18 مرداد 1402 - 07:36

پایگاه رهنما:

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز چهارشنبه ۱۸ مرداد

اگر شهدای مدافع حرم نبودند
حمیدرضا شاه‌نظری

در طول بیش از یک دهه گذشته، یکی از بزرگ‌ترین حماسه‌های ایرانیان در دفاع پیشگیرانه از امنیت و هویت ایرانیان و دفاع از ملت‌های مظلوم منطقه توسط بهترین و رشیدترین جوانان ملت ایران تحت عنوان «مدافعین حرم» به وقوع پیوست که می‌توان آن را در کنار حماسه ۸ سال دفاع مقدس، نمونه‌ای بی‌بدیل و کم‌نظیر از رشادت و حماسه در تاریخ ایران دانست. حماسه‌ای که اگر در سطح خیلی نازل‌تر توسط دیگران به خصوص غربی‌ها رخ داده بود تاکنون موضوع صد‌ها و بلکه هزاران فیلم، کتاب و مستند شده و به عنوان حماسه‌ای بزرگ در دفاع از بشریت، افکار عمومی جهان را تحت تأثیر قرار داده بود. جای دوری نرویم، در همین سال‌های اخیر برخی کشور‌ها همچون کره که افتخارات تاریخی چندانی هم ندارند و همین امروز هم زیر سلطه سیاسی-اقتصادی امریکا هستند، چه تلاش زایدالوصفی برای تاریخ‌سازی و قهرمان‌سازی بر اساس شخصیت‌ها و وقایع تخیلی برای خود می‌کنند!
یا در مورد همین وقایع سوریه در حالی‌که در واقعیت، صرفاً مدافعین حرم ایرانی و نیرو‌های تحت حمایت ایران، مردانه در برابر داعش و سایر گروه‌های تکفیری جنگیدند و اجازه تحقق رؤیای شوم غربی‌ها برای ملت‌های منطقه را ندادند، کشور هند بدون اینکه نظامیانش حتی یک گلوله به سمت داعش شلیک کرده باشند فیلم سینمایی پرخرج راجع به رشادت تخیلی نظامیان هندی در صحنه مقابله با داعش می‌سازد و برای خود و نظامیانش برای حماسه‌ای که انجام نداده‌اند، افتخار غیرواقعی می‌آفریند! و حتی بدتر و دردناک‌تر از این انفعال و ضعف در کار رسانه‌ای و هنری در مورد حماسه مدافعین حرم، اثرگذاری عملیات روانی دشمن در جا انداختن این روایت است که مدافعین حرم به خاطر منافع مالی و حقوق بالا به این صحنه ورود کردند!
اگر از منظرراهبردی به واقعیت صحنه سوریه و عراق نگاه کنیم، بعد از جنگ سی‌و سه روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان، این رژیم و امریکایی‌ها متوجه شدند با نفوذ انقلاب اسلامی در منطقه و تثبیت جریان مقاومت، صحبت از تغییر خاورمیانه و ایجاد نظم جدید تحت عناوینی، چون «خاورمیانه جدید» یا «خاورمیانه بزرگ» به این آسانی‌ها که تصور می‌شد نیست، از این رو بهترین کار برای مدیریت محور مقاومت و تسلط بر کشور‌های منطقه، تحریک گسل‌های مذهبی و قومی منطقه و ایجاد یک جریان ایدئولوژیک ولی تحت کنترل سرویس‌های غربی برای نابودی و تضعیف مخالفین غرب در منطقه است. از این رو طی چند سال با نفوذ و مدیریت جریانات سلفی- تکفیری، حمایت لجستیکی و اطلاعاتی، تحریک ایدئولوژیک و سوق دادن آنان به در اولویت قرار دادن دشمنی با شیعیان