۲۴ مرداد، دومین سالگرد فرار محمد اشرف غنی، رئیسجمهور سابق افغانستان، سقوط کابل و نظام جمهوری در این کشور و روی کار آمدن مجدد حاکمیت طالبان تحت نام «امارت اسلامی» با شعار «لا اله الا الله، محمد رسول الله» در پرچمی به رنگ سفید و قرائتها و روایتهای اسلامی منحصربهفرد این جریان در افغانستان است. تحول بنیادی و اساسی که انتظار میرفت از یک سو با خروج کامل و البته غیرمسئولانه نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان و از سوی دیگر، سقوط نظام جمهوری در این کشور و فروپاشی ساختارهای اداری دولتی از جمله سیاسی، امنیتی، اجتماعی و به خصوص اقتصادی، افغانستان بار دیگر به سمت هرج و مرج، بیثباتی و حتی جنگهای داخلی گام بردارد، اما نه تنها روند تحولات به اینسو پیش نرفت، بلکه حکومت طالبان در طول دو سال گذشته، ساختارهای امنیتی، سیاسی و به خصوص اقتصادی و اجتماعی در حال فروپاشی را بدون هیچ گونه وابستگی به حمایتها و کمکهای مالی آمریکا و ناتو سرپا نگه داشت. هر چند در این دو سال، طالبان در زمینه مسائل حقوق بشری، به خصوص حقوق زنان و نوع نظام و رویکرد سیاسی بار دیگر نشان دادند تغییری فاحش در نوع نگاه و رویکردشان نسبت به دوره قبل در دهه ۷۰ به وجود نیامده است. نارضایتی همسایگان نیز از رویکرد طالبان در حال افزایش است، از این رو دستاوردها و موفقیت و در عین حال ناکامی و عقبگرد، دو روی سکه عملکرد حکومت طالبان در دو سال گذشته است.
روشنی های حکومت دو ساله طالبان
هر چند انتقادهای زیادی در مورد شکل نگرفتن حکومتی که همه گروه های سیاسی در افغانستان مشارکت داشته باشند، از سوی جامعه جهانی مطرح است، اما به هر حال طالبان در فضای بیثبات سیاسی، امنیتی و اقتصادی پس از سقوط نظام جمهوری اشرف غنی، توانست یک ثبات نسبی به خصوص در سطح سیاسی و امنیتی به وجود بیاورد و حداقل به صورت نمایشی و سمبلیک، ساختار نظام سیاسی و حکومتی را حفظ کند.هرچند درخواستهای متعددی از طالبان برای تشکیل حکومت فراگیر وجود داشته و دارد، اما به نظر میرسد طالبان بین دو گزینه ثبات و اقتدار داخلی و مشروعیت بینالمللی، گزینه اول را انتخاب کرد.
با تسلط طالبان ب به همین دلیل، تفاوت فاحشی در آمار تلفات غیرنظامیان و فعالیت گروههای ترر افغانستان عملاً دلیل و بهانه جنگ و درگیری از میان برداشته شد.وریستی نسبت به قبل به وجود آمده است. طالبان در تأمین امنیت عملاً با توزیع نیروهای مختلف وابسته در نهادهای مختلف امنیتی در کابل و ولایات و ایجاد هماهنگی بین آنها عملاً سه دستاورد عمده داشته است:
3- جلوگیری از فروپاشی اقتصادی
طالبان در طول دو سال گذشته به سمت مدیریت وضعیت آشفته مالی و اقتصادی افغانستان و حرکت به سمت یک دوره گذار به شرایط باثباتتر اقتصادی بوده است. در این مدت طالبان رشد و توسعه اقتصادی را به عنوان محور سیاست داخلی و همچنین خارجی خود قرار داده و با وعدهها و مشوقهایی که به خصوص در اختیار سرمایهگذاران داخلی و خارجی قرار داد، به ویژه در حوزه استخراج معادن، حمایت از تولید داخلی و رشد صادرات و همچنین ثبات پولی و مالی، به دستاوردهای قابل توجهی دست یافتند که در گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۲۳ بروز یافت. در نظام جمهوری اشرف غنی، در بهترین حالت ۴۰ درصد بودجه دولت و بودجه کامل نهادهای نظامی از کمکهای آمریکا و دیگر کشورها تأمین میشد، اما طالبان در طول دو سال گذشته، بودجه حکومت را صددرصد از درآمدهای داخلی تأمین کرد.
