شنبه ؛ 03 آبان 1404
موسسه استیمسون آمریکا : 21 اکتبر – 30 مهر 1404. www.stimson.org
نویسنده: امیل آودالیانی
نشر محتوای مقالات در اندیشکده های خارجی صرفا به منظور درک مناسبات تحلیلی خارجی و هم افزایی تحلیلی مخاطبان بوده و موسسه تبیین محتواهای مزبور را رد یا تأیید نمی کند.
سفر رئیسجمهور سوریه به مسکو پس از ماهها تماس مقدماتی انجام شد.
سقوط رژیم اسد در سوریه در سال گذشته، در ابتدا ضربهای بزرگ به روسیه به نظر میرسید؛ چرا که مسکو یکی از متحدان دیرینهاش را از دست داد و پیوندش با قاره آفریقا را، جایی که مزدوران روسی در عرصههای اقتصادی و امنیتی فعال بودند، تضعیف کرد.
اما نه ماه پس از سرنگونی خاندان اسد به دست شورشیان اسلامگرا، روابط روسیه و سوریه ظاهراً در مسیر احیا قرار گرفته است. روسیه با بهرهگیری هوشمندانه از اختلافات میان بازیگران منطقهای و با تکیه بر جایگاه خود بهعنوان تأمینکننده اصلی تسلیحات سوریه، توانسته بخشی از نفوذ گذشتهاش را بازسازی کند - از جمله حفظ دسترسی به سه پایگاه نظامی.
مهمترین اهرم نفوذ روسیه در طول دههها همکاری با رژیم اسد، امروز نیز برای سوریه حیاتی است: نقشی بازدارنده در برابر فعالیتهای نظامی اسرائیل.
در ۱۵ اکتبر، «احمد الشرقاء» رئیسجمهور سوریه برای نخستین بار از زمان بهدستگرفتن قدرت، به مسکو سفر کرد. او در دیدار تلویزیونی با ولادیمیر پوتین گفت:
«سوریه در پی آن است که ماهیت روابط خود با روسیه را بازتعریف کند تا سوریهای مستقل، دارای حاکمیت، وحدت سرزمینی و ثبات امنیتی داشته باشیم»
پوتین نیز در پاسخ، بر «روابط ویژه» چند دههای میان دو کشور تأکید کرد و ابراز امیدواری نمود که این روابط گسترش یابد.
در آستانه این دیدار، در دوم اکتبر مذاکراتی در دمشق میان مقامات دفاعی سوریه و هیئتی نظامی از روسیه به سرپرستی دریابان «اُلِگ ویکتوروویچ کورنیبنکو» برگزار شد. این دیدار نشان میدهد دمشق به دنبال احیای همکاری نظامی با روسیه و تبادل تجربههای دفاعی است.
این گفتوگوها پس از سفر هیئتی بلندپایه از روسیه در اوایل سپتامبر به رهبری «الکساندر نوواک» معاون نخستوزیر روسیه انجام شد. رسانههای روسی گزارش دادند که دمشق خواستار حضور پلیس نظامی روسیه در استانهای جنوبی سوریه شده است تا از حملات اسرائیل جلوگیری شود. رسانههای عربی نیز از ازسرگیری گشتهای روسیه در نزدیکی شهر کردنشین «قامشلی» خبر دادند، جایی که نیروهای سوری و کرد بارها درگیر شدهاند.
در بهار گذشته، روسیه محمولههایی از نفت و گندم به سوریه ارسال کرد و چاپ اسکناسهای سوری را از سر گرفت. این اقدامات در پی سفر وزیر خارجه سوریه «اسد الشیبانی» به مسکو و تماس تلفنی میان پوتین و الشرقاء در فوریه صورت گرفت.
بهطور کلی، این نزدیکی مجدد به روسیه احتمالاً باعث خواهد شد که مسکو بتواند حضور حداقلی خود را در دو پایگاه نظامی اصلی - پایگاه هوایی حمیمیم و بندر طرطوس - و نیز در فرودگاه قامشلی در شمالشرق سوریه حفظ کند و بدینترتیب نفوذ خود را در شرق مدیترانه تداوم بخشد.
به نظر میرسد یکی از انگیزههای اصلی دمشق برای نزدیکی دوباره به روسیه، محدود کردن فعالیت نظامی اسرائیل است. اسرائیل از دسامبر ۲۰۲۴ بخشهایی از جنوب سوریه را اشغال کرده و همچنان حملات هوایی خود به سوریه را ادامه میدهد، از جمله بمباران وزارت دفاع در دمشق در ماه ژوئیه.
دمشق نگران است که اسرائیل - که در دو سال گذشته با تضعیف حماس و حزبالله و حمله به ایران توازن قوا در منطقه را به نفع خود تغییر داده - در پی تضعیف همیشگی سوریه و جلوگیری از بازپسگیری کامل حاکمیت آن بر سراسر کشور باشد.
