این روزها مسیر نجف تا کربلا مملو از جمعیتی است که فارغ از رنگ و سلیقه و نژاد، به سوی یک مقصد واحد حرکت میکنند تا در یک نقطه اوج، گرد شمع وجود سید و سالار شهیدان عالم بچرخند و در اربعین شهادت او، با میراث عاشورایی او تجدید پیمان کنند. راهپیمایی اربعین حسینی که حالا دیگر به یک نماد تمدنساز و تاریخی تبدیل شده، بهانه و فرصتی است تا شیفتگان و دلدادگان اباعبدالله الحسین (ع) در یک اجتماع جهانی، درسهای قیام او را مرور کنند و میراث آن را مستحکمتر از قبل نزد خود نگه دارند.
راهپیمایی اربعین نه فقط یک نماد از عظمت جهانی محبان و اردتمندان مکتب عاشوراست، بلکه گنجینهای از درسهای فرهنگی و اجتماعی برای جوامع اسلامی است که اگر به خوبی به آن نگاه و در آن تأمل شود، جلوههای سازنده آن در جامعه به خوبی دیده میشود؛ نوعدوستی و همدلی و همیاری در مسیر سفر، ندیدن پیرایههای ظاهری از قبیل مال و مقام و جایگاه اجتماعی و یکی شدن در مسیر معشوق، از خودگذشتگی با خدمتگزاری خالصانه و بیمنت به زائران توسط موکبداران، تمرین صبر و مدیریت شرایط سخت و ... تنها جلوههایی از درسهای فرهنگی و اجتماعی این اجتماع عظیم و بینظیر است که میتواند رهتوشه ارزشمندی برای آنانی باشد که توفیق حضور در این میعاد حسینی را یافتهاند.
راهپیمایی اربعین حسینی در نگاه علما و اندیشمندان جهان اسلام نیز جایگاه خاصی دارد که مرور آن در بین علمای معاصر، اهمیت این حرکت جهانی را بیش از قبل نشان میدهد.
آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی با استناد به حدیث علامت های پنج گانه مؤمن میفرمودند: «بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر (اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده، بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش زیارت کند؛ هرچند تنها یک بار در تمام عمرش باشد».
آیت الله العظمی بهجت، پیادهروی اربعین را بهترین فرصت برای معرفی امام حسین(ع) به جهانیان دانسته، بر این نکته تأکید میکردند که «الان هنوز همه مردم عالم، حسین(ع) را نمی شناسند و این تقصیر ماست؛ چون ما برای سیدالشهدا(ع) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود».
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی نیز به بُعد تبلیغی زیارت اربعین اشاره کرده و پیاده روی این موسم را با احترام به امام حسین(ع) پیوند می زند و تأکید دارد که «پیاده رفتن، یک نوع اظهار عظمت و تجلیل از مقام شامخ اباعبدالله(ع) است؛ لذا این پیاده رویِ اربعین خیلی در دنیا صدا می کند و تبلیغ خوبی برای عالم تشیّع و عالم اسلام است؛ یکی از مبلّغ های بسیار خوب است».
در نگاه آیت الله العظمی شبیری زنجانی، پیاده سفر کردن به کربلا موضوعیت دارد و آن را یک نوع ادای احترام و خضوع و خشوع دانسته و از مصادیق تعظیم شعائر می شمارد: «امام حسن و امام حسین، پیاده به مکه می رفتند و این خود، یک نوع احترام است. حتی در روایتی در کتاب بحارالانوار در معجزات امام حسن(ع) اشاره شده که آن حضرت در بازگشت از مکه به مدینه، با پای پیاده حرکت می کردند تا بدان جا که پاهای ایشان ورم می کرد. .. با این که وسایل عبور و مرور بوده و حضرات هم به آن دسترسی داشتند. .. در روایتی معتبر در کتاب کافی، ابن بکیر از امام صادق(ع) درباره بیست سفر پیاده حج امام حسن مجتبی(ع) سؤال می کند و حضرت در پاسخ اشاره می فرمایند که حضرت با پای پیاده به حج می رفتند در حالی که محمل ها و کجاوه ها همراه حضرت حرکت می کردند.
آیت الله العظمی سید علی سیستانی معتقد است: «خداوند مؤمنان را از آن رو به زیارت مشاهد متبرکه ایشان تشویق نموده است که یادشان جادوانه بماند و جایگاهشان اعتلا یابد، و چون آن بزرگواران نمونه اعلای بندگی خدای سبحان و جهاد در راه او و فداکاری برای دین استوارش بوده اند، این امر سبب به یاد آوردن خدای متعال و آموزه ها و احکام او برای مردم باشد».
حضرت آیت الله جوادی آملی نیز معتقد است: «اهمیت زیارت اربعین، تنها به این نیست که از نشانه های ایمان است؛ بلکه طبق این روایت، در ردیف نمازهای واجب و مستحب قرار گرفته است. بنابراین همان گونه که نماز، ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثه کربلا نیز ستون ولایت است، امّا مهم آن است که دریابیم نماز و زیارت اربعین انسان را چگونه متدین می کند».
حامد کرمانیزاده
ارسال نظرات