4- افزایش شاخص شفافیت و کاهش فساد
قبل از روی کار آمدن طالبان، از یکسو تقریباً تمام پستها و مقامهای دولتی در افغانستان خرید و فروش میشد و از درآمدهای ملی و پروژههای بازسازی این کشور دزدیهای بزرگی صورت میگرفت که حتی ریشه در آمریکا و کشورهای اروپایی داشت و از سوی دیگر، مردم عادی مجبور بودند برای انجام عادیترین امور اداری خود در ادارات دولتی، «رشوه» پرداخت کنند که بر اساس برخی گزارشهای نهادهای دیدهبان شفافیت در افغانستان و جهان، این مبالغ به سالانه بیش از ۲ میلیارد دلار میرسید. اما اکنون فساد کاهش یافته و جایگاه افغانستان در شاخص جهانی شفافیت ارتقا یافته است. در گزارشی که بهمن ۱۴۰۱ از سوی سازمان شفافیت بینالمللی منتشر شد، افغانستان با ۲۴ پله صعود، از جایگاه ۱۷۴ در بین ۱۸۰ کشور، به جایگاه ۱۵۰ صعود کرد.
سایه ها و تاریکی های حکومت دو ساله طالبان
در برابر این 4 شاخص مثبت حکومت دو ساله طالبان، ضعفها و چالشهایی جدی نیز در مورد عملکرد حکومت طالبان در افغانستان وجود دارد که عبارتند:
تشکیل یک دولت فراگیر همواره یکی از محوریترین خواستههای مردم و جریانهای سیاسی داخل این کشور از طالبان بوده است. در این زمینه، متأسفانه فرار محمد اشرف غنی و سقوط نظام جمهوری همه معادلات را به هم ریخت و طرح ایجاد دولت گذار و فراگیری که قرار بود با حضور طالبان و سایر جریانهای سیاسی تشکیل شود، سوخت و در نهایت با ورود نیروهای نظامی طالبان به داخل کابل، قدرت سیاسی به صورت مطلق در اختیار آنها قرار گرفت. در طول دو سال گذشته جامعه جهانی بارها بر تشکیل یک دولت فراگیر سیاسی و قومی در افغانستان تأکید کرده، اما طالبان این درخواستهای کشورهای مختلف را مداخله در امور داخلی افغانستان خوانده و به شدت به آن واکنش نشان داده و با اشاره به حضور برخی چهرههای ازبک، تاجیک و هزاره در ساختار حکومت، دولت کنونی را فراگیر قلمداد می کند.
در حالی که طالبان قبل از به قدرت رسیدن بارها تأکید کرده بود نسبت به دوره حکومت گذشته خود تغییر کرده و حقوق زنان را به رسمیت میشناسند، اما رهبر طالبان با صدور فرمانهای مختلف در مورد آموزش و کار دختران و زنان، بار دیگر نشان داد رویکرد این جریان نسبت به زنان هیچ تغییری نکرده است.
طالبان در طول دو سال گذشته، با ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از کلاس ششم و همچنین دانشگاه و اشتغال زنان برخلاف موازین و ارزشهای والای انسانی و اسلامی، مقررات بسیار سختگیرانهای وضع و زنان را در درون خانهها زندانی کرده است.
طالبان هنوز به عمدهترین مطالبات جامعه شیعه به خصوص تداوم رسمیت مذهب تشیع، ایجاد توازن قدرت در ساختار حکومت با حضور شیعیان و همچنین عملی شدن قانون احوال شخصیه اهل تشیع از جمله آموزش فقه شیعه در مدارس و دانشگاهها و ایجاد محاکم اختصاصی شیعیان پاسخ مثبت نداده است.در کنار این رویکردهای محدودساز قومی و مذهبی، طالبان در طول دو سال گذشته اقدامات زیادی را علیه زبان فارسی و نشانهها و نمادهای آن انجام داده، موسیقی و هنر را حذف کرده و تقویم رسمی را از هجری به قمری تغییر داده است.
در طول دو سال گذشته، با وجود اینکه طالبان همواره تأکید کرده بود اجازه نمیدهند از خاک افغانستان علیه همسایگان استفاده کنند، اما نگرانیهای امنیتی به خصوص همسایگان از عملکرد طالبان، به ویژه در مورد حضور برخی ناراضیان و گروههای تروریستی وابسته به کشورهای همسایه در داخل افغانستان در حال افزایش است.
از سوی دیگر، شاهد درگیریهای مرزی متعددی بین نیروهای مرزی طالبان با مرزبانان همسایه، عمدتاً ایران و پاکستان بودهایم که بخش عمدهای از این درگیریها، ناشی از نوع نگاه نادرست فرماندهان و نیروهای مرزی طالبان نسبت به این دو همسایه و حساسیتهای نابجا، برخلاف مقررات و معاهدات مرزی بین دو طرف بوده است. مثال بارز دیگر در مورد ایران، عدمپرداخت یا کارشکنی در پرداخت حقابه از رودخانه هیرمند است.
ارسال نظرات