طبیعی است که تصمیمات اقتصادی هر دورهای در هر کشوری را میتوان نقد کرد، جز تصمیمات اقتصادی معصومینعلیهمالسلام در دوران حکومتشان. اقتصاد دفاع مقدس نیز از این قاعده مستثنی نیست و میتوان انتقاداتی به برخی از سیاستهای اقتصادی این دوران وارد کرد. اما در عین حال روحیات پاک و انقلابی بسیجیان در ایام دفاع مقدس و همچنین رهبری حضرت امام(قدسسره) جنگ را تبدیل به گنجی کرد که اگر از زاویهی اقتصادی به این گنج نگاه کنیم، درسهای زیادی برای آیندهی اقتصاد ایران خواهیم آموخت که چکیدهی این درسها اصالت نداشتنِ اقتصاد در زندگی بشر است؛ چرا که جنگ نشان داد که میتوان با توان اقتصادی کمتر در مقابل کشوری که به لحاظ اقتصادی تامین است ایستاد و پیروز شد، به شرط آنکه امور به سرپنجهی ایمان بسیجیها اداره شود.
ایران و عراق هر دو کشورهایی بودند که به درآمد حاصل از نفت وابسته بودند و خصوصاً برای تامین ادوات نظامی حتماً باید صادرات نفت میداشتند. ایران از سال 60 تا 61 درآمد نفت کمی داشت. از سال 61 به بعد البته مقداری اوضاع قیمت نفت مناسب شد اما مجدداً از سال 64 مشکلات بیشتر شد. اوج این مشکلات در نقطه عطف 1365 تا پایان جنگ بود. فشارهایی که از سال 1365 تا 1367 به اقتصاد و جامعه ایران وارد شد تقریباً درطول تاریخ صد ساله اخیر بیسابقه است. در این مقطع استراتژی جنگی عراق تغییر کرد و به جای اینکه مثل گذشته مناطق استراتژیک ایران را مورد حمله هوایی قرار دهد، تمرکز حملات هوایی خود را روی انهدام ظرفیتهای اقتصادی و تولیدی کشور متمرکز کرد.
همزمان با این تغییر استراتژی عراق، همدستی امریکا و عربستان باعث شد بازار نفت بیسابقهترین سقوط قیمتی خودش را تجربه کرد. از این سال قیمت نفت به زیر 8 دلار برای هر بشکه سقوط کرد. این در حالی بود که كاهش صادرات نفت عراق به ميزان نيم ميليون بشكه نفت در روز را عربستان و كويت جبران ميكردند و نيز دريافت ميلياردها دلار وام از كشورهاي ديگر، در سرپا نگهداشتن اقتصاد عراق نقش مهمي داشت. علاوه بر این همپیمانان عراق در ایام جنگ تحمیلی، از لحاظ سلاح و ادوات نظامی نیز این کشور را تامین میکردند.کمکهای دهها میلیارد دلاری کشورهای حاشیهی خلیج فارس به عراق و همچنین کمکهای فراوان نظامی و اقتصادی همپیمانان این کشور باعث شد که علیرغم برخی مشکلات اقتصادی ناشی از جنگ، عراق فشار خاصی به لحاظ اقتصادی تحمل نکند. با وجود این همه تفاوت به لحاظ اقتصادی در دوران جنگ، ایران توانست از دفاع مقدس سربلند بیرون بیاید و یک وجب از خاک کشور را هم از دست ندهد. علت را میتوان در دو چیز جستوجو کرد؛ یکی بسیجی بودنِ ارکان نظام است و دیگری وجود روحیهی ایثار در میان مردم و اعتماد مردم به حکومت و رهبر الهی آن، حضرت امام خمینی.
براساس آمار و اطلاعاتی که در کتاب «اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی» که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتشر کرده، سهم امور دفاعی کشور یعنی منابعی که مستقیماً در اختیار وزارت دفاع و سپاه و دفاع قرار میگرفت از کل امور هزینهای دولت چیزی حدود 5/13 درصد بوده است. اما اگر هزینههایی که از کانال وزارت جهاد سازندگی یا وزارت کشاورزی یا وزارت صنایع و از این قبیل در زمینه جنگ صرف میشد را هم لحاظ کنیم، این نسبت از مرز 40 درصد عبور خواهد کرد. این همان بسیجی بودن ارکان نظام است. یک استدلال دیگر برای پای کار بودنِ ارکان نظام این است که ما از همهی نهادها –اعم از نظامی و غیر نظامی- در دفاع شهید داریم؛ حتی تا سطح وزرا. این مسئله بعلاوهی نگاه جمهوری اسلامی به عدالت و تامین نیازهای اساسی اقتصادی مردم گوشهوکنار کشور با کمک کوپن باعث شد مردم نیز که طعم عدالت و صداقت عمدهی مسئولین به رهبری الهی حضرت روحالله را چشیده بودند، از جان و دل برای دفاع مقدس مایه بگذارند و از هر شهر و روستایی امروز ما شهید داریم.
اینها بخش کوچکی از گنجِ اقتصادِ جنگ است که عراق از آن بیبهره بود. لذا گر چه به لحاظ بودجهای عراق از ایران بهرهمندتر بود، تحریم نمیشد، کمکِ نظامی و مالی مستقیم هم میشد در عین حال نتوانست به هیچ یک از اهدافی که در جنگ داشت، دست پیدا کند. امروز که در شرایط جنگ اقتصادی هستیم، نیاز به بازخوانیِ جدی وجه اقتصادی دفاع مقدس به شدت حس میشود. امروز نیز اگر مسئولین همدل و همراه باشند و محور امورشان مقاومت در جنگ اقتصادی باشد، اگر عدالت اقتصادی به جد دنبال شود و همّ و غم مسئولین، حمایت از اقشار مختلف مردم و تامین نیازهای اساسیشان باشد میتوان با امکانت مادیِ ظاهری کمتر، در جنگ اقتصادی نیز بر دشمن پیروز شد.
ارسال نظرات