پس از ناکامی جریان ضدانقلاب در استمرار آشوب در کشور، طراحی عملیات متعددی با راهبری سرویسهای جاسوسی در برابر ملت ایران آغاز شد. ایجاد ائتلاف فراگیر بین نیروهای ضدانقلاب در قالب منشور مهسا از مهمترین طراحی دشمن بود. از منظر ضدانقلاب این منشور باید قابلیت ایجاد وحدت رفتاری برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد و اولین عنصر اعمالی آن بسترسازی اقدامات عملیاتی در کشور است. ترجیعبند این بیانیه تلاش برای کسب حمایت کشورهای بیگانه و پذیرش همه دستورالعملهای جهانی با هدف براندازی است. فرجام منشور همبستگی و ائتلاف به درگیری و اختلاف انجامید. منشور انشقاق موجب سه سطح درگیری فکری- رفتاری در بدنه ضدانقلاب شد. در سطح اول؛ شاهد بروز اختلاف با هدف نفر اصلی برای هدایتگری این منشور هستیم؛ به تعبیری هریک از اعضا خواهان استیلا و به اصطلاح رهبری ضدانقلاب هستند. در سطح دوم؛ شاهد شکلگیری درگیری در سطوح فردی هستیم؛ در این سطح تنش برخی از افراد با رفتارهای غیراخلاقی و سوءاستفاده از احساسات خانوادهها، خود را نماد و سخنگوی آنان معرفی می کردند که با موضعگیری خانوادهها و جلوگیری از آبروریزی بیشتر خواهان فاصله گیری با حربه شخصیت حقیقی شدند و از انجمنی که نمایندگی می کردند؛ استعفاء دادند. در سطح بعدی که ماهیت تنش در آن قابلیت صورت بندی فکری دارد؛ شاهد درگیری بر سر تمامیت ارضی ایران هستیم؛ بخشی از ضدانقلاب به صراحت با کلیدواژه مرکززدایی خواهان تجزیه کشور در دوران پسابراندازی هستند ولی بخشی دیگر اعلان رسمی تجزیه طلبی را در این مقطع زمانی مناسب نمی دادند هرچند آنان به صراحت از حفظ تمامیت ارضی کشور سخن نمیگویند و به تعبیری سکوت را به فاشگویی ترجیح میدهند؛ زیرا آینده ترسیمی استکبار جهانی کاهش قدرت ایران است و آنان هنوز از روسای خود دستور نگرفتند. این سطح از اختلاف موجب گلایه گویی و مخالفت صریح گروههای ضدانقلاب کردی شده است. در این یادداشت به بررسی بخشی از اختلافات آشکار ضدانقلاب می پردازیم. مسلما سطوح درگیری بدنه نحیف ضدانقلاب بیشتر است ولی سرویسهای جاسوسی استکبار به مدیریت آن می پردازند، هرچند ناکام بودند.
شکست منشور براندازی فوری!
رضا پهلوی طی توضیحاتی درباره سرنوشت منشور همبستگی که از حدود یک ماه پیش (اسفند 1401) بههمراه تروریست ها و حامیان تروریستی چون عبدالله مهتدی (از حزب تروریستی و تجزیهطلب کومله) و مصی علینژاد و حامد اسماعیلیون و چند نفر دیگر تشکیل داده بودند، تلویحاً اذعان کرد که این حرکت به یک ماه نرسیده عملاً منحل شده است. وی نوشت که «هدف، کوشش و ترجیحم همیشه این بوده که حداکثر نیروهای سکولار و دموکراسیخواه از طیف های مختلف با هم همکاری کنند، اما بر سر پیوستن چهرههای پیشنهادی به گروه منشور، اجماع به دست نیامد». پسر دیکتاتور مخلوع ایران بر این اساس گفت:« با وجود این، من خودم را فقط به حمایت و همکاری با یک گروه محدود نکردهام، و همچنان در نقش مشوق و پشتیبان، بیطرفی نسبت به همه گروهها را حفظ خواهم کرد. این سخنان عملاً بهمعنای پایان این سیرک آن هم ظرف فقط چند هفته است. منشوری که میگفتند «برای براندازی فوری جمهوری اسلامی آمده است»و اسمش هم همبستگی بود، خود بهسرعت برق و باد از درون ورافتاد تا باز هم نشان دهد اپوزیسیون جمهوری اسلامی تا چهاندازه کاریکاتوری و توهمی است.