و کشور‌های محور مقاومت با تئوری‌های طراحی شده در اتاق‌های فکر غربی همچون نظریه «عدو قریب و عدو بعید»، جریانی بسیار خطرناک را به وجود آوردند که عملاً یک ماشین کشتار جمعی هولناک بود. این ماهیت دهشتناک برای پیشبرد اهداف غرب شکل گرفته و مورد هدایت سرویس‌های اطلاعاتی غرب بود و به همین دلیل نیز در آن، تعداد زیادی شهروند غربی حضور داشتند که برخلاف تبلیغات صورت گرفته، به دلیل جذابیت این گروه و علاقه به آرمان‌های آن، به عضویت آن درنیامده بودند، بلکه این واقعیت، نشان‌دهنده نقش بنیادین این سرویس‌ها در شکل‌گیری و هدایت این گروه و سایر گروه‌های تکفیری بود.
گروه‌های تکفیری درگیر در سوریه و عراق به خصوص گروه تروریستی داعش با هدف نابودی دولت‌های ضدصهیونیستی منطقه و تضعیف ملت‌های مقاوم و جاده صاف‌کنی برای حضور غربی‌ها و صهیونیست‌ها و تحقق طرح خاورمیانه صهیونیستی به وجود آمدند و در این میان، ایران که به علت دارا بودن سابقه تمدنی و انقلابی، بزرگ‌ترین مانع این سناریو و مغز و ستون فقرات محور مقاومت به حساب می‌آمد، مهمترین هدف و به طور دقیق‌تر، هدف نهایی بود که می‌بایست با ماشین کشتار داعش مواجه و به سرزمین سوخته تبدیل می‌شد. فهم صحیح این واقعیت‌ها، عظمت کاری که جوانان غیور ایران و شهدای مدافع حرم انجام دادند را نشان می‌دهد. اگرچه حضور ایران در جبهه مقابله با تروریست‌ها در سوریه و عراق دلایل مختلف انسانی و دینی داشت ولی قطعاً شکست طرح کلان امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها و دور کردن شرارت بزرگ وخطری عظیم از سر ملت ایران، مهم‌ترین دلیل بوده است.
امروز سالروز شهادت غریبانه محسن حججی، جوان مؤمن و شجاع مدافع ایمان، ناموس و خاک سرزمین ایران و روز بزرگداشت و تجلیل از شهدای مدافع حرم است. همان‌ها که غریبانه و مظلومانه در خون خود غلتیدند و علاوه بر زخم تیر‌ها و شمشیرها، آماج تهمت‌ها و کنایه‌ها نیز شدند. در روزگاری که بسیاری از جوانان به دنبال لذت‌جویی و راحت‌طلبی مادی بوده و هستند، جوانان غیوری در ایران متولد شدند، قد کشیدند و در نهایت سر و جان خود را تقدیم کردند که مایه افتخار تک تک ایرانی‌ها و نشانه استواری و هویت‌مندی ملت ایران است و اگر نبود همت جوانمردانه و غیرت مؤمنانه این جوان‌ها، امروز، ایران صحنه دهشتناکی از خون و جنون و ناموس به یغما رفته بود و چالش امروز جامعه ایران نه بحث بر سر رعایت حجاب برای حفظ شأن و جایگاه زنان، که واقعیت به تاراج رفتن عفت و حیثیت زنان ایرانی بود. شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع حرم جمهوری اسلامی ایران، شهدای مدافع حرم ایمان ملت ایران و شهدای مدافع حریم ناموس ایرانی بودند.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز چهارشنبه ۱۸ مرداد

