بامداد 13 دی ماه 1398 مهمترین خبر دهه های اخیر مخابره شد. امامش در پیامی خطاب به همه دوستداران او چنین نگاشت: «ملّت عزیز ایران! سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیّبهی شهیدان، روح مطهّر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند.»
یکی از بی سابقه ترین تشییع پیکرهای تاریخ بین 13 تا 18 دی ماه سال 1398 رقم خورد. کربلا و نجف، کاظمین و بغداد، اهواز و مشهد، تهران و قم و کرمان غوغا به پا شد.
در تهران میلیونها نفر به شکل کم سابقهای برای اقامه نماز و تشییع پیکرش جمع شدند که گویا نمونه آن تنها برای تشییع پیکر پاک پیر جماران مسبوق به سابقه بود.
همه اقشار در این تشییع جنازهها حضور داشتند. پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی، ابو مهدی المهندس و دیگر همراهانشان که در اقدام تروریستی ارتش تروریست آمریکا در فرودگاه بغداد به شهادت رسیدند، یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ بشریت را رقم زد.
«همه جا نام تو است ای حاج قاسم سلیمانی» این بخشی از مصرع های ابیاتی است که در وصف شهید حاج قاسم سلیمانی در دوران حیات و در اوج مبارزه با تروریسم تکفیری در منطقه میان مردم ایران با افتخار تبادل میشود. اما شاید این مردم در آن دوران نمیدانستند که نه تنها همه جا نام اوست بلکه جسم او نیز در همه جبههها حضور فیزیکی دارد. از هر رزمنده حاضر در جبهه مقاومت که می پرسی آیا تا به حال حاج قاسم سلیمانی را دیدهای، میگوید بله و در ادامه یا میگوید با او سلفی گرفتیم، یا اینکه در کشاکش نبرد او را دیدیم، حتی ممکن است پای سخنرانی او هم نشسته باشد.
اواخر سال 97 بارندگیهای سیل آسا در کشور به ویژه در استان خوزستان موجب آبگرفتگیهای گسترده شد. همه ایران پای کار آمدند، اما در این میان یک حضور خیلی ویژه بود. درست چند ماه قبلش بود که شهید حاج قاسم سلیمانی رسما پایان دولت داعش را اعلام کرد. حالا اما ماموریتش سختتر شده بود، تربیت و انسجام هرچه بیشتر یگان های محور مقاومت، اما فرمانده لشکر 41 ثارالله در دفاع مقدس هیچگاه فراموش نکرده هرچه که در این سال های طولانی رقم خورده، همه از شب های عملیات در هشت سال دفاع مقدس و عمدتا از سرزمین خوزستان است. او کربلا را به همراه دیگر پاسداران و بسیجیان در شب های قدرِ کربلای پنج مشق کرد، با یاد و نام بی بی دو عالم در والفجر هشت به دل اروند زد، در عملیات خیبر دقایقی پیش از آسمانی شدن همت در جزایر او را راهی کرد و هزاران یاد و نام دوستان و شهدایی که به آنها غبطه میخورد، قتلگاهشان در همین سرزمین بود. اما حالا ساکنین مبارز این سرزمین خانه، زندگی و باغ و زارعتشان زیر آب بود. اینجا بود که اعلام کرد به همراه یگانهای مقاومت حشدالشعبی به فرماندهی ابومهدی المهندس یک ماه پای کار مردم خوزستان خواهد بود. در این جبهه هم مردم خوزستان او را کنار خود دیدند.
نشریات غربی میگویند قاسم سلیمانی مرد محبوب این سالهاست و ظاهرا قرار است برای ریاست جمهوری نامزد شود و به طور حتم با این اوضاع رأی خواهد آورد. اما روی دیگر ماجرا چیز دیگری بود، این محبوبترین چهره نزد مردم ایران و منطقه هرگاه از او تعریف و تمجید میشد به خود فرو میرفت. تفاوتی ندارد کسی در چه جناح سیاسی و طیفی باشد، همه او را بسیار دوست دارند چون محبوب قلوب است. گاهی حتی برخی نیروهای انقلابی به او انتقاد داشتند که چرا عدهای را که تفکری متضاد با سپهر سیاسی انقلاب اسلامی دارند را تحویل میگیرد. او خودش در سخنرانیها تاکید دارد که این خواهرانی هم که بیحجاب و بدحجاب هستند دختر و خواهر اویند، با نگاه بیگانه به اینها نگاه نکنیم. قاسم سلیمانی فقط در یک چیز تعصب و تاکید دارد، ولایت مطلقه فقیه، اسلام و انقلاب اسلامی، اما هیچ گاه مخالفان را نمیراند. خصم ظالم و یاور مظلوم است. در میدان جنگ شیر غرنده، در سجاده نماز شب، زاهد ندبه کننده است. در سیاست هم تنها یک معیار دارد آن هم ولایت، همین منش او باعث شده تا مردم ایران به عنوان ابر قهرمان از او یاد کنند و به داشتن چنین سرداری به خود ببالند، قاسم سلیمانی قهرمان مردم منطقه هم است.
