هر زمان که موسم انتخابات فرا میرسد بازار انبوهی از شعارها و انتقادهای درست و غلط نیز داغ میشود. هریک از بازیگران سیاسی در تکاپو برای پیشبرد اهداف سیاسی گام های خود را مستحکم تر از گذشته برمی دارند. در میان بازیگران سیاسی برخی از کنشگران سیاسی به دلیل فقدان ایده فراگیر و عملکرد نامناسب در ادوار پیشین نیازمند رفتارهای مردم فریب برای کسب آرای بیشتر هستند. این رفتارها مستلزم حفظ منافع ملی و صیانت از قدرت ملی نیست بلکه میانبری برای کسب قدرت با بازی کلمات است و معمولا هنگامی که به آرزوی خود میرسند با گفتار درمانی و فراموشی مستمر، خواهان کم رنگ شدن شعارهای انتخاباتی در اذهان افکارعمومی هستند. این رفتارهای سیاسی بدون اصالت موجب آثار منفی در کالبد جامعه خواهد شد و باید عناصر راهبردساز و بازیگران سیاسی نسبت به آن هشدارهای جدی بدهند.
خیز انتخاباتی
در پی نزدیک شدن به آغاز فعالیت گروههای سیاسی برای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی که 12 اسفند سال جاری برگزار خواهد شد، حسن روحانی رئیسجمهور سابق فعالیتهای انتخاباتی خود را کلید زده است. «تدوین خاطرات دوران ریاستجمهوری» حسن روحانی گام اول وی برای ورود به انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی بود که گفتهشده وی تأکید کرده است که این کتاب در ماههای منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی منتشر شود؛ وی در اقدامی دیگر در نظر دارد بههمراه برخی مشاوران و نزدیکان خود در کلابهاوس حضور یابد و بهصورت احتمالاً برنامهریزیشده به سؤالات مخاطبان با محوریت «سیاست خارجی» پاسخ دهد. روحانی که جلسات انتخاباتی خود را از چند ماه پیش آغاز کرده است جلسات اخیر خود را بهصورت هفتگی برگزار میکند و با توجه به برنامهریزیهای صورتگرفته حضور و نقشآفرینی وی در انتخابات مجلس شورای اسلامی قطعی است. برخی نزدیکان وی گفتهاند که باید برنامهای منظم برای ارائه یک لیست واحد انتخاباتی با محوریت و حمایت آقای روحانی تدارک دیده شود. وضعیت وخیم حکمرانی در دولت روحانی بهنحوی بود که وی در سال های پایانی دولتش به نامحبوبترین رئیس جمهور ایران تبدیل شد و اثرات منفی عملکرد اقتصادی این دولت تا سال ها بر سر کشور سایه انداخته است.
بازی با رفراندوم
«رفراندوم» در نظامهای مردمسالار و پارلمانی تعریف و کاربرد خاص خود را دارد، اما همیشه در ترفندهای سیاسی یک طعمه اساسی است که خارج از تعریف و سازوکار پذیرفتهشده آن در دست بازیگران سیاسی قرار میگیرد، زیرا ظرفیت آن را دارد که جلوه های متنوعی از آن بروز داده شود. حسن روحانی، رئیس جمهور پیشین راه حل اصلی مشکلات موجود کشور را «اجرای اصل ۵۹ قانون اساسی» جمهوری اسلامی ایران میداند و میگوید با برگزاری همهپرسی و مراجعه به آرای عمومی میتوان وضعیت موجود را متحول کرد. او می گوید: در همهپرسی میتوان سه مسئله سیاست خارجی، سیاست داخلی و اقتصاد را با مردم در میان نهاد. حسن روحانی در ادامه برگزاری انتخابات آزاد را شرط بقای جمهوریت نظام خواند و گفت «حفظ اسلامیت هم منوط به اخلاق است.» حسن روحانی در دیدار نوروزی با مدیران ارشد دولت خود، با ناخرسندی از رخدادهای سال گذشته، سال ۱۴۰۲ را سال «امتحان نظام در انتخابات اسفند ماه» توصیف کرد و گفت: «چشم دنیا