مصائب یک صنف که همواره راوی مشکلات صنوف دیگر است
 سعید برند
نوشتن از مصائب خبرنگاری همان قدر سخت است که سنگ زیرین آسیاب قرار باشد زبان بگشاید و فشارهایی را که یک عمر تحمل کرده است،توصیف کند. خبرنگاری که خود همیشه راوی مصائب جامعه است، جامعه ای که از او توقع پرده دری از فسادهای پشت پرده و روشنگری تاریکخانه ها را دارد و در مقابل، مسئولانی که از خبرنگار انتظار خویشتن داری و سکوت در مقابل کاستی ها را دارند. حالا خبرنگار می ماند و دنیای پر رنگ و لعاب و البته سریع و خشن رسانه و ارتباطات!
از مهم ترین دغدغه ها و مصائب خبرنگاران واقعی و مردمی، نبود درک صحیحی از کارکردهای رسانه و سواد رسانه ای در میان برخی مسئولان و دست‌اندرکاران است وگرنه این که خبرنگار امنیت شغلی ندارد، بیمه ندارد، دغدغه معاش دارد و ... فقط مشکلات خبرنگار نیست، دردی است که دامان جامعه را هم خواهد گرفت وقتی نتیجه اش این باشد که قدم و قلم خبرنگار بلغزد و تاریکخانه ها، همچنان تاریک بماند، وقتی خبرنگار خودش آن قدر امیدوار نباشد که بتواند امید را در رگ های خسته جامعه پمپاژ کند.
اما خبرنگار می توانست بهترین افسر گشت ارشاد مسئولان باشد، بهترین آمر به معروف و ناهی از منکر، یک سوت زن حرفه ای و کارکشته نه میرزا بنویس این وزارتخانه و آن وزارتخانه!
اتفاقات و جریان های سال گذشته باید تا به امروز برای آن دسته از مسئولانی که قدرت رسانه را باور نداشتند، یقین ایجاد کرده باشد که امروز اگر جنگی هست، خط مقدمش در میدان رسانه است. مسئولان باید به این درک رسیده باشند که یک رسانه ولو با دروغ پردازی و شانتاژگری، می تواند سلاح مرگباری شود، پرقدرت تر و مخرب‌تر از سلاح های جنگی پیشرفته و هیچ پدافندی نمی تواند حملات آن را خنثی و زمین گیر کند؛ مگر یک رسانه قوی و مورد وثوق و معتمد مردمی.  شاید در سال های گذشته هر وقت صحبت از انتظار و درخواست اصحاب رسانه از مسئولان به میان می آمد، اطلاع رسانی درست و به موقع در صدر درخواست ها بود، اما اکنون مدت هاست که از این مرحله عبور کرده ایم، آن چه اکنون تشنه آنیم این است که مسئولان شفاف تر از قبل، نگفته ها را با خبرنگاران در میان بگذارند، از نقد شدن و  شنیدن صدای مخالف نهراسند و بدانند که اگر مردم صدای خودشان را از رسانه خودشان نشنوند، مطالبات خود را از رسانه های بیگانه پیگیری خواهند کرد. البته که هر چقدر از مرکز دور شویم سعه صدرها هم کاهش می یابد، طوری که در برخی شهرستان ها اوضاع از آن چه گفته شد، وخیم تر است و انتظار مسئولان از اصحاب رسانه و خبرنگاران، همانا مجیز گویی و بولتن نویسی است.  ریزش مخاطب و نبود پذیرش و باورپذیری از دیگر دغدغه های امروز خبرنگاران است که در پی توجه نکردن برخی متولیان به صدق وعده ها به مرور زمان، رسانه را از چشم مخاطبانش انداخته است.  به ماجرای تعطیلی دو روز آخر هفته گذشته به دلیل گرمای هوا نگاه کنید. خبر از سمت مسئولان به موقع اعلام شد، اما بسیاری از افراد، از ظن خودشان دلیلی برای این تعطیلی تراشیدند. از این که گرمای هوا بهانه است و حتما قرار است شنبه یک اتفاقی بیفتد یا قرار است بنزین گران شود یا دلار؟ یا برق نبوده یا مشکل دیگری داشته اند! و ...  در این حالت خبرنگار دیگر ثمره کارش را نمی بیند، گویی دارد کار بیهوده ای می کند، وقتی مطلبی می نویسد و بازخوردی در جامعه نمی بیند، سرخورده می شود و رفته رفته از جایگاه حرفه ای و وظایف اصلی خود فاصله می گیرد. اسفبارتر این که در این شرایط جنگی که تنگناهای اقتصادی هم مزید بر علت شده و گریبان بسیاری از روزنامه ها و حتی خبرگزاری های رسمی را سخت در بر گرفته است، برخی دستگاه ها، به جای حمایت همه جانبه و تمام قد از رسانه، سراغ اینفلوئنسرهای مجازی می روند.
بهره مند نبودن  از یک تشکل صنفی قانونی و قدرتمند، یکی دیگر از مشکلات صنفی خبرنگاران است. با این که بسیاری از صنوف، اتحادیه و تشکل های صنفی دارند و مطالبات صنفی خود را از دستگاه های متولی پیگیری می کنند، اما خبرنگاران از این مهم بی بهره اند. از سوی دیگر شفاف نبودن جایگاه خبرنگاری و روزنامه نگاری در قانون نیز از دیگر مشکلات خبرنگاران است که ضرورت دارد مجلس شورای اسلامی از حیث قانون گذاری، تجدید نظری در قانون مطبوعات داشته باشد و تبصره هایی را که دچار ابهام است و موجب تفسیر و تحلیل می شود،شفاف کند.
سخن آخر این که حکومت هایی مانا و پایدارند که در کنار بهره مندی از دستاوردهای به روز نظامی و منابع پایدار انرژی، بتوانند افکار عمومی جامعه خود را بهتر مدیریت و همراه کنند. پس رسانه را نه فقط در روز خبرنگار، بلکه به شیوه درست و در تمام طول سال دریابید.
عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز چهارشنبه ۱۸ مرداد

