21 خرداد 1402 - 16:11

طالبان؛ در گیر با بحران‌های درون گروهی

حاکمیت تفکر قبیلگی در افغانستان در دو سال اخیر باعث شده است شاهد نوعی حکومت ملوک‌الطوایفی در افغانستان باشیم و همین امر باعث شده که طالبان در تشکیل دولت فراگیر ناکام بماند و با بحران موجودیت روبرو شود.
کد خبر : 14377

پایگاه رهنما:

طالبان یک گروه تاثیرگذار در افغانستان است. البته طالبان این سال ها با طالبان دهه ۷۰  تفاوت های زیادی دارد. البته این تفاوت به تغییرات فکری و بهبود انحرافات فکری ایشان بر نمی‌گردد، چرا که این جریان از لحاظ فکری تفاوت چندانی نکرده است.

حاکمیت تفکر قبیلگی در افغانستان در دو سال اخیر باعث شده است شاهد نوعی حکومت ملوک‌الطوایفی در افغانستان باشیم و همین امر باعث شده که طالبان در تشکیل دولت فراگیر ناکام بماند و با بحران موجودیت روبرو شود. یکی از نشانه‌های این بحران، اختلاف بر سر رهبری حاکمیت است که اکنون شدت یافته است.

       چالش های متعدد طالبان در اداره افغانستان

حکومت امارت اسلامی! طالبان طی نزدیک به دو سال سپری شده از عمر دولت جدید،  به شدت تلاش می‌کند تا با فائق‌آمدن بر مشکلات عدیده داخلی به‌ویژه در حوزه معیشتی و اقتصادی رضایت عمومی مردم افغانستان را کسب کرده و از خود چهره‌ای کارآمد نشان دهد، خبر‌ها حاکی از آن است رهبر این گروه به‌دنبال اعمال تغییراتی در مناصب بالای حکومتی برآمده است.

در این راستا یک مقام افغان سه‌شنبه‌هفته گذشته از استعفای ملا محمد حسن آخوند، نخست وزیر حکومت طالبان و تعیین جانشین او خبر داد. این مقام افغان که به نامش اشاره نشده، به شبکه الجزیره قطر گفت که «مولوی عبدالکبیر» به فرمان ملاهبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان به‌عنوان نخست‌وزیر موقت افغانستان انتخاب شد.

این مقام طالبان گفت که محمد حسن آخوند، به‌دلیل بیماری از نخست‌وزیری کناره‌گیری کرده است. محمد حسن آخوند که ۷۲ سال سن دارد، ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ و تنها ۲۴ روز پس از ورود نظامیان طالبان به کابل، به عنوان نخست‌وزیر این گروه معرفی شد. آخوند در حکومت اول طالبان، در دهه ۱۹۹۰ میلادی، سمت وزارت خارجه را بر عهده داشت و پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ تا پیش از آن که نخست وزیر شود، رئیس شورای رهبری گروه طالبان بود و به عبارتی بیش از دو دهه در رده مقامات ارشد سیاسی طالبان فعالیت داشته است.

رهبران طالبان به این باور رسیده‌اند که شرایط امروزی با سه دهه پیش متفاوت است و برای ادامه حکمرانی خود مجبور هستند با جامعه جهانی تعامل داشته باشند. اگرچه جامعه بین‌الملل تشکیل دولت فراگیر را شرط شناسایی دولت موقت طالبان عنوان کرده، اما تاکنون این گروه اقدام موثری در این زمینه انجام نداده است و پس از تحرکات دیپلماتیک در هفته‌های اخیر، سعی دارد با تغییر برخی چهره‌های سیاسی شرایط را برای شناسایی دولت خود فراهم کند.

«مولوی  عبدالکبیر» از والی «بغلان »تا نخست وزیری

عبدالکبیر همانند ملا حسن آخوند، جزو افراد سرشناس و ریشه‌دار در بین طالبان است. مولوی عبدالکبیر ۶۰ سال دارد و به لحاظ قومیتی از پشتون‌های زدران و از «جناح مشرقی» و شبکه حقانی‌ها است و فردی میانه‌رو به شمار می‌رود و در حکومت اول طالبان توانست نظر ملاعمر را به خود جلب کند و والی بغلان شد و عملکرد او باعث شد تا مردم این منطقه به سمت طالبان متمایل شوند که این امر به تقویت جایگاه او در سلسه مراتب قدرت در این گروه گردید و در حکومت دوم طالبان هم مدتی والی ننگرهار بود و مجدداً به‌دلیل عملکرد میانه‌رو که داشت مورد حمایت مردم محلی قرار گرفت. عبدالکبیر در بین مشرقی‌ها نفوذ زیادی دارد و از جمله رهبران ضد آمریکایی است و کارنامه خوبی در بین نیرو‌های طالبان دارد.

