14 آذر 1402 - 07:04

چالش راهبردی یمنی ها برای صهیونیست ها

با آغاز عملیات طوفان‌الاقصی در هفتم اکتبر از سوی نیرو‌های حماس، مناطق غرب آسیا و شمال آفریقا آبستن وقایع بسیاری بوده‌اند که یکی از مهم‌ترین آنها افزایش تحرکات نیرو‌های محور مقاومت برای کمک به حماس است.
کد خبر : 15595

پایگاه رهنما:

با آغاز عملیات طوفان‌الاقصی در هفتم اکتبر از سوی نیرو‌های حماس، مناطق غرب آسیا و شمال آفریقا آبستن وقایع بسیاری بوده‌اند که یکی از مهم‌ترین آنها افزایش تحرکات نیرو‌های محور مقاومت برای کمک به حماس است. در این بین، ورود رسمی جنبش انصارالله در یمن به جنگ با رژیم‌صهیونیستی اندکی بعد از تهاجم همه‌جانبه این رژیم به نوار غزه توانسته این رژیم را با چالش راهبردی ژئوپلتیکی مواجه سازد. انصارالله در این مدت قابلیت‌های بسیاری از خود نشان داده که هدف قرار دادن سرزمین‌های اشغالی با موشک‌ها و پهپاد‌های تهاجمی بخش مهمی از آن است. در سوی دیگر در جدیدترین اقدام در این رابطه، نیروی دریایی یمن یک کشتی متعلق به یک تاجر صهیونیست را در عمق دریای سرخ توقیف کرد و ۵۲ سرنشین آن نیز بازداشت شدند. تل‌آویو در واکنش به این اقدام اعلام کرد که درباره تسلط انصارالله بر کشتی باری اسرائیلی در دریای سرخ تحقیق خواهد کرد. این در حالی است که رسانه‌های متعلق به رژیم هدف انصارالله از انجام این اقدام را وارد آوردن ضربات سنگین به تجارت رژیم در منطقه دریای سرخ و ناامن جلوه دادن این منطقه عنوان کردند.

چرایی حمایت انصارالله یمن از گروه های فلسطینی

درباره نقش یمن و انصارالله در حمایت از گروه‌های فلسطینی در عملیات طوفان‌الاقصی سه نکته حائز اهمیت  وجود دارد که عبارت است:

1- حوثی‌ها و جنبش انصارالله همواره یکی از مواضع اصلی خود را حمایت از قضیه فلسطین در برابر اشغالگری قرار داده اند.هدف اصلی این موضع‌گیری قبل از طوفان‌الاقصی، روند عادی‌سازی اعراب با رژیم بود، به گونه‌ای که عبدالملک الحوثی همواره تأکید می‌کرد افزایش سرسپردگی حکومت‌های عربی دست رژیم را در توطئه علیه فلسطین، مشارکت در محاصره نوار غزه و حمایت از تجاوزات رژیم به فلسطینیان نوار غزه و قتل‌عام و کشتار آنها باز گذاشته است. او چاره این مشکل اساسی را این می‌دانست که حکومت‌های عربی بار دیگر به آگاهی و بیداری گذشته خود بازگردند و ببینند که بر سر مهم‌ترین قضیه جهان اسلام چه می‌گذرد.

2-چالش دیگر حملات یمنی‌ها علیه منافع رژیم صهیونیستی در حوزه اقتصادی است. یمنی‌ها به این موضوع آگاه هستند که رژیم صهیونیستی وابستگی بالای تجاری و اقتصادی به باب‌المندب و دریای سرخ دارد. مبادلات تجاری رژیم از طریق این منطقه حدود عبدالملک حوثی، رهبر انصارالله نیز در واکنش‌های ابتدایی این گروه به جنگ غزه گفته بود که «به حملات علیه اسرائیل ادامه می‌دهد و کشتی‌های این رژیم در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب را هدف قرار خواهد داد.»

همه می دانند که اختلالات احتمالی در مسیر دریای سرخ، حدود ۱۴ درصد تجارت جهانی به‌ویژه هیدروکربن‌ها را دچار اخلال می‌کند. یک‌چهارم تجارت دریایی اسرائیل در بندر ایلات در خلیج عقبه، ورودی دریای سرخ انجام می‌شود. ایلات در واقع در پشتی اسرائیل است که در صورت تهدید سواحل مدیترانه برایش حیاتی است و انصارالله یمن کاملاً بر آن واقف است.