حجاب شما از خون من رنگین‌تر است

مسعود اکبری

حضرت رقیه (س) خطاب به پدرش فرمود: «غصه حجاب من را نخوری باباجان؛ چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز. از همه مردان امت رسول‌الله می‌خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی بن ابی‌طالب امیرالمومنین‌(ع) را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهدا درس بگیرید... از همه خواهران عزیزم و از همه زنان امت رسول‌الله (ص) می‌خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید. همیشه الگوی خود را حضرت زهرا (س) و زنان اهل بیت قرار دهید.»
متنی که ملاحظه کردید، بخشی از وصیت‌نامه شهید
«محسن حججی» است. این شهید بزرگوار از نیروهای جان برکف مدافع حرم بود که در 16 مرداد 1396 در منطقه‌ای مرزی بین سوریه و عراق به اسارت نیروهای تکفیری-تروریستی داعش درآمد و پس از دو روز شکنجه و اسارت، در روز 18 مرداد به درجه رفیع شهادت رسید.
رهبر معظم انقلاب - 30 مرداد 1396- فرمودند: «شهید حججی
یک جوان از همین جوان‌های امروز است، او هم یک جوانی است در سنّ ۲۵ سالگی؛ یعنی همین اینترنت و همین کانال‌های اجتماعی و همین روزنه‌های اغواگر صوتی و تصویری و همه‌جوری، این جوان را هم احاطه کرده، مثل هزاران جوان دیگری که احاطه کرده، امّا او این‌جوری از آب درمی‌آید. البتّه شهید حُجَجی را خدای متعال مثل یک حجّتی امروز در مقابل چشم همه گرفت امّا زیادند کسانی که این احساس، این انگیزه، این ایمان در آنها وجود دارد.»
رهبر حکیم انقلاب همچنین - 11 مهر 1396- در دیدار خانواده شهید حججی با‌ اشاره به شخصیت محسن حججی و تشییع باشکوه و حماسی پیکر این شهید در شهرهای مختلف،
فرمودند: «در چنین شرایطی، مجذوب بودن دل‌های بخش زیادی از جوانان به مفاهیم انقلابی، حیرت‌انگیز است و اگر کمیت و کیفیت جوانان انقلابی از دهه‌ ۶۰ بیشتر نباشد، کمتر نیست.»
حالا کمی جلوتر می‌آییم. در اغتشاشات سال گذشته، دشمنان «زن، زندگی، آزادی» نقاب بر چهره زده و با شامورتی‌بازی و نمایش‌های سخیف، تقلا کردند تا خود را مدعی آزادی و حامی حقوق زنان جا بزنند. اما طولی نکشید که به‌رغم تبلیغات گسترده و اغواکننده، این نقاب را از چهره کنار زدند و شمایل کریه و مشمئزکننده این جماعت بر مردم آشکار شد.
شهید محسن حججی در گرمای داغ تابستان با لبی ترک خورده توسط داعشی‌های تکفیری در آن سوی مرزها به شهادت رسید و حدود 5 سال بعد، «آرمان علی‌وردی» طلبه جوان بسیجی در 8 آبان 1401 توسط داعشی‌های به ظاهر ایرانی در وسط خیابان‌های تهران شکنجه شده و به شهادت رسید. آرمان علی‌وردی 21 سال داشت و متولد دهه هشتاد بود.
4 روز بعد، داعشی‌های وحشی با نقاب «زن، زندگی، آزادی»
«سید روح‌الله عجمیان» از نیروهای بسیج را مظلومانه به شهادت رساندند. روح‌الله هم متولد 1374 بوده و یک دهه هفتادی بود. لب‌های ترک خورده محسن حججی، بدن خونین آرمان علی‌وردی و صورت کبود و بدن به خون غلتیده روح‌الله عجمیان، مصداق بارز این بیت شعر زیبا بود که گفت: «یک کربلا شکوه به چشمت نهفته است؛ ‌
ای روضه مجسّمِ گودال قتلگاه.» (قطعه شعری از شاعر محترم جناب آقای مرتضی امیری اسفندقه»
بله، اگر کمیت و کیفیت جوانان انقلابی از دهه‌ ۶۰ بیشتر نباشد، کمتر نیست. مثال روشن آن، محسن حججی‌ها، آرمان علی‌وردی‌ها و روح‌الله عجمیان‌ها است. محسن و آرمان و روح‌الله برای اسلام به خون غلتیدند، برای وطن، برای حفظ کرامت زنان و دختران ایران.
خون شهید برکت دارد و می‌جوشد، نشان به آن نشان که بهار امسال، یک دختر ایرانی مقیم انگلیس وقتی فیلم نحوه شهادت آرمان علی‌وردی را می‌بیند، همه چیز را رها می‌کند. با بی‌تابی به ملاقات مادر آرمان در ایران می‌آید و تصمیم می‌گیرد در مقتل شهید علی‌وردی پوشش چادر را انتخاب کند. این فقط یک نمونه از برکات خون شهید است.
مادر بزرگوار شهید روح‌الله عجمیان چندی پیش گفت:
«من فقط برای اینکه روح‌الله در لحظه شهادت اذیت شده بود، ناراحت شدم. ولی از شهادت او ناراحت نیستم، چون همین را می‌خواست. عاشق وطنش بود. عاشق چادر ما بود و مانند تمام شهدا به خاطر چادر ما رفت.»