به انتخابات اسفندماه است تا ببینند و ببینیم رقابتی سلام و آزاد برگزار خواهد شد یا نه» حسن روحانی و دوستان حلقه نزدیکش همواره طی دوران 8 ساله دولت اعتدال؛ بیش از آنکه بر کارآمدی و ظرفیت های داخلی توجه داشته باشند، به برجام (در بعد سیاست خارجی) و رفراندوم (در بعد سیاست داخلی) تأکید داشتند. تأکیدی بیمارگونه که البته اثرات خود را هم بر معیشت مردم و اقتصاد ایران گذاشت، رشد اقتصادی را کاهش داد و فجایعی مثل بی آبرویی آقایان در ماجرای بیدستاوردی برجام را پدید آورد. دقت شود که در مدیریت های کلان اجرایی؛ هنگامی که یک مدیر ارشد از اصول اولیه ای که باید به آنها ملتزم باشد دست بردارد و مشغول اباطیل و حواشی و کارهای غیر ضرور شود؛ اهداف اصولی سازمان بلافاصله دچار خلل شده و سرعت پیشرفت، کاهش چشمگیری پیدا می کند. اتفاقی که دقیقا در دوران دولت اعتدال شاهد آن بودیم و آقایان به جای اینکه هم و غم خود را صرف نظارت بر بازار، پاسخ اصولی به تحریم ها، ارتقای تولید و کاهش تورم کنند اما ذهنشان بین کشورهای اروپایی و آمریکا متمرکز بود تا شاید اتفاقی رخ دهد! و نتیجه هم شد همانچه که دیدیم. تقریبا هیچ! از سوی دیگر کارشناسان سیاسی معتقدند که روحانی بهدلایل مختلف ازجمله شرایط سنی امکان دارد توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت نشده و عمر فعالیت سیاسیاش پایانیافته ارزیابی شود. در کنار این امر عدماقبال عمومی به وی بهدلیل سابقه اجرایی ناامیدکننده به یادگار مانده از او باعث شد تا حتی اگر وی بتواند از غربال ناظران انتخاباتی نیز عبور کند امیدی به پیروزی سیاسی نداشته باشد. همین امر نیز باعث شده تا وی با فراغ خاطر و بدون لکنت مسئلهای را مطرح کند که در فضای اجتماعی و سیاسی جنجال به پا کرده و قدرت دوقطبیسازی داشته باشد. مسائلی که وی تا پیش از این و زمانی که خود مجری قانون بود از طرح آن اجتناب میورزید.
فقدان امکان تحلیل همه مسائل
هر گونه رفراندوم برای هرمسئله در حوزه های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی رویکرد صحیحی نیست. این گزاره به دلایل بسیار منطقی قابلیت تایید قرار می گیرد؛ زیرا یک؛برگزاری رفراندوم باید کلان نگر باشد یعنی مسائلی را پوشش بدهد که راهبرد اصلی کشور را ترسیم می کند و یا مشکلات پیشین را رفع می کند. برای نمونه تغییرات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نیمه دوم دهه شصت است. دو؛ ایده رفراندوم نباید بازی سیاسی باشد بلکه باید ماحصل راهکار پیشرفت و پیشبرد اهداف ترسیمی قلمداد شود. اگر رفراندوم سیاسی باشد موجب شکل گیری دوقطبی خواهد شد و این شکاف التیام نخواهد یافت. سه؛ رفتارشناسی دولتها و حاکمیتهای دیگر امکان سنجش ایده رفراندوم مستمر در مسائل مختلف را مهیا می کند؛ در همین راستا ما شاهد هستیم که هیچ کدام از کشورهای مختلف با نظامات سیاسی متنوع چنین راهکنشی را به صورت مستمر انجام ندادند و حتی نمونه عینی آن موجود نیست. رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان به صورت موجز و مختصر بر این گزاره ها تاکید کردند و در همین راستا فرمودند: «مسائل گوناگون کشور مگر قابل رفراندوم است؟ کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مساله را دارند؟ این چه حرفی است؟»
ارسال نظرات