چند روز پیش نخستین سالگرد درگذشت عالم ربانی و عارف روشن ضمیر، مرحوم آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا (ره) بود. دردانهای نازنین که عالم هستی بعد از انبیاء و اولیاء، امثال او را کمتر دیده است. ایام سالگرد درگذشت این استاد فرزانه با ایام سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی (ره) همزمان شده است. در همین ایام، سخنان منتشر نشدهای از استاد فاطمینیا درباره امام راحل رضوانالله علیه منتشر شد که جالب و خواندنی است.
این سخنان استاد درباره امام امت (ره) از آن جهت جالب توجه است که از ابتدای شکلگیری نهضت رهاییبخش ملت ایران به رهبری امام خمینی (ره)، دائما یک جریان فکری و تبلیغی در برخی محافل حوزههای علمیه، تلاش میکرده تا با زیر سوال بردن فلسفه وجودی مبارزه و قیام ملت ایران علیه ظلم و استبداد رژیم سلطنتی، برخی تئوریهای انحرافی و مبتنی بر ظلمپذیری را در این زمینه جا بیندازند.
این جریان فکری هرچند در اقلیت بوده، اما در مقاطعی برخی چهرههای صاحبنام و محترم حوزوی هم سردمدار آن بودهاند و همین مسئله باعث میشد تا گاهی بدنه جامعه دچار شبهه و تردید شود، اما شهادت و گواهی عالمان سرشناس دیگری که الهامبخش حوزههای علمیه و بدنه جامعه بودهاند، شبهات را برطرف کرده و نور یقین را بر جامعه ایرانی تابانده است. حالا سخنان منتشرنشده مرحوم استاد فاطمینیا (ره)، نمونه دیگری است از این سخنان روشنگرانه و آگاهیبخش است که به این شرح بیان شده است؛
«من حاج حسین فاطمی از شاگردان میرزا جواد ملکی را در ۱۰۰ سالگی زیارت کردم. او میگفت آقامیرزاجواد در من تصرفی کرد و من دیگر غیبت نکردم. آیتالله حاج آقا حسین فاطمی(ره) به دنبال نگارش کتابی علیه کارهای حضرت امام (ره) بود.
حاج آقا سیدحسین فاطمی بعد از قیام امام خمینی (ره) یک کتاب در رد کارهای انقلابی امام نه در رد خود ایشان مینویسد. چه بسا او معتقد بود در عصر غیبت نباید اقداماتی این چنین کرد. افرادی که به دیدار ایشان میرفتند، میدیدند که در حال نگارش کتابی با مضمون مخالفت با امور انقلابی حاج آقا روح الله بود. یک عارف در حال نگارش کتابی علیه عارف دیگری بود تا بگوید کار این آقا را نمیپسندم. افراد دیگری هم بودند که میگفتند این آقا را قبول داریم، اما کارهایش را نمیپسندیم.
آقایی به نام سنجیده در قم یکی از راویان این ماجراست که میگوید روزی به منزل حاج آقا حسین رفتم و دیدم کتاب را پاره کرده است و دور انداخته است. از ایشان ماجرا را پرسیدم که گفت: کتاب من به ۳۰۰ صفحه رسیده بود. در خواب دیدم که حرم خانم حضرت معصومه (س) را قرق کردهاند و میگفتند که امام زمان(عج) در حال زیارت هستند و کسی نباید وارد شود. من التماس کردم و من را راه دادند.
حاجآقا حسین میگفت که من وارد شدم و دیدم امام زمان(عج) در حرم هستند و حالتی دارند که گویی منتظر کسی هستند. یک دفعه حاج آقا روحالله آمد و امام زمان (عج) تمام قد بلند شدند و احترامش کردند. با او معانقه کردند و حین معانقه انگار به من فرمودند: ایشان را رد میکنی؟ ایشان موید از جانب ماست. از خواب بیدار شدم. دیدم عجب خطایی کردهام و تمام کتاب را پاره کردم.
علامه آیتالله سیدمرتضی عسکری بعد از رحلت امام خمینی (ره) تجلیل ویژهای در یک کنگره بینالمللی از ایشان داشت که این امر موجب شد برخی از افراد که با انگیزه ضدیت با نظام دور علامه عسکری جمع شده بودند، از ایشان فاصله بگیرند.
آقامیرزاجواد تهرانی قدش خمیده بود و به حد رکوع رسیده بود. او با امام ۱۸۰ درجه اختلاف مبنایی داشت، اما حتی به جبهه هم رفت؛ زیرا فهمید ایشان برای خدا قیام کرد. یک آدم حسابی و پاکیزه نمیتواند مخالف امام باشد. افراد مخالف یا پاکیزه نیستند یا غافل هستند که امیدواریم خدا هدایتشان کند.
این مرحوم اخلاق در جای دیگری گفته بود که مرحوم آیت الله العظمی بهاءالدینی میفرمود تمام انبیاء الهی صلواه الله علیهم به وجود امام خمینی(ره) مبتهج هستند».
ارسال نظرات