بله، ما وقتی از خونِ حججی‌ها و علی‌وردی‌ها و عجمیان‌ها صحبت می‌کنیم، از احترام به انسان و از جمله، احترام به زن حرف می‌زنیم. حجاب، یکی از کلیدواژه‌های اصلی و پرتکرار در وصیت‌نامه‌های شهداست. اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، انس با قرآن، توسل به ائمه اطهار‌(ع)، حفظ بیت‌المال، دنباله‌روی از نهضت عاشورا، ولایت‌مداری، حفظ انقلاب، امر به معروف و نهی از منکر، تولّی و تبری و نیز حفظ حجاب و عفاف، از جمله مواردی است که شهدا در وصایا و دست‌نوشته‌­های خود به آن ‌اشاره داشته‌­اند.
به عنوان نمونه، شهید بزرگوار «علیرضا ملازاده» در فرازی از وصیت‌نامه خود تاکید می‌کند: شهید وقتی که غرق در خون می‌شود فریاد برمی‌آورد «خواهرانم حجاب شما از خون من رنگین‌تر است»، من اکنون نیز فریاد برمی‌آورم «خواهرم حجابت را، حجابت را حفظ کن. تن‌پوش و لباست را حفظ کن. خواهرم نگذار پوشش را از تو بگیرند، نگذار به اسم آزادی زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند شئ رفتار کنند. این فریاد از اعماق قلبم است.»
دشمن در سال گذشته همانند 45 سال اخیر، یکبار دیگر تمام ظرفیت خود را به میدان آورد تا به خیال خام خود، با محوریت حجاب زنان، براندازی جمهوری اسلامی ایران را رقم بزند. دولت تروریست آمریکا فقط در سال گذشته ظرف چند ماه حدود 400 میلیون دلار برای جنگ ترکیبی علیه ایران هزینه کرد. اما آمریکا و دنباله‌های داخلی آن دست از پا درازتر به عقب رفته و سرخورده و مستاصل شدند؛ چرا؟! چون زنان و دختران کشورمان در صف مقدم این جنگ ترکیبی ایستاده و نقشه شوم دشمن را نقش برآب کردند.
دشمن و دنباله‌های داخلی آن و از جمله افراطیون مدعی اصلاحات و برخی سلبریتی‌های بی‌سواد تصور می‌کردند که زنان و دختران ایران تحت تاثیر تبلیغات گسترده، حجاب را کنار گذاشته و دیگر به‌ندرت می‌توان، حجاب بر سر دختران و زنان کشورمان دید. اما زهی تصور باطل، زهی خیال محال.
مردم در این آزمون سربلند بیرون آمده و حتی شاهد بودیم که در چند نوبت، زنان غیور کشورمان به دلیل امر به معروف و نهی از منکر خطاب به اقلیت هنجارشکن و پر سر و صدا، مورد حمله قرار گرفتند.
مردم عزیز ایران در مقایسه با دهه‌های گذشته، به مراتب دینمدارتر شده‌اند. کافی است تصاویر جمعیت انبوه عزاداران حسینی در دهه اول محرم امسال را مرور کنید. همه اینها حجت را بر مسئولین و دستگاه‌های ذی‌ربط تمام می‌کند. اینکه با قاطعیت و صلابت با اقلیت هنجارشکن در مسئله حجاب برخورد شود. اینکه اگر فردی با گردن‌کلفتی، به زنان و دختران عفیف ایران جسارت کرد، در کمترین زمان اقدامی بازدارنده و عبرت‌آموز به این هتک حرمت داده شده تا حساب دست این اقلیت بی‌منطق بیاید و این‌گونه جسارت نکنند.
امروز روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم است و به همین بهانه، این وجیزه را با فرازی از وصیت‌نامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به پایان می‌رسانیم: «جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی می‌کند. بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد، دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و دشمنان‌ چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را
دچار تفرقه نکند.
بدانید که می‌دانید مهم‌ترین هنر خمینی عزیز این بود که اول اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام چون گرگ درنده‌ای این کشور را می‌درید؛ آمریکا چون سگ‌ هاری همین عمل را می‌کرد، اما هنر امام این بود که اسلام را پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد، انقلاب‌هایی در انقلاب ایجاد کرد، به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نموده‌اند و بزرگ‌ترین قدرت‌های مادی را ذلیل خود نموده‌اند. عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید... امروز قرارگاه حسین ‌بن علی(ع)، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند.»