تبدیل دریای سرخ  به دریای یهودی ! 

بن گوریون در مورد چرایی تمایل این رژیم برای تسلط بر دریای سرخ معتقد بود: «ما از لحاظ خشکی در شرایط محاصره قرار گرفته‌ایم و دریا تنها راه دسترسی ما به جهان و دیگر قاره‌هاست، بنابراین باید روابط خود را با کشور‌هایی که پیرامون کشور‌های عربی یا پیرامون خط مقدم جبهه اعراب و سرزمین‌های اشغالی قرار گرفته‌اند، گسترش دهیم تا به این وسیله امکان محاصره کشور‌های عربی مخالف خود فراهم شود.» یکی از نظریه‌پردازان صهیونیست چند دهه پیش در این مورد نوشت: «ما ناوگان دریایی بزرگی داریم که به همه بنادر جهان رفت‌وآمد دارد، بنابراین باید برای آینده به نحوی آماده شویم که ناوگان‌های دریایی و جنگی ما بتوانند محاصره تحمیلی اعراب را درهم شکسته و از طریق تبدیل تدریجی دریای سرخ به یک دریاچه یهودی ما هم به نوبه خود برخی کشور‌های عربی را محاصره کنیم.»

رهبران فعلی رژیم‌صهیونیستی نیز معتقدند اسرائیل باید تمام توان خود را برای جلوگیری از انجام هر گونه اقدام و تهدید بین‌المللی برای مسدودکردن مسیر‌های کشتیرانی دریای سرخ به کار گیرد. این موضوع به ویژه از این منظر که حوثی‌های یمن از حالت تدافعی خارج شده و نقش تعیین‌کننده‌ای در معادلات منطقه به ویژه پاسخ به حملات عربستان‌سعودی یافته‌اند و همچنین به سلاح‌هایی نظیر مین‌های دریایی، قایق‌های نظامی و موشک‌های زمین‌به‌دریا برای پاسخ به حملات احتمالی دست یافته‌اند، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. بر این اساس هر گونه اقدام علیه منافع رژیم صهیونیستی چه از سوی دولت‌ها و چه از طرف گروه‌های شبه‌نظامی در این منطقه حتی اگر در حد حملات محدود و نامتعارف باشد، معضل عمده‌ای برای رژیم محسوب خواهد شد.

3-موضوع دیگر ایجاد چالش ژئوپلتیکی از سوی یمن علیه رژیم صهیونیستی در دریای سرخ و باب‌المندب است که در ابعاد راهبردی برای رژیم اهمیت دارند. در یک برآورد راهبردی به نظر می‌رسد برای رژیم‌صهیونیستی، عدم‌تسلط بازیگران رقیب بر مناطق سوق‌الجیشی اهمیت شایان توجهی دارد. باب‌المندب از این حیث که مهم‌ترین مسیر در کاهش زمان و هزینه میان قاره آسیا به اروپا و از اروپا به امریکاست، از چنین نقشی برای رژیم از منظر تاریخی برخوردار است. رژیم صهیونیستی از ابتدای تأسیس خود همواره به اهمیت راهبردی دریای سرخ از نظر اقتصادی و امنیتی توجه داشته است و دریای سرخ را نه تنها از نظر حمل و نقل کالا برای خود مهم تلقی می‌کند، بلکه از نظر امنیتی نیز آن را عقبه دفاعی خود و نوار محاصره کشور‌های عربی مخالف خود تلقی می‌کند. تل‌آویو همیشه خود را در محاصره اعراب دیده، بنابراین استراتژی سنتی آن در حوزه دریای سرخ بر بنیان «دکترین بن گوریون»  اولین نخست وزیر این رژیم قرار داشته است.

در مجموع به نظر می‌رسد کارکرد نیرو‌های یمنی در حمایت از حماس دارای دو ضلع است؛ اول مبانی اعتقادی آنها برای مقابله با رژیم اشغالگرقدس و دوم هماهنگی با سایر ارکان محور مقاومت در ایجاد توان بازدارنده علیه رژیم منحوس صهیونیستی است.

 

ارسال نظرات