ملت را با نام کشور و امت را با امام میشناسند. یعنی معیار یک ملت بودن تابعیت یک کشور است و معیار امت بودن تبعیت از یک امام. قاسم سلیمانی نه قهرمانی متعلق به افسانه. برخی محافل صهیونیستی او را از این جهت یک خطر تشدید شده میدانند که امکان نامزد شدن او برای پست ریاست جمهوری وجود دارد، حتی برخی شدت گرفتن طرحهای ترور شهید سلیمانی توسط یگان های تروریستی موساد را همین علت قلمداد می کنند. از سویی قاسم سلیمانی که در دهه هفتاد و هشتاد شمسی در قالب یک نیروی محرمانه همه جبهههای مواجه با صهیونیسم و استکبار را سامان داده و در دهه 90 با جدی شدن تسری جریان تروریسم تکفیری در همه منطقه از پشت صحنه همه تحولات جبهه مقاومت به بیرون آمده و از تهدید تروریسم برای سامان دهی یگانهای جدید مقاومت بهرهگرفته و علی رغم ادعای به وجود آورندگان داعش او تنها کسی بوده که با این تروریستها مبارزه کرده و آنها را شکست داده است و از این جهت برای تمام مردم منطقه و جهان شناخته شده است. تلقی مردمی که روزگاری از ترس تروریسم تکفیری آواره شده بودند و او را در میان مدافعان از خود میدیدند کاملا مشخص است. قاسم سلیمانی در دل مردم منطقه نفوذ کرد، نه با رسانه بلکه با رساندن خود به جبهه دفاع از مظلومان، حالا قاسم نه تنها محبوب یک ملت است، بلکه محبوب همه امت اسلام شده.
از این به بعد چنین قاسم سلیمانی، خطر جدی برای منافع جریان صهیونیستی بود و شاید همین راه بدون بازگشت کسب محبوبیت توسط او که در پرتو ولایت مداری و ولایت افزایی او ایجاد شده بود، یک مسئله را برای جریان استکبار حتمی میکرد و آن هم حذف قاسم سلیمانی بود. نه آن قاسم سلیمانی محبوب مردم کرمان، رزمندگان، خانواده شهدای کرمان و مدافعان حرم و بسیجیان استان کرمان، بلکه این قاسم سلیمانی که فرماندهان ارشد نظامی کشورها در مقابل او راهبردها و روشها و رفتارهای او کرنش میکنند. روسای جمهور کشورهای مختلف در دیدارهای محرمانهای که با او دارند بر قدرت نگاه و نفوذ کلامش صحه میگذارند.
حالا دشمن از قاسم سلیمانی دو ترس داشت؛ ارتش جهان اسلام که هر روز وسعت و قدرت بیشتری می یافت و گسترش دایره نفوذ و محبوبیت قاسم سلیمانی در جهان. این ملیترین و امتیترین سرباز ولایت خودش میگوید: «تا کسی شهید نباشد شهید نمیشود.» به اذعان همه دوستان و اطرافیان و آشنایان او، قاسم سلیمانی واقعا شهید زنده بود و در همان دورانی که به شهادت نرسیده بود، همچون شهدا بود. خب شهید همیشه چه در دوران حیات مادی و چه در دوران بعد از شهادت منشأ اثر است. چیزی که دشمن او نفهمید و بر اساس خیالات غلط خود عمل کرد و باعث شده شخصیت قاسم سلیمانی و آن رازهای مگو درباره او بعد از این شهادت گفتنی شود. سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی 13 دی ماه 1398 به امام و شهدا ملحق شد و دقیقا بعد از این تاریخ بود که او بیش از پیش برای همه مردم دنیا و مردم ایران شناختهتر شد. چشمهای گریان مردمان مختلف از ملیتهای مختلف پای پیکر او گواهی شد بر همین تشعشع نور قاسم سلیمانی تا دورترین نگاههای ممکن بشر و محبوبیت او فراتر از ملت و امت یک محبوبیت جهانی شد. شاید در طول تاریخ انقلاب اسلامی جز امامان انقلاب کسی چنین محبوبیتی نیافت و سر این محبوبیت قاسم سلیمانی در پرتو همین ذوب در ولایت شدن بود.
به تعبیر یکی از یاران دیرین سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی «قاسم عاشق بود، حالا من چگونه میتوانم کم و کیف این عشق را برای کسی بیان کنم؟ تا کسی طعم عشقی چنین را نچشیده باشد، هرچقدر برایش بگوییم نمی فهمد.» این تعبیر سردار محمد جعفر اسدی از حاج قاسم سلیمانی شاید کاملترین تعریفی باشد که در طول این چند سال درباره شهید حاج قاسم سلیمانی شنیده باشیم. قاسم عاشق بود، برای عشقش کار میکرد نه برای محبوب شدن. قاسم عاشق بود برای عشقش نمیخوابید و همیشه در جنب و جوش بود. قاسم عاشق بود، برای همین بود که وقتی از شدت خستگی خوابش میبرد یا به تعبیری بیهوش میشد، وقتی که بیدار می شد نمی نشست، یکسره میایستاد و ناراحت بود که چرا خواب رفته و دقایقی و ساعاتی در خواب غفلت از محبوب خود غافل بوده. آری قاسم عاشق بود، عاشق محبوب ترین محبوبان و همین عشق او را از محبوب ترین مردم زمانش در دل مردمان کرد.
ارسال نظرات