 

تفاوت فساد با فساد

محمدرضا یوسفی شیخ‌رباط
‌1- مردم کاستی‌ها را می‌بینند و با توجه به ادعای دولتمردان، از دلیل الگونگرفتن از حکومت حضرت امیر می‌پرسند. چند سالی است که گروهی از روحانیون در برابر این سؤال و در مقام دفاع از عملکرد سیستم، می‌گویند مردم تصویر واقعی از حکومت حضرت ندارند و در آنجا نیز فساد وجود داشته، یک روحانی برای عادی جلوه‌دادن فساد بیان کرده که یک‌سوم نهج‌البلاغه درباره فساد است. نتیجه این سخنان که در دفاع از حکومت بیان شده، تخریب حکومت حضرت امیر آن هم به شکل تحریف‌آمیز است. آنان نگاه درستی به مسئله فساد ندارند.

2- فساد سطوح متعددی دارد. اولین مورد آن فساد فردی است که گاه در رشوه‌های کوچک یا دزدی‌ها تا برخی سوء‌استفاده‌های مالی، خود را نشان می‌دهد. نوع دوم فساد سازمان‌یافته است که معمول‌ترین نوع فساد است و به صورت شبکه‌ای رخ می‌دهد. باندهای ارتشا، اختلاس و... از مظاهر آن است. نوع سوم فساد سیستماتیک است که سیستم در شکل پویای خود دچار کارکرد معیوب شده و به صورت خودکار نمی‌تواند این عیب را بر‌طرف کند؛ از‌این‌رو این فساد گسترش می‌یابد؛ به گونه‌ای که مواجهه با آن به صورت فردی ممکن نبوده و باید عزمی استوار در برخورد با آن صورت گیرد. نوع دیگر فساد را اصطلاحا فساد ساختاری می‌گویند که نورث بر آن تأکید کرده است. فساد در اینجا به یک نهاد تبدیل شده و در اینجا قواعد بازی سیاست، آلوده شده است. مثلا رشوه جزئی لاینفک از نظام اداری شده یا شرط ارتقا، آلودگی و وابستگی و حامی‌گری است. البته فساد ساختاری با فساد سیستماتیک هم‌پوشانی‌هایی دارند. آخرین نوع فساد این است که علاوه بر سازوکارها، آدم‌ها هم فاسد می‌شوند.

3- فساد سیستماتیک به معنای فاسد‌بودن همه دست‌اندرکاران دولتی نیست؛ بلکه به این مفهوم است که سازوکارهای معیوب در مدیریت کشور وجود دارد و خوداصلاحی نیز دیده نمی‌شود.‌ ازاین‌رو به صورت‌های مختلف و در سازمان‌های متعدد، مسئولیت‌های متفاوت و با روش‌های متعدد صورت می‌گیرد.   

 نشانه چنین وضعیتی، سه نشانه است. اول، تکرار دائمی یک مشکل؛ دوم، جابه‌جایی دائمی مشکل از جایی به جای دیگر یا از زمانی به زمان دیگر؛ سوم، بروز مشکل در کل سیستم بدون مشاهده آن در تک‌تک افراد.

4- باید توجه داشت که همه دولت‌ها در معرض فساد هستند؛ زیرا دولتمردان دسترسی به منابع داشته و زمینه سوء‌استفاده همواره وجود دارد. به جز معصومان همه انسان‌ها در معرض این وسوسه قرار می‌گیرند؛ از‌این‌رو وقوع فساد فردی، امری طبیعی است که در هرسیستمی ممکن است. مهم این است که سیستم با آن چگونه برخورد می‌کند.

آنچه در حکومت حضرت امیر و حکومت‌هایی با شاخصه حکمرانی خوب رخ می‌دهد، فسادهای فردی و در مواردی نیز فسادهای سازمان‌یافته است. نشانه آن اینکه مکانیسم‌ها سالم‌اند و خود را بازتعریف می‌کنند؛ اما این وسوسه‌های فردی است که موجب تخلف می‌شود. آنچه در حکومت حضرت امیر رخ می‌داده، از این قبیل بوده است.

5- حضرت برای مواجهه با فساد به پنج اصل متکی بودند؛ اول شایسته‌سالاری؛ دوم، شفافیت؛ سوم، نظارت حکومت بر کارگزاران؛ چهارم، نظارت‌های مردمی و پنجم، مجازات خاطی. نامه‌های حضرت از این توجه حکایت می‌کند. حضرت با این اقدامات، میزان فسادها را در سطح فردی و حداقل ممکن نگه داشت که در آن نامه‌ها انعکاس یافته است که در مقایسه با وسعت جغرافیایی حکومت حضرت در آن زمان که از ایران امروز بسیار بیشتر بوده و تعداد اندک افراد خاطی که در نامه‌ها آمده است، نشان می‌دهد که ایشان در امر مبارزه با فساد کاملا موفق بوده است.

6- علاقه‌مندی به نظام این نیست که صورت‌مسئله را پاک کرده و به تخریب چهره حکومت نمونه حضرت امیر بپردازیم و فساد فردی در یک حکومت را با فساد غیرفردی نقاط دیگر یکسان تلقی کنیم که در خوش‌بینانه‌ترین حالت، عدم درک عمق این تفاوت است؛ بلکه باید این هشدارها را جدی گرفت.