در حالی که روابط اسرائیل و سوریه همواره خصمانه بوده، تلآویو به رژیم ضعیف اسد خو گرفته بود و اکنون نگران است که رهبری جدید با پیشینه اسلامگرا، دشمن خطرناکتری در آینده باشد.
اسرائیل همچنین نگران دروزیهای سوریه است - اقلیتی مذهبی که نفوذ قابلتوجهی در اسرائیل دارد و بخشی از نیروهای مسلح آن کشور را تشکیل میدهد.
بهطور متناقض، همین نگرانیها موجب شده اسرائیل از ادامه حضور نظامی روسیه در سوریه حمایت کند. اسرائیل، روسیه را مانعی در برابر گسترش نفوذ ترکیه در سوریه میداند. ترکیه از گروه اسلامگرای «هیئت تحریر الشام» حمایت کرد - همان گروهی که موفق به سرنگونی اسد شد - و از ابتدای ۲۰۲۵ روابط نظامی و امنیتی خود را با دولت جدید سوریه تعمیق بخشیده است تا بازگرداندن پناهندگان سوری و مقابله با کردها را پیش ببرد.
در عین حال، ترکیه نیز خواهان تداوم حضور روسیه در سوریه است تا نفوذ اسرائیل را مهار کند. آنکارا امیدوار است مسکو مانع از تلاش اسرائیل برای ایجاد کریدوری به سوی مناطق کردنشین شمالشرق سوریه شود. همچنین ترکیه میکوشد نفوذ کشورهای عربی ثروتمند، بهویژه عربستان سعودی، بر حکومت جدید دمشق را تعدیل کند.
کشورهای عربی نیز به نوبه خود ترجیح میدهند روسیه سطحی از نفوذ خود را در سوریه حفظ کند تا وزنهای در برابر اسرائیل باشد -بهویژه پس از آنکه اسرائیل در سپتامبر، قطر را هدف بمباران قرار داد تا رهبران حماس را ترور کند، اما ناکام ماند.
علاوه بر ترکیه، عربستان سعودی نیز به یکی از حامیان اصلی دولت جدید سوریه تبدیل شده و از بازگشت سوریه به اقتصاد و نهادهای منطقهای حمایت میکند.
یکی دیگر از بازیگران حامی حضور روسیه، «نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) هستند.» از اواخر ۲۰۲۴، این نیروها تحت فشار ترکیه برای خلع سلاح یا ادغام در ارتش سوریه قرار گرفته و بخش زیادی از خودمختاری خود را از دست دادهاند. از نگاه SDF، روسیه میتواند در برابر جاهطلبیهای دمشق و آنکارا نقش موازنهگر داشته باشد، بهویژه اگر آمریکا نیروهایش را از سوریه خارج کند.
با احیای روابط با روسیه، دولت جدید سوریه میخواهد به غرب و کشورهای عربی نشان دهد که در عرصههای نظامی و اقتصادی گزینههای دیگری نیز دارد. روسیه شاید شریک غیرقابلجایگزینی نباشد، اما توانسته میان ترکیه، اسرائیل، دمشق و کردها تعادل ایجاد کند.
با توجه به اینکه سوریه در آینده قابل پیشبینی همچنان کشوری چندپاره باقی خواهد ماند، ادامه حضور روسیه امری اجتنابناپذیر به نظر میرسد.
با این حال، بعید است روسیه بتواند قدرت گذشته خود را در سوریه بازیابد. ترکیه اکنون اصلیترین متحد سوریه در عرصههای اقتصادی و امنیتی است. گزارشهای اخیر از احتمال استقرار نیروهای نظامی ترکیه در استان حلب شرقی حکایت دارد و آنکارا وعده داده است پایگاههای نظامی بیشتری در سراسر سوریه ایجاد کند.
در نهایت، رقابت بر سر سوریه بخشی از کشمکش گستردهتر میان آنکارا و مسکو است که از لیبی تا قفقاز جنوبی امتداد دارد.
جریان سرمایه از کشورهای حاشیه خلیج فارس همچنان محور امیدهای دمشق برای بازسازی خواهد بود؛ روسیه که درگیر جنگ اوکراین است، بعید است بتواند در این زمینه رقابت مؤثری داشته باشد. افزون بر این، مقامات دمشق در گسترش روابط با مسکو ناگزیرند منافع اروپا و آمریکا را نیز مدنظر قرار دهند.
با اتخاذ سیاست خارجی چندجانبه، سوریه جدید روسیه را از «بازیگر مسلط خارجی» به یکی از چندین قدرت تأثیرگذار در کشوری تبدیل خواهد کرد که همچنان برای رهایی از ویرانی بیش از یک دهه جنگ داخلی تلاش میکند.
ارسال نظرات