‌چینی برای ایجاد اختلاف و دودستگی در افکار عمومی جمعیت رقیب و با تزریق روحیه ناامیدی و اثبات ناکارآمدی حکمرانان، ساحت برخی اعتراض‌های به جای اجتماعی را به فضای مسموم رفتارهای رادیکالی بدل کنند.

  • زیست بوم مجازی

متأسفانه فضای سایبر به واسطه دارا بودن خصیصه‌هایی همچون فاقد مرز بودن و متعاقب آن عدم امکان کنترل فضا، حضور بازیگران متعدد اعم از دولتی و غیردولتی شامل گروه‌های تروریستی، شرکت‌های چندملیتی، رسانه‌ها، هکرها و ... به‌ویژه در سال‌های اخیر تهدیدات سایبری در ردیف مهم‌ترین مسائل پیش روی امنیت ملی دولت‌ها قرارگرفته و حاکمانی که تا پیش از ظهور عصر ارتباطات، به عنوان تنها عنصر قدرت و حاکمیت قادر به کنترل تمامیت ارضی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود بودند، حالا و با گسترش و سهولت دسترسی عمومی به شبکه اینترنت و گسترش فضای مجازی، شاهد ظهور رقبای جدید در عرصه جهانی در نتیجه واگذاری قدرت به گروه‌ها، سازمان‌ها و افراد بوده و با بزرگ‌ترین اجتماع انسانی یعنی همان فضای مجازی با میلیون‌ها کاربر مواجه شده‌اند که عضو گروه یا گروه‌هایی از شبکه‌های اجتماعی متنوع موجود در زیست‌بوم مجازی هستند.

شاید خطرناک‌ترین اثر حضور کاربران در شبکه‌های اجتماعی که آبشخور اکثر این رسانه‌های جمعی را می‌توان در دیپلماسی سایبری ایالات‌متحده آمریکا جستجو کرد، افتادن در تله نسخه دوم جامعه مدنی باشد، برنامه‌ای که به نوشته «مهدی کردی» کارشناس مسائل بین‌الملل، مهم‌ترین هدف راه‌اندازی‌اش؛ ارتباط‌گیری با نیروهای اپوزیسیون کشورهای رقیب آمریکا نظیر ایران بوده است و به دنبال آن ارتباط‌گیری با افکار عمومی ایران که از زمان آغاز ریاست جمهوری «دونالد ترامپ»، به شدت موردی‌تر و کاربردی‌تر شده و توئیت های شخص ترامپ و پومپئو در راستای تحریک و برانگیختگی احساسات و افکار عمومی جامعه ایران نسبت به حمایت مادی و معنوی جمهوری اسلامی از محور مقاومت و تبدیل آن به اهرم فشار علیه سیاست‌های نظام، نمونه‌ای از منازعات راهبردی در فضای سایبری است.

طی سال‌های اواخر دهه 90 و پس از آن در ماه‌های آغازین سال 1401 اعتراض‌های مدنی متعددی را در کشور شاهد بودیم که شاید نقطه شروع آن یک خواسته اجتماعی و مطالبه یک قشر به حاشیه رانده‌شده و مواردی از این دست بود اما از آنجایی که همیشه جنبش‌های اعتراضی در نتیجه عواطف و هیجانات عمدتاً غیر عقلایی با شعارهای تندروانه پیوند می‌خورند، گاه شاهد رادیکال شدن بعضا مخرب و آسیب‌زننده برخی از این اعتراض‌های مدنی بودیم.

ادامه نگاه‌ها، رفتارها و عبارت‌های منتقدانه و به بیان بهتر معترض گونه به وضع موجود و مطالبه برای رسیدن به وضع مطلوب را در ماه‌های اخیر و در جریان فرایند انتخابات مجلس شورای اسلامی و نیز انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم. موضوعی که فضای به شدت مناسبی را در اختیار رسانه‌های معاند جمهوری اسلامی قرار داد تا مجدداً عملیات فریب کارانه‌ای را برای مخدوش کردن افکار عمومی جامعه نسبت به کارآمدی حاکمان پی‌ریزی و اجرا نماید. متأسفانه در این میان شاهد برخی هم‌صدایی‌ها از درون کشور با این رسانه‌ها بودیم، هم‌صدایی‌هایی که بیشتر از آن‌که بوی اجماع و همدلی دهد، طعم تلخ نفاق و دودستگی را در فضای عمومی گسترانید و غافل از تاکتیک‌های معاندانه، به نوعی بازی در زمین دشمن را مرتکب شدند.

  • تاکتیک های رسانه دشمن

انتقال شایعات، انتشار، بازنشر و توزیع توئیت ها و پست های های تاریخ گذشته با هدف دوقطبی سازی، ایجاد گسترده کانال‌های غیرواقعی، استفاده از اکانت‌های جعلی جهت سردرگم نمودن کاربران در فضای مجازی، ایجاد موج رسانه‌ای منفی در راستای دلسردی نسبت به آینده کشور و عدم احساس وظیفه نسبت به تعیین سرنوشت ملی، به فرموده رهبر معظم انقلاب لجن پراکنی ها و منتسب نمودن عبارات و داده‌های نوشتاری و دیداری و شنیداری به جناح رقیب و هوادارانش، تزریق روحیه ناامیدی از تلاش حاکمان برای بهبود وضعیت عمومی مردم و پرده‌برداری از نمایش ساختگی بازی قدرت حاکمان و تلاش آن‌ها برای سهم خواهی از مناصب حکومتی به هر قیمت ممکن و بسیار ترفند رسانه‌ای از این دست را می‌توان مشتی نمونه خروار تاکتیک‌های امپراطوری رسانه‌ای آمریکایی –صهیونیستی جهت بهره‌برداری معاندانه از شبکه‌های اجتماعی و تلاش برای تغییر جهت دادن مطالبات عمومی به رفتارهای افراط‌گرایانه دانست.

همان اول بازی باید تیم را از زمین بیرون کشید

اما ایجاد دست‌انداز در برابر موج‌سواری فرصت‌طلبان و خنثی نمودن رسانه‌ها به عنوان مهم‌ترین ابزار قدرت امپریالیسم سایبری برای تضعیف کشور هدف، نیازمند توجه به پرهیز از بازی در زمین دشمن و الزاماتی ازجمله استفاده منظم و هدفمند از فضای مجازی برای تبیین و روشنگری مواضع ملی با یک صدای واحد آن هم در شرایط خاص کنونی که کشور با اتحاد همه‌جانبه دشمنان منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای مواجه شده است. همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب مانند همیشه با نگاهی عمیق خود در دیدار اخیر خود به مسئولان کشور توصیه کردند «در مسائل مهم کشور هم باید صدای واحدی از کشور شنیده بشود. یک جاهایی هست که بایستی دولت و مجلس و مسئولین گوناگون، یک حرف بزنند تا آن کسانی که در دنیا گوش تیز کرده‌اند که نشانه‌های اختلاف و دوگانگی را پیدا کنند، مأیوس بشوند؛ یک صدا باید شنیده بشود.»

 

ارسال نظرات

میزخبر