7- مبارزه با فساد سیستماتیک بسیار سخت‌تر از فسادهای سازمان‌یافته در سطح خرد است و عزمی جدی می‌طلبد. اولین نشانه این عزم، شناخت مجاری فساد، سازوکار آن، شفافیت در عرصه سیاسی و اقتصادی، نظارت بر کارگزاران و نظارت نهادهای مدنی بر آنان و در مرحله آخر، شناخت و مجازات عاملان است.

روزنامه رسالت

با قلمم می‌جنگم

مصطفی حسینی

خبر جزئی لاینفک از زندگی هر انسانی در‌ سراسر جهان و در درازای زمان است. جهان بی خبر دیگر جهانی برای زیستن نیست و از لحظه تولد تا مرگ این خبر است که همواره انسان ها را هدایت می کند.

روایت خبر می‌تواند منجر به طلوع حقیقت شده و غروب جهالت را رقم بزند و ناراستی را از راستی و سره را از ناسره تمییز دهد.جنگ بزرگ خیر و شر در جهان فعلی جنگ روایت‌هاست، پیشتازان این جنگ و عرصه مهم نیز خبرنگارانی هستند که با ثبت وقایع و صداقت در گفتار و نوشتار خود نقشی بسیار مهم و کلیدی دارند. سربازان عرصه این جنگ را با هر عنوان رسانه‌ای که داشته باشند، می‌توان سرداران این جبهه نامید که باید تمام هم و غم خود را در روایت صحیح متمرکز کنند.اگر مشکلات، ایرادها، نقدها، پیشرفت‌ها و اتفاقات خوب و بد جامعه توسط خبرنگاران به درستی و با انصاف روایت نشود مطمئنا روایت‌کنندگان دشمن روایتی جعلی را خوراک اندیشه جامعه می‌کنند.

باید در مقابل موج امواج انحرافی دشمن ایستاد و با امیدآفرینی و چشمی بینا و بصیر در جنگ روایت‌ها و تبیین مسائل جهاد کرد.دشمن در این جنگ روایت‌ها از ظرفیت‌های مختلف تکنولوژیک برخوردار است و مطمئنا افزایش توان هر نوع رسانه در داخل خیمه انقلاب، وظیفه مسئولان این عرصه خطیر است. از این رو بازسازی و‌ نوسازی عرصه رسانه‌ای کشور، ضرورتی است که به تقویت چابکی و کارآمدی و اثربخشی قوی‌تر منجر می‌شود. هدف دشمن در تقابل با جمهوری اسلامی بیش از همیشه عریان شده؛ از بین بردن اعتماد مردم هدف اصلی دشمنان است.  

نقش خبرنگار و رسانه در این جنگِ با اهداف مشخص، بیش از گذشته است، رسانه باید اعتماد و امید مردم را احیا و بر کار هر مسئولی نظارت داشته باشد تا موجب دلگرمی مردم در حل مشکلات شود.امروز این قلم است که اسلحه اصلی مقابله با هر نوع پلیدی همچون فساد، تبعیض و فقر باشد و در مقابل حملات سنگین دشمن می تواند
 نقش آفرینی کند. مجاهدان این عرصه باید هوشیارتر از همیشه در جنگ روایت‌ها قلم را محکم‌تر در دست بگیرند و جهاد تبیین کنند. باید با قلم‌هایمان بجنگیم.