چرا حامد اسماعیلیون مات شد؟
حامد اسماعیلیون از چهرههای ضدانقلاب خارج از کشور با انتشار ویدیو و بیانیهای اعلام کرد که از دبیری و سخنگویی انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی استعفا داده است. بهنظر میرسد فشارها و انتقادهای خانوادههای جانباختگان بهدلیل سوءاستفاده سیاسی که وی از جایگاهش میکرد، موجب استعفایش شده است، ضمن اینکه برخی میگویند او متهم به سوءاستفاده مالی از این جایگاه نیز است. تعدادی از خانوادههای جانباختگان هواپیماهای اوکراینی همچون خانوادههای جواد سلیمانی، محسن اسدیلاری و زهرا مجد در روزها و ماههای گذشته در یادداشتها و نامههایی از فعالیتهای براندازانه اسماعیلیون انتقاد کردند و خواستار استعفای وی از جایگاه دبیری و سخنگویی انجمن شدند. علیرضا قندچی یکی از اعضای انجمن چندی پیش درباره انحراف فعالیتهای اسماعیلیون در توئیتی نوشت: «بنده هیچگونه نقشی در تصمیمگیریهای اخیر انجمن بهراهبری حامد اسماعیلیون که از مسیر دادخواهی منحرف گشته و به سمت و سوی نامشخص تغییر نموده ندارم و با اعتقادات بنده منافات دارد». اسماعیلیون در حالی میگوید میخواهد بر فعالیتهای براندازانه تمرکز داشته باشد که بین براندازها نیز مخالفان جدی دارد، سلطنتطلبها و طرفداران رضا پهلوی مخالفان جدی اسماعیلیون هستند. در تجمعی که چند روز پیش سلطنتطلبها در خارج از کشور داشتند، طرفداران رضا پهلوی شعارهایی سر دادند و یکی از آنها خطاب به اسماعیلیون گفت: «تا حالا کجا بودی؟»
حمله گروهک کومله به بیانیه ائتلاف
انتشار بیانیه همبستگی ضدانقلاب تحت عنوان «منشور مهسا» خشم کمیته مرکزی گروهک تجزیهطلب کومله را برانگیخت و با رد این منشور اعلام کردند که این «بیانیه ای کم مایه» و «نشان دهنده توافقات سوداگرانه و نان به هم قرض دادن فرصت طلبانهی امضاءکنندگانِ آن به همدیگر است.» یکی از دلایل مخالفت گروهک کومله احتمالا اسم بردن از تمامیت ارضی ایران و حفظ یکپارچگی است؛ چرا این گروه از سالهای ابتدای انقلاب به دنبال تجزیه طلبی بودند و در این راه از هیچ جنایتی بخصوص در دهه 60 فروگذار نکردند. از سوی دیگر این بیانیه روایتگر شکاف در بدنه این گروهک تروریستی است؛ این بیانیه به انکار دبیرکلی عبدالله مهتدی پرداخت. در این بیانیه مهتدی «در کمپ جریان راست» معرفی شده که در حال معاملهگری و زدوبند با جریان راست و ناسیونالیست است. اطلاعیه کومله علیه بیانیه رضا پهلوی و مهتدی نشان داد جریان ضدانقلاب که در ماههای گذشته تلاش میکرد خود را در مسیر انسجام نشان دهد حالا نه تنها به اتحاد نرسیده بلکه در درون احزاب و گروهکهای اپوزیسیون شاهد شکاف و دودستگی هستیم.
عدم ائتلاف با کلیدواژه مرکزگرایی
سیامند معینی، سرکرده پژاک در مصاحبه با بیبیسی فارسی ضمن اعلام اینکه تمامیت ارضی یک تفکر ارتجاعی و فاشیستی است، ایده خود برای تکّهتکّه کردن ایران را بازگو کرد. مسئله عدماتحاد میان اپوزیسیون امری است که سرکرده پژاک هم به آن اذعان میکند. وی میگوید: «شخصیتهای مرکزگرا بهسختی دیگران را تحمل میکنند؛ از سال 2016 به دیدار احزاب رفتیم و پروژه دهبندی برای اتحاد دادیم اما اتفاقی نیفتاد» سیامند معینی درباره همکاری با گروهک منافقین میگوید: «فعلاً هیچ نشستی با مجاهدین نداشتیم اما حاضریم با همه احزاب به گفتوگو بنشینیم بهشرط عدم مرکزیتگرایی».
ارسال نظرات