انتصاب عبدالکبیر برای فرار از مشکلات موجود

در بیان علت اصلی تغییر نخست وزیر امارات اسلامی طالبان بر کسالت جسمی ملاحسن تأکید شده است. اساساً ملاحسن به‌دلیل کهولت سن، تحرک و پویایی لازم را نداشت و ایده‌هایی هم که بتواند برای حکومت طالبان مثمر ثمر باشد در او وجود نداشت و به همین خاطر رهبران طالبان، صلاح دیده‌اند تا مهره‌های تازه نفس را روی کار بیاورند. عبدالکبیر تحرکات و ارتباطات بیشتری با نیرو‌های طالبان دارد و خطیب و سخنران خوبی هم است و بسیاری از مردم را توانسته به سمت خود جذب کند. با این‌که با القاعده هم ارتباط دارد، اما جزء جهادی های میانه‌رو به شمار می‌رود.

عبدالکبیر هم‌چنین از طرفداران سراج‌الدین حقانی، رهبر شبکه حقانی است و این امر موجب شده تا اختلافات میان طالبان حقانی و طالبان قندهاری و رقابت‌های درونی جناح‌های قدرت تا حدودی از بین برود و حکومت با چالش کمتری برای انجام فعالیت‌ها مواجه شود. به نظر می‌رسد با تقویت شبکه حقانی و ادغامش در گروه طالبان، جایگاه مولوی عبدالکبیر از یک فرمانده نظامی فعال به یک رهبر نظریه‌پرداز و مبلغ طالبان تغییر پیدا کند. صفحه رسمی طالبان از او به عنوان «عضو شورای رهبری و رئیس کمیسیون دعوت» یاد می‌کند که وظیفه‌اش تبلیغ برای جلب و جذب برای گروه طالبان است. عبدالکبیر در سال ۲۰۱۰ با حامد کرزی، رئیس جمهور سابق افغانستان هم دیدار‌هایی برگزار کرده بود تا بر سر کاهش تنش‌ها به توافق برسند، اما این تلاش‌ها نتیجه‌ای در پی نداشت. اکنون طالبان امیدوار است با انتصاب عبدالکبیر راه‌های بهتری را برای تعاملات داخلی و مناسبات بیرونی دست وپا کند.

چینش مهرههای سیاسی توسط میز شش نفره

هر چند طالبان امارت اسلامی خود را تشکیل داده است و تعدادی از اعضای ارشد این گروه به عنوان وزیر در آن حضور دارند، اما نحوه انتخاب افراد رده بالا به صورت مخفیانه صورت می‌گیرد. درباره نحوه انتخاب نخست وزیر در بین طالبان هم ساز و کار‌های مخصوصی وجود دارد و از سوی شورای متشکل از شش نفر انتخاب می‌شود و رهبر این گروه نظر نهایی را در این باره اعلام می‌کند، اما تاکنون درباره نام افرادی که در این شورا تصمیم گیرنده هستند، اخباری منتشر نشده است.

این احتمال وجود دارد که نام این افراد به صورت محرمانه باقی مانده است تا درباره انتخاب افراد رده بالا اعمال نفوذی از سوی جریان‌های سیاسی صورت نگیرد و یا تهدیداتی از جانب دیگران متوجه آن‌ها نشود.

از سوی دیگر، این احتمال وجود دارد که برخی کشور‌های منطقه از جمله پاکستان که روابط نسبتا خوبی با طالبان دارند، در چینش مقامات این گروه اعمال نفوذ کرده باشد و احتمالا در نشست سه جانبه بین پاکستان، افغانستان و چین، طالبان تعهدات مکتوبی به اسلام‌آباد داده باشد. دولت پاکستان که از سوی گروه تحریک طالبان احساس خطر می‌کند، سعی دارد از نفوذ طالبان افغانستان برای تحت فشار قرار دادن این گروه استفاده کند و برای این منظور به چهره‌هایی نیاز است که با طالبان پاکستان روابط خوبی داشته باشند.

عبدالکبیر نشان داده که مرد مذاکره است و می‌تواند تحریک طالبان پاکستان را مجاب کند که اقداماتی را علیه دولت این کشور انجام ندهند. اگرچه همکاری و نزدیکی میان شبکه حقانی و گروه تحریک طالبان موضوعی روشن است، زیرا گروه تحریک در بیست سال گذشته حامی طالبان افغانستان بوده و اکنون چشم انتظار جبران محبت‌های گذشته خود را از کابل دارد، اما نباید این نکته را نیز از یاد برد که شبکه حقانی تحت نفوذ پاکستان قرار دارد و از این جهت مخالف سیاست‌های تنش‌آفرینی تحریک طالبان با حکومت پاکستان است.

ارسال نظرات