روزنامه وطن امروز

تدارک سپاه برای دور کردن تهدید از خلیج فارس
 
مهدی بختیاری
 نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی روزهای اخیر ۲ اقدام مهم داشت؛ برگزاری رزمایش در منطقه «نازعات» در خلیج‌فارس و رونمایی از انبوه سامانه‌های پهپادی و موشکی.
۱- رزمایش نیروی دریایی سپاه پس از حواشی اخیر پیرامون جزایر ایرانی در بیانیه شورای همکاری خلیج‌فارس و روسیه برگزار شد که اعتراض ایران و احضار سفیر مسکو را هم در پی داشت.
منطقه نازعات شامل جزایر سه‌گانه «بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک» می‌شود. این رزمایش به مرکزیت جزیره بوموسی انجام شد و در آن برخی تاکتیک‌های حفاظت از حریم جزایر با به‌کارگیری تجهیزات جدید از جمله شناورهای تندرو مجهز به موشک‌های 600 کیلومتری در قالب یگان ویژه «شهید حججی» رونمایی شد و سپاه اعلام کرد سامانه‌های جدید از جمله موشک‌های بالستیک 300 کیلومتری فتح و موشک‌های کروز 400 کیلومتری قدیر را نیز در این جزایر مستقر کرده است.
این رزمایش البته حامل یک پیام دیگر هم بود؛ ارتش آمریکا در هفته‌های اخیر تعدادی از جنگنده‌های «اف 35» خود را به منطقه اعزام کرده که بسیاری آن را واکنش این کشور به اقدامات سپاه در خلیج‌فارس از جمله برخورد با شناورهای متخلف خارجی ارزیابی کردند.
سپاه پاسداران از اواخر دهه 80 با تفکیک ماموریت از نیروی دریایی ارتش، مسؤولیت حراست از خلیج‌فارس و تنگه هرمز را برعهده دارد و در طول این چند سال با به‌کارگیری انواع سامانه‌های رزمی و ایجاد ایستگاه‌های مختلف برای رصد و کنترل و عملیات علیه هرگونه اقدام نامتعارف در این منطقه، این ماموریت را انجام داده است.
همه اینها در حالی است که آمریکایی‌ها به عنوان یک کشور فرامنطقه‌ای در خلیج‌فارس حضور دارند ولی توان مقابله با نیروی دریایی سپاه از آنها سلب شده است.
به نظر می‌رسد اقدام آمریکا در اعزام جنگنده‌های «اف 35» برای بازسازی وجهه از دست رفته‌شان در نظر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس است که سال‌ها با دامن زدن به مساله ایران‌هراسی و اینکه تنها آمریکا می‌تواند از شما در برابر ایران محافظت کند، سعی در فروش بیشتر اسلحه به این کشورها کرده‌اند.
این موضوع آنقدر برای آمریکایی‌ها اهمیت دارد که برای فرار از پاسخگویی به سپاه هنگام ورود و خروج در خلیج‌فارس، سعی می‌کردند شناورهای خود را شبانه و در میان شناورهای غیرنظامی عبور دهند اما هر بار توسط سامانه‌های
مستقر در ایستگاه‌های سپاه کشف و با آنها برخورد شده است.
سپاه پاسداران اگرچه رزمایش‌های خود را طبق برنامه سالانه به شکل روتین برگزار می‌کند اما رزمایش اخیر را می‌توان حامل یک پیام چندوجهی برای همه آنهایی دانست که نیم‌نگاهی به جزایر ایرانی دارند یا می‌خواهند سلطه خود را در منطقه نشان دهند.
۲- علاوه بر رزمایش اخیر، نیروی دریایی سپاه انبوهی از تجهیزات جدید خود را نیز رونمایی کرد که شامل سامانه‌های جدید پهپادی و موشک‌های 1000 کیلومتری می‌شود.
اخیرا نیروهای دریایی سپاه و ارتش به موشک‌های کروز «ابومهدی» با برد 1000 کیلومتر مجهز شدند که دست عملیاتی آنها را در خلیج‌فارس، تنگه هرمز و آب‌های آزاد بلندتر خواهد کرد.
سپاه پاسداران در سال‌های اخیر علاوه بر حضور در خلیج‌فارس، مامور به حضور در آب‌های اقیانوسی نیز شده و حالا با تجهیز شناورهای خود به سامانه‌های رزمی جدید که برخی در آینده نزدیک رونمایی می‌شود، با قدرت بیشتر در ماموریت جدید حضور خواهد یافت.
جمهوری اسلامی ایران سرمایه‌گذاری زیادی برای تقویت قوای دریایی خود کرده است که در ارتش با ساخت ناوشکن‌های جدید و تجهیز آنها به سامانه‌های جنگی مدرن و در سپاه با ساخت شناورهای کلاس «شهید سلیمانی» و ساخت شناورهای بزرگ‌تر با ماموریت حمل پهپاد دنبال می‌شود.
آمریکایی‌ها نیز که در سال‌های گذشته همیشه ناوهای هواپیمابر خود را در قالب ناوگان پنجم خود در بحرین داشتند، با افزایش برد و قدرت پاسخگویی ایران، مجبور به تغییر تاکتیک شده و دکترین دریایی خود در این منطقه را پس از سال‌های طولانی تغییر دادند.
این تغییر البته زیر دید و اشراف اطلاعاتی نیروهای ایرانی در ارتش و سپاه صورت می‌گیرد و هر دوی این سازمان‌ها، راهبردها و تاکتیک‌های خود را متناسب با این تهدیدات طراحی و به‌روزرسانی می‌کنند.
همزمان با این اتفاقات، جمهوری اسلامی در حال بازسازی روابط خود با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نیز هست که نمونه مهم آن احیای روابط با عربستان بود. 
ایران در منطقه خلیج‌فارس، یک راهبرد اصلی دارد که آن را همیشه و به صراحت اعلام کرده و آن اینکه امنیت منطقه تنها با همکاری کشورهای منطقه تامین خواهد شد و حضور کشورهای فرامنطقه‌ای، چیزی جز ایجاد ناامنی ندارد.
یک هشدار نیز همیشه داده شده است: همزمان که دست ایران برای همکاری و تعامل با کشورهای منطقه دراز است، اجازه نخواهد داد دشمنانش از خاک کشورهای همسایه برای ایجاد ناامنی یا انجام عملیات علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند.
منبع: بصیرت

ارسال نظرات